بسم الله الرحمن الرحيم

صیرفی: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن قلوب

برخیز برات عاشقی داده خدا

احسان قدیم را فرستاده خدا

در کوچه روزگار غم هست ولی

آرام کند دل مرا یاد خدا

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاک ایشان "اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" سلام خدا بر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید خدا را شکر می کنم که توفیق داریم با یاد خدا همنشین شما سروران عزیز ارجمند باشیم الحمدلله که سفره پر رزق قرآن کریم پیش روی ما گشوده است و سرور ارجمندم استاد و معلم تفسیر قرآن استاد سید محمد عظیمی عزیز قدم بر چشم ما گذاشتم آقای دکتر سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید

استاد عظیمی: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته خدمت بینندگان عزیز هم سلام عرض می کنم در خدمت شما هستیم

صیرفی: در خدمت استاد هستیم و قواعد قرآنی را یاد میگیریم موضوعی که مخاطب زیادی داشته است در این نه سالی که خدمت شما استاد بوده ایم هر هفته الحمدلله رب العالمین این و قاعده تکفیر و تکفیردر قرآن چند جلسه است که در حال یادگیری هستیم در خدمت استاد هستیم

استاد عظیمی: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله و علی سیدنا و آله طاهرین در جلسات قبل بحثمان به اینجا رسید که انسان همه انسان ها همیشه دارای یک شخصیت پنهانی هستند که این شخصیت خطرناک است و اگر بروز و ظهور پیدا کند انسان را نابود می کند روی همین حساب این جمله را قرآن از زبان حضرت یوسف صلوات الله و سلام بیان می کند* و ما ابری نفسی* من نفس خودم را تبرئه نمی کنم *ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور و رحیم* این نفس امر به سوء می کند دو نکته را این آیه شریفه دقت بفرمایید قبل از اینکه آن دو نکته را بگویم سخن ،سخن یک پیامبر است یک معصوم است یعنی آنچه را که ما می گوییم فرق بین انسان ها ندارد همه انسان ها اینطوری هستند که باید بدانند یک موجود خطرناکی در آن ها وجود دارد و نهفته است به نام نفس که این نفس اولاً " ان النفس" (النفس )طبق نظر اغلب مفسرین (الف و لام) آن جنس است یعنی همه انسان ها و نفس ها اینطوری هستند و نکته دوم لقب* لاماره بسوء *نفرموده است( لاماره) لاماره صیغه مبالغه است یعنی کثیر امر است يعني دائما نفسه انسان دارد به انسان دستور غلط می دهد این یک مطلب ،که همه انسان ها از این شخصیت پنهان و این( الاماره بسو ء)برخوردار هستند چون همه انسان ها این را دارند پس در نتیجه انسان ها نیاز به استغفار دارند استغفار را معنا کرده‌ایم به (استتار )استغفار در حقیقت استتار است استتار برای دیده نشدن است از کار انداختن نفس برای اینکه نفس نتواند عمل کند نتواند "لاماره اون بسوء"بکند و نتواند انسان را خراب کند شما باید پوششی بر این نفس قرار دهید نفس اگر عریان شود نفس اگر مانع نداشته باشد ظرفیت ها و استعداد ها را از بین می برد و محرومیت را حتمی می کند آن پوشش و استتار یک ضرورت بدیل ناپذیر است که باید باشد تا ظرفیت و استعداد شکوفا و انسان رشد کند قرآن هم همین را می فرماید گفت اگر استغفار کنی* یزد کم قوه الا قوتکم *یرسل السماء علیکم مدرارا*یمتعکم متاعا حسنا*اگر می‌خواهید قوت شما افزوده شود اگر می خواهید بهره مند شوید اگر می خواهید آسمان بر شما ببارد باید آن نفسی که در وجود شما است که او گفت: نفس اژدرهاست او کی خفته است از غم بی آلتی او مرده است یعنی حالا آلتی پیدا نکرده است بروز کند اگر اجازه به او بدهید و بروز کند شما ما را نابود میکند لذا ما معتقدیم که مستغفر ،مستتر با سرعت سبقت می گیرد و از آن طرف غیر مستغفرغیر مستتر آن کسی که استغفار نکرده و آن شخصیت پنهان است آشکار شده و امر کرده و دستور داده او جا مانده بازنده است یعنی نمی تواند حرکت کند روی این حساب که این دو مطلب را گفتیم اولا انسان شخصیت پنهان دارد ثانیاً استغفار برای استتار آن شخصیت پنهان است ما به یک نکته بسیار جالبی رسیدیم یک مسئله ای را که سالیان سال است صدها سال است که متفکرین فکر می‌کنند که این مسئله را حل کنند هر کسی پاسخی داده است � هم یک راه حلی برایش پیدا کرده‌ایم آن مشکل این بود که بنده استغفار می کنم چون گنهکارم باید استغفار کنم ولی پیغمبر اسلام برای چه استغفار می کند ؟او که گناهکار نیست امیرالمومنین برای چه استغفار می کند او که گنه کار نیست؟ ما با این ردیفی که عرض کردیم استغفار نه به خاطر آن است که من گنهکارم من چون انسان هستم باید استفاده کنم اصلاً استغفار ربطی به گناهکار بودن یا نبودن ندارد البته استغفار گناه را برطرف می کند اگر کسی استغفار کند مورد آمرزش الهی قرار می گیرد ولی اصل استغفار برای گناه کردن نیست به خاطر گناه کردن نیست این نیست که شخص گناهکار باید استغفار کند انسان به واسطه انسانیتش و آن نفسی که لاماره اون به زور هست در وجود است همانطور که حضرت یوسف فرمود چنین نفسی در وجود من هم است پس در نتیجه آن نفس را باید بپوشانیم در حساب این مطالبی که گفتید یک نکته دیگر عرض کنم انسان هرچه آگاه تر باشد انسان شناس تر باشد خودشناس تر باشد بیشتر نیاز به استغفار دارد الان شما در ذهني خودتان مروری انجام دهید و بررسی انجام دهید استغفاری که امیر مومنین میکردند که معصوم بوده استغفاری که انبیاء می کردند و استغفاری که پیغمبر خودمان می‌کردند اولین معصومه عالم است از ما گناه کار هستیم استغفار آنها بیشتر است چرا؟ چون آنها آگاه تر هستند آنها بیشتر متوجه هستند که چه نفسی در وجودشان هفته است که این نفس اگر مقداری آفتاب به او بتابد زنده میشود و اولین کسی را که میدرد خود انسان است حالا با توجه به معنای بلندی که برای استغفار مطرح شده است در این جلسات این که گذشته و ثمرات ارزشمندی که بیان شد یک مطلب به وضوح روشن است و آن اینکه استغفاری که قرآن مطرح می کند و در روایات ما مطرح می شود و ما هم با این بیانی که گفته این و با این برهان بیانش کردیم صرف الفاظ نیست یعنی این طوری نیست که شما تسبیح بردارید و بگویید استغفرالله استغفرالله ، نیمه شب بلند شوید در قنوت نماز شب ۷۰ مرتبه به گویی استغفر الله و اتوب الیه و خیالت راحت باشد و بگویید استغفار کرده ام پس می روم استغفار یک عمليات است استغفار تحقق یک طلب در جان آدمی و تلاش و زحمت کشیدن برای رسیدن به آن مطلوب است آن کسی که نیمه شب بلند میشود استغفار می کند اما روز دنبال آبروریزی مردم است و آبروی دیگران را می برند و آبروی خودش را می برد گناه می کند و چهره واقعی خودش رو نمی پوشاند این یک منافق بزرگ است یک دروغگوی بزرگ است استغفار او در نیمه شب مثل یک شوخی و مزاح بی مزه می ماند استغفار اصلاً لفظ نیست استغفار یک عملیات است تلاش است در این راستا شروع کردیم انواع ساتر را بیان کردیم خداوند چه چیزی را به عنوان ساتر معرفی می کند ؟که سه ساتر را بیان کردیم دو تا از آنها را مفصل بیان کردیم رسیدیم به ساتر سوم گفتیم که همسر ۱ شب ۲ و تقوا سومین ساتری است که وجود دارد قبل از اینکه وارد بحث تقوا شویم در این جلسه و جلسات آینده می خواهیم در مورد تقوا صحبت کنیم که تقوا به چه مکانیزمی، ساتر انسان و لباس انسان است یک نکته را لازم است تذکر بدهم از جهتی بحث استغفار شبیه بحث" لعن "است در بحث لعن اشتباهی که معمولاً ما انجام می دهیم فلانی در حال لعن کردن فلانی است فکر میکنیم لعنت کردن کار ماست و لعنت را یک دشنام و یک فحش می دانیم در حالیکه به متون و کتاب هایی که مراجعه می کنید آیات و روایات مراجعه می کنید لعنت اصلاً کار خداست لعن یعنی طرد، طرد شخص از رحمت و عنایات ویژه پروردگار هیچکس غیر از خدا و حتی پیغمبر نمی تواند کسی را لعن کند ما در واقع زمانی که کسی را لعن می کنیم* اللهم العن هو* خدایا تو او را لعن کن خدا که دشنام نمی دهد خداوند که کار زشت نمی کن دلعن کار زشتی نیست که در جلسات قبل هم گفته اند ه‌ای که می‌خواهم عرض کنم این است استغفار هم همین است ما در جلسات قبل گفتیم قرآن می فرماید همسر یک پوشش است یک نمادی از غفران الهی است شب یک پوشش است خداوند شب را برای شما لباس قرار داده است اما خود قرآن در آیات متعدد تاکید می کند که غافر ،غفور ،غفار فقط خداست غیر از خدا هیچکس توانایی مغفرت ندارد ما مستغفر هستیم نه غافر حتی در خانه پیغمبر میرویم به پیغمبر نمی‌گوییم پیغمبر ما را بپوشان از پیغمبر درخواست می‌کنیم یا رسول الله برای ما استغفار کن لذا این آیات را در قرآن مطالعه بفرمایید *استغفرالله ان الله غفور و رحیم این خداست که غفور و رحیم است یا این آیه را *و من یغفر الذنوب به الله* هیچکس قدرت غفران ندارد مگر خداوند

صیرفی: در محضر قرآن کریم مشرف می شویم بسم الله الرحمن الرحیم محضر سوره فرقان رسیدیم

شماره پیامک برنامه ۳۰۰۰۰۷۲۰مسیر ارتباط پیامکی ما و شما

شماره ۱۶۲هم روابط عمومی سازمان صدا و سیما منتظر عنایت و لطف شما سروران عزیز هستیم

استاد عظیمی :به اینجا رسیدیم که چند سوال در بحث استغفار مطرح است مهمترین سوال این بود که ساتر کدام است خدایی که برای ما لباس قرار داده است آن لباسی که قرآن معرفی می کند چه چیزی است؟ قرآن دو لباس معرفی کرده است لباس مادی و لباس معنوی لباس همه ما می دانیم انسان به ظاهر می پوشند لباس معنوی سه چیز را قرآن مطرح می کند یکی همسر یکی شب را و سوم تقوا را، در مورد همسر مفصل صحبت کردیم که مرد برای همسرش لباس است زن هم برای شوهرش مفصل بحث کردیم و تکرار نمی کنیم در مورد شب هم صحبت کردیم آیات بسیار بلندی را در این زمینه تلاوت کردیم خدمت بینندگان عزیز تقدیم کردیم که شب مخصوصاً سحر موقع به فعلیت رسیدن انسان است انسان در شب چهره زشت کریه و آن نفس اماره بیشتر پوشش پیدا می کند و بیشتر ظرفیت دارد بیشتر استعداد دارد و می تواند به اوج برسد لذا* ان ناشئه الیل هی اشد وطا واقوم و قیلا *حال برای اینکه مطلب را تمام کنم این دوآیه را عزیزان توجه داشته باشند اولی در آیه ۱۷ سوره آل عمران در وصف متقین که برخوردار از بهشت هستند قرآن در آن جا می فرماید *الصابرین و الصادقین و القانتین* یعنی آنهایی که متواضع هستند در مقابل پروردگار* المنفقين* انفاق کنندگان *بالمستغفرين بالاسحار* آنهایی که

در نیمه های شب در سحر اهل استغفار می کنند اینها کسانی هستند که از بهشت برخوردارند یعنی می توانند برگردند به آن جایی که بوده اند انسان را گفتیم چرا از بهشت رانده شده؟ به خاطر این که عریان شد مستغفر بالاسحار یعنی آنچه در شب استغفار می کند مخصوصاً آن از جمله کسانی است که می تواند برگردد به بهشت یعنی آن پوششی را که از حضرت آدم در بهشت از دست داد و به خاطر همین از آنجا بیرون شد به وسیله استغفار در سحر می شود آن پوشش را بدست آورد و دوباره به بهشت برگشت و همچنین در سوره ذاریات همین مطلب بیان شده است *ان المتقین فی جنات و العین*آخرین ما آتاهم ربهم انهم کانوا قبل ذلک محسنین*آنهایی که متقی هستند اهل بهشت میشوند آنها کسانی بوده‌اند که شب نمی خوابیدند مگر مقدار کمی کم بود مقداری که در شب می خوابیدند این مطلب را جلسه قبل هم عرض کردم که از قراآن این طوری استفاده می شود" نوم "برای استراحت است لا کن شب برای خوابیدن نیست انسان در شب مخصوصاً در سحر استفاده هایی می تواند بکند که در هیچ لحظه دیگری نمی تواند" ليل "برای خوابیدن نیست" نوم" را دست مایه آرامش قرار دادیم و قرآن نگفت که شب بخواب *قم اللیل الا قلیلا* این آیه می فرماید *کانوا قلیلاً من لیله ما یهجهون *کمی از شب را می خوابیدند در روز قیامت انسان ها عنوان محشور میشود نه با اسم ،عنوان دارید مومن هستی مستغفر بالاسحار قانتين هستید صادقينها هستید با عنوان هایی که دارید وارد بهشت می شوید با صفات وارد صحرای محشر می شوید آنهایی که المستغفر و بالاسحار هستند اینها سحر استغفار بوده‌اند بروند به بهشت یکی از کلیدهای بهشت در بهشت را باز میکند و اجازه می دهد انسان از پل صراط بگذرد از جهنم المستغفرون بالاسحار یعنی انسان در شب شب و مخصوصا در سحر استغفار کند بحث تقوا در بحث تقوا دو آیه از قرآن را می خوانم و مقداری بحثمان مشکل تر می شود در قرآن آمده است همانطور که شب را به عنوان لباس معرفی کرده است همسر را به عنوان لباس معرفی کرده است تقوا را هم به عنوان لباس معرفی کرده است و اصلاً تقوا را به عنوان بهترین لباس معرفی کرده است توضیح اینکه به چه روشی تقوا می شود لباس و این به چه شکل تقوا میشود پوشش توضیح این مطلب مقداری سنگین است ساده توضیح میدهم پس مستقیم میرویم سراغ آیه ۲۶ و ۲۷ سوره آل عمران *یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سواتکم و ریشا *ما بر شما لباس نازل کردیم همین لباسی که می‌پوشید این لباس هم زشتی های شما را می پوشاند و هم برای شما جمال است باعث زیبایی شما می شود* و لباس و التقوی ذلک خیر* اما لباس تقوا از اینها بهتر است بهترین لباس چه انسان می تواند بپوشد لباس تقوا* ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون* بعد می فرماید که *یا بنی آدم لا تفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سواتهما* همانطور که شیطان پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد لباس آنها را از تنشان کند نمی گوید که آنها از آن میوه ممنوعه بخورند می گوید شیطان لباس پدر و مادر شما را در بهشت کند برای چه؟برای اینکه زشتی های انسان را به انسان نشان دهد انسانی که مکشوف عورت *شد نمی تواند استفاده کند نمی تواند خوش باشد بی آبرو می شود اضطراب پیدا می کند به هم میریزد نباید انسان زشتی های خودش را ببیند نمی گوید شیطان پدر و مادر شما را عریان کرد تا آبروی آنها در میان بهشت وبهشتیان برود کسی که آنجا نبود جز حضرت آدم و هوا می گوید انسان را عریان کرد تا اینکه ساعات انسان را نشان خودش بدهد زشتی انسان را نشان خودش بدهد شما اگر باور کردید گذشتید شما اگر باور کردید ناتوان هستید می‌توانید و ندارید و معیوب هستید ناامید هستید می ترسید و محزون هستید نمی توانید و این را هم بدانید که شیطان از جایی شما را می نگرد که شما نمیدانید کجاست در این جنگ موقعیت شیطان بهتر از شماست* انا جعلنا شیاطین اولیا للذین لایومنون* ما شیاطین را اولیا قرار دادیم برای کسانی که ایمان نیاورده اند

صیرفی:خیلی از لطف شما ممنونم تشکر می‌کنم و سپاسگزارم سایه شما مستدام باشد از همراهی و انتخاب شما متشکرم خدا را به وجاهت امام زمان قسم می دهیم و دعا می کنیم

الهی کاری کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار