تاریخ انتشار خبر:
شنبه 7 اسفند 1400
تعداد بازدید:195
قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن برنامه 5 دی 1400)
صیرفی: الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن
قلوب اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وبنیها والسرالمستودع
فیها بعدد ما احاط به علمک سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان
پاک ومطهرشان اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم سلام
خدا برحضرت زهرا وسلام خدا برامام مهدی (عج)سلام خدا
برشما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیرافتخاردارم در این
لحظات نورانی به یاد خدا باشیم درمحضر سرور ارجمندم استاد
محترم تفسیر قرآن کریم استادسید محمد حسین عظیمی باشم سلام
علیکم ورحمه الله
استاد عظیمی:سلام علیکم ورحمه الله خدمت بینندگان عزیزهم
عرض و سلام و ادب دارم .
صیرفی :خیلی خوش آمدید ممنونم از قبول دعوت ازشهر مقدس
کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س)قدم بر چشمان من گذاشتید
ما درمحضر استاد قواعد قرآنی را یاد می گیریم ونگاهی نوهست
به تفسیر موضوعی قرآن کریم حاصل عمر شریف خود استاد
که سالها درحوزه علمیه قم تدریس می شد و حدودا 9 سال هست
دربرنامه یاد خدا قواعد متعددی ازقرآن را با هم یاد گرفتیم قدم قدم
ان شاالله حرکت کردیم .قاعده اخیربسیار جذاب شد وفکرمی کنم
بر دل شما هم نشسته است ،قاعده تثبیت در قرآن کریم.خلاصه ای
از جلسه گذشته را ببینیم با آمادگی بیشتری کلاس امروز را آغاز می کنیم .
خلاصه جلسه گذشته:قرآن می گوید فقرشما را نمی شود کاری کرد
ضعف وناتوانی شما را نمی شود کاری کرد شما ذاتا فقیری.فقر
جزئی ازذات توهست.ونمی شود کاری کرد.اما چند چیز را بیان
کردیم 7نکته را گفتیم ، ترس ویاس وتردید، تحیر،تزلزل، ناآرامی
،بی قراری،و افسردگی را می شود از بین برد.لذا آیاتی از قرآن
آمده است و این مطلب را مطرح کرده است.(لیبدلنهم من بعد
خوفهم امنا)ما بعد از ترسشان به ایشان امنیت دادیم یعنی ترس را
تبدیل به امنیت کردیم چرا؟ برای اینکه انسان متوقف نشود تعطیل
نشود و بتواندحرکت بکند.شما با قرآن که مواجهه می شوید این
مطلب را به خوبی دریافت می کنید که شیطان آمده است که
بترساند شیطان آمده است انسان را غصه دار کند و آن طرف خدا
آمده است ترس را برطرف کند.به این آیه توجه کنید در سوره
زمرآیه(36) می فرماید*الیس الله بکاف عبده*یا خداوندبرای بشر
و بندگان خود کافی نیست*یخوفونک بالذین من دونه *آمده اند که
تورا ازغیر خدا بترساند.
صیرفی:ازانتخاب شما سپاس گذاریم و اکرامتان را کامل کنید با
ارسال فرمایشات و نظراتتان .خیلی به ما کمک خواهد کرد از
طریق پیامک 30000720ویا از طریق تماس تلفنی با شماره
162روابط عمومی سازمان ومسیرهایی هست که این ارتباط دو
سویه را تسهیل می کند.باافتخارمحضرسرورارجمندم هستیم .
استاد عظیمی:بسم الله الرحمن الرحیم (الحمدالله رب العالمین وصلی الله
علی سیدنا محمدوآله طاهرین.لاسیما بقیه الله اعظم فی الارضین
روحی واروحنا العالمین له الفدا) بحث ما به اینجا رسید که انسان
مقتضای انسان بودنش فقر است و جهالت و ناتوانی و به مقتضای
این سه ویژگی ذاتی ،فقر،جهل ،ضعف ،انسان ترسو است محزون
است مایوس است متحیر است مردد است متزلزل است مضطرب
وناآرام است وبلاخره افسرده است این ویژگی های 7 گانه ای که
عرض کردم اگر از کار نیافتد ومرتفع نگردد دستگاه انسان ازکار
می افتد وتعطیل می شود انسان متوقف می شود و این ویژگی ها
همان طور که در جلسات قبل گفته شد از جمله ویژگی هایی هست
که می تواند نباشد ومی تواند تقویت شود یعنی می تواند باشد و
قوی تر شود لذا قرآن آمده و دو لشگر را معرفی کرده است حزب
الله ،و حزب شیطان یکی از جنگ هایی که بین حزب الله و حزب
شیطان هست در همین ویژگی ها است.شیطان آمد ترس را بیشتر
حزن را بیشتر یاس را بیشترتزلزل را بیشتر،ناآرامی و افسردگی
را بیشتر کند* جنودلله ک جنود السماوات و الارض*لشگرخدا
لشگری درکارهستند که حزن بردارند یاس را از میان بردارند
وتحیر وتزلزل را از بین ببرند ونا آرامی را تبدیل به اطمینان کنند
وافسردگی را تبدیل به نشاط و انگیزه وتلاش کنند که موتور
انسان خاموش نشود وانسان به حرکت درآید.رسیدیم به این آیه که
توضیح دادیم آیه 175سوره آل عمران که فرمود *انما ذلکم
الشیطان یخوف اولیاء*این شیطان است که درکار ترساندن
لشکریان خودش ودوستان خود هست شیطان برای اینکه مسلط
باشد چاره ای ندارد مگراینکه دوستانش را بترساند و با ترس
افسار این ها را در دست بگیرد و همراه خود ببرد اما قرآن می
فرماید *فلا تخافوهم وخا فون ان کنتم مومنین *از من بترسید
اگرکه ایمان دارید حالا به من اجازه بدهید با یک آیه دیگری همین
آیه را دوباره شرح بدهم. درسوره بقره آیه 268 می فرماید ببین
شیطان چگونه می ترساند *الشیطان ویعدکم الفقریامرکم بالفحشاء
والله یعدکم مغفره منه وفضلا والله واسع علیم* ببینید شیطان چقدر
حرفه ای وارد کارمی شود من بارها گفته ام شیطان را موجود و
دشمن دست کمی نگیرید شیطان هم عالم است ،خدا را می شناسد
وهم انسان شناس است هم اسلام شناس است هم روانشناس
و هم کینه توز است درواقع یک دشمن دانشمند روانشناس کینه
توزو قدرتمند که به این سادگی نمی شود از دستش خلاص شد لذا
قرآن می فرماید *و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم
من احد ابدا*اگر فضل خدا نبود شما نمی توانستید از دست شیطان
خلاص بشوید همه از شیطان تبعیت می کردید منتها فضل
ورحمت خدا مانع است. ببین چه می کند.شیطان انسان را می
شناسد و می داند انسان جاهل است نقطه ضعفش را می شناسد
می داند انسان ندار وفقیر ومی داند انسان نمی تواند و می داند
می خواهد ،ندارد، نمی داند، نمی تواند ومی خواهد .می آید وبه
انسان وعده فقر می دهد می گوید ببین اگر درمقابل فلان شخص
خم نشوی دست فلانی را نبوسی فردا نانی هم نداری که بخوری
کافی است به یک جاهل فقیر ناتوان چنین حرفی زده شود خود را
می بازد .حرفی می زد مطابق ویژگی های من،بله من ندارم، من
واز فردا هم هیچ خبری ندارم و هیچ کاری هم که نمی توانم
انجام بدهم دکتر آمده به او تضمین داده که اگرعمل را انجام بدهی
چه می شود و کسی از راه می رسد به آن شخص می گوید پیش
این دکتر عمل نکن این دستش دست بدی است ومردم را می کشد
و نفر بعدی می آید همین حرف را می زند نفر سوم می آید و
حرف را تکرار می کند دیگر آن شخص حاضر می شود عمل
انجام دهد ببینید آن فرد مریض ناتوان که هست جاهل هم که هست
چیزی هم که ندارد و اطرافیان هم ذهن وی را به هم می ریزند
که عمل کنی بیچاره و فلج می شوی.بیمار منصرف می شود و
عمل نمی کند کما اینکه فرض را بر این بگذارید که در حال
حاضر نسبت به تزریق واکس این وجود دارد یک عده ای می آیند
مردم را از تزریق واکسن می ترسانند آن شخص هم که نمی داند
این واکسن چه هست علمی نسبت به آن ندارد توانایی هم ندارد
شما هم ترس ایجاد می کنید او هم این کار را نمی کند یعنی خیلی
راحت می شود یک جاهل ناتوان را بترسانی بعد از ترساندن
افسارش را به دست می گیرید وهرکاری گفتی انجام می دهد
افسارش را به دست می گیرد وهرکاری که دستور داد انجام می
دهد *الشیطان ویعدکم الفقر*وعده فقر می دهد ومی گوید اگر انفاق
کردی از دست می دهی خدا می گوید خمس زکات بپرداز تو که
چیزی نداری که همین میزان کم را بدهی تمام می شود*ویامرکم
بافحشا*ببینید وعده ،امر،دقت بفرمایید.اول *یعدکم* وعده می دهد
وعده سختی می دهد بعد برای اینکه شما ازآن سختی ها فرار کنید
* یامرکم بافحشا* تا وعده ندهد نمی تواند امر کند شیطان اول
امرونهی کند اول وعده می دهد اول می شود *الذی یوسوس فی
صدور الناس *می رود وشروع می کند به وسوسه کردن انسان
جاهل و فقیر نادان خیلی راحت می شود وسوسه کرد اما از طرفی
خدا چه می کند *والله یعدکم مغفره منه و فضلا *خدا وعده داده
است که همه کمبود های تو را جبران کند مغفرت یعنی از هرچه
بدی است هرچه زشتی است همه این ها را بپوشاند و انسان را
زیبا کند و از طرفی هم که در مورد فضل قاعده سوال مفصل
صحبت کردیم خداوند وعده زیادی داده است واین خداوند متعال
است که وعده می دهد *والله واسع علیم *یعنی خدا هم دارا است
وهم می داند چگونه عطا کند و هم می تواند و هم می دهد واسع
علیم تو هیچ کدام را نداری و خدا همه قدرت ها را در عطا کردن
دارد .خداوند می خواهد کاری کند تونترسی و شیطان می خواهد
تو نگران بشوی و بترسی اگر نترسیدی ،حرکت است و اگر
ترسیدی ،توقف است روایت از امام صادق است روایت مشهوری
که چند بار در این برنامه گفته شده که امام صادق می فرماید از
قول پیامبر نقل شده *من خاف الله اخاف الله من کل شی و من یخف
الله اخاف الله من کل شی* امام فرمودند هرکس از خدا بترسد .دو
نوع ترس را درمقابل هم قرار داده است خدا ممکن است که
اشکال بگیرد این حرف درستی نیست شیطان آمد ما را بترساند
خدا هم آمد ما را ترسوند شیطان مارا از غیر خدا ترساند خدا هم
گفت از آنها نترس از من بترس پس همه آمده اند ما را بترسانند
چه فرقی می کند شما می گویید ترس بد است ترس را می شود
برداری خدا هم نگفته نترس خدا گفته از من بترس به هرحال من
باید بترسم در عمل فرقی نمی کند .فرق این دو فراوان است ترس
از خدا یعنی شجاعت یعنی قرار و آرامش و ترس از غیر خدا
یعنی بی قراری،افسردگی و یاس ،ناامیدی ،حزن .حالا به روایت
توجه کنید هرکس از خدا بترسد خدا *اخاف منه من کل شی* خدا
همه موجودات دیگر را از او می ترساند یعنی زمانی که شما خدا
ترس باشید شخصیتی پیدا می کنید که دیگران از تو بترسند یعنی
ابهت پیدا می کنی مقام به دست می آوری اما *ومن یخفف الله
*اون کسی که از خدا نمی ترسد *اخاف الله من کل شی *خدا او
را از هر چیزی می ترساند از یک سوسک هم می ترسد انسان
.ترس از خدا می شود شجاعت و شما شجاع و دلیر عالم که همه
از تو بترسند ولی نترسیدن از کجا یعنی زبون وخار شدن در عالم
است و همه بر تو مسلط می شوند و تو را می توانند بترسانند
یعنی توقف یعنی تهدید شدن دستگاه انسانی .لذا بعد از این سه
جلسه ای که گفتیم حال اجازه بدهید اساس قاعده را بیان کنم.
صیرفی :به محضر قرآن مشرف می شویم آیه 175 سوره آل
عمران می شنویم و برمیگردیم وارد اصل قاعده خواهیم شد
استادفرمودند آیه 175 سوره آل عمران شروع حرف جدیدی است
استاد عظیمی : ببینید ما سومین جلسه هست که درخصوص قاعده
تثبیت صحبت می کنیم اما هنوزبیان درستی از قاعده تثبیت ارائه
نکردیم ما در هرقاعده ای 4 کار انجام می دهیم اول بیان قاعده بعد
مدرک قاعده توضیح می دهیم وبعد آثار وبرکات و فواید قاعده را
مطرح می کنیم و بعد آسیب ها وشبهاتی که در قاعده وجود دارد
این صحبت ها مقدمه ای بود دو سه جلسه مقدمه بیان شد و حالا
قاعده را توضیح می دهیم این قاعده را هم نمی توانم در یک جمله
بیان کنم قاعده را درضمن 4 اصل بیان می کنم یعنی خود یک
قاعده خود 4 قاعده است 4 مطلب است می توانستم هرکدام از این
را تبدیل به یک قاعده کنم قاعده ،خوف قاعده حزن ،قاعده یاس
قاعده تردید ،تزلزل .اگر چنین شروع می کردم البته دیگر نمی
شد قواعد قرآنی را ادامه دهم یعنی به عمربنده کفاف نمی دهد
باید طوری مطرح شود که مبحث طولانی نشود و شاید ملال آور
شود لذا اینها جمع آوری شده که همه را باهم بیان کنیم اسمی که
برای این قاعده انتخاب کردم دوتا هست یا بگوییم ،قاعده تثبیت
استوار کردن یا قاعده تردید، تزلزل تثبیت اسم دوم را بیشتر می
پسندم تردید در افکار تزلزل در اقدام رفتار و تثبیت .تثبیت هم
تثبیت در افکار هست و هم تثبیت در اعمال .طبق 4 اصل بیان می
شود .
اصل اول :همه انسانها بدون استثنا به مقتضای قاعده اول ترسو
هستند محزون هستند مایوس هستند محزون مایوس مردد متزلزل
و ناآرام و افسرده هستند یعنی چه ؟اینکه می گوییم طبق قاعده اول
یعنی اگر انسان را رها کنید مثل همان کشی است که شما می
کشید آنقدرمی کشید که کش 20 سانتی یک متر کش می آید ولی
اگر رها شود یک متر نیست 20 سانت است یعنی اگرازشما
سوال شوداین کش چند سانت است شما می توانید درپاسخ بگویید
اگر آن را بکشیم یک متراست ولی اگر رهایش کنم 20 سانت می
شود قاعده اول یعنی این .یعنی اگر انسان رها شود کاری نداشته
باشی وکناری بگذاری ونگاهش کنی این انسان بدون اینکه
خود سازی کند بدون تربیت، انسان بدون تعلیم، انسان دست
نخورده، قاعدتا باید بترسد و محزون باشد ،مایوس ومردد ومتزلزل
و ناآرام وافسرده باشد این اصل اول .نکته دوم این ویژگی ها که
ذکر شد گرچه نتیجه صفت ذاتی انسان است نتیجه فقر وجهل
وضعف او است اما قابل اضمحلال ونابودی هست یعنی می شود
با خودسازی با تربیت واعمال نترسد ،مایوس ،محزون و
مردد ،متزلزل و افسرده هم نباشد با نشاط باشد انگیزه داشته باشد
وتلاش کند واما نکته اصلی که قاعده تثبیت روی این نکته
استواراست ازبین بردن صفات هفتگانه ای که انسان را متوقف
می کند هیچ راهکاری غیر پناهندگی به حضرت حق ندارد یعنی
تنها راه این است از این کشور تن از این قبر خارج شوی به قدس
پناهنده شوی تا زمانی که دراین بدنی و خودت هستی تنهایی باید
هم بترسی یک راه داری راه این هست به خدا پناه ببری .خلق
انسان ،ان الانسان خلق هلوعا *اذا مسه الشر جزوعا* واذا مسه
الخیر منوعا* الا المصلین*آن هم کدام مصلین آنها که درنماز باشد
دائما یعنی با ارتباط با خدا نآرامی ها تسکین وترس به امنیت
خوف به اطمینان تبدیل می شود وتزلزل به تثبیت بدل می شد
*یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت* این نکته سوم و چهارم اگر به
خدا رسیدی ازبین می رود وصفات پسندیده ای شما را آراسته می
کند همان طور که می شود ازبین برود می شود نرود و توسعه و
تقویت هم پیدا کند ومی شود روزی انسان ترسو دیگر نترسد ولی
امکان دارد ترسو ترهم بشود این چهار مطلب را می خواهیم در
این برنامه ها مورد بحث قرار دهیم و البته طولانی هم نخواهد
بود برمی گردیم به مطلب اول اصل وقاعده اول این است که
انسان ترسو ،محزون ومایوس ..اگر انسان رها شود خود قاعدتا
باید ترسو باشد همه موجودات عالم فقیر هستند شما هر قدر هم
دور اطرافت شلوغ باشد باز هم فقیرهستید ولذا نیازت بیشتر
می شود فقیر که نمی تواند فقیر دیگری را به مرحله غنا برساند
شما برای اینکه نترسی وبه دارایی برسی باید به آن کسی برسید
که علم وغنا وقدرت دارد خودت باشی و خودت باید بترسی به
قرآن که مراجعه کنید درداستان ها می گوید علت اصل نافرمانی
ترس وحزن وتزلزل هاست .ریشه تمام بدبختی ها ترس است
برادران یوسف اولاد پیامبر بودند نوه اسحاق(ع)بودنداینان
برادرشان را درچاه انداختند ،چون ترسیدند، از بودن یوسف
،ترس و ترس و...باعث شد متوقف شدند قرآن بارها اشاره می کند
انسان رها شده می ترسد تمرد و عصیان وسرکشی می کند.
صیرفی :الهی به زهرای اطهر چنان کن سرانجام کارتوخشنود باشی ما رستگار.