حدیث روز
حضرت محمد (ص): برترین ایمان آن است که معتقد باشی هر کجا هستی خداوند باتوست.

تاریخ انتشار خبر:

شنبه 2 اسفند 1399

تعداد بازدید:3512

متن و ترجمه سوره ص

در این پست متن و ترجمه سوره مبارکه ص از جزء 23 قرآن کریم را مشاهده می کنید.

سوره ص

سوره 38 قرآن

جز 23 قرآن کریم

تعداد آیات : 88

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ ﴿۱﴾

ص، سوگند به قرآني كه متضمن ذكر است (كه اين كتاب اعجاز الهي است). (۱)

بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿۲﴾

ولي كافران گرفتار غرور و اختلافند. (۲)

كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ ﴿۳﴾

چه بسيار اقوامي را كه پيش از آنها هلاك كرديم و به هنگام نزول عذاب فرياد مي‏زدند، ولي وقت نجات گذشته بود! (۳)

وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۴﴾

آنها تعجب كردند كه چرا پيامبر انذار كننده‏ اي از ميان آنها برخاسته، و كافران گفتند: اين ساحر دروغگوئي است! (۴)

أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ﴿۵﴾

آيا او بجاي اينهمه خدايان خداي واحدي قرار داده ؟ اين راستي چيز عجيبي است؟! (۵)

وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ ﴿۶﴾

سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد كه مي‏خواهند ما را به سوي بدبختي بكشانند! (۶)

مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿۷﴾

ما هرگز چنين چيزي از پدران خود نشنيده‏ ايم، اين فقط يك دروغ است! (۷)

أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ ﴿۸﴾

آيا از ميان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده ؟، آنها در حقيقت در اصل وحي من ترديد دارند بلكه آنها هنوز عذاب الهي را نچشيده‏ اند (كه اينچنين گستاخانه سخن مي‏گويند). (۸)

أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ ﴿۹﴾

مگر خزائن رحمت پروردگار قادر و بخشنده‏ ات نزد آنها است (تا به هر كس ميل دارند بدهند)؟! (۹)

أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ ﴿۱۰﴾

يا اينكه مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو است از آن آنها است ؟ (اگر چنين است) به آسمانها بروند (و جلو نزول وحي را بر قلب پاك محمد بگيرند). (۱۰)

جُنْدٌ مَا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿۱۱﴾

(آري) اينها لشكر كوچك شكست خورده‏ اي از احزابند! (۱۱)

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿۱۲﴾

قبل از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پيامبران ما را) تكذيب كردند. (۱۲)

وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ أُولَئِكَ الْأَحْزَابُ ﴿۱۳﴾

و قوم ثمود و لوط و اصحاب الايكه (قوم شعيب)، اينها احزابي بودند (كه به تكذيب پيامبران برخاستند). (۱۳)

إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿۱۴﴾

هر يك از اين گروهها رسولان را تكذيب كردند، و عذاب الهي درباره آنها تحقق يافت. (۱۴)

وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿۱۵﴾

اينها (با اين اعمالشان) انتظاري جز اين نمي‏كشند كه يك صيحه آسماني فرود آيد صيحه‏ اي كه در آن بازگشت نيست (و همگي را نابود سازد). (۱۵)

وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۱۶﴾

آنها (از روي خيره سري) گفتند. پروردگارا! نصيب ما را از عذابت هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده! (۱۶)

اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۱۷﴾

در برابر آنچه مي‏گويند شكيبا باش، و به خاطر بياور بنده ما داود صاحب قدرت و توبه كار را. (۱۷)

إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿۱۸﴾

ما كوهها را مسخر او ساختيم كه هر شامگاه و صبحگاه با او تسبيح مي‏گفتند. (۱۸)

وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿۱۹﴾

پرندگان را نيز دستجمعي مسخر او كرديم (تا همراه او تسبيح خدا گويند) و همه اينها بازگشت كننده به سوي او بودند. (۱۹)

وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿۲۰﴾

و حكومت او را استحكام بخشيديم، هم دانش به او داديم و هم داوري عادلانه. (۲۰)

وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿۲۱﴾

آيا داستان شاكيان هنگامي كه از محراب (داود) بالا رفتند به تو رسيده است؟! (۲۱)

إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿۲۲﴾

هنگامي كه (بي هيچ مقدمه) بر او وارد شدند و او از مشاهده آنها وحشت كرد، گفتند نترس، دو نفر شاكي هستيم كه يكي از ما بر ديگري تعدي كرده، اكنون در ميان ما به حق داوري كن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست هدايت فرما. (۲۲)

إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ﴿۲۳﴾

اين برادر من است نود و نه ميش دارد، و من يكي بيش ندارم، اما او اصرار مي‏كند كه اين يكي را هم به من واگذار! و از نظر سخن بر من غلبه كرده است. (۲۳)

قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ ﴿۲۴﴾

(داود) گفت: مسلما او با درخواست يك ميش تو براي افزودن آن به ميشهايش بر تو ستم كرده، و بسياري از دوستان به يكديگر ستم مي‏كنند مگر آنها كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح دارند، اما عده آنان كم است!، داود گمان كرد ما او را (با اين ماجرا) آزموده‏ ايم، از پروردگارش ‍ طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد. (۲۴)

فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۲۵﴾

ما اين عمل را بر او بخشيديم، و او نزد ما داراي مقام والا و آينده نيك است. (۲۵)

يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿۲۶﴾

اي داود ما تو را خليفه (و نماينده خود) در زمين قرار داديم، در ميان مردم به حق داوري كن، و از هواي نفس پيروي منما كه تو را از راه خدا منحرف مي‏سازد، كساني كه از راه خدا گمراه شوند عذاب شديدي به خاطر فراموش كردن روز حساب دارند. (۲۶)

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿۲۷﴾

ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنها است بيهوده نيافريديم، اين گمان كافران است واي بر كافران از آتش (دوزخ). (۲۷)

أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ﴿۲۸﴾

آيا كساني را كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند همچون مفسدان در زمين قرار دهيم، يا پرهيزگاران را همچون فاجران! (۲۸)

كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۲۹﴾

اين كتابي است پر بركت كه بر تو نازل كرده‏ ايم تا در آيات آن تدبر كنند و صاحبان مغز (و انديشه) متذكر شوند. (۲۹)

وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾

ما سليمان را به داود بخشيديم، چه بنده خوبي ؟ چرا كه همواره به سوي خدا بازگشت مي‏كرد (و به ياد او بود). (۳۰)

إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾

به خاطر بياور هنگامي را كه عصرگاهان اسبان چابك تندرو را بر او عرضه داشتند. (۳۱)

فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾

گفت من اين اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم (من مي‏خواهم از آنها در جهاد استفاده كنم او همچنان به آنها نگاه مي‏كرد) تا از ديدگانش پنهان شدند. (۳۲)

رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾

(آنها آنقدر جالب بودند كه گفت) بار ديگر آنها را بازگردانيد و دست به ساقها و گردنهاي آنها كشيد (و آنها را نوازش داد). (۳۳)

وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿۳۴﴾

ما سليمان را آزموديم، و بر كرسي او جسدي افكنديم، سپس او به درگاه خداوند انابه كرد. (۳۴)

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿۳۵﴾

گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حكومتي به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچكس نباشد، كه تو بسيار بخشنده‏ اي. (۳۵)

فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ ﴿۳۶﴾

ما باد را مسخر او ساختيم تا مطابق فرمانش به نرمي حركت كند، و به هر جا او مي‏خواهد برود. (۳۶)

وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿۳۷﴾

و شياطين را مسخر او ساختيم، هر بناء و غواصي از آنها. (۳۷)

وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿۳۸﴾

و گروه ديگري (از شياطين) را در غل و زنجير (تحت سلطه او) قرار داديم. (۳۸)

هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۹﴾

(و به او گفتيم) اين عطاي ماست به هر كس مي‏خواهي (و صلاح مي‏بيني) ببخش و از هر كس مي‏خواهي امساك كن و حسابي بر تو نيست. (۳۹)

وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۰﴾

و براي او (سليمان) نزد ما مقامي ارجمند و سرانجامي نيك است. (۴۰)

وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿۴۱﴾

به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامي كه پروردگارش را خوانده كه شيطان مرا به رنج و عذاب افكنده. (۴۱)

ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿۴۲﴾

(به او گفتيم) پاي خود را بر زمين بكوب اين، چشمه آبي خنك براي شستشو و نوشيدن است. (۴۲)

وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۴۳﴾

و خانواده‏ اش را به او بخشيديم، و همانند آنها را با آنها قرار داديم، تا رحمتي از سوي ما باشد و تذكري براي صاحبان فكر. (۴۳)

وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۴۴﴾

(و به او گفتيم) بسته‏ اي از ساقه‏ هاي گندم (يا مانند آن) را برگير و به او (همسرت) بزن و سوگند خود را مشكن، ما او را شكيبا يافتيم، چه بنده خوبي كه بسيار بازگشت كننده به سوي خدا بود؟ (۴۴)

وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ ﴿۴۵﴾

و به خاطر بياور بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را صاحبان دستهاي (نيرومند) و چشمهاي (بينا). (۴۵)

إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ﴿۴۶﴾

ما آنها را با خلوص ويژه‏ اي خالص كرديم، و آن يادآوري سراي آخرت بود. (۴۶)

وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۷﴾

و آنها نزد ما از برگزيدگان و نيكانند. (۴۷)

وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۸﴾

و به خاطر بياور اسماعيل و اليسع و ذالكفل را كه همه از نيكان بودند. (۴۸)

هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۹﴾

اين يك يادآوري است، و براي پرهيزگاران بازگشت نيكوئي است. (۴۹)

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿۵۰﴾

باغهاي جاويدان بهشتي كه درهايش به روي آنان گشوده است. (۵۰)

مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿۵۱﴾

در حالي كه در آن بر تختها تكيه كرده‏ اند و انواع ميوه‏ ها و نوشيدنيهاي گوناگون در اختيار آنان است. (۵۱)

وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿۵۲﴾

و نزد آنان همسراني است كه تنها چشم به شوهرانشان دوخته‏ اند و همگي هم سن و سالند. (۵۲)

هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۵۳﴾

اين چيزي است كه براي روز حساب به شما وعده داده ميشود (وعدهاي تخلف ناپذير). (۵۳)

إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿۵۴﴾

اين روزي ما است كه هرگز پايان نمي‏گيرد. (۵۴)

هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿۵۵﴾

اين (پاداش پرهيزگاران است) و براي طغيانگران بدترين محل بازگشت است. (۵۵)

جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۵۶﴾

دوزخ است كه در آن وارد مي‏شوند و چه بستر بدي است؟! (۵۶)

هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿۵۷﴾

اين نوشابه حميم و غساق است دو مايع سوزان و تيره رنگ) كه بايد از آن بچشند. (۵۷)

وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿۵۸﴾

و جز اينها كيفرهاي ديگري همشكل آن را دارند. (۵۸)

هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿۵۹﴾

(به آنها گفته مي‏شود) اين فوجي است كه همراه شما وارد دوزخ همان رؤ ساي ضلالند) خوشامد بر آنها مباد، همگي در آتش خواهند سوخت. (۵۹)

قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿۶۰﴾

آنها (به رؤ ساي خود) مي‏گويند: بلكه خوشامد بر شما مباد كه اين عذاب را شما براي ما فراهم ساختيد، چه بد قرارگاهي است اينجا؟! (۶۰)

قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿۶۱﴾

(سپس) مي‏گويند: پروردگارا هر كس اين عذاب را براي ما فراهم ساخته عذابي مضاعف در آتش بر او بيفزا. (۶۱)

وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿۶۲﴾

آنها مي‏گويند چرا مرداني را كه ما از اشرار مي‏شمرديم (در اينجا، در آتش دوزخ) نمي‏بينيم. (۶۲)

أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿۶۳﴾

آيا ما آنها را به سخريه گرفتيم يا (به اندازهاي حقير بودند كه) چشمها آنها را نميديد؟! (۶۳)

إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿۶۴﴾

اين يك واقعيت است گفتگوهاي خصمانه دوزخيان! (۶۴)

قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۶۵﴾

بگو من فقط يك انذاركننده‏ ام و هيچ معبودي جز خداوند يگانه قهار نيست. (۶۵)

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿۶۶﴾

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، پروردگار عزيز و غفار. (۶۶)

قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿۶۷﴾

بگو: اين يك خبر بزرگ است! (۶۷)

أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿۶۸﴾

كه شما از آن روي گردان هستيد. (۶۸)

مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿۶۹﴾

من از ملاء اعلي (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامي كه (درباره آفرينش آدم مخاصمه مي‏كردند خبر ندارم. (۶۹)

إِنْ يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۷۰﴾

تنها چيزي كه به من وحي مي‏شود اين است كه من انذاركننده آشكاري هستم. (۷۰)

إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ ﴿۷۱﴾

به خاطر بياور هنگامي را كه پروردگارت به ملائكه گفت: من بشري را از گل مي‏آفرينم. (۷۱)

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۷۲﴾

هنگامي كه آن را نظام بخشيدم و از روح خودم در آن دميدم براي او سجده كنيد. (۷۲)

فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۷۳﴾

در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند. (۷۳)

إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾

جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود! (۷۴)

قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿۷۵﴾

گفت: اي ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقي كه با قدرت خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردي، يا از برترين بودي ؟ (بالاتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!). (۷۵)

قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۷۶﴾

گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفريده‏ اي و او را از گل. (۷۶)

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿۷۷﴾

فرمود: از آسمانها (و از صفوف ملائكه) خارج شو كه تو رانده درگاه مني! (۷۷)

وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ﴿۷۸﴾

و مسلما لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود. (۷۸)

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۷۹﴾

عرض كرد: پروردگار من! مرا تا روزي كه انسانها برانگيخته مي‏شوند مهلت ده. (۷۹)

قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۸۰﴾

فرمود تو از مهلت داده شدگاني. (۸۰)

إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۸۱﴾

ولي تا روز و زمان معيني. (۸۱)

قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۲﴾

گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم كرد (۸۲)

إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۸۳﴾

مگر بندگان خالص تو از ميان آنها. (۸۳)

قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿۸۴﴾

فرمود: به حق سوگند، و حق مي‏گويم. (۸۴)

لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۵﴾

كه جهنم را از تو و پيروانت همگي پر خواهم كرد. (۸۵)

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ ﴿۸۶﴾

بگو: (اي پيامبر!) من از شما هيچ پاداشي نمي‏طلبم و من از متكلفين نيستم (سخنانم روشن و همراه با دليل است). (۸۶)

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ﴿۸۷﴾

اين ( قرآن) وسيله تذكر براي همه جهانيان است. (۸۷)

وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿۸۸﴾

و خبر آن را بعد از مدتي مي‏شنويد! (۸۸)


ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

آخرین اخبار

برگزاری پویش ملی قرار فتح در مساجد کل کشور در شبکه قرآن و معارف سیما پخش زنده محفل قرآنی از عمود 1080 موکب حضرت معصومه (س) پخش زنده ویژه برنامه اربعینی «منم بچه مسلمان» از موکب حضرت معصومه (س) ویژه برنامه های شبکه قرآن و معارف سیما در ایام منتهی به اربعین حسینی آرمان با موضوع بررسی وظایف و مسئولیت‌های بر زمین مانده سازمان‌ها و نهادهای مکلف در زمینه حجاب و عفاف از شبکه قرآن و معارف سیما پخش می شود گرامیداشت یاد آیت الله نعیم آبادی در شبکه قرآن ومعارف سیما روایتی متفاوت از زندگی شهید «سیدعلی اندرزگو» در قاب شبکه قرآن و معارف سیما تلاوت آیات و ادعیه های نورانی در شبکه قرآن و معارف سیما نفحات شبکه قرآن و معارف سیما میزبان قاری حرم  مطهر حضرت معصومه (س) نگاهی به آیین ها و سنت های مذهبی در مستندهای شبکه قرآن ومعارف سیما «قصه‌های انقلاب»، روایت تصویری از قیام خونین ۱۷ شهریور در شبکه قرآن سیما نفحات میزبان افتخاری دیگر از هنر تلاوت روایت خانه‌های نورانی در قاب شبکه قرآن و معارف سیما ایران جان، فارس ایران در قاب شبکه قرآن و معارف سیما روایت قرارگاه شبکه قرآن و معارف سیما ازمسجد، پایگاه تحول و مقاومت نگاه ویژه قرارگاه شبکه قرآن و معارف سیما به بیانات اخیر مقام معظم رهبری پوشش زنده شبکه قرآن و معارف سیما ازچهل و هشتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم هر شب با برترین تلاوت‌های ایران و جهان در «شب‌های تلاوت» شبکه قرآن سیما مستند «عبای خاکی»؛ روایتی هنری از مجاهدت‌ طلاب در عرصه‌های تبلیغی و اجتماعی روایت یاران صمود در قرارگاه شبکه قرآن و معارف سیما پویش رسانه ای «ایرانِ جان - اصفهان ایران» همراه با شبکه قرآن ومعارف سیما از محراب تا شهادت؛ روایت زندگی پربار شهید دستغیب در قاب شبکه قرآن و معارف سیما روایت خدمت و اخلاص در روز سیستان وبلوچستان؛ پخش «عبای خاکی» از شبکه قرآن سیما از مسیر قرآن تا میدان شهادت؛ حکایت «آرمان عزیز» در قاب شبکه قرآن ومعارف سیما در تدارک طوفان؛ هم‌آوایی مقاومت فلسطین و شهید سردار سلیمانی مستند «خنده تلخ»، صدای ناگفته مادران شهید بر روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما جلوه ای دیگر از جغرافیای اثر گزاری مسجد در قرارگاه شبکه قرآن و معارف سیما «سفرقند»؛ سفری در جست‌وجوی نور در دل پرسش‌های نوجوانی «نیمه پنهان ماه»؛ تجلی خاموش حماسه در قاب شبکه قرآن ومعارف سیما رقابت حافظان کلام الهی در ضیافت «قرآنی‌ها»