تاریخ انتشار: شنبه 28 آبان 1401
تعداد بازدید: 54

یاد خدا 22 تیر 1401

تاریخ انسان در قرآن با حضور دکتر محسن میرباقری (متن و صوت برنامه یاد خدا 22 تیر 1401)

بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی:الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب

برخیز برات عاشقی داده خدا

احسان قدیم را فرستاده خدا

درکوچه ی روزگار غم هست ولی

آرام کند دل مرا یاد خدا

سلام خدا بر پیامبررحمت وخاندان مطهر وپاکشان اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم سلام خدابرامام مهدی (عج) وسلام خدابه شما اهالی ارجمند یاد خدا ، وقتتون بخیر خیلی خوش آمدید ..الحمدلله رب العالمین که سرسفره ی امیر المومنین علی علیه سلام میهمان ومفتخریم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب با افتخار امروز سفره ی قرآن وسفره ی پر رزق تفسیر پیش روی ما گشوده خواهد شد وواسطه ی این فیض سرور ارجمندمان استاد ومعلم قرآن عزیزمان جناب دکتر سید محسن میرباقری عزیز هستیم آقای دکتر سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته ...

استاد میر باقری : سلام علیکم ورحمه الله برکاته از لطف شما خیلی ممنونیم ...

بسم الله الرحمن الرحیم

هوالله الذی لااله الا هوعالم والغیب والشهاده هوالرحمن الرحیم با صلوات وسلام بر محمد وآل محمد وحضرت بقیه الله المهدی ارواحنا له الفداء با سلام ودرود حضور یکایک شما عزیزان وبزرگواران وایام را تبریک عرض می کنیم ..

از درگاه با عظمت ربوبی درلحظاتی که درخدمت شما هستیم وهمگی درمحضر قرآن کریم عنایات ویژه اورا دراین لحظات از درگاه او خاضعانه جویا هستیم ، د رخدمت جناب آقای صیرفی عزیزهستیم .

صیرفی :بزرگوارید قدمتان برروی چشم گذاشتید

عنوان بحث است تاریخ انسان در قران کریم است قصص بسیار شیرین ودلنشینی که خدای متعال برای ما تدارک دیده اند وآشنا شویم با گذشته و درس عبرت گذشته سبک زندگی آینده را ان شاءالله برای خودمان تبدیل به نقشه وراه ومسیر حرکت کنیم خلاصه ای ببینیم از جلسه گذشته که محضر آقای دکتر با افتخار برمی گردیم کلاس امروز را شروع می کنیم خیلی ها گفته بودند که خیلی دلمان می خواهد در این روزگاری که پر از ازدحام زمان مان اتفاق های مختلف وچیزی خلاصه برای انسان نمی ماند چقدر خوب است این ساعات ودقایقی را که محضر قرآن می توانیم بنشینیم استفاده کنیم به برکت دوستان خوب دیده نمی شوند اما یاد خدا را تهیه می کنند تعداد بسیار زیادی از شبکه ی قرآن ومعارف یک اتفاق مبارک افتاده است خیلی را حت در اختیار ما وشما است که ان شاء الله استفاده کنیم وبهره ببریم پس از دست ندهیم وعزیزانمان را دعوت کنیم که سر این کلاس همگی حاضر باشند بفرمائید خواهش می کنیم ....

آقای دکتر با افتخار خدمت شما هستیم ...

وقتی دو جمعیت همدیگر را دیدند یکدفعه اصحاب حضرت موسی گفتند ما درک ودریافت شدیم الان است که ما را احاطه کنند ...

*قال کلا ان معی ربی سیهدین *

هرگز با من پروردگارم است من تنها نیستم مر هدایت می کند ومی گوید چه کنم ...

نه هدایت به معنای کلی که می گوییم نه درمورد خاص مرا راهنمایی می کند که چکار کنم .

*فاوحینا الی موسی ان اضرب بعصاک البحر *

از قرائن بدست می آید که این میقات از همین آغاز راه بوده است حضرت موسی قوم بنی اسرائیل را نجات دادند باید ببرند به ارض مقدس آنجا این ها ساکن شوند آنجا گفتند قوم با فرماندهی حضرت هارون که از پشت سر می آیند حضرت موسی رفتند در میقات * وواعدنا موسی ثلاثین لیله واتممناها بعشر * ده شب اضافه می شود * فتم میقات ربه اربعین لیله * میقات چهل روز طول می کشد...

صیرفی : وقتتان بخیر 30000720 مسیر پیامکی ما است که منتظر سوالات وپیشنهادات شما برای بهتر شدن برنامه هستیم و162 هم شماره تلفن سازمان است اگر برما منت بگذارید تماسی بگیرید با روابط عمومی سازمان نظرتان را راجع بع برنامه ی خودتان بفرمائید ممنون وسپاسگذارتان هستیم درفضای مجازی به آدرس @yadekhoda.qtv

خلاصه ها را حتما ملاحظه بفرمائید اگر کسی سراغش رود به دلش می نشیند وبه عزیزانش به اشتراک می گذارد وارسال می کنند با افتخار کنار شما هستیم آقای دکتر رسیدیم به داستان حضرت موسی وچند هفته وجلسه ای است که مهمان حضرت موسی علی نبینا وآله وعلیه السلام هستیم ....

استاد میر باقری : در قرآن کریم شاید دربین انبیاء الهی بعد از پیامبر اکرم بیشترین حجم آیات راجع به حضرت موسی بن عمران سلام الله علیه چون در مقطع تاریخی بوده است ونقطه ی عطفی بوده است الان هم دین وآیین حضرت موسی توسط یهودیان پیروی می شود وبنی اسرائیل که در بین آنها مبعوث شده است یک قوم وجمعیت بسیار پرمسئله ای هستند وقرآن به اینها می پردازد به همین خاطر داستان حضرت موسی یک مقدارفرصت گیر شد هنوز هم نکاتی هست اما به نظر یک مقدارداستان را خلاصه کنیم وبرویم سراغ ادامه ی بحث چون بیشتر آنچه که مدنظر هست دراین برنامه نشان دادن سیر تاریخ است که ازکجا بشریت زندگیش آغاز شده است والان درچه مقطی هستیم وقرآن کریم برای آینده ی تاریخ چه مباحثی را مطرح کرده اند بنابراین داستان حضرت موسی را تمام شده تصور می کنیم فقط یک داستان است ویک ماجرا که به تعبیر قرآن این ها همه ماجراهای واقی است وسمبلیک نیست هیچکدام *ماکان حدیث یفتری *چون بسیار آموزنده است براساس آیات قرآن آن را عرض می کنیم وبعد اززندگی حضرت موسی می پردازیم به مراحل بعدی انبیاء .واین داستان حضرت موسی با خضر است که هم داستان شیرین وهم سوال برانگیز وهم پر نکته است ما متن آیات را می خوانیم ومی رویم جلو هرنکته ای که بود در خلال متن عرضه می داریم .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم ...

سوره ی مبارکه ی کهف از آیه ی 60حدود آیه ی 80 قرآن داستان را دنبال می کند *واذقال موسی لفتاه لاابرح حتی ابلغ مجمع البحرین او امضی حقباء* وحضرت موسی به جوانش گفت (معلوم می شود با یک نفری همراه شدند برای یک سفری وبرای یک مقصدمعینی که همه ی اینها در خلال داستان روشن می شود .درداستان ها گفته اند که این همراه حضرت موسی مقام بالایی داشته است به هرحال قرآن فتاه می گوید ،فتاه گاهی به غلامان گفته می شد فتیه ، مثلا به کنیزان وگاهی به جوانمردان هم گفته شده است .راجع به اصحاب کهف دارد که * انهم فتیه آمنوا بربهم جوانان بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند همراه حضرت موسی هرکس که بوده است کسی بوده است که همراهی می کرده است یک مقدار بارسفر سبک شود به خاطر همراهی شود به خاطر همراهی او حضرت موسی هم نظر مامور بوده است برود تا آن منطقه ی مورد نظر را پیدا کند ودر آن منطقه ی مورد نظر حضرت خضر نبی که گفتند پیامبر بودند او را بیابد از او مسائلی را بیاموزد .در احادیث اینگونه مطرح شده است که وقتی حضرت موسی به میقات رفتند وتورات را دریافت کردند وده فرمان را به دلشان گذشت که دانشی که به من عطا شده است در بین همه ی انبیاء گذشته تا کنون دانش من بالاتر از همه است حتی به حضرت ابراهیم خلیل چند صحیفه کوچک عطا شد ولی خداوند به من خیلی باب دانش واحکام ومعارف را باز کرد به او وحی شد که یک بنده ای است از بندگان خدا که او یکسری از اسرار نهان را می داند که تو نمی دانی برا ی اینکه مطلع شوید با این مباحث بروید وپیدا کنید آدرسی که دادند مجمع البحرین ، محل جمع دو دریا یعنی یا باهم تلاقی می کنند گفته اند شاید بحر احمر بوده است ودریای سیاه نظراتی هست در این زمینه یعنی دو دریا دریک جایی باهم تلاقی می کنند آنجا را باید بروید وپیدا کنید این فرد مورد نظررا بیابی واز او مسائلی را بیاموزی که وقتی حضرت موسی او را پیدا کرد *قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشد*موسی اجازه می دهید دنبال شما راه بیوفتم تا از آن دانش های که به شما داده شده است ومسیر رشد وتعالی برای انسان باز می کند به من بیاموزید خیلی عجیب است پیامبر الوالعزم وصاحب ا ولحضرت موسی دارد می گردد دنبال این راه قرآن داستان را از اینجا شروع می کند دارد می گردد که آن جایگاه راپیدا کند*واذقال موسی لفتاه به جوانی یا جوانمردی که همراه او بود فرمود*لاابرح حتی ابلغ مجمع البحرین او امضی حقبا *من ازپای نمی نشینم مامور هستم مدام راهم را ادامه دهم تا به مجمع البحرین برسم (محل جمع دو دریا )او امضی حقبا *ولو اینکه زمان طولانی بگذرد*فاما بلغا مجمع بینهما نسیا حوتهما فاتخذ سبیله فی البحر سربا * رفتند راه را ادامه دادند طبق نشانی ها وآدرس رسیدند به مجمع البحرین ، *بینهما :به محل جمع شدن آن دو دریا اما نشناختند *نسیا حوتهما فاتخذ سبیله فی البحر سربا *ماهی شان را فراموش کردند ظاهرا به این شکل باید باشد داستان که یک ماهی همراهشان بوده است برای غذا وارتزاق آن ماهی های نمک سودی که در گذشته بود طولانی می ماند این ها اینجا ماهی را می گذارند کنار دریا آب دریا به این ماهی می خورد وزنده می شود که حال خود این یک رمز ورازی است که قرآن گاهی راجع به یک مایه حیاتی سخن می گوید .در افسانه ها راجع به آب حیات می کردند اما این افسانه ها یک ریشه ای دارد که یک واقعیتی است که یک مایع روانی که مثل آب نیست یک غلظتی دارد *فاتخذ سبیله فی البحر سربا* وقتی آب دریا به این ماهی می خورد ماهی زنده می شود و ورود به دریا پیدا می کند.

سربا *آنجایی که مثلا تونلی زده شود نقبی زده شود را می گویند سرب ، یعنی وقتی این ماهی وارد آب می شود پشتش یک شکافی ایجاد می شود وخالی می ماند ، اگر یک سنگی را دریک قوطی سنگ بیاندازید این یکدفعه پشتش پر نمی شود این همینطور که پایین می رود پشتش خالی می ماند تا یواش یواش....این می شود *سربا *قرآن توضیح می دهد که این آب نبوده است در آن محل جمع دو دریا آنجا یک مایعی است آب حیات بگوییم مثلا که این مایع حیاتی به ماهی می خورد ماهی را زنده می کند .چرا قرا راینجا بوده است ؟گویا حضرت خضر می آمدند هر از چند گاهی می آمدند ، شاید الان هم می روند چون الان هم می گویند زنده هستند یا هرسالی یکبار یا چندماه یکبار نمی دانیم می آمدند مقداری از این آب را تناول می کردند جوانی شان برمی گشت ضمنا اثر گذار هم بوند هرجا می رفتند آن منطقه آبادان می شد امواج بدنشان واثر بدنشان ایاز این نمونهن بود که خضر سبز بودند شاید مثلا شاید دانه های گیاهی در بدنش قرار می گرفت سبز می شدحالت حیاتی درشان بود تا ادامه بحث ان شاءالله ...

صیرفی : محضر قرآن هستیم برویم یک ودو آیه ازقرآن کریم را بشنویم واستفاده کنیم وبرگردیم درهمین زمینه تفسیر بشنویم .با افتخار

بسم الله الرحمن الرحیم ...

خیلی متشکریم از لطف ش واز همراهی شما هم سپاسگزاریم .

ممنونیم از نگاه وانتخابتان .

محضر سوره ی کهف رسیدیم .

استاد میر باقری :خواهشمان این است که چون متن قرآن را می خوانیم قرآن را باز کنید وآیات را از رو هم ببینید *فلما جاوزا این اتفاق افتاد رسیدند به مجمع البحرین اما نفهمیدند اینجا همان جایی است که دنبالش هستند فقط یک اتفاق افتاد که حضرت موسی ندیدند رفته بودندئ استراحت جوانی که همراه او بود دید اتفاق را چون خودش بعد در گزارش می گوید که این ماهی را گذاشته بودند کنار تخت سنگ موج دریا آمد وآب پاشید وزنده شد وبصورت شیارگونه وحفره ایجاد کننده وارد دریا شد ، خستگی گرفتند وبلند شدندوبه راهشان ادامه دادند مقدار ی که رفتند خسته شدند قال لفته اتنا غدائنا لقد لقینا من سفرنا هذا نصبا * به جوان همراهش حضرت موسی فرمود :غذای ما را بیاور * غدا: چاشت وصبحانه چیزی که در صبحانه خورده می شود معلوم میش ود این ها شبانه روز راه می رفتند مدتی که راه رفتند گفت صبحانه ی ما را بیاور آنچه برای صبحانه آماده داشتیم کجاست پهلوی شما بود بیاور*لقد لقینا من سفرنا هذا نصبا * ما دراین سفرمان لقینا :دیدیم ملاقات کردیم ،نصب : رنج بسیار ، خیلی خسته شدیم یک خستگی بگیریم وصبحانه بخوریم یک حرف های متداول که قرآن با یک ادبیات زیبا بیان می کند .*قال ارئیت * یکدفعه یادش می آید می گوید یادت است دیدی *اذ اوینا الی الصخره فانی نسیت الی الصخره * دیدی آن موقعی که ما ماوا گرفتیم * فانی نسیت الحوت وما انسانیه الا الشیطان ان اذکره : یک اتفاقی افتاد آنجا درباره ی ما هی چون معلوم می شود صبحانه هاشان هم این ماهی است نمک سود بوده است من فراموش کردم به شما بگویم *وماانسانیه الا الشیطان * جز شیطان کسی مرا به فراموشی نیانداخت می خواستم به شما بگویم ذهن مرا منحرف کرد مرا به فراموشی انداخت یادم رفت به شما بگویم *واتخذسبیله فی البحر عجبا * این ماهی راه خودش را بصورت عجیب وشگفتی در دریا پیش گرفت .خود قرآن که توضیح می دهد می فرماید :* واتخذ سبیله فی البحر سربا * راهش به صورت شیارگونه ، ایجاد حفره در دریا پیش گرفت هم زنده شدنش عجیب بود هم وقتی در آب رفت پشت سرش خالی بود معلوم نبود چطور آبی بود .این مایه حیات را یک جای دیگر هم قرآن از آن یاد می کند وآن در سوره ص در مورد حضرت ایوب است که حضرت ایوب خیلی گرفتار شد امتحان ها ی عظیمی را خداوند برای او پیش آورد ...بعد ها شاید درمورد داستان حضرت ایوب چون آموزنده است را داشته باشید بعد تاجایی که حضرت ایوب یک با ر مشکل خودش را به خداوند عرضه می کند *وایوب اذ نادی ربه وانی مسنیه الشیطان بنصب وعذاب : خدایا سخت مرا گرفتار وعذاب کرده است .چرا بهد شیطان نسبت داده اگر یکبار به داستان حضرت ایوب پرداختیم عرض می کنیم *ارکض برجلک به حضرت ایوب گفتند پایت را به زمین بکوب یا بدو وقتی پایش را دواند یاضربه زد چشمه ای بیرون زد چشمه ای بسیار گوارا وخنک *هذا مغتسل بارد وشراب : (مغتسل یعنی محل شستشو ) این آب برای شستشو شما است وبرای آشامیدن رفتم در آب شستشو کردم تمام امراض جلدی شان برطرف شد ازاین آب مقداری تناول کردند بدنشان به سلامت برگشت وجوان شد همسرشان هم همین کار را انجام دادند ایشان هم جوان شدند دوباره برای مدتی زندگی را از سر گر فتند قران می فرماید *ووهبنا له اهله *همان بچه ها را دوباره به ایشان برگرداندیم * ومثلهم معهم *این درمواردی آثار حیاتی یا در آبی که در اعماق زمین است یا در اعماق دریا ها است کجا است این را حضرت خضر میداند ومی رود واستفاده می کند وشکل های دیگری از آثار حیاتی مطرح است که درداستان حضرت عیسی مناسبت بود .*واتخذسبیله فی البحر عجبا * به حضرت موسی می گوید به صورت عجیبی راهش را گرفت در دریا ماهی نمک سود شده ضدعفونی شده *قال ذلک ماکنا نبغ * حضرت موسی گفتند که آن همان جایی بود که ما جستجو می کردیم ما دنبال همان جا بودیم خوب کجا بود ؟ برگشتند *فارتدا علی آثارهما قصصا * برگشتند (ارتداد:بازگشت آثار: جای پا ، اثر )همین طور جای پایشان را دنبال کردند یا علامت هایی که داشتند *قصصا * یعنی پیگیری کنند قصه یعنی پیگیری ، شیرینی قصه به این که پیگیری می شود * نحن نقص علیک احسن القصص اینها با حالت پیگیری آثاری را که به جای گذاشته بودند جای پا علائمی که بود راه را برگشتند تا رسیدنددوباره به مجمع البحرین یک کمی صبر کردند *فوجدا عبدا من عبادنا اتینه رحمه من عندنا وعلمناه من لدنا علما: یافتند در مجمع البحرین بنده ای از بندگان مارا ،وقتی قرآن کلمه ی عباد را می آورد خیلی عنایت درش است *اتینه رحمه من عندنا وعلمنه من لدنا علما * مثلا راجع به حضرت یوسف می گوید :من عبادنا المخلصین ، راجع به حضرت موسی دارد که انه کان مخلصا وکان رسولا نبیا * بنده ی با اخلاصی بود فوجدا عبدا من عبادنا ، منتها قرآن دو توصیف درباره ی این بنده فوق العاده وپیامبر الهی بیان می کند 1. اتیناه رحمه من عندنا :مایک رحمت ویژه ای را شامل حالش کردیم شاید این رحمت ماموریت های پشت پرده ای است که به اودادند که به داد بندگان خدا برسد ماموریت های غیبی وامثال اینها 2.توصیف دوم این است که * وعلمناه من لدنا علما ، یک دانش ویژه ای هم به او داده بودند تا این توصیف لازم است که بعدا دربرنامه های بعد عرض می کنیم ....

صیرفی :ان شاءالله

خیلی ممنونیم استفاده کردیم قصص قرآن شیرین هست وقتی که با بیان دکتر میر باقری عزیز دلنشین تر هم می شود الحمدلله رب العالمین

خدایا به وجاهت پیامبر رحمت وامیرالمومنین وصی ایشان صلوات الله علیهما

الهی چنان کن سرانجام کار

تو خوشنود باشی وما رستگار

دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-04-29 09:58:36