تاریخ انتشار: شنبه 7 اسفند 1400
تعداد بازدید: 56

یاد خدا 28 آذر 1400

قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن برنامه 28 آذر 1400)

صیرفی : بسم الله الرحمن الرحيم

الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب

اللهم صل علی فاطمه وابیها و بعلها وبنیها و سر مستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

گر نگاهی کند به ما زهرا *دردها را دعوا کند زهرا ب*کم مخواه از عطای بسیارش *کانچه خواهی عطا کند زهرا

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکشون اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد و عجل فرجهم سلام

خدا برحضرت زهرا وسلام خدا بر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا

ایام فاطمیه را محضرتان تسلیت عرض می کنم باشد نگاه حضرت زهرا شامل حال ما باشد .افتخاردارم محضراستاد محترم تفسیر قرآن کریم استاد سید محمد حسین عظیمی عزیزهستیم .سلام علیکم و رحمت الله

استاد عظیمی:سلام علیکم و رحمه الله خدمت بینندگان عزیز هم سلام عرض می کنم و درخدمت شما هستم

صیرفی :خیلی خوش آمدید قدم به روی چشم نهادید ممنون از قبول دعوت ما قواعد قرآنی را خدمت استاد یاد می گیریم وسال ها است که مهمان ایشان هستیم دسته بندی نوعی از تفسیر موضوعی قرآن که قائده جدیدی را از جلسه قبل شروع کردیم خلاصه ای از این قاعده و مقدمه حاج آقا را ببینیم برگردیم کلاس درس امروز را پی بگیریم

آنچه گذشت:انسان پر از نیاز است، اما هیچ ابزاری در اختیارندارد فقیر محض است.نادانی ، ناتوانی و فقر جزو ذات ما است ناتوانی جز ذات ما است من که جاهل هستم در هر مسئله ای مردد می شوم نمی دانم کدام راه درست است و کدام راه غلط است.

این انسانی که خود جاهل است وفقیر و آگاهی ندارند و خواسته های فراوانی دارد باید قاعدتا مضطرب باشد ولی خدا می فرماید یا "یا ایتها النفس المطمئنه "اطمینان به او می دهد "الا بذکرالله تطمئن القلوب "این انسانی که قاعدتا باید مردد باشد باید متزلزل باشد مردد در اندیشه ،متزلزل در قدم ،یک جایی خدا می گوید "یثبت الله الذی آمنوبالقول الثابت فی الحیاه الدنیا وفی الاخره "یعنی انسان متحیر ،مردد،متزلزل را خداوند تثبیت می کند

صیرفی:خیلی ممنونم ازهمراهی دلگرمی ما نظرات و پیامک هایی است که ارسال می فرمایید وبرنامه خودتون را بااین نکات راهنمایی می کنید 30000720 هرنکته که فکر می کنید به بهبود وراهنمایی برنامه خودتون تاثیر گذار ارسال کنید شما اهالی اتاق فکر برنامه هستید شماره سازمان162 روابط عمومی سازمان فرمایشاتتان را تلفنی بفرمایید صفحه یاد خدا در فضای مجازی

@yadekhoda_qtv

اگر برنامه به دلتان نشست اعلام بفرمایید.

استاد فرمودید یک صفاتی از ذات انسان است مثل فقر و جهل و کاری هم نمی تواند بکند چون انسان است فقیر است چون انسان است جاهل است اما فرمودید بعضی چیزها مثل ترس و تحیر و اضطراب و تشویش ، قرآن برای علاجش نسخه داده است.

استاد عظیمی:بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین وصل علی محمد وآله الطاهرین لاسیما بقیه الله اعظم فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفدا

قاعده ای که جدید آغاز کردیم اما نامش را بیان نکردیم درجلسه قبل فرصت نیافتیم ،قاعده تثبیت نام گذاری کرده ام متاسفانه این قاعده با قواعد دیگر یک تفاوت اساسی دارد در قاعده های دیگر ما خیلی راحت قاعده را بیان می کردیم دریکی دو جمله وبعد پیرامون آن صحبت کردیم.این قاعده ازجمله قواعدی است که تا مقدمات نگوییم نمی توانیم اصل قاعده را بیان کنیم درجلسه قبل مقدمه ای گفتم و حالا بخشی از آن را بیان می کنم که انسانها به مقتضای اینکه به ذات فقیر هستند جاهل هستند و ناتوان هستند پس می ترسند و محزون هستند مایوس هستند متحیرند متزلزل هستند نا آرام و مضطرب هستند و درنتیجه افسرده هستند

یعنی اینکه انسان اگربه خدا نگاه نکند خدا را درکنار خودش نبیند خودش باشد وخودش و فقط به خودش نظر کند می ترسد فقیر است هیچ چیز هم نمیداند هیچ کاری هم نمی تواند بکند باید هم بترسد بعضی ها از تاریکی می ترسند بعضی از جنگل بعضی از چیزهای دیگر.من می گویم بیایید از خودمان بترسیم ما فقط کافی است نگاهی به خودمان کنیم شما خودت را ببین اما خدا را در کنار خودت نبین، آن منبع قدرت را نبین وقتی به خودم نگاه می کنم می گویم عجب چیز عجیب و غریبی .هیچ چیز نمی داند هیچ کاری هم نمی تواند بکند همه چیز هم می خواهد، ترس تمام وجودم را می گیرد یک نگاه به خودم می اندازم می بینم عجب من نصف عمرم رفت حالا هم که چیزی ندارم نمی دانم هم که فردا یا پس فردا زنده هستم یا نه ؟غصه می خورم ترس وحزن ،غم ،فراگیرمی شود.

گذشته که از دست رفته است آینده هم که مشخص نیست چه اتفاقی می افتد من چه کاری می توانم بکنم کاری نمی توانم انجام بدم ،یاس و ناامیدی این سه که آمد و کنار هم قرار گرفت ترس وحزن ویاس درهر قضیه ای که وارد می شوی مردد می شوی نمی دانی باید چه کنی تردید در عقاید ،در تصمیم ها در اندیشه ها نمی فهمد چه درست است و چه غلط .زمانی که نمی دانستی چه غلط است و چه درست تزلزل در اقدام وقدم بوجود می آید و مانع حرکت می شود این ها که کنار هم قرار گرفت نا آرام می شویم همه اینها که آمد و اضطراب هم آمد در کنار بقیه ترس ها و تبدیل می شود به افسردگی. این بخشی از قاعده ما بود اما اساس سخن ما این شد که این ها را می شود از بین برد .مثلا فرض کنید سول را نمی شد از بین برد جهل را نمی شود از بین برد هرچقدر هم که دانش انسان افزوده شود بازهم انسان مجموعه ای از اندکی از اقیانوس بی کران حقایق را نمی داند

دانشمندان بهتر از هر کسی درک می کنند که علم بشر چقدر محدود است و می دانند که این همه خوانده اند ،می فهمند از رموز این عالم اندکی دریافت نکرده اند .*حدیث از مطرب ومی گو و راز دهر کمتر جو *که کس نگشود و نگشاید به حکت این معما را *با درس خواندن نمی شود راز عالم را درک کرد باید از طریق دیگری رفت اما قرآن می فرماید فقر شما را نمی شود کاری کرد ضعف و ناتوانی نمی توان کاری کرد شما ذاتا فقیر خلق شده ای جهل را نمی شود کاری کرد اما این چند چیزی که بیان شد7 چیز بود ترس و حزن ،تحیر و تردید، تزلزل، ناآرامی، بی قراری و افسردگی را می شود از بین برد لذا آیاتی از قرآن آمده است این مطلب را بیان کرده "لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا "بعد از ترسشان به ایشان امنیت دادیم یعنی ترس را تبدیل به امنیت کردیم برای اینکه انسان متوقف نشود تعطیل نشود حرکت کند .

بسم الله الرحمن الرحیم "لایلاف القریش ".ایلافهم رحله الشتاء والصیف "فلیعبدوا رب هذا البیت "الذی اطعمهم من جوع و امنهم من خوف"

"خوف" را خداوند تبدیل به امنیت می کند ،تردیدها و تزلزل ها راخداوند تثبیت می کند "یثبت الله" در سوره ابراهیم "یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الاخره" که اساس قاعده ما همین آیه 27سوره ابراهیم است که نام این قاعده را تثبیت گذاشته ایم که درآینده توضیح خواهم داد قرآن این بحث را مطرح می کند مکررا آیاتی را بیان می کند که اساس مبارزه لشگر شیطان با جنود رحمان برای همین قضیه است یعنی جنودالله آمده اند تا ترسو را شجاع کند به محزون نشاط دهد نا امید را امیدوار کند مردد و متزلزل هست در قدم ،تصیم قطعی و مصمم بدهند قدم محکم بدهند آرامش و سکینه بدهند آمده اند تا انگیزه و تلاش بدهند جنود شیطان آمده است تا ترسو را ترسو تر کند محزون را محزون تر کند مایوس را مایوس تر کند شیطان آمده است متزلزل مردد نا آرام افسرده را بدتر کند تردد و تحیر را بیشتر ناآرامی را بیشتر تزلزل را بیشتر و افسردگی را بیشتر کند برای اینکه انسان تعطیل بشود و جلوی حرکت انسان را بگیرد .برای اینکه راه را بنندد باید این کار را بکند باید حزن انسان بیشتر بشود من همین جا که بحث حزن شد نکته ای را بیان کنم ببینید اتهامی که به مومنان زده می شود و در فضای مجازی هم خیلی روی آن مانور می دهد مخصوصا مومنان شیعه را .چون تشیع مراسم عزاداری داریم و الان هم فاطمیه هست ومردم مشغول هستند می گویند اینان مردم را دعوت به گریه کردن می کنند وافسرده ومحزون می کنند این نکته را عرض کنم که دقیقا برعکس است دستگاه دین یکی از ماموریت هایش این است که حزن را بردارد ونشاط آورد لذا عده ای را می گوید ولا خوف علیهم ولاهم یحزنون "انسان زمانی به اعتدال می رسد که نه از گذشته غمگین باشد و نه ازآینده ترسان باشد .حزن برای گذشته است و ترس برای آینده است انسان هیچ وقت از گذشته نمی ترسد از آینده می ترسد و هیچوقت هم غصه آینده را نمی خورد نسبت به آینده ترس دارد.

غصه برای زمانی است که فرصت هایی را از دست داده را مرور می کند. اساس کار دین این است و قاعده هم همین است که اسلام آمده تا انسان بی انگیزه ،افسرده ،مرده دل ،محزون را بانشاط و باانگیزه کند آرام وبا تلاش کند اما اشتباه ظریف این است که فکرمی کنند جماعتی که می گرید یعنی محزون است یعنی فکر می کنند نتیجه منطقی گریه حزن است و برعکس آنها که می خندد با نشاط هستند اولا دعوت می کنم کسانی که اهل این انتقاد هستند بروند روانشناسی روز و غیر مسلمان را مطالعه کنند که آیا خنده زیاد انسان را محزون می کند یا گریه ؟هم در روانشناسی روز و هم در متون اسلامی ما ،این آمده است گریه سلامت وشجاعت است بعضی ها فکر می کنند انسانهای ضعیف گریه می کنند وقتی یک مرد گریه می کند گریه او علامت قدرت او است وگریه باعث نشاط است البته هرچیزی حد و اندازه ای دارد من نمی گویم حالا کسی صبح و شب گریه کند گریه نشان دهنده فهم است نشان دهنده شعور و درک ومحیی قلب انسان است و حیات می دهد

در مقابل خنده زیاد انسان را می میراند انسان اگر از حد تجاوز کند و بیش از اندازه بری تفریح و مسافرت بعد که برمی گردید حس می کنید خسته هستید حزن و اندوه دل شما را گرفته ولی 10 شبانه روز ایام محرم بروید عزاداری امام حسین بعد از اینکه این جلسات تمام می شود البته کسی که تجربه کرده است متوجه می شود آنها که تجربه نکرده اند باوراین مبحث برایشان سنگین است که بعد از دهه محرم بعد از دهه فاطمیه انسان نشاطی را احساس می کند که قبل از محرم آن نشاط را احساس نمی کرد آنها که اهل عزاداری برای فاطمیه و محرم هستند روزشماری می کنند که فاطمیه چه زمان آغاز می شود کی پایان می یابد چون نشاطی را دریافت می کنند شما به قرآن که مراجعه می کنید این را خوب دریافت می کنید که شیطان آمده است بترساند شیطان آمده غصه دار کن و از طرفی خدا آمده ترس را بردارد به این آیه توجه کنید در سوره زمل آیه 36 "الیس بکافه عبده "آیا خدا برای بندگان کافی نیست آمده اند تورا ازغیر خدا بترسانند واگر کسی از غیر خدا ترسید متوقف می شود دستگاهی در عالم است که همان حزب شیطان است جنود و لشگر شیطان است پیاده و سواره شیطان است

سواره و پیادگان شیطان قرار است به انسان حمله کنند تا انسان را بترسانند شما درحال رانندگی هستید و با سرعت مطمئنه گرد وغباری می شود وچشم شما جایی را نمی بیند هیچ کجا را ندیدی چه می کنی؟ می ایستی انسان اگر بترسد و ترس وغصه با یاس مخلوط شد از حرکت می ایستد پا می گذارد روی ترمز و می ایستد خداوند درقرآن می گوید من کنارت هستم "الیس الله بکاف عبده " این را بدان آنها که می خواهند تو بایستی "یخوفونک بالذین من دونه "می خواهند که تورا ازغیر خدا بترسانند : من آمده ام بگویم نترس و شیطان می گوید بترس .

صیرفی :بشنویم آیه ای از سوره زمررا می شنویم ، محضر قرآن مشرف می شویم و برمی گردیم "سوره زمر"

استاد غفاری :در سوره آل عمران آیه 176 و آیه 175 خیلی مفصل زیبا و روشن مطلب را توضیح داده است می فرماید:انما ذلکم الشیطان یخوف اولیاء"شیطان فقط می خواهد دوستان خودش را بترساند "یخوف "می ترساند باید بترسی تا موفق بشود قرآن می فرماید "فلا تخافوهم "از ایشان نترسید "وخافون ان کنتم مومنین" اگر ایمان دارید از من برتسید.بعد درآیه 6 17می فرماید "و لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفرانهم لم یضرواالله شیئا یریدالله الا یجعل لهم حظا فی الاخره و لهم عذاب عظیم" تو ناراحت نباش از اینکه دارند با سرعت سراغ کفر می روند غافل می شوند اینان به خدا ضرر نمی زنند بلکه خدا می خواهد این ها بهره ای در آخرت نداشته باشند "و لهم عذاب عظیم "دقت بفرمایید شیطان آمده که بترساند اگر موفق بشود که بترساند به هدف خود رسیده است از همان روز اول رفت سراغ ابوالبشرگفت می خواهی در اینجا ماندگار شوی ؟ اینجا عجب باغ و مقر خوبی است چه سلطنت خوبی است ولی سلطنت تو در معرض یک خطراست خطر زوال ،هرآن ممکن است این سلطنت ازبین برود "هل اذلک علی شجره الخلد وملک لا یبلی " می خواهی تو را راهنمایی کنم به درختی که اگر از آن چیزی بخوری خالد دربهشت می شوی ،ببینید چگونه دارد انسان را می ترساند می گوید اگر از این درخت نخوری باید بیرون بروی .اگر میخواهی بمانی در این فضای عالی باید چیزی بخوری اوا می ترساند و بعد آن ترس باعث می شود انسان از آن شجرممنوعه بخورد تا از شجر ممنوعه خورد اخراج شد این می شود توقف کردن.

خداوند می فرماید فلا تخافوهم و خافون " ازآنها نترس ازمن بترس .نکته دیگری عرض کنم شما زمانی که به قرآن مراجعه می کنید می بینید همه انسان ها می ترسند ترس مطلبی است که نمی شود از انسان جدا کرد اما نوع آن ها فرق دارد نوعی ترس داریم که کاملا بد و مخرب هست و باعث توقف می شود ترس واقعی است یک ترسی را انسان معرفی می کند که عین شجاعت است و آثار خوب و مبارکی دارد و انسان را به حرکت در می آرود به حرکت او سرعت می دهد این دو نوع ترس را دراین آیه مقابل هم قرار داده ترس ازآنکه شیطان می گوید بترس و ترس از خدا داریم که درجلسه آینده به آن میپردازیم

صیرفی :ترس می تواند موجب پرواز باشد و می تواند موجب سقوط انسان شود و چقدر واجبه که ما آن را بشناسیم ان شاالله که هفته آینده خدا کمک کند و توفیق بدهد در محضر استاد یاد بگیریم .سپاسگذار

الهی به وجاهت حضرت زهرا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی ما رستگار


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-05-03 10:33:33