تاریخ انتشار: چهارشنبه 7 اردیبهشت 1401
تعداد بازدید: 81

یاد خدا 20 فروردین 1401

تهذیب نفس با حضور آیت الله رحیم توکل (متن و صوت برنامه یاد خدا 20 فروردین 1401)

بسم الله الرحمن الرحيم

صیرفی: الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب الهم رب شهر رمضان الذی انزلت فی قران وافترضت علی عبادک فیه الصیام صل علی محمد وآل محمد وارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا وفی کل عامواغفرلی تلک الذنوب العظام فانه لایغفرها

یا رحمن یا علام

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکشان اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم سلام خدا بر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و سلام خدا بر شما میهمانان خوب ماه مبارک رمضان خیلی خوش آمدید الحمدلله که افتخار داریم در این لحظات و ساعات نورانی در این روز های سراسر اجابت و بخشایش با یاد خدا کنار شما باشیم افتخار ویژه بابت حضور سرور ارجمندم استاد اخلاق عزیز و عضو محترم مجلس خبرگان رهبری حضرت آیه الله سیدرحیم توکل آقا سلام علیکم و رحمت الله

توکل: وعلیک السلام ورحمت الله وبرکات

صیرفی: خیلی خوش آمدید قدمتون بروی چشم

قبول باشد طاعات و عباداتتان من دلم می خواهد مقدمه ای از شما ولو به قدر یک جمله بشنویم از این ماه میهمانی چون نخستین جلسه ای است که در ماه مبارک محضر حضرت عالی هستیم و بعد برویم سراغ بحث اصلی و خلاصه جلسه قبل

آیت‌الله توکل: آنقدر به این ماه با برکت است الفاض قاصر هستند از بیان برکات این ماه بطور خیلی ساده می‌شود گفت که خداوند عالم در این ماه دارد جدا آقایی می‌کند و این آقایی را چطور سپاس بگوییم عاجز هستیم خواب ما عبادت است نفس هایمان تسبیح هر یک آیه یک ختم قرآن ثواب واقعا بعضی از عزیزان یک تعبیر نجومی میاورند این از نجومی هم نجومی تر است یک آیه یک ختم قرآن واقعا عجیب است خدا بنا به آقایی دارد این ها ظهور کرامت خدا است در این ماه هر کار بکنیم رنگ رحمت و رنگ آقایی دارد فقط گناه نکنیم بقیه همه کار ها در کرامت خدا ضرب می‌شود این گناهان ما است که حجاب می‌آورد کمبود توفیق می‌آورد نعمت ها را به بلا تبدیل می‌کند دعا ها بالا نمی‌رود و لذا فرمودند اگر ماه رمضان بر شما بگذرد از شما خدا نگذرد واقعا پرونده خیلی مشکل دارد به شقاوت تعبیر آورده اند در این ماه شیاطین محبوس هستند این ها را خداوند از انسان ها دور کرده است ولی بدبختی افراد این است که هوای نفس ما کار چندین شیطان را انجام می‌دهد وعده قرآن دارد *ان کید الشیطان کان ضعیفا* به نفس عماره که می‌رسد*ان النفس لاماره بسوء*بیان می کند ما باید در این ماه رحمت که مقدمات و بستر واقعا آماده است برکات واقعا ریزان است عنایات خدا واقعا نازل است دائما در این ماه بنا به کرامت آقایی دارد تو ام گاهی با خودش خلوت کند ببیند کجای کار گیر دارد در کدام جلوه دنیا محکم نیست نقاط ضعف را پیدا کند از خدا استعانت بطلبد برود نقطه ضعف را جبران کند این ماه همه مقدمات فراهم است ولی اراده و همت ما را می‌خواهد و در این وادی راه بیافتیم این همت ها را در خودمان از همین الان تمرین بدهیم چکار باید بکنیم به چه باید فکر کنیم چطور باید فکر کنیم این هارا بررسی کنیم ماه رمضان خدا بنا به کرامت خود بستر خیلی فراهم است آدم بتواند یک تکانی به خود بدهد بینی بین الله دیگه اصلا ماه رمضان انسان تا آخر ماه را می‌رود تا آخر ماه را نمی‌رود این مابین به اتمام می‌رسد یا به اتمام نمی‌رسد یا اصلا ماه رمضان بعدی هم هستیم یا نیستیم هیچ معلوم نیست لذا وقت الان را دریابیم همه شرایط سعود اوج تکامل جهش به قرب الله فراهم است از دست بدهی واقعا خسران است عزیزان تقاضا میکنم هر کاری که انجام می‌دهید یک بخشی هم با خودتان خلوت کنید در این خلوت کردن ها نماز بخوانید ذکر خدا بگویید گاهی هم نماز و این هارا بگذارید کنار روی خودتان فکر کنید کجای کارتان مشکل است چرا هرسال من مثل سال قبل است من عوض نشدم چرا هرسال من مثل سال قبل است در من تغییری ایجاد نشد و این نماز را خواندم کجا رفت روزه هایم کجا رفت من در این ماه رمضان قرآن خیلی خواندم حالا نمی‌گویم ختم قرآن یک آیه یک ختم قرآن من در این ماه رمضان چند آیه خواندم چند ختم قرآن به حساب می‌آید این ها برای من نورانیت می‌آورد چرا نور را احساس نمی کنم؟ چرا قبلا محجوب بودم الان هم محجوبم قبلا دست هایم به دعا خیلی بالا نمی‌رفت حال خیلی حال دعا ندارم یک جا لنگ است ببینید کجای کار می‌لنگد و اصلاح کنید نباید سالها گذران عمر باشد و ما درجا بزنیم با تفکر می‌آییم من یک بار همینجا عرض کرده بودم در قرآن در آیه آخر سوره مزمل دو جا دارد تا امکان دارد قرآن بخوانید *فاقرءوا ما تیسر من القرآن* تا آنجا میسرو مقدور است قرآن بخوانید در حد امکان قرآن زیاد بخوانید اما حدودا ۲۴ جا داریم چرا تعقل نمی‌کنید فقط می‌خوانید حدودا۵۲ جا داریم مجموعه از تفکر تعقل تدبر حدود پنجاه و خورده ای جا داریم یک مقدار تفکر و تعقل کنید تدبر کنید در آیات در خودمان در اوضاع اطرافمان خدا تا اینجا را حفظ فرمود ما را پرده انداخته است حفظ آبرو کرده است برای ما کار های بد ما را برملا نکرده است فقط من می‌دانم و خدا و حجت هیچ کس خبر ندارد از او کار هایی صادر شد بینی بین الله بخواهم به عزیزترین افرادمان بگوییم رویمان نمی شود بگوییم من فلان کار را کرده ام حتی بخواهیم به عزیزمان هم بگوییم رویمان نمی‌شود اما در محضر خدا در محضر امام زمان بوده است می دانیم خیلی بد کردیم او حفظ آبرو کرده است این ها از خود تشکر می‌خواهد و لذا وقتی از امام سوال که *من واجب و من اوجب* واجب به چه میگویند واجب تر از واجب به چه می گویند امام می فرماید واجب ادای واجبات است ادای فرائض است واجب تر از واجب، ترک محرمات است گناه همه را خراب و نابود می‌کند گاهی هم مثلا بعضی گاوها هستند که شیر می‌دهند سطل شیر را زیر محل شیر دان می گذراند شیر را می‌گیرند این سطل تا بالای سطل پر می‌شود دیگر می‌خواهند سطل را بردارند یک خونی از پستان گاو داخل سطل شیر می‌افتد همه را نجس می‌کند و دیگر قابل خوردن نیست باید همه را دور ریخت انسان برنج پخت می‌کند زحمت زیادی برای تهیه و پختش می‌کشد همین ها را آماده می‌کند می‌خواهد بنشیند بخورد یک فضله موش در برنج پیدا می‌کند همه را باید بریزد دور باید یک کاری نکنیم که فضله موش اعمال ما شود این ها واقعا خسارت است واقعا آدم بعدا خیلی پشیمان می‌شود اینجا پشیمانی راه دارد و محل جبران دارد آن ور فقط حسرت است و حسرت حسرت است و ندامت که نمی‌شود کاری کرد چون دنیا تمام شد فقط ما می مانیم *ان الیوم عمل ولا حساب و غدا حساب ولا عمل* حال می‌توانیم کاری انجام بدهیم یک غلط کردم بگیم آن ور دیگر این حرف ها نیست از عزیزانم تقاضا می کنم روی خودشان بیشتر کار کنند

صیرفی: ان‌شاءالله حاج آقا خیلی متشکرم خیلی ممنونم از لطف شما از این حسن مطلع بزرگوارانه حضرت عالی مثل همیشه خیلی دلنشین و جذاب من میخواهم اجازه بگیرم از تهیه کننده محترم از حاج آقا که خلاصه جلسه قبل را نبینیم که بتوانیم بیشتر از زمان محضر حاج آقا باشیم و استفاده کنیم الان محضر قرآن کریم مشرف شویم و یک سوره قدر بخوانیم همگی با هم هدیه خواهیم کرد به حضرت زهرا سلام الله علیها تلاوت این سوره را

….

صیرفی: حاج آقا به ما یاد دادند که بهترین کار هدیه کردن همه اعمال صالحه ای است که فکر می‌کنیم عمل صالحه است مثل تلاوت قرآن مثل کار خیر مثل گره باز کردن مثل عبادات مثل نماز شب همه این هارا فرمودند هدیه کنیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها ایشان آن عمل ما را که قطعا ناقص و معیوب است تکمیل می‌کنند اصلاح می‌کنند کامل می‌کنند به کمال می‌رسانند و قیامت به داد ما خواهد رسید نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها

آیت الله توکل: بله همینطور است

صیرفی: بحثی که خدمت حاج آقا هستیم و الان می‌خواهیم پی بگیریم در هفته های گذشته بحث استقامت بود در امتحان های الهی که مقابل ما پیش می آید

آیت الله توکل: در ادامه بحث جلسات قبل این مطلب را عرض کرده بودم که سه مقام طولی صبر رضا و محبت در هر مرحله از ما امتحان می‌گیرند آن که انقدر مهم است این است که امتحانات امتحانات مقطعی نیست یک امتحان بگیرند همان بشود ملاک حال انسان ها در طول زمان فرق می‌کند و لذا در حالات مختلف امتحان می‌گیرند تا محرز شود این فرد صابر است یا اهل رضا است یا اهل محبت است یک مثال به عزیزانم عرض کنم که قبلا عرض کرده بودم طرف دانشگاه می‌رود که دکتر بشود پزشکی.چهارده ترم امتحان می‌گیرند هر ترمی از واحد های مختلف امتحان می‌گیرند یک واحد نیست واحد های مختلف است گاهی برای اینکه طرف آماده شود امتحان میان ترم می‌گیرند که ببینند تا اینجا خواندند اوضاع چطور است کدام را قوی هستند کدام را ضعیف هستند چکار باید بکنند تا کامل مهیا برای امتحان آخر ترم شود وقتی که امتحان گرفتند از چندین واحد درسی آخر هم باز امتحان گرفتند این تازه از چهارده یک ترم آمد بالا خال ترم دوم سوم تا به چهارده ترم برسد وقتی تمام این ها با موفقیت بود این آقا تازه دکتر می‌شود وقتی مدرک به او دادند حال می‌تواند بیاید در وادی تخصص که یک ترم بعدی است هشت ترم می‌خواهد آنجا بیاید عین همین موضوع در بحث های معنوی خود ما هست این طور حال یک واژه جلو بیاید انجام داد بشود فرد صابر یک حرام آمد جلو ترک کرد بشود فرد صابر در مواقع مختلف برای امتحانات امتحانات مختلف می‌گیرند در مواضع مختلف برای ترک حرام امتحانات مختلف می‌گیرند در مصیبت ها در مواضع مختلف در مصیبت ها امتحان می‌گیرند تا به این مطلب انسان برسد که این فرد فرد صابری است امتحان هر فرم باشد این محکم میاستد در زمان حضرت نوح سلام الله علیه که هفته قبل عرض کرده بودم چهار مشکل عمده برای نوح آمده بود پی روی حضرت، همسرش با او مخالف بود پسرش آن همه را نمود بعدا قومش به او برخورد می‌کردند او را دیوانه مجنون خطاب می کردند در گوش هایشان انگشت می‌گذاشتند که حرف نوح را نشنوند برخورد سنگین نوح هم که او را زدند این همه مشکل ۴ مشکل جلوی نوح بود که می‌خواهم به عزیزانم بگویم که دقت کنند یاران زمان نوح اول زیاد بودند گفتند یا نوح این ها خیلی به ما ضربه می‌زنند ما را مسخره می‌کنند ما را در تنگنا قرار می‌دهند کی یاری خدا می‌آید فرمودند که این دانه ی نخل و خرما را بکارید وقتی ثمر داد خرما در آمد بعد عنایت خدا می‌آید نفرمودند که بعد از این فقط می‌آید گفت عنایت بعد از این است همه خوشحال که به حمدالله سختی ها تمام می‌شود دانه را کاشتند دانه درخت شد خرما داد ثمر داد گفتند یا نوح کو یاری خدا از این درخت خرما میل می کنید دانه اش را بکارید درخت بعدی که خرما داد همینطور یه عده ریختند گفتند مگر مارا داری بازی میدهی مگر نگفتی بعد از اینکه درخت بار داد یاری خدا می‌آید بعد دوباره بکاریم برای خرما بعدی حساب کنید یک دانه را در زمین بکارند بعدا روییده شود بعدا درخت شود بعدا بار بدهد چند سال می‌برد در این مدت سال ها فحش ها سر جا هست برخورد ها سر جایش است هرچه بود این آمد بالا که دیدی حرف نوح بی خود بود شما گول خوردید دارد بازیتان می‌دهد این مرحله داد تا ۷ مرحله ادامه دار بود بینی بین الله معلوم نیست اگر ما بودیم طاقت میاوردیم یک بار دو بار سه بار چهار بار بین بار اول و دوم چند سال می‌گذرد بین دو تا سه چند سال می‌گذرد همه این ها جای واقعا تامل است هر باری که فرمودند این دانه بکارید وقتی درخت شد ثمر داد بعد هر بار که نمی شد تهمت ها مسخره ها چندین برابر می شد دیگر مسخره می‌کردند دیگر دست می‌انداختند در همین قربان سنگین امتحان ها یک عده جناب نوح این که هفت بار هفتاد بار هم بشود ما ایمان به تو داریم برای ما فرقی نمی‌کند بیاید یا نیاید ما تو را شناختیم که پیغمبر خدا هستی اعجاز تو را دیده ایم برای ما فرقی نمی‌کند تا عمر ما برپا هست کنار تو هستیم بعد که مردیم با اعتقاد به اینکه تو پیغمبر هستی می‌میریم ما جدی عزیزان من ما در زمان نوح بودیم اینطور مقاومت داشتیم؟ بینی بین الله هر که خود را خیلی عالی میشناسد نگاه کنید در زمان الان ما یک عده میروند شهید می‌شوند پا روی مین می‌گذراند تکه پاره می‌شوند نفر بعدی اولی را دید روی مین بعدی او میپرد نفر سوم روی مین سوم میپرد اینطور این ها اعتقاد داشتند به باور رسیده اند باید این پرچم جمهوری اسلامی باید باشد رهبری فرمودند امام فرمودند یک جان داریم راحت فدا می کنیم و کم نیاوردند یک عده تا این حد بصیرت و درکشان بالا بود یک عده ام ناله شان این است که چرا تخم مرغ گران شد چرا بازار مرغ ندارد چرا فلان جا اینطور شده چرا رقم های قیمتی بالا پایین شده بابا در حال جنگ هستیم ما جنگ شده است جنگ فرهنگی و تحریمی به اینجا رسیده است درحال جنگ هستیم ببینید یک کسی خود را بدهکار میبیند با این که اینجور بلا سرش می‌آید اینکه خدا را طلبکار میبیند تو آنقدر ها نقشی هم نداشته و کاری هم انجام نداده اگر کاری هم انجام داده جوجه را آخر پاییز می شمارند پس اوایل کار محکم نبود که آخر کار کم آورده است هم امتحانات و دیگر امتحانات آمد جلو این جمله محرز شد این انسان صابر است اگر این عنوان هر موقع پدید بیاید راه باز می شود واگرنه انقدر برنامه هارا عوض می‌کنند تا این احراز ثابت بشود بعد ثابت شد به این آقا واقعا صابر است بلا سرش آوردیم ایستاد از او بلا های متعددی در منگنه اش گذاشتیم کم نیاورد امتحان شهوت آمد جلو در چشمان و دست و پایش محکم ایستاد و به واجبات مقید بود این دیگر معلوم است فرد درستی است حال عزت می‌آید چه عزتی که ملائکه* سلام علیکم بما صبرتم* آفرین بر شما صابر بودی و صبر کردی *فنعم عقبی الدار* و ما تا به اینجا رسیدند مطلب بسیار مهمی است چرا باید نگاه کنید جناب یوسف را از عزیزانم تقاضا می کنم این جریانات را دقت کنند چون آخر کار حضرت یوسف ملاک می‌دهد برادرها یوسف را زدند، زدن به قصد کشت، نه فقط دو تا سیلی زدند که او را بکشند بعد خواستند بعد خواستند اینکه حسابی زدند با کاردی کار را تمام کنند بین بچه ها اختلاف افتاد در چاه انداختند ، ساربان آمد و او را از چاه در آورد بعد برای مصر رفتند به عنوان برده او را فروختند ببینید آقا زاده بود کسی بود که نور چشمان یعقوب بود بین همه فامیل یک حساب دیگر برای او باز کرده بودند محبت شدید پدر با اینکه این قید را ما فراموش نکنیم که جناب یعقوب پیغمبر خدا است افراد را می‌ شناسد می‌داند که چگونه است علاقه به یوسف الکی نبود همه بچه هایش بودند چرا به این علاقمند بود در او یک نوری دید فهمید این انسان یک فردی است که بعد ها به نبوت خواهد رسید ابراز علاقه انبیا به بچه هایشان، ائمه به افراد به ملاک پسر من است برادر من است خواهر من است مادر من این نیست این ها به ملاک قرب الله علاقمند هستند هر انسان از خدا قربش عالی تر باشد امام یا نبی به او علاقه بیشتری دارد به اعتبار قرب الی الله این انسانی که نور چشمان یعقوب بود و در عاقوش یعقوب بود با ابراز محبت شدید پدر زنده از کتک خورد به قصد کشت در چاه انداختنش رفت برای مصر آنجا شده نوکر آنجا شده بنده زر خرید به قصر بردنش و او برنامه های زیبای قصر را غذا های قصر و برنامه های قصر این همه این ها را خادمی بیش نبود تا اینکه به مرحله ای رسید که دیگر جوانی جناب یوسف بود زلیخا دام برایش گسترانیده ببینید امتحان الهی را تا وقتی که دام گسترانیده برکتی نازل نبود این بخواهد برکت را ببیند و احساس کند قصر را می‌گویم، نه بیرون قصر را برای دامی گسترانیده بستر دام خیلی عجیب بود به قول بعضی ها آنچنان بستر فراهم بود هر انسان با تقوایی اینجا امکان لغزیدن بسیار زیاد بود و عرض کردم هفت اتاق همه اتاق ها قفل داشت و کلید دست فقط زلیخا بود جای خلوت احدی هم نبود در اتاق هفتم بستر گناه فراهم بوده وقتی زلیخا دعوت به گناه کرد گفت ما در محضر خدا هستیم چه می‌گویی یک پارچه ای روی بت انداخت گفت دیگر مارا نمی‌بیند گفت تو از یک بت سنگی چوبی که هیچی نمیفهمد شرم کردی من از خدای خودم شرم نکنم؟ فرار کرد از بستر آماده گناه زلیخا زن زیبایی بود تقاضا از زلیخا بوده زلیخا با شوهرش مشکل داشته و این را می‌دانست که اگر بخواهد تن به این گناه ندهد عقاب سنگینی به دنبالش است همه این هارا می‌دانست جان بر کف گرفت و فرار کرد به در نرسید درها باز شد تا در هفتم که عزیز مصر صحنه ای را دید زلیخا این بچه را به حرف آورده گناه از یوسف نبود به عصمت و پاکی به زندان افتاد افرادی در زندان افرادی شرور و افرادی که سر به طغيان را دید که زندانی هستند ادم عادی که نبودند آنجا شرور ها میروند در جمع آنها آمد چندین بار دعوا شد او را با شلاق زدند زلیخا خواست انتقام بگیرد بی خود گفت من دلم می‌خواهد یوسف را تا می‌شود بزنید از بالا ناظر حال یوسف بود چون با درجات شلاق سرش گرم شود آن گناه تن در بدهد همین کار را انجام داد تا به اینجا رسید که این آقای زندانی بی کاره متهم شد عزیز مصر حال برادر ها آمدند کنار یوسف یوسف را شناختند یک نکته ای توضیح بدهم برای عزیزان به عزیزانم عرض کنم خواهشا در هفته آینده سوره یوسف را یک مطالعه بفرمایید این جریان خود قرآن را نگاه کنید قرآن چه به شما عزیزانم می‌گوید که هفته بعد می خواهم بگویم آیه به دست شما عزیزان باشد ان‌شاءالله

و خدا به حق زهرا قسم می دهم سر بزنگاه که امکان لغزش ما هست خدا به حق زهرا ما را یاری کند

صیرفی: آقا خیلی متشکریم از لطف و عنایت و آقایی حضرت عالی خدارا به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم دادند که مارا کمک کنند در مقابله با امتحان ها و در صبر و استقامت مقابل لغزش هایی که ممکن است پیش بیاید پیش رویمان آقا خیلی بزرگواری فرمودید سایتان مستدام باشد عزتتان مزید ان‌شاءالله ما هم بهتر از حضرت زهرا نمیشناسیم در عالم خدارا به وجاهت مادر همه خوبی ها حضرت زهرا قسم میدهیم و دعا میکنیم الهی چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-04-25 15:28:14