تاریخ انتشار: چهارشنبه 21 اردیبهشت 1401
تعداد بازدید: 62

یاد خدا 29 فروردین 1401

درس های ماندگار از نهج البلاغه با حضور دکتر اسماعیلی (متن و صوت برنامه یاد خدا 29 فروردین 1401)

بسم الله الرحمن الرحيم

صیرفی:الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القران وافترضت علی عبادک فیه الصیام وارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هاذا و فی کل عام اغفرلی تلک الذنوب العظامه فانه لا یغفرها غیرک یا رحمن یا علام

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکشان اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم سلام خدا بر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و سلام خدا به شما مهمانان خوب ماه خدا خیلی خوش آمدید الحمدلله رب العالمین که توفیق داریم در این لحظات نورای کنار شما عزیزان باشیم و همین ابتدا برنامه عرض التماس دعا داریم از حضور یکایک شما با افتخار امروز هم محضر سرور ارجمندم جناب آقای دکتر اسماعیلی عضو محترم مجلس خبرگان رهبری و عضو هیات علمی دانشگاه هستیم آقا سلام علیکم و رحمت الله

استاد اسماعیلی: سلام علیکم ورحمت الله سلام خدا بر شما و بر همکاران عزیز و بر همه بینندگان امیدوارم که طاعات و عباداتشان در این بهار بندگی مورد قبول خدا قرار گرفته باشد و برای مسیر طولانی و دشواری که در پیش داریم توانسته باشیم توشه ای از تقوا که محصول روزه است فراهم کرده باشیم ان‌شاءالله

صیرفی: خیلی ممنونیم از تشریف فرمایی حضرتعالی با افتخار خدمت شریفتان هستیم هر وقت آقای دکتر و چهره نورانیشان را می‌بینیم متوجه می‌شویم که قرار است سر سفره پر رزق امیرالمؤمنین علی علیه السلام و نهج البلاغه شریفشان باشیم ان‌شاءالله کلمات نو تی حضرت امیر علیه السلام را بشنویم و استفاده کنیم و ان‌شاءالله سرلوحه زندگیمان قرار بدهیم قبل از آغاز کلاس امروزمان خلاصه ای از جلسه قبل ببینیم با افتخار برمی گردیم در کلاس درس امروز

.....

خلاصه جلسه گذشته:

هر کسی به مال دیگران بی اجازه دست اندازی کند و غصب کند "لم یزل الله و عزوجل معرض" خدا برای همیشه رویش را از او برمی‌گرداند اعراض می‌کند از او، دیدید ما می‌خواهیم بریم با کسی صحبت کنیم تا سلام علیک می کنیم رویش را یک طرف دیگر می‌کند چقدر سخت می‌شود حال اینکه مثالش خوب نبود ما می‌خواهیم به پیشگاه خدا برویم عذرخواهی کنیم و او رویش را برگرداند

اموال دماء و اعراض این سه تعبیر در فقه آمده است نسبت به مال مردم محتاط باشید وسواس آمیز اجتناب کنید از استفاده از مال دیگران از بیت المال هم که تکلیفش معلوم است دوم وسواس آمیز مراقب باشید که خدای نکرده به سلامتی دیگران آسیب وارد نکنیم و از همه مهم تر از همه این است که وسواس آمیز نسبت به دیگران حرف بزنیم بنویسیم و بگوییم

......

صیرفی: ۳۰۰۰۰۷۲۰ مسیر ارتباط پیامکی ما و شما است و

@yadekhoda_qtv

صفحه برنامه یاد خدا در فضای مجازی هست که جدیدا در این ماه اخیر اقبال و بزرگواری شما خیلی بیشتر هم شده دلگرممان کرده است البته رفقا هم زحمت میکشند آقای حسین زاده تهیه کننده برنامه و همکاران محترمشان بخش های خیلی خوبی و ویدئو کلیپ ها و گزیده های خیلی کار آمدی از برنامه را انتخاب میکنند و به شما هدیه میدهند ان‌شاءالله همگی استفاده کنیم در این ماه رمضان به اشتراک بگذرایم اصطلاحا استوری می کنند برای همدیگر ارسال می کنند ان‌شاءالله همگی در ثوابش سهیم و شریک باشیم آقای دکتر حواسمان نیست یک رفتاری میکنیم ولی دیگران برداشت های دیگری از آن میکنند طبیعتا منظورم این نیست که ما باید مطابق میل همه زندگی کنیم نه ما باید یک اصولی را دقت کنیم و رفتار کنیم اما ممکن است من اگر ظهر ماه رمضان الان یک بوی عجیبی از غذا و این ها از خانه من بلند شود ولو این که دارم برای افطار که میهمان دارم افطاری تهیه میکنم حالا این ساعتی که برنامه دارد تقدیم حضور بینندگان میشود همنیطور هست اگر بوی عجیبی بیاید ممکن است در ذهن همسایه این باشد که این ها شاید دارند نهار درست میکنند چکار کنیم مرز این کجاست اصلا مهم نباشد نظرشان؟ یا نه باید خیلی توجه کنیم

استاد اسماعیلی: بسم الله الرحمن الرحيم من ابتدا عرض بکنم که یک تکلیفی همسایه های ما دارند یک تکلیفی خود ما وقتی یک همچین بویی از خانه بلند می‌شود همسایه ما یک وظیفه دارد از نظر اخلاقی و شرعی و ما خودمان یک وظیفه دیگر راجع به وظیفه همسایه ها به طور کلی دیگران باید یک جلسه دیگری مثلا جلسه آینده ان‌شاءالله صحبت کنیم ولی امروز به این نکته اگر برسیم اشاره کنیم خوب است که از قدیم گفتند حرمت امام زاده را اول باید متولی امام زاده نگه دارد حرمت آبروی خود انسان را پیش از دیگران خود انسان باید مراقب باشد و تلاش کند که آبرویش در معرض خطر قرار نگیرد آبرو چیزی نیست که انسان نسبت به آن بی احتیاطی نشان بدهد البته بعدا خواهیم گفت که دیگران موظف هستند که نسبت به حفظ آبروی ما نهایت تلاش خودشان را بکنند آن یک بحث دیگر است ولی قبل از آن ها به بیشتر از آنها خود ما موظف هستیم که نسبت به حفظ جایگاه و حیثیت و آبرویمان حفظ ،شان و منزلت اجتماعی و دینی‌شان مراقبت کنیم نباید خودمان را در موقعیت قرار بدهیم که دیگران را دچار سوء برداشت می‌کند خواهشم این است که بینندگان عزیز به این کلمات که با دقت انتخاب می‌کنم توجه بفرمایند ما نباید خودمان را در موقعیتی قرار بدهیم که دیگران را در معرض برداشت منفی و نادرست قرار دهیم به اصطلاح روایی نباید در موضع تهمت قرار بگیرند خیلی جالب است که بینندگان ما توجه داشته باشند به اینکه ما روایت نه روایاتی داریم که می‌گوید شما خودتان را در موضع بد بینی و تهمت و برداشت بد دیگران قرار ندهید این روایات را مرحوم شیخ حر عاملی جمع آوری کرده است در وسائل الشیعه جلد دوازدهم اصلا یک بابی راجع به این باز کرده است و روایات خیلی تکان دهنده و آموزنده ای درش هست که البته بعضی هم در نهج البلاغه هست و ما بخاطر اینکه بحثمان بر محور نهج البلاغه هست این موضوع را انتخاب کردیم این هم توجه کنیم ضمنا بعضی از ما خیال می کنیم من که شناخته شده هستم مردم که می ‌دانند من آدم مومنی هستم متدین هستم و این آسودگی خاطر کاذب ما را بی احتیاط می ‌کند اتفاقا برعکس هر کسی شناخت شده تر هست باید احتیاط بیشتری بکند باید مراقبت بیشتری نشان بدهد من یک روایتی را می خواهم الان متن آن را دقیقا و کاملا برای بینندگان عزیز بخوانم که فکر میکنم خیلی آموزنده هست هم برای ما به عنوان شهروندانی که هر روز باهم زندگی می‌کنیم هم از یک جهت برای مسئولین کشور پیام اخلاقی مهمی دارد این روایت را محل های زیادی از کتاب های حدیث و تاریخ نقل کرده اند من حالا از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید نقل می کنم جلد ۱۸ صفحه ۳۸۰ ایشان نقل کرده است " رای بعض الصحابه رسول الله صل الله علیه و آله وسلم واقفا فی درب من دروب مدینه و معه امراه "یکی از یاران پیغمبر از کوچه رد می شدند دید پیامبر خدا دم در یک خانه ای ایستاده و با یک خانمی صحبت می‌کند خیلی دقت کنند دوستان عزیز بیننده یکی از صحابه نه یک آدم معمولی یعنی یکی از یاران پیامبر یکی از کسانی که با پیامبر خدا مراوده داشت رفت و آمد داشت کی را دید؟ پیغمبر خدا را دید معصوم کسی که احتمال اشتباه و خطا و گناه در مورد او وجود ندارد این همینطور که از کوچه عبور می کرد دید پیامبر خدا جلوی خانه ای ایستاده و با یک خانمی صحبت می‌کند" فسلم علیه" به پیام سلام کرد و رد علیه پیامبر هم جوابش را داد "فلما جاوزه ناداه" این آقا یک چند قدم عبور کرد و رفت آن طرف تر پیامبر صدایش زد گفت فلانی بیا برگشت" فقال هذه زوجتی فلانه" پیامبر به او فرمود این خانم همسر من است اسمش هم این است خانمم هست که با او صحبت می کنم "قال یا رسول الله" آن صحابی که با پیامبر رفت و آمد داشت که از حالا جملاتش هم معلوم می‌شود که انسان مودبی بوده است آن برگشت به پیامبر عرض کرد" ا و فیک یظن " همسر شما باشد کسی فکر بد به ذهنش نمی ‌رسد شما پیامبر خدا هستید با همسرت هستی یعنی می خواست بگوید من که چیزی نگفتم من که برداشتی نداشتم فقال پیامبر فرمود نه" ان الشیطان یجری من ابن آدم مجری الدم" شیطان یک لحظه دست از سر انسان برنمی‌دارد و مثل خون در تمام رگ و ریشه انسان جریان دارد پیامبر خودش را از موضع تهمت خارج کرد چون این آقا دید رفت حال می‌رود اگر به کسی نگوید در ذهن خودش ممکن است چنین شعاری پیش بیاید پیامبر فرمود این همسر من است یعنی هم خودش را پیامبر از موضع تهمت خارج کرد با اینکه پیامبر از موضع تهمت چیست؟ نبود پیامبر خدا است اسمت او در قرآن تایید شده است و همه مسلمان ها به اسمت ایشان اعتقاد دارند و همان آقا انسان متدین و خوبی یود چون گفت یا رسول الله کی راجع به شما حرف میزدن اما پیامبر احتیاط کامل را نسبت به جایگاه و آبروی خودش انجام داد این روایت که خیلی هم زیبا است ضمنا برای من و شما یک درسی دارد و آن این است که مراقب باشیم هرجا که ممکن است سوال برای کسی ایجاد بکند پاسخگو باشیم شفاف رفتار کنیم این شفافیت که امروز می گویند این یکی از احادیثی است که شفافیت را می‌رساند پیامبر طرف را آگاه کرد و به او خبر داد نه او به گناه بیافتد نه خودم به خطر بیافتد آبرویم یک جاهایی ، انسان مجبور می‌شود سلامی علیکی صحبتی ولی اگر دید دارد برای دیگران زمینه سوءظن فراهم می‌کند باید شفاف سازی کند و خودش را از موضع تهمت خارج کند ببینید پیامبر به این آقا تشر نزد توبیخ نکرد چون اصلا چیزی نگفته بود حتی به یک شکلی پیامبر ملاطفت هم نسبت به او نشان داد گفت نه بالاخره شیطان ممکن است انسان را گول بزند و چیزی به ذهنت برسد یعنی اگر چیزی به ذهنت می‌رسد و آن بد است کار خودت نیست کار شیطان است نه پیامبر عصبانی شد نه به طرف تشر زد، بلکه نوعی ملاطفت نشان دار کار را توجیه کرد خبر را به طرف رساند که دیگر زمینه ای وجود نداشته باشد برای اینکه انسان خدای نکرده موجبات سوزن را نسبت به خودش برای دیگران فراهم کند همانطور که پیامبر در زیل این حدیث فرمود شیطان دست بردار که نیست اتفاقا اگر کسی در میان مردم دارای جایگاه و پایگاهی است مثل پیامبر خدا کسی که به حد ایشان نمی‌رسد اما کسانی که در جامعه معروف هستند باید مراقب باشند در موضع تهمت قرار نگیرند آن این طرف قضیه است که امروز داریم درباره آن صحبت میکنیم

صیرفی: ان‌شاءالله بیشتر گفتگو می کنیم محضر قرآن کریم مشرف می شویم در بهار قرآن یک آیه تلاوت قرآن ثواب یک ختم قرآن دارد الحمدالله

…..

صیرفی: وقتتان بخیر طاعاتتان قبول ان‌شاءالله داریم محضر دکتر اسماعیلی عزیز سر سفره نهج البلاغه خاصه درباره موضوع مراقبت از اینکه خودمان را در معرض تهمت قرار ندهیم گفتگو می کنیم آقای دکتر حدود هفت دقیقه زمان داریم تا پایان برنامه

استاد اسماعیلی: این حکایت و روایتی که نقل کردم راجع به پیامبر خدا بود حال تکلیف من شما و دیگران مشخص است به همه ما یک همچین دستوری داده شده است که آقا مراقب باشید نه آبروی خودتان دستمایه حرف و حدیث این و آن کنید و نه دیگران را به گناه بیاندازید در یک روایتی از امام صادق علیه السلام هست که" اتقوا مواقف ریب ولا یقفن احدکم مع امه فی الطریق" خیلی جالب است امام صادق علیه السلام فرمودند تا جایی که می‌شود اجتناب کنید از قرار گرفتن در صحنه ای که آن صحنه سوال انگیز است برای مردم مثلا حضرت می فرمایند تا ضرورت ندارد حتی با مادر خودتان در یک خیابان در یک کوچه جلوی چشم مردم به گونه ای رفتار نکنید صحبت نکنید که موجب سوءظن دیگران شود" فانه لیس کل احد یعرفها" چون همه نمی‌دانند این مادر شما است دقت می کنید گاهی می‌بینیم در خیابان بعضی ها با همسرشان می روند با مادر یا خواهرشان می روند اما یک نوع بی احتیاطی های در ملاءعام از خود نشان می‌دهند که بینندگان مختلفی دارند عبور می‌کنند خود به خود بخاطر وسوسه های شیطانی برداشت های دیگری می‌کنند چرا؟ باید انسان مراقب باشد در یک روایت دیگری حالا اینجا کوچه و خیابان بود در یک روایت دیگری هست که "ایاک ومواطن التهمه والمجلس المظنون به السوء "مراقب باشید در جای که اتهام به شما می‌زنند قرار نگیرید و در مجلس و محفلی شرکت نکنید که این مجلس و محفل مورد سو زن است نسبت به آن حرف وحدیث های وجود دارد خب انسان مگر مجبور است در چنین جلسه اس شرکت کند پس یک جا هایی همینکه انسان می‌رود و می‌آید در یک خانه ای در یک محلی مکانی عمومی خصوصی، که در این مکان ها و محل ها انسان وقتی می‌رود و می‌آید مورد سو زن قرار می‌گیرد بخاطر آن محل حضرت فرمود ""فان قرین السوء یغر جلیسه" خیلی هم گناه گردن دیگران نیست وقتی شما در جلسه ای می‌روید در مکانی حاضر میشوید که آن جلسه و مکان در شأن شما نیست و آن آدم ها هم هم ردیف شما نیستند روی شما اثر می گذارند فریب می‌دهند شمارا مثلا در یک مجلسی خدای نکرده مثلا مجلس نامناسبی هست از نظر اخلاقی وقتی انسان برود آنجا هم روی او اثر می‌گذارد هم دیگران را به گناه می‌اندازد یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین سلام الله علیه در نهج البلاغه که به بیان های متعدد به ما فرمودند همین موضوع است درسی که امروز می‌خواهیم بگیریم این است دو جمله کوتاه از نهج البلاغه من عرض کنم یکی حکمت ۱۶۱ حضرت فرمود" من وضع نفس مواضع التهمه"هر که رفت یک جلسه ای یک جایی یک کاری کرد که زمینه را برای برداشت منفی نسبت به خودش فراهم کرد" فلا یلومن من اساء به الظن" سرزنش نکنید دیگران را که چرا نسبت به من بد برداشت کردید، خودش را سرزنش کند که چرا زمینه را برای برداشت بد دیگران فراهم کرده است چرا مردم نسبت به فلانی حرف هارا نمی‌زنند نسبت به من می‌زنند این نشان می‌دهد که من یک زمینه ای را برایشان چکار کرده ام؟ فراهم کرده ام این یک جمله یک جمله زیبای دیگری هم هست که آن هم خودش از یک جهت دیگری یک موقعی باید درباره آن بحث کنیم حضرت در نامه ۶۱ نهج البلاغه می‌فرماید، آبروی خودت را سیبل قرار نده برای تیر حدس و گمان مردم ،برای تیر سخن مردم ،سخن مردم را ،حرف و حدیث مردم را حضرت به تیر تشبیه کرده است این خودش جای کار دارد تیر را پرتاب می‌کنند گاهی به هدف نمی‌خورد اما گاهی پا را می‌گیرند به قلب انسان تیر فرود می‌آید کار را به انتها می‌رساند حضرت فرمود آبروی خودت را قرض به معنای سیبل دیدید کسانی که تیراندازی می‌کنند از یک فاصله ای یک نقطه ای را در نظر می‌گیرند می‌زنند به سمت آن به آن می‌گوییم سیبل حضرت میفرمایند آبروی خود را سیبل قرار نده برای حرف و حدیث مردم مردم یک حدسی می‌زنند یک حرفی هم می‌زنند حدس می‌زنند و بر اساس حدسشان حرف می‌زنند این حرف ها مثل تیری است که به سمت آبرو شما شلیک می‌شود چرا انسان باید آبرو خودش را سیبل قرار بدهد برای حرف و حدیث مردم مراقبت از آبرو لازم است اول برای خود ما البته همینطور که عرض کردم نافی تکلیف شرعی دیگران نیست که نباید برداشت بدی داشته باشند و اگر برداشت ناخودآگاه بدی به ذهنشان رسید نباید این را به زبان بیاورد آن یک حرف دیگری است آن تکلیف آن ها است من که نمی‌خواهم تکلیف آن هارا تعیین کنم الان می خواهم تکلیف خودم را تعیین کنم که من نباید در چنین موقعیتی قرار بگیرم

صیرفی: در اصطلاحات روزمره مان دارند که می‌گویند خودت را سیبل قرار نده پس این مبنا روایی هم دارد خیلی خیلی ممنون و متشکر هستیم از عنایت و لطف و آقاییتان خدارا به وجاهت امام مجتبی علیه السلام قسم میدهیم و دعا می کنیم الهی چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-04-18 14:47:02