بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی:الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب

می فروشی گفت کالایم می است

رونق بازار من ساز ونی است

من خمینی دوست دارم چون که او

هم خم است هم می است ونی است

سلام خدا برامام روح الله رضوان الله تعالی علیه ، هدیه کنیم به پیشگاه امام روح الله قدس الله نفسه الزکیه سوره ی حمدی همه باهم

سلام خدا برمحمد وآل محمد اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم وسلام خدا برامام مهدی عجل الله تعالی تشریف وسلام خدا برامام روح الله وفرزندان ویاران شهیدش سلام خدا برشما اهالی ارجمند یاد خداوتسلیت عرض می کنیم سالروز عروج ملکوتی بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ،افتخار داریم با یاد خدا همنشین شما سروران عزیز وارجمند هستیم وخاصه که دراین روز محضر سرور ارجمندمان استاد اخلاق عزیز عضو محترم مجلس خبرگان رهبری حضرت آیت الله سیدرحیم توکل باشیم .

آقا سلام علیکم ورحمه الله ..

آیت الله توکل : علیکم سلام ورحمه الله وبرکاته ...

صیرفی : خیلی خوش آمدید ممنونیم از قبول دعوت وزحمتی که فرمودید .خدارا شاکریم دراین لحظات مهمان حاج آقای توکل عزیزهستیم .می خواهیم وارد کلاس درس امروز شویم وقبل خلاصه ای ببینیم از فرمایشات شما اما اگر صلاح می دانید به قدر چند جمله عرض ارادتی محضر امام خمینی داشته باشیم وبعد آغاز کنیم ...

حاج آقا توکل : بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وآله الطاهرین

یک تعبیری بعضی دارند قدر آب چه داند که درکنار فراتی ،درک مقام امام برای این زمان ثقیل است باید زمان ها بگذرد مردم رشد معنوی پیدا کنند باامورات ماورا این عالم آشنا شوند تا به عمق امام مقدار کمی پی ببرند .امام کاری انجام دادند خیلی از انبیاء این مار را نکردند .افرادی را که نبی هستند از ماده ی نبا از خداوند عالم خبررا می گیرند اما مامور هستند که خودشان عمل کنند به ابلاغ وارسال مامور نیستند به این ها انبیاء می گویند ، آنهایی که بالاتر هستند وقتی خبر را گرفتند به ابلاغ هم مامور هستند به دیگران برسانند .آنها راهم به نباء مکلف کنند که انجام دهند این کار را ، حالا این ها درچه محدوده ای بودند بعضی این محدوده شان خیلی کم بوده است بعضی زیادتر بوده است کاری که امام انجام دادند بدون مبالغه دنیا را تکان داده است مردم دنیا آشنا شدند اسلام چیست ؟ وقرآن چه تعابیر بلندی برای هدایت مردم دارد ، تا قبل از انقلاب کسی اسلام را نمی شناخت قرآن را نمی شناختند شما چند پیغمبر رسول سراغ دارید مثل امام اینطور دنیا را بلرزاند سرمستکبران را پایین بیاورد به مستضعفان میدان ، به میدان آمدن بدهد ، این ها بیاستند دربرابر دشمن ، این را چه کسی به مردم یاد داد ، این ها را چه کسی به میدان آورد ...درزمان نادر شاه ، چون هنوز به سلطنت نرسیده بودند مردم ایران دریک حقارت شدیدی بودند ، نادر که آمد وسرها را جمع کرد این ها را میدان آورد وخودش درمیدان جنگ ناظر به صحنه ومیدان جنگ بود یک پیرمردی با یک شجاعتی به دشمن حمله می کند ومی رود به جلو گفت به این پیرمرد بگویید بیاید گفت پیرمرد شما که اینطور شجاع بودید تا حالا کجا بودید وآرام بودید گفت : نادر،ماشجاع بودیم نادری نبود که ما را به خط کند ...مردم ایران مردم رشیدند مردم زنده اند مردم پای کار هستند جدا هم با وفا هستند یکی می خواهد این ها را جمع کند از حال وهواشان یک تکانی به این ها داده شود این کا را امام انجام داده است ، همان ایرانی را که از ساواک واسم ساواک هم می ترسیدند الان به آنجا رسیده است که تانک دنبال می کند و این نبود الا اینکه درجان مردم ایران شجاعت همت بود یکی می خواهد یک تکانی بدهد واین کار را امام انجام دادند ..

یادم می آید شاید بیست قبل در جده بودیم ، با یک سیاه پوست صحبت می کردیم گفتیم ما برای ایران هستیم نگاه کرد وگفت ایران ؟ نمی شناسم وگفتم برای مملکت امام هستم ،تازه فهمید ،برای این فرد ایران گمنام بود اما نام امام آشنا بود .امام با این دلها چکار کرد ، طرف ایران را نمی شناسد اما امام را می شناسد ، امام تازه آمد میدان سالهای متمادی در دنیا مطرح بودند ویقین شما بدانید کاری که امام انجام داد مردم این زمان نمی توانند درک کنند عمق کار امام را آدم وقتی می خواهد سنگ هم بلند کند یک توانی می خواهد ، امام دنیا راتکان داد دنیا را با قرآن ودین آشنا کردند تازه مردم فهمیدند امام چکار کرده است مردم فهمیدند قرآن چه احکام زیبایی دارد می تواند دنیا را اداره کند مردم قبل دنیا وقران را یک کتاب که بالای سر قبرها درقبرستان می خواندند همین مقدار از قرآن بهره داشتند کسی بمیرد یک الرحمن برایش بگذارند بر سرقبرش از این فراتررا حتی مردم ایران خیلی باورنداشتند امام فهماند به عالم که قرآن می تواند دنیا را اداره کند در دهان تمام ظالمهای دنیا بزند می تواند همه مظلوم های عالم را سرخط کند وبه پا بیاورد ، آنجایی را که اسرائیل تشر می زد مردم می ترسیدند کار به جایی رسیده است که از غزه می خورد این خیلی عجیب است ، بالاترین ارتش را اسرائیل داشته است هرچه بخواهد برایش آورده اند آنقدرذلیل وخوار شده است یک جنگ می کند دو روز بعد به التماس که یک واسطه ای بیاید وبگویند آتش بس توان جلو رفتن را ندارد ...چه کسی به مردم ودنیا این توان را داده است ؟ این ها نیست الا این که شخص امام یک توانی در جانش بود همه ی این ها برآیند آن توان در جان امام است وخداوند هم برای این امام یک راهنماهایی قرار داد این انسان عزیز وبا استعدادی را که بتواند دنیا را تکان بدهد را بیارد بالا ، آیت الله شاه آبادی استاد حضرت امام بودند ایشان در ری ساکن بودند وقتی امام میدان آمدند وهمنوز مطرح نشده بودند ایشان با آیت الله سید عبد الکریم حائری موسس حوزه ی علمیه قم باهم در "مسجد دار الشفاء" یک بحثی باهم داشتند گفتند به امام آنچه که می خواهید در این آقا می توانید پیدا کنید ، رفتند خدمت آقای شاه آبادی یک سوالاتی کردند متوجه شدند توان دارد که دست امام را بگیرند شش سال تمام امام درخدمت این عزیز بودند واز این عزیز خیلی چیزها یاد گرفتند وخود امام درچندین جای کتابشان دارند که ، استاد ما که روحی له الفداء ، این تعبیر عجیب ، استاد ما که اگر عمری او را خدمت کنیم حق او را اداء نکرده ایم یک همچنین تعبیری امام امت دارد ، امام روی امام کاردوباره به ری برگشتند ...

در قرآن دارد وقتی مریم یک بانوی محترمه ای بود ، امکان اوج بود * یلقون الاقلام ایهم یکفل مریم * انبیاء د رزمان مریم جمع شدند که چه کسی متکفل امربشود این زن بااستعداد رشد دهد ، همین جریان برای امام انجام شد جمع شدند اهل معنا کسانی که دراین وادی بودند روی امام کار کردند این انسان با باطن طیب و نورانی را به میدانی آوردند که میتوانست دنیا را تکان بدهد وجدا زبان مااز درک امام واز توصیف مقام امام واقعا عاجز هستیم ...بگویید امام شجاع بودند این حق نیست خیلی ها شجاع هستند می گویند امام طیب وطاهر بود خیلی ها طیب وطاهر هستند هر چرا راجع به امام می گوییم الفاظ کم می آوردند د .ایشان فوق الفاظ هستند لذا عرض کردیم مردم این زمان که باشما بودند امام را واقعا نشناختند چه کسی بود الا از خواص که خود اهل معنا بوده باشند کار امام را بتوانند درک کنند ،زمان باید بیاید ...

صیرفی : خیلی ممنون ومتشکریم ...خدا کند صادقانه وراحت اینکه شرمنده امام نباشیم خصوصا کسانی که کاری د ردست شان است هرکس به هر مقدا رکه کا ر دردست دارد این لزوما راجع به یک مسئول دولتی نیست که اگرچه آنها مسئولیت بیشتری دارند اما کاسبی که در پرتو امنیت این کشور کار می کند معلم وهمه ی اقشار مختلف خاصه نماینده مجلس وزیر وکیل واینها بیشتر مدیون هستند وبدهکار به این ملت امام وروح مطهر امام وشهداء انقلاب وخانواده معظم شهداء .خداوند ان شاءالله این توفیق را به ما بدهد که مراقبت کنیم تا شرمنده امام واین اقشار مختلف نباشیم ....

باهم خلاصه ای ببینیم از جلسه ی گذشته که محضر استاد بودیم ،طهارت نفس ، طهارت باطن وکلاس درس اخلاق استاد توکل عزیز ..

آیت الله توکل : فرمودند که ادعانی اجبت وان سئلنی واتیته این کلام بسیار عمیق است آدم به آنجا برسد که *ادعانی فاجبت* اجابت می کنم* وان سائلنی *واگر چیزی بخواهد به اوعنایت خواهیم کرد ، آدم به آنجا برسد دست بیاید بالا این دست خالی برنگردد اگر ازخدا چیزی بخواهد خدا بعنوان تشکر از او آن خواسته را به او عنایت م یکند واین کلمه * وان دعانی اجبت *اخبار نیست وعده ی الهی است ،ابولهب عموی پیامبر بود پبغمبر صحبت می کرد خانه ایشان را سنگباران می کردند ،درجنگ بدر که پیغمبر پیروز شد از بس ناراحت شد دق مرگ شد وبه درک واصل شد هر دو عمو بودند چرا ابولهب این شدحمزه آن شد در دل حمزه باز بود یک کلام به این دل نشست تکانش داد در دل ابی لهب بسته بود تکان نخورد دلش ودل که تکان نخورد چشمان نمی بیند گوش نمی شنود درک هم پیش ابو لهبی که هرچه تکان دهند تکان نمی خورد ..

صیرفی : وقت شما بخیر تمنای همبشگی ما است که ما را از فرمایشات تان محروم نفرمائید

30000720 مسیر ارتباط پیامکی ماوشما است همین طور 162 شماره تلفن روابط عمومی سازمان صدا وسیمامنتظر شنیدن صدای شما هم هستند عزیزان ، درفضای مجازی به آدرس: yadekhoda.qtv @

صفحه ی برنامه ی یادخدا است که آنجا خلاصه های ناب وخوبی از بیانات کارشناسان عزیزکه همگی آیات وروایات است ان شاءالله قابل استفاده ونسخه های شفاء بخش قرآنی وروایی است چند دقیقه بیشتر نیست در باز نشر وهدیه دادنش به عزیزان وبه جامعه ی دینی مان ان شاءالله سهیم باشیم واین صدقه ی جاریه ذخیره ی همگی باشد .حاج آقا قلب سلیم را می فرمودید به دو معنایش کامل اشاره فرمودید ودراین چند ماه اخیر که راجع به قلب سلیم برایمان فرمودید مسلط به دومعنا شدیم .....

استاد توکل : درباره ی قلب سلیم معنای سوم جلسه ی قبل به یک نکاتی عرض شد ، مراد از قلب سلیم این است دل از غیر خدا خالی شود دراین دل شک وشبهه ای وجود نداشته باشد دل درست با اعتقادات محکم به خدا اعتقاد پیدا کند از شک وشبهه بیرون بیاید ودربست دل را به خدا عنایت بدهد،دراینباره نکاتی بیان شد ، چند نکته دربحث امروز عرض می شود از عزیزان می خواهیم این بحث را بیشتر عنایت کنید شاید به جلسات بعد هم این بحث منجر شود ودر ادامه نکاتی می آید که به مقدماتی نیازمند است ....

یک مقدمه این است مراد از قلب در آیات وروایات روح انسان است ، که به روح ، روح می گویند امر باطن هم می گویند قلب هم می گویند عقل هم اطلاق می شود البته اگر عقل درمقابل شهوت بیاید این عقل نفس لوامه مراد است اگر عقل مقابل شهوت نیاید خود روح مراد انسان است ، مراد از قلب روح انسان است ...

در سوره ی مطففین ،*کلا بل ران علی قلوبهم ما کان یکسبون * اعمالی که انجام می دهند آن اعمال بر روحشان قالب شد چون روح ما از اعمال ما اثر می گیرد اگر اعمال مثبت بود روح را نورانی می کند اگر اعمال منفی بود روح را ظلمانی می کند ،عملکردهایشان بر جانشان اثر گذاشت * کلا انها عن ربهم یومئذ لمحجوبون * آن اعمال بد باعث شد روح در حجابی قرار بگیرد وبالطبع با حجاب بودن هم از برکات محروم می شود .نکته دوم که بسیار مهم تر است : ما یک ظاهر معمولی داریم ویک باطن مخفی داریم این ظاهر مارا بعد ظاهری هم می گویند بعد دنیوی هم می گویند بعد ملکی هم می گویند ،آن درون ما را بعد باطنی هم می گویند بعد اخروی وبعد ملکوتی هم می گویند ،ما در دنیای ظاهر به ظاهر هم در تماس هستید ما ظاهر شما را وشما ظاهر مرا می بینید به بیان ساده تر در دنیا به ظاهر دنیوی نگاه می کنیم منتها درماورای این ظاهر دنیوی یک باطن ملکوتی هم وجود دارد آن باطن ملکوتی الان برای اکثر ما چون دیدن ملکوت چشمان ملکوتی هم می خواهد استشمام بوی ملکوت شامه ی ملکوتی می خواهد شنیدن ص وت ملکوتی گوش ملکوتی هم می خواهد اگر شما به یک بازار بروید همه را به شکل انسان می بینید آنها هم ما را شکل انسان من می بینند اما نکته ی بسیار مهم این است به اعمالی که ما انجام می دهیم همین است * *کل ران بل ران علی قلوبهم *این اعمال در ما که اثر می گذارد باطن ما به اعمال ما شکل می گیرد اگر اعمال منفی باشد باطن ما به آن امر منفی شکل می گیرد اگر اعمال مثبت باشد باطن ما به آن امر مثبت شکل می گیرد ،اگر اعمال ما به حد ملکات باطن برود چون یک سیر چهار مرحله ای دارد ، اول اثرات سطحی است وبعد عمقی می شود اثرات وبعد در روح مستقر می شود بعد به حد ملکات می رسد ، مرحله ی ملکات مرحله ی انقلاب در باطن است دراین مرحله باطم منقلب می شود درحال قبلی به حال جدیدی دست پیدا می کند .در روایات به صراحت فرمودند : افراد نمام وسخن چین به شکل بوزینه می شوند کسانی که دردنیا لقمه حرام می خوردند شکل خوک می شوند آنهایی که دردنیا اهل خیانت ها بودند وظلم به مردم می کردند ظالمان به شکل سگ محشور می شوند ، این ها روایات ما است .

خیلی ها ظاهر انسان دارند باطن ، باطن حیوانی است وبدبختی کار این است همه ی ما درقیامت به چهره ی باطنی مان به صحنه ی محشر می رویم نه به شکل ظاهری مان .این جمله بنده را بعنوان یک جمله ای که قسم بالایش است تلقی کنند ، دربعضی خیابان ها درکل شهرهای دنیا وایران اگر از دیده ها پرده ها کنار برود باغ وحش عجیبی است یکی میمون است یکی سگ است آن خوک است وآن چیز دیگری هست این ها همه چهره ی باطنی ما است ظاهر همه را انسان می بینیم باطن های ما خیلی ها انسان نیستند آن طرف عالم بعضی خیلی مشکل دارند ، اگر گناهان کم باشد چهره ظلمانی می آید متعفن اند اگر گناهان زیادترباشندچهره حیوانی می آید جدا وامصیبتاه است خداوندی که دردنیا خود را ستار العیوب نامگذاری کرده وپرده انداخته است تا آبرو ها حفظ شود آن طرف عالم را * یوم تبلی السرائر * فرموده است پرده ها را کنار می دهیم باطن ها را ظاهر می کنیم ما وآن طرف عالم بعضی ها آن چنان چهره شان ناجور است وتعفن این ها را گرفته است به صحنه ی محشر می آیند از تعفن این ها حال محشر به هم می ریزد افرادی می آیند دهان وبینی شان چرک وخون وکثافات می ریزد یک چهره ی انصافا بوی گند تعفن ومشمئزکننده ای ، افرادی هم می آیند درصحنه ی محشر آنچنان نورانی هستند می آیند درصحنه ی محشر نور این ها صحنه ی محشر را متلاطم می کند متحول م یکند این ها درورایت دارد ، ان المتحابین فی الله * آنهایی که در دنیا محبت هاشان برای خدا وبغض هایشان برای خدا بود * علی منابر فی النور * برمنبرهای نورانی مستقر هستند وهمه دراه وداد وفریاد واین ها براین منبرها نشسته هستند وپاروی پا می اندازند علی منابر فی النورقداضاء نور اجسادهم ونورمنابرهم کل شیء* آنچنان این ها نورانی هستند نور خودشان نور منبرهاشان همه چیز را نورانی می کند * حتی یعرفوا به * حتی این ها را به همین ور می شناسند * فیقال هولاء المتحابون فی الله *این افرادی هستند در دنیا ملاکشان محبت به خداااست .این ها دوست داشتند برای خدا بغض داشتند برای خدا محض محور خدا به بندگان را محبت م یکردند شخصی نبود که این پدر من است وبرادر ورفیق ، به ملاک الهی اقدام می کردند یعنی به صحنه ی محشر بیایند محشر را متحول می کنند نور این ها محشر رانورانی می کند .

انسان می تواند بیاید صحنه ی محشر را خراب کند می تواند بیاید صحنه ی محشر را به نور بیاراید هردو اعمال خود مااست این یا آن هردو به اعمال ما انسان نورانی می شود به اعمال ما انسان متعفن می شود وقتی به صحنه ی محشر بیایند این فرم هستند .افرادی هستند ملاک شان الله بود بغض شان برای خدابود دادن واعطاشان واخذشان به خاطر خدابود این محبت دردل است ، اعمال ما از دل ما فرمان می گیرد وقتی مادر بامحبت بچه را می گیرد وبغل می کند ومی بوسد محبت درجان بچه است که بچه را بغل می کند ومی بوسد درادامه درجلسه ی بعد توضیح خواهیم داد این محبت غوغا می کند هم دردنیا وهم درآخرت ، باید دل هایمان یک طوری بسازیم که محبت خدا درآن مستقر شود والله خیلی از کارهای ما بااین محبت ها صاف می شود تقاضا داریم عزیزان این بحث را دنبال کنند ..

صیرفی : هولاء المتحابون فی الله * ازمحبت خارها گل می شود . خدا را به وجاهت امام خمینی وشهدایی که در رکابشان به شهادت رسیدند قسم می دهیم ودعا می کنیم ؛

الهی چنان کن سرانجام کار

توخوشنود باشی وما رستگار