تاریخ انتشار: سه شنبه 10 خرداد 1401
تعداد بازدید: 321

یاد خدا 18 اردیبهشت 1401

قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن و صوت برنامه یاد خدا 14 اردیبهشت 1401)

بسم الله الرحمن الرحيم صیرفی :الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب

در خانه ای که نور ولا موج می زند

آرامش و امید و صفا موج می زند

در زندگی به سبک ائمه یقین بدان

دارد همیشه یاد خدا موج می زند

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکشان اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم سلام خدا بر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و سلام خدا به روی ماه شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید افتخار داریم که با یاد خدا کنار شما هستیم و بهانه ای حضور و این همنشینی حضور سرور ارجمندم معلم محترم تفسیر قرآن استاد سید محمد حسین عظیمی هستند سلام علیکم و رحمت الله

استاد عظیمی: سلام علیکم ورحمت الله خدمت بینندگان عزیز هم سلام عرض می کنم و در خدمت شما هستم

صیرفی: خیلی خوش آمدید قدمتان به روی چشم افتخار می‌کنیم که خدمت شما هستیم قواعد قرآنی عنوان مبحثی است که خدمت حاج آقا عظیمی هستیم این یک یا دو جمله را به جهت احترام به بینندگانی که احیانا به جمع ما به تازگی پیوسته اند عرض می کنم از نوع ارتباطی که با فضای مجازی بیشتر شده است

@yadekhoda_qtv

متوجه شدم که بینندگان جدیدی دارند به دعوت بینندگان قبلی به ما می پیوندند ان‌شاءالله هرچه بیشتر بتوانیم از محضر قرآن استفاده کنیم قواعد قرآنی حاصل عمر شریف استاد عظیمی است برای اولین بار است که در رسانه در برنامه یاد خدا حدود ۸ سال است ارائه می‌شود این اتفاق مبارک و بیش از ۳۰ قاعده تا کنون از استاد عظیمی یاد گرفتیم با افتخار در خدمتشان هستیم وعده فرمودند قاعده تکفير و تغفیر در قرآن کریم ۳۰۰۰۰۷۲۰ هم شماره پیامک برنامه ما است منتظر فرمایشات تان هستیم

اسناد عظیمی: بسم الله الرحمن الرحيم الحمدالله رب العالمین صل الله علی سیدنا محمد وآل طاهرین لاسیما بقی الله اعظم والارضین روحی ارواحنا فداه

به دنبال بحث قاعده تثبیت تبدیل و تحریر بحثمان به اینجا رسید که انسان یک شخصیت پنهان است و یا یک شخصیت در سایه است همه انسان ها بدون استثنا دارای یک شخصیتی هستند که اگر این شخصیت قدرت بروز و ظهور پیدا بکند اگر این شخصیت به کار بیافتد انسان خطا می‌کند اشتباه می‌کند معصیت می‌کند ظلم می‌کند ستم می‌کند اگر آن شخصیت نهان آشکار بشود و عریان بشود و پیدا بشود و نمایان بشود انسان ظرفیت هایش را استعداد هایش را از دست می‌دهد زشتی هایش آشکار می‌شود و انسانی که بی ظرفیت و زشت است محروم است یعنی آشکار شدن آن شخصیت مساوی است با محرومیت انسان تا زمانی که آن شخصیت پنهان است انسان برخوردار است متنعم است مستعد است با ظرفیت است اما آن شخصیت اگر پیدا شد انسان از بین می‌رود انسانیتش دچار خسران می‌شود جلسه قبل مقدماتی را در این زمینه بیان کردیم اجازه بدهید من این مطلبی که از جلسه قبل شروع کردم و این جلسه هم بیان کردم مختصر از قرآن بیان کنم قرآن می‌فرماید که از روز اول که انسان خلق شد انسان ملبس خلق شد این را می‌دانستید؟ شما در این کتاب ها داستان انسان های اولیه را می‌خوانید و بعضا عکس هایی هست کشیده اند این ها لخت هستند و عریان هستند حال قسمت های از بدنشان را با گیاه پوشانده اند این انسان های هستند که بعد آمدند روی زمین انسان موقع که آفریده شد و در بهشت قرار گرفت با لباس در بهشت قرار گرفت یعنی انسان خودش لباس ندوخت خدا گفت یک لباس هم برایش دوختند لباس تنش کردند موقعی که انسان چشمش را باز کرد خودش را ملبس دید قرآن بخوانم در سوره طاها داستان خلقت چند جای قرآن آمده است این نکته را می خواهم دقت کنیم با نگاهی که ما الان وارد می‌شویم که لباس حجاب پوشش چقدر کار می‌کند و چکار میکند " فقلنا یا آدم هذا عدو لک لزوجک فلا یخرجنکما من الجنه وفتشقی" به آدم گفتیم مراقب باش که شیطان دشمن تو است دشمن خانواده تو است این شیطان تو را از بهشت نراند که به سختی می افتی "ان لک الا تجوع فیها ولا تعری "تو راست که در بهشت گرسنه نشوی و برهنه نگردی اینجا دقت بفرمایید "ان لک الا تجوع فیها "بهشت جای گرسنگی نیست "و لا تعری" و عریان هم نشوی یعنی تو در بهشت عریان نیستی از همان اول آدم در بهشت عریان نبوده است "و انک لا تظما فیها ولا تضحی "تو در بهشت تشنه نمی‌شوی و حرارت آفتاب هم تو را آزار نمی‌دهد اینجا را دقت کنید فوسوس الیه شیطان" شیطان آمد و وسوسه کرد "قال یا آدم هل ادلک علی لا شجره الخلد و ملک لا یبلی" آیا تو را راهنمایی کنند به درختی که باعث خلود تو در بهشت می‌شود و باعث یک سلطنتی می‌شود که ار بین نمی‌رود ادم فریب خورد" فاکلا منها "این زن و شوهر آدم و حوا از آن درخت خوردند" فبدت لهما سوآتهما "تا از آن درخت خوردند عوراتشان آشکار شد ،لباس ریخت یعنی علت این که از بهشت رانده شدند همین بود ،نه خوردن، خوردن آن میوه باعث رانده شدن نشد" فوسوس الیه شیطان" شیطان وسوسه کرد آن ها هم از آن درخت خوردند از آن درخت که خوردن لباسشان ریخت لباس که ریخت عوراتشان آشکار شد متوجه شدند که عجب اشتباهی کردند این ها ملبس بودند لباس داشتند می‌دانستند که لباس دارند اما یک چیز را نمی‌دانستند نمی‌دانستند که اگر از این میوه بخورند لباسشان میریزد و می‌ریزد و اگر لباسشان بیوفتد دیگر نمی‌توانند در بهشت بمانند بهشت جای انسان عریان نیست ناراحت شدند دیگر شروع کردند"" و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنه "شروع کردند با برگ درختان بهشتی برای خودشان لباس درست کردن "عصی آدم ربه فغوی "این در سوره طاها در سوره اعراف آیه داستان را اینطور بیان می کند" فوسوس الیهم الشیطان" شیطان وسوسه کرد اصلا چرا شیطان وسوسه کرد هدف شیطان از این وسوسه چه بود آنجا فرمود که" فاکلا منها فبدت لهما سوآتهما "خوردند لباسشان ریخت تعبیر این بود اما اینجا یک تعبیر لطیف تری دارد از نگاه دیگری اصلا شیطان چرا آمد وسوسه بکند آدم و حوا را میخواست چکار بکند" فوسوس لهم الشیطان لیبدی لهما ما ووری عنهما من سوآتهما "هدف شیطان این بود که آدم و حوا را در بهشت عریان کند" لیبدی "ا تا آشکار کند برای ایشان آنچه را که مخفی شده است از شرمگاه هایشان عریان شدند" و قال ما نهاکما ربکما عن هذه الشجره الا ان تکونا ملکین او تکونا ملکین اوتکونا من الخالدین"یعنی اینها با فریب شیطان داخل این چاه شدند" فلما ذاقا الشجره" همین که چشیدند از آن میوه "بدت لهما سوآتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنه و ناداهما ربهما الم انهکما ان تلکما الشجره واقل لکما آن الشیطان لکما عدو المبین"لباس ریخت سعی کردند با برگ درخت برای خودشان لباسی تهیه کنند خدا فرمود نگفتم که شیطان دشمن شما است دشمنی تمام شد شیطان کار خودش را کرد شیطان هدفش عریان کردن انسان بود عریان کردن یعنی چه؟ انسان یک شرمگاه هایی دارد شما به آن می‌گویید عورت ، عورت یعنی جایی که باعث عار انسان است که دیگران او را ببینند باعث شد آنچه که باعث ننگ و عار انسان است باعث شرم انسان است دیده بشود

صیرفی: در جوامع بشری شاید گوشه های پیدا می‌شوند افرادی که از این موضوع رنج نمی‌برند اینها یعنی خیلی فاصله گرفتند از آن فطرت انسانی‌اش؟

استاد عظیمی: بله همینطور است آنقدر تغییر کرده است که شرمگاه را شرمگاه نمی‌داند خاصیت انسان است.

صیرفی: با افتخار محضر قرآن کریم مشرف می شویم "سوره اعراف... محضر سوره مبارکه اعراف رسیدیم

استاد عظیمی: آدم و حوا در بهشت عریان شدند آدم و حوا نمی‌دانستند که اگر از آن میوه بخورند عریان می‌شوند اما می‌دانستند که با وضعیت عریانی در بهشت جای ندارند نمی‌توانند بمانند آن پوشش هست که می‌تواند این هارا در بهشت نگاه دارد بدون پوشش و حجاب جایشان در بهشت نیست فوری گفتند "قالا ربنا ظلمنا انفسنا "ما به خودمان ظلم کردیم خدایا اگر غفران تو شامل حال ما نشود و رحمت به ما نکنیم ما خسارت می‌بینیم ما ضرر می کنیم ببینید انسانی که لخت شده است عریان شده است چه درخواست می‌کند؟ "ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا" اگه نپوشانید مارا پس این تغفر یعنی پوشش بحث پوشش است ببینید این ها لخت شدند وسط بهشت و دیدند با این وضعیت نمی‌شود در بهشت بمانند شروع کردند با برگ درخت برای خودشان لباس دوختن و می‌دانستند این لباس آن لباسی که باید باشد نیست از خدا درخواست پوشش کردند یک چیزی پنهان بود آشکار شد و دوبار ه باید پنهان بشود اگر این آشکار بماند اینان دیگر ظرفیت دریافت نعمت های بهشتی را از دست می‌دهند ببینید این پوشش و لباسی که تن اینها بود این لباس به اینها ظرفیت و استعداد میداد استعداد دریافت نعمت های بهشتی که حالا نعمت های بهشتی چیست بماند این ها با این لباس می‌توانستند نعمت دریافت کنند موقعی که این لباس ریخت دیگر خودشان فهمیدند دیگر کانال دریافتشان از بین رفت دیگر نمی‌توانند ظرفیت از بین رفت استعداد از بین رفت فرمان صادر شد بروید بیرون از بهشت جای انسان لخت در بهشت نیست " قل اهبطوا بعضکم ب لبعض عدو ولکم " فرمان آمد که خارج می شوید " ولکم فی الارض مستقر و متاع الی حین " انسان موقعی که آمد روی زمین آن موقع چه بود؟ آنجا لباس داشت اما موقعی که آمد روی زمین دیگر لباس نداشت عکس انسان های اولیه را می‌ بینید که لباس ندارند برای وقتی است که هبوط کردند روی زمین " قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون " شما اینجا زندگی می‌کنید همینجا می‌میرید از همین زمین هم باز خارج می شوید ، این داستان را قرآن باز نقل می‌کند قرآن می‌خواهد قصه بگوید که یک داستانای گفته باشد؟ نه استفاده ای که از داستان خلقت می‌شود که چه بر سر آدم و حوا آمد و چطور اینها عریان شدند و بعد از اینکه عریان شدند از بهشت خارج شدند قرآن این استفاده را می‌ کند که یا بنی آدم ای فرزندان آدم" قد انزلنا علیکم لباسا انزلناعلیه لباسا"ما نازل کردیم بر شما لباس را "یواری سوآتکم وریشا" لباسی که چند خاصیت دارد اول شرمگاه شما را می‌پوشاند زشتی های شما را می‌پوشاند و دوم ریشه باعث زیبایی شما است زیبایی و جمال هم می‌دهد لباس دیگری هم وجود دارد که آن لباس بهتر از این لباس است اصلا این لباس یک رمزی است به سوس آن لباس و لباس "اتقوی ذلک خیر ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون "یا بنی آدم ، اینجا فرمود که همانطور که پدر مادر شما در بهشت لباس داشتند و این لباس باعث زیبایی اینها بود باعث شد که شرمگاه هایشان پوشیده بشود و بتوانند از بهشت استفاده کنند شما هم همان را داری "یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوآتهما انه یراکم هو وقبیله من حیث لاترونهم انا جعلنا الشیطان اولیاء للذین لایومنون "ای فرزندان آدم مراقب باشید یک کسی بود پدر مادر شما را عریان کرد شما را عریان نکند پدر مادر شما را عریان کرد و این عریانی باعث شد اینها از بهشت رانده بشوند اگر شما هم عریان بشوید جای در بهشت نخواهید داشت پوشش، بدون پوشش ،انسان نمی‌تواند به بهشت برود بعد ادامه می‌دهد می‌رسد به این آیه ۳۱ این آیه ۲۷ بود خواندیم آیه ۳۱ می‌فرماید "یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کولوا واشربوا ولا تسرفوا انه لا یحب مسرفین" ای فرزندان آدم "خذوا زینتکم" آیات قبلی گفت لباس زشتی را می‌پوشاند علاوه بر اینکه زشتی را می‌پوشاند زیبایی هم دارد در آیات بعد می‌گوید "خذوا زینتکم" یعنی خواستی نماز بخوانی نمی‌توانی بدون لباس وارد نماز بشوی نماز پنجره ای به بهشت است نماز تکه ای از بهشت است انسان عریان نمی‌تواند وارد نماز بشود دریافت نمی‌تواند بکند باید از نماز خارج شود نمی‌تواند وارد نماز شود نتیجه ای که از این داستان می‌گیرم که قرآن هم بیان کرد این است که بهشت پوشش، پوشش، ظرفیت استعداد ،زیبایی ،ظرفیت استعداد ،زیبایی بهره مندی و برخورداری این ردیف را تکرار کنم شما اگر می‌خواهید بهره مند باشید باید زیبا باشید باید استعداد بهره مندی را داشته باشید ظرفیت داشته باشید اگر بخواهید ظرفیت داشته باشید باید پوشش داشته باشید یعنی باید شرمگاه هایتان پنهان باشد و آن پوشش ضرورت دارد اگر آن پوشش می‌شود بهشت پوشش استعداد بهرمندی

صیرفی: منظورمان از نظر شرمگاه فقط ظاهری نیست

استاد عظیمی: هم به لحاظ ظاهری هم به لحاظ معنوی می‌رسیم به اینجا لباس را در قرآن مطرح کرد یک لباسی که "یواری سوآتکم و ریشا "و فرمود"و لباس اتقوی ذلک خیر "تقوا را به عنوان لباس مطرح میکنند این را هم می‌گویم اما از آن طرف نگاه کنید عریانی یعنی انسانی که عریان شد یعنی از بین رفتن ظرفیت و استعداد و از بین رفتن زیبایی و خروج زشتی و زشتی که آمد استعداد که رفت فرمان هبوط می‌آید فرمان سقوط می‌آید فرمان هبوط که آمد یعنی رنج و گرفتاری و محرومیت معلوم شد داستان چیست؟ حال می خواهم قاعده تکفير و تغفیر را بیان کنم

صیرفی: یک جمله آن بهره مندی که میوه همه این اتفاق ها بود در یک جمله یعنی چه یعنی آن آرامش

استاد عظیمی: بهرمندی از همان چیزی که شما در سوره حمد می‌خوانید که "اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم"

یعنی نعمت هایی که ویژه است که در صراط مستقیم وجود دارد که ما آرزو می کنیم به آن نعمت ها برسیم آن نعمت ها نصیب انسان عریان نمی‌شود انسان باید پوشش داشته باشد یک شخصیتی از انسان باید پوشیده باشد حرف من این است قاعده تغفیر و تکفير این است که پوشش حجاب یک ضرورت گریز ناپذیر برای همه ی انسان ها است بدون پوشش فرقی هم نمی‌کند چه انسانی باشی بدون پوشش حتی اگر پیغمبر باشید ظرفیت ها استعدادها زیبایی ها از بین می‌رود زشتی ها آشکار می‌شود محرومیت ها و نا کامی ها حتمی می‌شود و آن هایی که به جایی رسیده اند و دریافت کرده اند و متنعم شدند چون از پوشش بهتری برخوردار بودند این را ما به آن می‌گوییم استغفار باز توضیح بدهم ، ببینید ما از بیست جلسه قبل این را مدام تکرار کردیم که ای انسان هر کسی می خواهی باش در هر مقامی می خواهی باش تو نداری نمی دانی نمی‌توانی چون نداری نمی دانی و نمی‌توانی پس در نتیجه می ترسی محزون هستی مایوس هستی مردد هستی متزلزل هستی مضطرب هستی آقای صیرفی شرمگاه های انسان یعنی این ها ترس شرم است ترس باعث عار انسان است آبرو ریزی است یک پوششی باید باشد که انسان ترس را بپوشاند باید این ترس را بپوشانیم باسد کاری کنیم نترسیم این ترس خودش را نشان ندهد اگر این ترس خودش را نشان داد ما دیگر اهل بهشت نمی‌شویم آن چیزی که انسان را می‌پوشاند استغفار است و این استغفار با بیانی که ما دو جلسه است خیلی تلاش کردیم ربطی به گناه کردن ما ندارد یعنی فرض کن شما هیچ گناهی نکردی و معصوم هستی معصوم باش اما نیاز به استغفار داری چون همان معصوم هم یک شخصیت پنهان دارد که نباید بگذارد آن شخصیت آشکار بشود و عمل بکند و موفقیت حضرت معصوم در این است که آن شخصیت را چنان پنهان می‌کند و زیر پا می‌گذارد و مراقبت می‌کند که یک ذره اثر از آن شخصیت پنهان بروز نکند لذا او موفق است او که اهل استغفار است موفق است استغفار همانطور که شما گفتید فقط برای آمرزش گناهان نیست استغفار برای پوشاندن جهات منفی شخصیت انسان است

صیرفی: خیلی خیلی متشکر و ممنون هستم خیلی استفاده کردیم نکات ناب و بدیعی که در این لحظات شنیدیم خدارا شاکریم خدارا به وجاهت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف قسم می دهم و دعا می‌کنم الهی چانان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-04-24 08:41:04