تاریخ انتشار: چهارشنبه 26 مرداد 1401
تعداد بازدید: 156

یاد خدا 29 خرداد 1401

قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن و صوت برنامه یاد خدا 29 خرداد 1401)

بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی :الذین امنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب

درخانه ای که نور ولاء موج می زند

آرامش امید وصفا موج می زند

درزندگی به سبک ائمه یقین بدان

دارد همیشه یاد خدا موج می زند

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهروپاکشان اللهم صل محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خدا بر حضرت مهدی (عج) و ، سلام خدا به اهالی ارجمند یاد خدا ،وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید ....

الحمدلله رب العالمین این لحظات عمرما قرار است به ذکرویادخدا سپری شود وخداوند این توفیق وروزی را نصیب ما کرده است سر سفره ی قران کریم مهمان خواهیم بود وحضور سرور ارجمندمان معلم واستاد تفسیر قران کریم استاد سید محمد حسین عظیمی عزیز عرض خیر مقدم وخوش آمد ..

آقا سلام علیکم ورحمه الله خیلی خوش آمدید ....

استاد عظیمی : سلام علیکم ورحمه الله وخدمت بینندگان هم سلام عرض می کنیم ،

صیرفی : خیلی ممنون ومتشکریم ، قواعد قرآنی عنوان بحثی است که مهمان استاد عظیمی عزیز هستیم رسیدیم به نقطه ی بسیار مهمی در قاعده ی تغفیر و تکفیر هستیم منتها این بحث لباس واین که فرمودند شب هم برای ما لباس است بحث بی نظیری بود ما ورفقا بسیار استفاده می کنیم دراین جلسات اخیر ان شاءالله شما هم بهرهمند باشید عزیزانتان رادعوت کنید به دیدن برنامه ان شاءالله همه فیض ببریم ...

30000720 منتظر پیامک های شما و162 منتظر تماس شما هستند عزیزان درسازمان صدا وسیما آقا یا افتخار درخدمت شما هستیم

 

استاد عظیمی : بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین صل الله علی سیدنا محمد واله الطاهرین لاسیما بقیه الله الاعظم فی الارضین روحی ارواح عالمین له الفداء

گفتیم که داستان خلقت که انسان موقعی که آفریده شد ملبس وبا لباس آفریده شد ولباس اختراع بشرنبود همان روز اول که خداوند انسان راآفرید لباسی هم داد دوختند وتن انسان کردند یعنی موقعی که انسان به دنیا آمد دید لباس دارد آن لباس باعث می شد که بتواند دربهشت بماند شیطان آمد وانسان را فریب داد و همین که از شجره ی ممنوعه خورد لباس از بین رفت انسان عریان شد ظرفیت استفاده ی از بهشت را زادست داد فرمان هبوط صادر شد گفتند از بهشت خارج شوید وقرآن از این داستان استفاده کرد و به این نتیجه رسید که این جریانی است که درزندگی همه ی انسان ها جاری است .لباس پوشش غفران ظرفیت می آورد لباس که نباشد حجاب که نباشد پوشش که نباشد باعث می شود آن ظرفیت ازبین برود برخورداری ممکن نباشد محرومیت وناکامی حتمی می شود ...

دراین راستا ما به این بحث رسیدیم که این ساتر وپوششی که ما باید درخواست کنیم وطلب استغفار کنیم وشامل حال ما بشود آن پوشش دقیقا چیست ؟

گفتیم آن پوشش معنوی وباطنی که باطن انسان را می پوشاند ذومراتب است مرتبه ی اول همسران بود *هن لباس لکم وانتم لباس لهن *مساله دوم پوشش دوم شب بود * هو الذی جعل لکم الیل لباسا * باتوجه برهانی که درجلسات قبل اقامه کردیم شب اگر لباس است باید مثل لباس عمل کند لباس چکار می کرد ؟لباس موقعی که بود شرمگاه های انسان را می پوشاند شرمگاه که پوشانده می شد انسان ظرفیت استفاده وبهره مندی را پیدا می کرد استعداد پیدا می کرد استعداد های انسان به فعلیت میرسید استعداد که به فعلیت می نشست بهرهمندی وبرخورداری آغاز می شد ....

سعی کردیم این مطلب از قرآن درجلسه ی قبل نشان مردم بدهیم که قرآن دستور داد به پیغمبر * من الیل فتهجد به نافله لک * شب بعد از خواب برخیز تهجد کن اضافه برخیز * عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا * مگر بیشتر نمی خواهید به مقامات عالی بهتر برسید باید از شب استفاده کنید ....شب چه بود ؟ شب لباس بود اگر از این پوشش درست استفاده بکنید ونخوابید وبرخیزید واین پوشش را به تن کنید واعمالت رادراین پوشش انجام بدهید اوج می گیرید .رسیدیم به این آیات که وقت نشد درجلسه ی قبل توضیح بدهیم ...که اوج معنااست این آیات .بسم الله الرحمن الرحیم

*یاایها المزمل *ای جامه به خود پوشیده *قم الیل الا قلیلا * برخیز شب را مگر مقدار کمی را بخواب بیشتر بیدار باش ،قرآن می فرماید ** نوم ** ثبات است خواب آرامش است اما شب برای خوابیدن نیست مقداری از شب را بخوابید همه ی شب را نباید بخوابید

*نصفه اونقص منه قلیلا * نصف شب را برخیز یا یک کمی کمتر حداقل یک سوم شب را برخیز *اوزد علیه ورتل القران ترتیلا * یا بیشتر برخیز دو سوم شب را برخیز و درآن لحظه کار کن * رتل القرآن ترتیلا * چرا ؟ چون شما باید ظرفیت پیدا کنید ، اگر شب برنخیزید نمی توانید آنچه را که می خوانید به شما بدهیم بگیری * انا سنلقی علیک قولا ثقیلا * علتش را بیان می کند که چرا گفتیم شب برخیز که چه شود ؟ چون قرار است یک قول ثقیل وسنگین ، سنگین کنایه از این است که این حرف آنقدر سنگین است که هر کسی تاب تحمل این حرف را ندارد *لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله * آخر یک جمله می فرماید *وتلک الامثال نضربها للناس * اگر ما مثال کوه می زنیم این مثال است که مردم تفکر کنند * لعلهم یتفکرون * این قول سنگین است کوه را ازهم می پاشاند منفجر می شود اگر این قرآن را بر کوه نازل کنیم اما پیغمبر اسلام این قران را تحمل می کند دریافت می کند معلوم می شود این پیغمبر از کوه با عظمت تر ومحکم تر وقوی تر است ..چکار کرده است پیغمبر قوی شده است ؟شب ولباس به انسان ظرفیت می دهد وانسان را بزرگ می کند می گوید شب برخیز نصفش را بخواب وشب برخیز یا یک کمی کمتر یا یک کمی بیشتر ومخصوصا در شب قرآن بخوان غیر از این که نماز شب بخوانید که خیلی خوب است .سفارش شده است خود خواندن قرآن درشب .هرمثالی برای این که حق مطلب اداء شود غلط است ولی به نظرمی رسد کسی که در روز عبادت می کند ونماز صبح وظهر وعصر ومغرب وعشاء می خواند شب ندارد شب برنمی خیزد دارد می رود به سمت خدا می رود بهشت موفق هم خواهد بود اما حرکتش خیلی کند است آن کسی که علاوه بر عبادت های روزانه ووظیفه های شرعی خودش شب وسحر دارد او مثل کسی است که سوار بر هواپیما شده است دارد می رود به سمت خدا این کجا وپیاده دارد می رود دراین کویر وصحرا و با هزار مانع مواجه است وبا سرعت دارد می رود اصلا قابل مقایسه نیست بین کسی که سحر دارد وبین کسی که سحر ندارد ، این لباس شب غوغا می کند هرچه عیب در وجود انسان است را می پوشاند ، َما تصور کنید ایستادید در نماز تا ایستادید صورت تان شروع کرد به خاریدن حواستان پرت می شود تلفن زنگ می زند کسی جلوی شما راه می رود یک صدایی می آید ، شب همهی این ها پوشیده می شود شب تمام معایب انسان مخفی می شود انسان به فعلیت می رسد انسان قیام می کند قیامی که انسان درشب می کند درهیچ لحظه ای از ادوارزندگی اش نمی تواند کند لذا می گوید شب برخیز *انا سنلقی علیک قولا ثقیلا * مطلب بسیار سنگین است و باید وبسیار گسترش پیدا کنید وشب این اتفاق می افتد وبعد این برهان را می آورد دوبرهان است .اول برهان می آورد که چرا باید شب بیدار شوید ؟ چون قرار است سنگینی را تحمل کنید وشب به شما گسترش می دهد وبعد چرا شب ؟ چرا نفرمودند قبل اذان ظهر ؟ یا دم غروب آفتاب یا اوایل شب ؟ می فرماید شب برخیز،این جمله غوغا می کند وخیلی معنا دارد حیف است بینندگان این جمله را از دست بدهند وخواهش می کنیم توجه کنند *ان ناشئه الیل هی اشد وطا واقوم قیلا *به هیچ وجه بهتر از این نمی شود مطلب را بیان کرد که شب ولحظات شب ناشئه ی لیل یا اعمالی که درشب انجام می شود * هی اشد وطئ * گام ،شدیدترین ومحکم ترین گام را انسان درشب می تواند بردارد واقوم قیلا *بهترین سخن محکم ترین سخن استوارترین سخن مال شب است ،این یعنی چه ؟

گاهی درشب دارید مطالعه می کنید دریک مطلبی گیر می کنیم ومتوجه عبارتی نمی شوید چند بار می خوانید گاهی سی بار یک عبارت را می خوانیم ونمی فهمیم وذهن بسته می شود می بندیم ورهایش می کنیم سحر بلند می شویم یک نگاهی می کنیم تمام ،سحر غوغا می کند *ان ناشئه الیل * شب که ازنیمه شب بگیرید تا اذان صبح هرچه به اذان صبح نزدیک تر باشد غوغاتر است * اشد وطئ * انسان محکم ترین گام می تواند بردارد*واقوم قیلا * چرا ؟ انسان یک شخصیت پنهان دارد آن شخصیت پنهان موقعی که آشکار می شد انسان ضعیف تر می شد آنقدر آشکار می شد که انسان خراب میشد هرچه آن شخصیت پنهان تر می ماند انسان موفق تر بود *وجعلنا الیل لباسا *

صیرفی : برویم محضر قرآن کریم با افتخار وبرمی گردیم بخش دوم وپایانی جلسه وکلاس تفسیر امروز را باهم سراین سفره ان شاءالله استفاده می کنیم محضر سوره ی اعراف آیه ی 26 رسیدیم واستفاده می کنیم از فرمایشات استاد ....

استاد عظیمی : از دولباس صحبت کردیم که قرآن بحث شده است یکی همسران ویکی شب اما لباس سوم که مرحله ی بالاتر است ازآن دولباس واساسی تر است <تقوا> قرآن تقوا رابعنوان یک لباس ویک پوشش معرفی می کند درسوره ی اعراف آیه ی 26 *یابنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سوءاتکم وریشا ؛ دراینجا ازلباس ظاهر صحبت می کند ، ای فرزندان آدم مابرشما لباسی نازل کردیم همین لباس ظاهر که هم زشتی های شمارا می پوشاند وهم مایه ی جمال وزیبایی شماست ولکن لباسی وجود دارد بهتر وارزشمندتراز این لباس ، * ولباس تقوی ذلک خیر * (خیر :بهتر)

لباسی وجود دارد به نام لباس تقوا که از این لباس است * ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون * « تقوا » یعنی چه که قرآن آن را بعنوان لباس معرفی می کند لباس هم پوشش بود به انسان ظرفیت می داد واستعداد واستعداد که می آمد باعث برخورداری وبهره مندی میشد ) دقیقا تقوی یعنی چه ؟درترجمه های قرآن یا درعرف عوام زمانی که صحبت از تقوا می شود پرهیزکاری ترجمه می شود ، پرهیزکاری پیشه کنید * ومن تقوا * یعنی پرهیزکار باشید .به نظر این ترجمه ی خوبی نیست خیلی فکر کردیم وسالها فکرمشغول شده است احساس می شود کلمه ی تقوا تا حال نشده است برایش معادل فارسی پیدا کرد خیلی ها آمده اند وکلماتی را گفته اند مثلا خویشتن بانی و.... این ها مفهوم وسیع تقوا را نمی رساند ویک معادل فارسی وترجمه به ذهن نمی رسد .در تقوا یک مفاهیمی وجود دارد مثل رعایت کردن ، مراقبت کردن ، محافظت کردن این ها چیزهایی است که درتقوا وجود دارد .

شما موقعی که تقوا را به معنای پرهیزکاری می گیرید یک معنای منفی از تقوا ارائه می کنید کارهایی که شما ارائه می کنید یا مثبت است یا منفی ، مثبت منفی نه به معنای خوب وبد گاهی شما یک کاری را انجام می دهید یک فعلی از شما صادر می شود گاهی جلوی خود را می گیرید وانجام نمی دهید موقعی که برمی گردیم به عرف مردم وکتابهایی که ونوشته شده است دراین زمینه تقوا را اینطور معنا کرده اند ، آدم احساس می کند تقوا جلوی خود را بگیرید یک کاری را انجام ندهید لذا می گوید تقوا یعنی پرهیزکاری ، پرهیزکاری یعنی پرهیزیعنی انجام ندادن ، لذا می گوییم این ترجمه ، ترجمه ی خوبی نیست « تقوا » عبارت است از رعایت کردن آنچه که باید رعایت شود محافظت کردن آنچه که باید محافظت شود مراقبت کردن برآنچه که باید مراقبت شود حالا چه انجام دادنی باشد چه انجام ندادنی باشد .موقعی که یک نفر مجموعه ی واجباتش را انجام می دهد مجموعه ی محرماتش را ترک می کند می گویند باتقوا است ، با تقوا یعنی رعایت کردن یعنی شما مراقب باشید بدانید خدایی وجود دارد ، جانب الهی را مراقبت کنید ، موقعی که نماز می خوانید می گویند چرا نماز می خوانید ؟ می گویید چون خدا فرموده است .این می شود تقوا ، موقعی که عمل حرام را انجام نمی دهید می پرسند چرا ؟ چرا انجام نمی دهید چرا نمی خورید ؟ می گویید خداوند فرموده است ....این می شود تقوا ،پس تقوا فقط انجام ندادن نیست ، تقوا یعنی پایبند بودن به تمام دستورات که از طرف مولی صادر شده است رعایت کردن تمام دستورات مراقبت کردن برای اینکه بنده ی خوبی برای خداوند باشیم مطیع فرمان او باشیم هرچه گفت انجام بدهید انجام بدهیم وآنچه گفت انجام ندهید انجام ندهیم .حال اگر شما موفق شدید یک ترجمه ی فارسی خیلی کامل برای مطلب ارائه بکنید ؟!؟! ماجور هستید .

دربعضی از تفاسیر مثلا * وتقوا الله * را اینطور ترجمه کرده بود ند ، خداوند بپرهیزید ، یعنی چکار کنیم ؟ بعد مجبور شده بودند توضیح دهند ، بعضی نوشته اند پروای خدا راداشته باشید ودر دیگری نوشته بودند ازخداوند بپرهیزید ، تقوا را به معنای پرهیزکاری گرفته بودند * تقوا الله * را به معنای من الله گرفته بودند بپرهیزید از خدا بعد دیده بودند بد شده است تفسیر کرده بودند ،اشتباهی بوده وترجمه شده است .رعایت جانب الهی کنید مراقب باشید محافظ خودتان باشید محافظت کنید بر اوامر ودستورات الهی ، جانب پروردگار را رعایت کنید ، قرآن می فرماید حریم خدا را نگهدارید ( البته همه ی اینها عربی است محافظت ورعایت وحریم نگهداشتن همه عربی است یک کلمه ی فارسی که واقعا فارسی باشد بگذاریم جای کلمه وجود ندارد بعضی اوقات بعضی می گویند که ما چرا نماز را به زبان عربی بخوانیم همان فارسی می گوییم پاسخ های متعددی داده شده است که یکی همین است .واژه هایی در این سوره ها استفاده شده است که به هیچ وجه من الوجوه با هیچ زبان دیگری نمی شود آن معنایی را که درآن عبارت است بیان کرد ، اگر شما مثلا تفسیر این جمله * الحمدلله رب العالمین * پیدا بکنید وبه زوایای مختلف تفسیری این جمله دقت کنید به هیچ وجه نمی توانید این مطلب را به فارسی بگویید این خصوصیت زبان عربی است که اینقدر ظرفیت دارد مخصوصا از کلماتی که ترجمه ندارد کلمه ی تقوا است .قرآن تقوا را بعنوان لباس معرفی می کند ، با توجه به مفهوم تقوا یعنی رعایت کردن ، محافظت کردن ، مراقبت کردن ، لباس هم می آید از انسان مراقبت می کند .

انسان هایی که مراقب چه می گویند چه می شنوند کجا می روند چه می خورند چه می پوشند چه می کنند ؟؟؟

اینها شخصیت های برجسته وقابل قبولی از خود ارائه می کنند درجامعه مورد پسند هستند وزیبا هستند همانطور که لباس باعث زیبایی است زشتی هایشان پوشیده می شود .بعضی رعایت نمی کنند هرچه بخواهند می گویند یا هرکار می شود می کنند یا هرجا می شود می روند ....موقعی که اینطور هستند شخصیت قابل قبولی ازخودشان ارائه نمی کنند شخصیت قابل قبول ومورد اعتمادی برای دیگران نیستند ، تقوا می شود لباس به این معنای ساده ،وقتی سراغ قرآن می رویم قرآن یک اوجی می گیرد درمورد کلمه ی تقوا یک کلمه اش را عرض می کنیم وتوضیحش برای جلسه بعد ،گفتیم لباس باعث ایجاد ظرفیت واستعداد درانسان می شود یعنی موقعی که انسان عریان می شود ظرفیتش را ازدست می دهد پوشیده که می شود ظرفیت پیدا می کند ومی تواند بهره مند شود .این آیه دقت بفرمایید * بسم الله الرحمن الرحیم * الم * ذلک الکتاب لاریب فیه * کتاب چه کتابی ؟! کتابی که هیچ تردیدی در او نیست .عجب کلمه ای است هیچ علمی هیچ دانشی هیچ کتابی تا به امروز نوشته نشده است واین ادعا را ندارد که اینچه که من می گویم درست است وقطعا وهیچگونه تردیدی درآن نیست .تنهاکتابی که چنیین ادعایی دارد وبه حق وحقیقت درست است قرآن است * لاریب فیه * * هدی للمتقین *

شرط بهره مندی ازاین کتاب " لاریب فیه " تقوا است ، یعنی تقوا می آید چنان پوششی می شود وچنان ظرفیتی ایجاد می کند که انسان می تواند از قرآن بهرهمند شود واین یعنی چه ؟؟

ان شاءالله درجلسه بعد ...

صیرفی : خیلی ممنونیم از لطف وبزرگواری حضرتعالی ،سه لباس را قرآن تا کنون به ما یاد داد یک همسران دوم لیل وشب وسوم " لباس تقوا ذلک خیر"

الهی چنان کن سرانجام کار

توخوشنود باشی وما رستگار

 


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-04-25 10:45:40