حدیث روز
امام على عليه السلام فرمود: پيامبرخدا صلي الله عليه و آله، از همه مردم بخشنده تر، با جرأت تر، راستگوتر، وفادارتر، خوش اخلاق تر و نيكو رفتارتر بـود

متن و ترجمه سوره حجر

در این پست متن و ترجمه سوره مبارکه حجر از جزء 14 قرآن کریم را مشاهده می کنید.

سوره 15 قرآن کریم

جزء 14 

تعداد آیات 99

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ ﴿۱﴾

الر - اين آيات كتاب و قرآن مبين است. (۱)

 

رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۲﴾

كافران (هنگامي كه آثار شوم اعمال را ببينند) چه بسا آرزو مي‏كنند مسلمان بودند! (۲)

 

ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾

بگذار آنها بخورند و بهره گيرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولي به زودي خواهند فهميد (۳)

 

وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَعْلُومٌ ﴿۴﴾

ما (اهل) هيچ شهر و دياري را هلاك نكرديم مگر اينكه اجل معين (و زمان تغيير ناپذيري) داشتند. (۴)

 

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ﴿۵﴾

هيچ گروهي از اجل خود پيشي نمي‏گيرد و از آن عقب نخواهد افتاد. (۵)

 

وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ ﴿۶﴾

و گفتند اي كسي كه «ذكر» (قرآن) بر تو نازل شده، مسلما ديوانه‏ اي!! (۶)

 

لَوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۷﴾

اگر راست مي‏گوئي چرا فرشتگان را براي ما نمي‏آوري؟! (۷)

 

مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُنْظَرِينَ ﴿۸﴾

(اما اينها بايد بدانند) ما فرشتگان را جز به حق نازل نمي‏كنيم و هرگاه نازل شوند ديگر به اينها مهلت داده نمي‏شود (و در صورت انكار به عذاب الهي نابود مي‏گردند) (۸)

 

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾

ما قرآن را نازل كرديم، و ما بطور قطع آن را پاسداري مي‏كنيم. (۹)

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۰﴾

ما پيش از تو (نيز) پيامبراني در ميان امتهاي نخستين فرستاديم. (۱۰)

 

وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۱﴾

هيچ پيامبري به سراغ آنها نمي‏آمد مگر اينكه او را به باد استهزاء مي‏گرفتند. (۱۱)

 

كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۲﴾

ما اينچنين (و با استفاده از تمام وسائل) قرآن را به درون دلهاي مجرمان راه مي‏دهيم. (۱۲)

 

لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳﴾

(اما با اين حال) آنها به آن ايمان نمي‏آورند، و سنت اقوام پيشين نيز چنين بود. (۱۳)

 

وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ ﴿۱۴﴾

و اگر دري از آسمان به روي آنان بگشائيم و آنها مرتبا در آن بالا روند... (۱۴)

 

لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ ﴿۱۵﴾

باز مي‏گويند: ما را چشم بندي كرده‏ اند! بلكه ما (سر تا پا) سحر شده‏ ايم!! (۱۵)

 

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ ﴿۱۶﴾

ما در آسمان برجهائي قرار داديم، و آنرا براي بينندگان تزيين كرديم. (۱۶)

 

وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ ﴿۱۷﴾

و آنرا از هر شيطان مطرودي حفظ نموديم. (۱۷)

 

إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ ﴿۱۸﴾

مگر آنها كه استراق سمع كنند كه شهاب مبين آنان را تعقيب مي‏كند (و مي‏راند) (۱۸)

 

وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ ﴿۱۹﴾

و زمين را گسترديم، و در آن كوههاي ثابتي افكنديم، و از هر گياه موزون در آن رويانديم. (۱۹)

 

وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ ﴿۲۰﴾

و براي شما انواع وسايل زندگي در آن قرار داديم، و همچنين براي كساني كه شما نمي‏توانيد به آنها روزي دهيد. (۲۰)

 

وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۱﴾

خزائن همه چيز نزد ما است ولي ما جز به اندازه معين آنرا نازل نمي‏كنيم. (۲۱)

 

وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ ﴿۲۲﴾

ما بادها را براي تلقيح (ابرها و بهم پيوستن و بارور ساختن آنها) فرستاديم، و از آسمان آبي نازل كرديم با آن سيراب ساختيم، در حالي كه شما توانائي حفظ و نگهداري آن را نداشتيد. (۲۲)

 

وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ﴿۲۳﴾

مائيم كه زنده مي‏كنيم و مي‏ميرانيم و وارث (همه جهان) ما هستيم. (۲۳)

 

وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ ﴿۲۴﴾

ما هم پيشينيان شما را دانستيم و هم متاخران را. (۲۴)

 

وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵﴾

پروردگار تو قطعا همه را (در قيامت) جمع و محشور مي‏كند چرا كه حكيم و دانا است. (۲۵)

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۶﴾

ما انسانرا از گل خشكيده‏ اي كه از گل بدبوي (تيره رنگي) گرفته شده بود آفريديم. (۲۶)

 

وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾

و جن را پيش از آن از آتش گرم و سوزان خلق كرديم. (۲۷)

 

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۲۸﴾

بخاطر بياور هنگامي كه پروردگارت به فرشتگان گفت من بشر را از گل خشكيده‏ اي كه از گل بدبوئي گرفته شده بود خلق مي‏كنم. (۲۸)

 

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۲۹﴾

هنگامي كه كار آنرا بپايان رسانيدم و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم همگي براي او سجده كنيد. (۲۹)

 

فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۳۰﴾

فرشتگان همگي و بدون استثناء سجده كردند. (۳۰)

 

إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿۳۱﴾

جز ابليس كه ابا كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد. (۳۱)

 

قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿۳۲﴾

(خداوند) فرمود اي ابليس چرا با سجده كنندگان نيستي. (۳۲)

 

قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿۳۳﴾

گفت من هرگز براي بشري كه او را از خاك خشكيده‏ اي كه از گل بدبوئي گرفته شده است آفريده‏ اي سجده نخواهم كرد! (۳۳)

 

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿۳۴﴾

فرمود از صف آنها (فرشتگان) بيرون رو كه رانده درگاه مائي. (۳۴)

 

وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ﴿۳۵﴾

و لعنت (و دوري از رحمت حق) بر تو خواهد بود تا روز قيامت. (۳۵)

 

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۳۶﴾

گفت پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار). (۳۶)

 

قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۳۷﴾

فرمود تو از مهلت يافتگاني. (۳۷)

 

إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۳۸﴾

(اما نه تا روز رستاخيز بلكه) تا روز و وقت معيني. (۳۸)

 

قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۳۹﴾

گفت پروردگارا! بخاطر اينكه مرا گمراه ساختي من نعمتهاي مادي را در زمين در نظر آنها تزيين مي‏دهم و همگي را گمراه خواهم ساخت! (۳۹)

 

إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۴۰﴾

مگر بندگان مخلصت، (۴۰)

 

قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿۴۱﴾

فرمود اين راه مستقيم من است (و سنت هميشگيم)... (۴۱)

 

إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۴۲﴾

كه بر بندگانم تسلط نخواهي يافت مگر گمراهاني كه از تو پيروي مي‏كنند. (۴۲)

 

وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۴۳﴾

و جهنم ميعادگاه همه آنها است. (۴۳)

 

لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿۴۴﴾

هفت در دارد و براي هر دري گروه معيني از آنها تقسيم شده‏ اند! (۴۴)

 

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿۴۵﴾

پرهيزگاران در باغها(ي سر سبز بهشت) و در كنار چشمه‏ هاي آن هستند. (۴۵)

 

ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ ﴿۴۶﴾

(فرشتگان الهي به آنها مي‏گويند) داخل اين باغها شويد با سلامت و امنيت. (۴۶)

 

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ ﴿۴۷﴾

هر گونه غل (حسد و كينه و عداوت و خيانت) از سينه آنها بر ميكنيم (و روحشانرا پاك ميكنيم) در حالي كه همه برادرند و بر سريرها روبروي يكديگر قرار دارند. (۴۷)

 

لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ ﴿۴۸﴾

هرگز خستگي و تعب به آنها نميرسد و هيچگاه از آن اخراج نميگردند. (۴۸)

 

نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۴۹﴾

بندگانم را آگاه كن كه من غفور و رحيمم. (۴۹)

 

وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ ﴿۵۰﴾

(و نيز آنها را آگاه كن كه) عذاب و كيفر من عذاب دردناكي است. (۵۰)

 

وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ ﴿۵۱﴾

و به آنها (بندگانم) از ميهمانهاي ابراهيم خبر ده. (۵۱)

 

إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ ﴿۵۲﴾

هنگامي كه بر او وارد شدند و سلام گفتند (ابراهيم) گفت ما از شما بيمناكيم! (۵۲)

 

قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۵۳﴾

گفتند نترس ما تو را به پسري دانا بشارت مي‏دهيم. (۵۳)

 

قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾

گفت آيا به من بشارت ميدهيد با اينكه پير شده‏ ام ؟ به چه چيز بشارت ميدهيد؟ (۵۴)

 

قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ ﴿۵۵﴾

گفتند تو را به حق بشارت داديم، از مايوسان مباش! (۵۵)

 

قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿۵۶﴾

گفت چه كسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش مايوس ‍ ميشود. (۵۶)

 

قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۷﴾

(سپس) گفت ماءموريت شما چيست اي فرستادگان خدا؟ (۵۷)

 

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ ﴿۵۸﴾

گفتند ما به سوي يك قوم گنهكار ماءموريت پيدا كرده‏ ايم (تا آنها را هلاك كنيم). (۵۸)

 

إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۵۹﴾

مگر خاندان لوط كه همگي آنها را نجات خواهيم داد... (۵۹)

 

إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ﴿۶۰﴾

بجز همسرش كه مقدر داشتيم از بازماندگان (در شهر و هلاك شوندگان) باشد. (۶۰)

 

فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿۶۱﴾

هنگامي كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند... (۶۱)

 

قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ ﴿۶۲﴾

(لوط) گفت شما گروه ناشناسي هستيد! (۶۲)

 

قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿۶۳﴾

گفتند ما همان چيزي را براي تو آورده‏ ايم كه آنها (كافران) در آن ترديد داشتند (ما ماءور عذابيم). (۶۳)

 

وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۶۴﴾

ما واقعيت مسلمي را براي تو آورده‏ ايم و راست ميگوئيم. (۶۴)

 

فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿۶۵﴾

بنابر اين خانواده‏ ات را در اواخر شب با خود بردار و از اينجا ببر، تو بدنبال سر آنها حركت كن، احدي از شما به پشت سر خويش ننگرد. و به همانجا كه ماءمور هستيد برويد. (۶۵)

 

وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ ﴿۶۶﴾

و ما به لوط اين موضوع را وحي فرستاديم كه صبحگاهان همه آنها ريشه كن خواهند شد. (۶۶)

 

وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿۶۷﴾

(از سوي ديگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوي خانه لوط) آمدند در حالي كه به يكديگر بشارت ميدادند. (۶۷)

 

قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿۶۸﴾

(لوط) گفت اينها ميهمانان منند، آبروي مرا نريزيد! (۶۸)

 

وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ ﴿۶۹﴾

و از خدا بپرهيزيد و مرا شرمنده نسازيد! (۶۹)

 

قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿۷۰﴾

گفتند مگر ما تو را از جهانيان نهي نكرديم (و نگفتيم احدي را به ميهماني نپذير!). (۷۰)

 

قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿۷۱﴾

گفت دختران من حاضرند اگر مي‏خواهيد كار صحيحي انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد و از گناه و آلودگي بپرهيزيد). (۷۱)

 

لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۷۲﴾

بجانت سوگند اينها در مستي خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده‏ اند). (۷۲)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ ﴿۷۳﴾

سرانجام بهنگام طلوع آفتاب صيحه (مرگبار، بصورت صاعقه يا زمين لرزه) آنها را فرو گرفت. (۷۳)

 

فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ ﴿۷۴﴾

سپس (شهر و آبادي آنها را زير و رو كرديم) بالاي آنرا پائين قرار داديم و باراني از سنگ بر آنها فرو ريختيم. (۷۴)

 

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ ﴿۷۵﴾

در اين (سرگذشت عبرت انگيز) نشانه‏ هائي است براي هوشياران. (۷۵)

 

وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ ﴿۷۶﴾

و ويرانه‏ هاي سرزمين آنها بر سر راه (كاروانها) همواره ثابت و برقرار است. (۷۶)

 

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۷۷﴾

در اين نشانه‏ اي است براي مؤ منان. (۷۷)

 

وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ ﴿۷۸﴾

اصحاب الايكه (صاحبان سرزمينهاي پر درخت - قوم شعيب) مسلما قوم ستمگري بودند. (۷۸)

 

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۷۹﴾

ما از آنها انتقام گرفتيم و اين دو (قوم لوط و اصحاب ايكه) شهرهاي ويران شده شان بر سر راه آشكار است! (۷۹)

 

وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ﴿۸۰﴾

اصحاب الحجر (قوم ثمود) پيامبران را تكذيب كردند. (۸۰)

 

وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۸۱﴾

ما آيات خود را براي آنهاي فرستاديم ولي آنها از آن روي گرداندند. (۸۱)

 

وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ ﴿۸۲﴾

آنها خانه‏ هاي امن و اماني در دل كوهها مي‏تراشيدند. (۸۲)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ ﴿۸۳﴾

اما سرانجام صيحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت. (۸۳)

 

فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۸۴﴾

و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهي نجات نداد. (۸۴)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ﴿۸۵﴾

ما آسمان و زمين و آنچه ميان آن دو است، جز به حق نيافريديم، و ساعت موعود (قيامت) قطعا فرا خواهد رسيد، از آنها (دشمنان) به خوبي صرفنظر كن (و آنها را به نادانيهايشان ملامت ننما). (۸۵)

 

إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ﴿۸۶﴾

پروردگار تو آفريننده آگاه است. (۸۶)

 

وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿۸۷﴾

ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم. (۸۷)

 

لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾

(بنابراين) هرگز چشم خود را به نعمتهاي (مادي) كه به گروههائي از آنها (كفار) داديم ميفكن، و بخاطر آنچه آنها دارند غمگين مباش و بال و پر خود را براي مؤ منين فرود آر. (۸۸)

 

وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ﴿۸۹﴾

و بگو من انذار كننده آشكارم. (۸۹)

 

كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ ﴿۹۰﴾

(ما بر آنها عذابي مي‏فرستيم) همانگونه كه بر تجزيه گران (آيات الهي) فرستاديم. (۹۰)

 

الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ﴿۹۱﴾

همانها كه قرآن را تقسيم كردند (آنچه را به سودشان بود پذيرفتند، و آنچه بر خلاف هوسهايشان بود ترك نمودند)! (۹۱)

 

فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۹۲﴾

به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤ ال خواهيم كرد... (۹۲)

 

عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾

از آنچه عمل مي‏كردند! (۹۳)

 

فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿۹۴﴾

آشكار آنچه را ماموريت داري بيان كن و از مشركان روي گردان (و به آنها اعتنا نكن) (۹۴)

 

إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ﴿۹۵﴾

ما شر استهزا كنندگان را از تو دفع خواهيم كرد. (۹۵)

 

الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾

آنها كه با خدا معبود ديگري قرار دادند اما به زودي مي‏فهمند. (۹۶)

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ﴿۹۷﴾

ما مي‏دانيم سينه تو از آنچه آنها مي‏گويند تنگ مي‏شود (و تو را سخت ناراحت مي‏كنند). (۹۷)

 

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ﴿۹۸﴾

(براي دفع ناراحتي آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو، و از سجده كنندگان باش. (۹۸)

 

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿۹۹﴾

و پروردگارت را عبادت كن تا يقين (مرگ) فرا رسد. (۹۹)

دسته بندی :