تاریخ انتشار خبر:
سه شنبه 10 خرداد 1401
تعداد بازدید:99
تهذیب نفس با حضور آیت الله رحیم توکل (متن و صوت برنامه یاد خدا 24 اردیبهشت 1401)
بسم الله الرحمن الرحیم
صیرفی :الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب
برخیز برات عاشقی داده خدا
احسان قدیم رافرستاده خدا
درکوچه ی روزگار غم هست ولی
آرام کند دل مرا یاد خدا
سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهروپاکشان اللهم صل محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خدا بر امام خدا بر حضرت مهدی (عج)سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا
وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید خدا را شکر می کنیم توفیق داریم کنار شما باشیم خاصه اینکه سرور ارجمندمان استاد اخلاق ومهربان عضو محترم مجلس خبرگان رهبری حضرت آیت الله سید رحیم توکل قدم برچشم ما گذاشتند ، آقا سلام علیکم ورحمه الله
آیت الله سید رحیم توکل : و علیکم السلام ورحمه الله
صیرفی : خیلی خوش آمدید ممنونیم از تشریف فرمایی شما ، درس اخلاق حضرت آیت الله توکل دربرنامه یاد خدا وابتدا خلاصه ای ببینیم از جلسه ی قبل برگردیم وکلاس امروز آغاز می شود ان شاءالله ، بفرمائید خواهش می کنیم
آیت الله توکل : * ان ربک لبالمرصاد *خدا درمرصاد درکمین است ولو یک جمله کوتاه دراین قنطره سوم بگویم خداوند عالم به عزت وجلالشان قسم یاد فرمودند در قنطره مرصاد احدی عبور نکند الا اینکه حق الناس را صاف کرده باشد حق الناس درجنبه ی مالی درجنبه آبرویی درجنبه ی اعتقادی واینکه به عزیزان عرض کنیم قنطره ی اول برای امانت است که بحث ما می خورد ،امانت به چه می گویند ؟ سوال اول ، سوال دوم صاحب امانت کیست ؟ خداوند چشم بدهد به نامحرم نگاه کنید خیانت کردیم ، خداوند زبان بدهد با این زبان دروغ غیبت تهمت فحش ناسزا درمی آید خیانت کردیم خداوند آبرو بدهد به جا مصرف نکنیم خدا به ما پا بدهد به خانه فساد ومحل حرام برویم خدابه ما مال بدهد به حرام خرج کنیم هر قیدی را که خدا فرمود اگر عمل نشود آنجا خیانت در کار آمده است ومسلم افراد امین حرمت خدا را نگاه داشتند عزیزند افراد خائن هم مسلم ذلیل هستند ....
صیرفی : قلب سلیم ،عنوان این جلسات اخیری است که محضر سرور ارجمندمان هستیم عنوان کلی برنامه ی ماهم خدمت حضرت آیت الله توکل طهارت نفس وتزکیه ی باطن است که در ذیل این عنوان چهار سال است محضرشان کسب فیض می کنیم وارد پنجمین سال هم داریم می شویم الحمدلله رب العالمین .
حاج آقا دو معنا از قلب سلیم را فرمودید معنای سوم را امروز یاد می گیریم ازحضورتان
آیت الله توکل : بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وآله الطاهرین
درباره ی قلب سلیم یک معنا را بررسی کردیم به طور اجمال ، انسان درطهارت به یک جایی برسد ازخطرات نفس اماره در امان بماند جلوهای گناه می آید جذبه های گناه می آید انسان بتواند سالم دربرود و زمین نخورد این معنای اول بود ، معنای دوم این بود که در دل انسان یک معرفتی حاکم شود درقبال این معرفت عظمت خداوند به دل ودیده انسان بیاید انسان در قبال این عظمت یک حالت خشوع خاصی در درونش ایجاد شود که این حالت خشوع چون از معرفت هست بسیار بسیار مهم است دراین باره هم به اجمال صحبت شد ، معنای سوم قلب سلیم این است انسان یک اعمالی انجام دهد که دل از غیر خدا خالی شود در دل فرمان خدا حاکم شود ،دل فقط نگاه به فرمان خدا کند اعمالش را طبق این فرمان تنظیم بکند این بحث ،بحث بسیار مهمی است راه بسیار مهم است مقامات این راه بسیار بالا است در این راه نورانیت بسیار بالا است بخواهیم دربحث تفصیلی این عنوان برویم زمان خیلی می برد می خواهیم مثل دو معنای قبلی یک نگاه اجمالا به ایم معنای سوم بیاندازیم که به مقدماتی نیاز دارد
به الحمدلله عزیزان می دانند صحنه ی قیامت یک صحنه ی عادی نیست خداوند عالم از این صحنه به *یوم العظیم *تعبیر آورده اند به زلزله عظیم تعبیر آوردند به هول عظیم تعبیر آوردند تعابیر بسیار سنگین است نگاه به حال اهل بیت هم می کنید می بینیم یک حالت عجیبی درباره قیامت ،ازحالات اهل بیت برای ما بیان کردند فردای قیامت که همه ی ما در آنجا جمع کردند که خلق اول وآخر را می آورند پلی بربالای جهنم نصب می کنند بالای این پل چند ایست بازرسی است درهر ایستی ما را نگاه می دارند از ما سوالاتی می کنند اگر سوالات درست بود به ایست بعدی ما را منتقل می کنند اگر افراد به فضل خدا و اهل بیت از این قنطره ها ،ایست ها ،سالم عبور کنند مشکلی پیدا نکنند به آخر پل دارند می روند باید به آن طرف پل بروند وبحث عزت الهیه است ملائکه که به استقبال این ها می آیند با یک تعابیر بسیارزیبا یی ، اولا می گویند :سلام علیکم به این ها سلام می کنند ملکی راکه از نور خدا خلق شده ملک عقل محض ، درآنها گناه راه ندارد معصیت ندارد عقل محض ونورمحض هستند بعنوان عرض ادب به این افراد سلام می کنند ، سلام علیکم ، یک تعبیر بعدش دارد که این تعبیر بسیار مهم است * سلام علیکم بما صبرتم * آفرین برشما به دنیا صبر کردید ما در دنیا جلوه ها آوردیم جذبه ها آوردیم لذت ها آوردیم بعضی ها حق بود در بعضی ها باطل بود افرادی که دنبال دنیا بودند جذبه ی باطل را گرفتند ودر مسیر باطل رفتند اما آفرین برشما جلوه حق را از دست ندادید دراین جلوه ها محکم ایستادید * فنعم عقبی الدار * الان بهشت برای شما جای بسیار عالی است با چه عزتی او را می برند با چه عزت عجیب او را دربهشت اسکان می دهند که باید در یک جلسه از اوصاف بهشت چیست؟ وبرنامه ی بهشت چیست ؟ جدا اگر انسان این اوصاف را بشنود روحش پرواز می کند برای رفتن به آنجا ها ، با یک عزتی با آنها برخورد می کنند وتا خدا خدایی می کند اونجا معزز ومحترم نگاهشان می دارند یک بحث مهم که بحث ما هم اینجا می خورد این است که دربالای این پل چند ایست بازرسی هست ؟ یک ، از ما چه سوال می کنند ؟ این دوتا
نقلی است از ابن عباس است درکتاب "کفایه الموحدین "در جلد سوم آنجا این روایت آمده است که بالای پل طبق این روایت سه ایست بازرسی است دراین سه اولا ملائکه مستقر هستند دوم باز ملائکه مستقر هستند ودر ایست سوم ملائکه مستقر نیستند فرمان حق تعالی حاکم است درایست اول از دو،امر سوال می کنند ، از رحم وامانت سوال می کنند اگر جوابها درست بود مشکل نداشت آنها راهی به ایست دوم می کنند در ایست دوم از نماز سوال می کنند وآنها خوب ما را می شناسند کی بالغ شده ایم کی فوت کرده ایم دراین مدت عمر چند تا نماز کامل برعهده ی ما بود چند نماز شکسته و قصر برعهده ی ما بود چند نماز آیات برما واجب بود همه را کلا از ما آگاهترهستند از نماز ها سوال می کنند درایست سوم دیگر ملائکه مستقر نیستند فرمان خداوند عالم حاکم است که درروایات تعبیر بسیار سنگین دارد خداوند به عزتش وجلالش قسم یاد کرد که از این ایست سوم کسی عبور نکند الا حق الناس را صاف کرده باشد چون حق الناس یک بحث بسیار مفصلی است ما به همین عنوان اکتفا می کنیم تا یک موقع بحثی در این باره آمد مفصل درمورد حق الناس جنبه ی مالی حق الناس عرض وآبرو حق الناس درجنبه ی اعتقادات بحث مفصلی است انچه با عزیزان صحبت می کنیم وبه بحث ماهم مربوط می شود همان ایست اول درمورد امانت است از امانت سوال می کنند دربحث امانت خود دو،شقه می شود یک امانت ظاهری معمولی است یک امانت الهیه است در امانت ظاهری که خود یک بحث مفصلی می آید، اجمال کلام این است اینجا هفت سوال می آید ، از عزیزان تقاتضا می کنیم به این سوالت عنایت کنند ، خودمان را درمعرض این سوالات قرار بدهیم ببینیم ما واین سوالات ، جواب ما چیست، از همین دنیا خودمان را آماده کنیم که برای فردای قیامت ندامت اثر نمی کند استغفار اثر نمی کند خود به دنیا برم گردانید تا اعمال انجام دهم جبران کنیم به حرف کسی گوش نمی کنند ،
ازهمین الان ما به این سوالات دقت کنیم چه سوالی از ما می کنند هفت سوال این است اصلا امانت به چه می گویند ؟ صاحب امانت چه کسی است؟ امانت دارها چه کسانی هستند؟ انسان درکجا به امانات امین می شود؟ انسان درکجا به امانات خائن می شود اگر انسان امین بود ودرست عمل کرد خداوند عالم با افراد امین چگونه برخورد می کند ؟ اگر نعوذ بالله اگر انسان به امانات خیانت کرد خداوند با خائن ها چکار می کند .
هفت سوال انصافا هم درش اعتقادی است هم عملی است این ها را ازما سوال می کنند این ها را می خواهند از ما جوابش را اگر اینجا خودمان را مهیا نکنیم برای این سوالات ، آنجا یقینا کم می آوریم ، می خواهیم دراین وقت کوتاه یاد خدا این هفت سوال را به طور خیلی کوتاه یک سرنخی دست عزیزان بدهیم که بدانند این سوالات می شود وجوابهایشان این فرمی است وخود را آماده کنیم .
برای سوال اول ودوم وسوم یک نکته ای عرض کنیم با این نکته این سه سوال جواب داده می شود الحمدلله عزیزان می دانند هرکس هرچه دارد خداوند عنایت فرموده است ، آنچه داشتیم او داده است آنچه الان او داده است آنچه بعدا دارا شود او باید بدهد ما کسی نیستیم ما یک خلقی هستیم که ازنظر علمی جهل محض هستیم از نظر قدرتی عجزمحض هستیم از نظر،غنا ،فقر محض هستیم وتمام افراد در این محضر فقیر هستند وخود خداوند فرمودند * وانتم الفقراء الی الله ووالله هو الغنی الحمید *هرچه داریم خداوند عنایت فرموده اند هرچه داریم او مالک است
صیرفی : خیلی متشکریم .محضر قرآن کریم مشرف می شویم ونور می گیریم وبرمی گردیم خدمت حضرت آیت الله توکل عزیز خواهیم بود بفرمائید خواهش می کنیم ....
محضر سوره ی مبارکه ی احزاب رسیدیم وآیه پایان تقدیم محضر بینندگان شد
آیت الله توکل : لذا همه دراین درگاه فقیریم وآنچه داریم خداوند مالک است ،وقتی خدا مالک شد وما مالک نباشیم بعد در دست ما می شود امانت وما می شویم امانت دار پس سه سوال اینجا معلوم شد ، آنچه داریم امانت است مالکش خدای عالم است پس می شویم امانت دار ،این معنای عام است یعنی مالمان اعتبارمان ونفوذمان وعلممان پولمان اعضا وجوارح هرچه داریم خدا عنایت کرده است همه اینها دست ما امانت است وقتی امانت شد با عذرخواهی همه ما که امانت دار هستیم از دوحال بیرون نیستیم یا به امانات امینیم یا به امانات خائن هستیم شکل ثالثی هم ندارد یک مثال عرض کنیم تا با این مثال به بحثمان نزدیکتر بشویم بعنوان مثال عزیزی از جمع دوستان به کربلا می خواهد برود یکی از بستگان می گوید من یک نذری دارم این ده هزار تومان را بگیرید وشیرینی بخرید شب جمعه حرم اقا اباعبدالله پخش کنید این چهار قید داشت ، ده تومن ، شیرینی بخرد ، شب جمعه ، حرم ابا عبدالله ، اگر به هرچهار تا عمل کند این امین بود به این مالی که به او داده شد یک دانه قید نیامد شیرینی نخرد شکلات بخرد خیانت کرده است ده تومن را مثلا پنج تومن شیرینی بخرد خیانت کرده است ده تومن را شیرینی بخرد حرم امام حسین پخش نکند خیانت کرده است ده تومن را شیرینی بخرد حرم اباعبدالله پخش بکند شب جمعه پخش نکند بازم خیانت کرده است چهار قید بود درکاربود اگر به هر چهار تا قید عمل کند امین است به امانت خداوند عالم آنچه به ما عنایت فرمودند یک قید هم کنارش گذاشتند اگر ما آن داده خدا را باهمان قید بکار ببریم به این داده خدا امین بوده ایم ،
آنچه فرمود به آن عمل کردیم اگر خداوند چیزی به ماعنایت فرمود قید هم کنارش گذاشته اند مابه آن قید عمل نکنیم به طبع خیانت کرده ایم دقت بفرمائید ، خداوند به ما چشم عنایت فرموده اند چشم در دست ما امانت است اما قید دارد کجا را نگاه بکنیم کجا را نگاه نکنیم به همین عمل کنند امینند به امانت چشم خدا به ما زبان عنایت فرموده است با این زبان این حرف ها را بگویید این حرف ها را نگویید حق راتقویت کنید باطل را بکوبید با ظالم بجنگید یار مظلوم باشید اگر ما با این زبانمان همین کار را انجام دادیم از حق طرف داری کردیم باطل را کوباندیم با ظالم درافتادیم یاور مظلوم بودیم اگر اینطور باشد پس امینیم به امانت زبان ، بیایید دربحث مال خدامال داده است این مال درآن راه که فرموده است هم بدست آوردیم وهم راه خرجش کردیم امینیم به امانت مال ، آبرو داد عزت وجوانی داد عمر داد هرچه داریم به اوداد در همان راه مصرف کردیم می شویم امین ، اما اگر نه چشم ها راداده است فلان جا را نبینید نعوذ بالله ببینیم زبان داده است فلان حرف را نزنید زدیم آن حرف را بزنید اما نزدیم اگر اینجور باشید پس می شوید به امانت خائن پس ما از این دو راه یک راه بیشتر نداریم آن یک راه این است بایستی به آنچه خدا به ما داده است ودر دست ما امانت است به کاری بگیریم که خود او راه به ما نشان داد در اینصورت می شویم امین والا می شویم خائن به این مثال دقت کنید درروایت دارد * القلب حرم الله * قلب مراد * قلب در آیات وروایات روح ما ، جان ما ، باطن ما مراد است * القلب حرم الله * روح تو حریم ما است برای خود تو هم نیست ارث پدرت هم نیست حریم ما است ، خدایا این قلب وروح هم حریم شما است خدایا چه کاری باید با آن بکنیم ؟ جمله بعدی یا دستورالعمل * فلا تسکن حرم الله غیره الله * درحریم ما اغیار نباید بیاید ، حریم مااست ماباید بیایم با عذرخواهی از عزیزان ، بینی وبین الله باخودمان خلوت کنیم ببینیم واقعا درهمین یک مثال را زدن ما امین بودیم یا امین نبودیم اول باخودمان کنار بیاییم اول خود را درمحضر سوال ودرمحضر خدا قرار دهیم اگر دل ما خدای عالم آمد اهل بیت آمدند محبت اهل ایمان آمد اگر این است درحریم این دل آنکه باید بیاید آمد اگر دراین دل نعوذ بالله غیر خدا آمد جلوه های دنیا بیاید اهل گناه بیاید اهل معصیت بیاید آنهایی که با خدا کاری ندارند اگر اینها دراین بیاید اغیار به دل آمده اگر اغیار بیاید خیانت کرده اند اهلش بیاید امانت دار بوده ایم ما از این دوحال سومی نداریم یا دراین لیوان آب پر است یا هوا پر است هوا پر باشد آب ندارد ، آب پر باشد هوا ندارد ، هم آب هم هوا امکان ندارد خودمان راهم گول نزنیم ، دل جای خدای تعالی بود اغیار راه ندارند جای اغیار بود خدا این دل راه ندارد * در روایات است می خواهید ببینید آیا در شما خیری است ی انه نگاه کنید اگر دوست دارید اهل ایمان را و دشمن دارید اهل گناه را درشما خیری است وخداوندهم شما را دوست دارد واما اگر دوست داشت اهل معصیت را با اهل ایمان خیلی هماهنگ نبودید درشما خیری نیست خداوند هم از شما بدش می آید ببینید روایت تصریح دراین مطلب دارد این دل جای کیست ؟ اگر جای خدا شد اهل ایمان درش می آید اگر جای اغیار شد دیگر اهل ایمان کاری با این دل ندارد ولذا درحریم دل اگر اغیار آمدند به این امانت دل خائن بوده اید اگر دراین دل صاحب خانه بیاید به امانت دل امین بوده ایم ازاین دوتا یکی حتما هست یا این یا او همین جا یک مکثی بکنیم یک نگاه به خود بندازیم با خودمان یک کنار بیاییم ببینیم چطور هستیم ما ، دل ما ازچه کسی خوشش می آید بعضی هستند شب تا صبح بگویند بخندند شادی کنند بذله بگویند مزاح کنند خیلی سرحال وشاداب هستند دورکعت نماز می خواهند بخوانند ده بار دهان دره می کنند حال نماز ندارند حال مناجات ندارند حال ذکر ندارند صبح تا غروب در بازار بگردد حالش را دارد می خواهد دو دقیقه حرم برود پا نمی آید دلش نمی خواهد یک از دور یک سلام به امام حسین می دهد ودنبال کار خودش باز می رود اینها معلوم است دل مشکل پیدا کرده است چرا از اهل ایمان که اهل صداقت هسستند خوشمان نمی آید چرا از اهل گناه خوشمان می آید ما با این دلمان چکار کرده ایم که اینطور شده ایم ، دراین جهت * دل حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله * دراین دل اغیار نباید بیاید پس ملاک امین بودن وخائن بودن هم معلوم شد این دو تا می شود برای پنچ تا سوال قبلی دوتا سوال آخر می ماند خدای عالم با اهل امانت دارها با امین ها چکار می کند با افراد خائن به امانت چکار می کند در روایات هم بسیار تصریح وراحت بدست ما دادند این دوتاجواب را ، حال اگر انسانی روی خودش کار کرد ه درحریم جانش آنکه باید بیاید را آورده است آنکه نباید بیاید را نیاورده است ، این انسان مومن امین در نزد خدای عالم دلش جای خدا پاک درباطن طهارت دارد اگر اینطور باشد چکار می کند ؟ دارد * قلب المومن عرش رحمن * جان او محل عنایت خاص خدای عالم قرار می گیرد این مزد امانت داری است آنچه گفتیم انجام دادید الان درجانت ما مستقر می شویم که روایت دارد * لا یسعنی ارضی ولا سمائی ولکن یسعنی قلب عبد المومن * آسمان ها و زمین نمی توانند من را درخود جای دهند اما درقلب مومن من مستقرم کدام برکت از این برکت بالاتر که دل ما بشود عرش الهی * قلب المومن عرش الرحمن * حرف خیلی سنگین است ما بعضی حرف ها را به زبان جاری می کنیم ازعمق معنای کلمات گاهی بی خبریم عرش رحمن یعنی چه ؟ چطور این دل عرش الرحمن می شود ، آسمانها وزمین من را درخود جای نمی دهند اما من در دل بنده ی مومن هستم خوب این مزد کارش است این مزد امانت داری است شهوت امد جلو ایستادید حرام آمد جلو ایستادید جذبه ی حرام آمد جلو ایستادید من خودم از دلت باخبر هستیم جوان است در زمان خواصی است در او شهوات فوران وتراکم دارد یک صحنه می آید جلو دلش می خواهد ببیند کاری انجام بدهد حرفی رابزند برای خدا انجام نمی دهد اینها پیش خداوندگم می شود ؟ تازه این دل یک جایی پیدا می کند ا زاین دل چه برکاتی که در نمی آید که درجلسه بعد توضیح می دهیم .
صیرفی : ان شاءالله ، خیلی ممنونیم بسیار استفاده کردیم خدا کند که قدر این قلب را که می تواند جای خدای متعال باشد ونباید * فلاتسکن حرم الله غیرالله * ان شاءالله غریبه ای را درش راه ندهیم ان شاءالله قدرش را بدانیم
الهی چنان کن سرانجام کار
توخوشنود باشی وما رستگار