متن و ترجمه سوره هود آیات 61 تا 123
در این پست متن و ترجمه سوره مبارکه هود از جزء 11 و 12 قرآن کریم را مشاهده می کنید.
سوره 11 قرآن کریم
جزء 11 و 12
تعداد آیات 123
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ ﴿۶۱﴾
و به سوي (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستاديم، گفت: اي قوم من! الله را پرستش كنيد كه معبودي جز او براي شما نيست، او است كه شما را از زمين آفريد و آبادي آنرا به شما واگذار نمود، از او آمرزش بطلبيد سپس به سوي او باز گرديد كه پروردگارم (به بندگان خود) نزديك و اجابت كننده (تقاضاهاي آنها) است. (۶۱)
قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿۶۲﴾
گفتند اي صالح! تو پيش از اين مايه اميد ما بودي! آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان ميپرستيدند نهي ميكني ؟ و ما در مورد آنچه ما را به سوي آن دعوت ميكني در شك و ترديد هستيم. (۶۲)
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ ﴿۶۳﴾
گفت: اي قوم من! آيا اگر من دليل آشكاري از پروردگارم داشته باشم و رحمت او به سراغ من آمده باشد (مي توانم از ابلاغ رسالت او سرپيچي كنم) اگر من نافرماني او كنم چه كسي ميتواند مرا در برابر وي ياري دهد؟ بنابراين (سخنان) شما چيزي جز اطمينان به زيانكار بودنتان بر من نميافزايد (۶۳)
وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ ﴿۶۴﴾
اي قوم من! اين ناقه خداوند است كه براي شما دليل و نشانه اي است بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود و هيچگونه آزاري به آن نرسانيد كه بزودي عذاب خدا شما را فرو خواهد گرفت. (۶۴)
فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ ﴿۶۵﴾
(اما) آنها آن را از پاي در آوردند و او به آنها گفت (مهلت شما تمام شده) سه روز در خانه هاتان متمتع گرديد (و بعد از آن عذاب الهي فرا خواهد رسيد) اين وعده اي است كه دروغ نخواهد بود. (۶۵)
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿۶۶﴾
هنگامي كه فرمان ما (دائر به مجازات اين قوم) فرا رسيد صالح و كساني را كه با او ايمان آورده بودند به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوائي آن روز رهائي بخشيديم چرا كه پروردگارت قوي و شكست ناپذير است. (۶۶)
وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۶۷﴾
و آنها را كه ستم كرده بودند صيحه (آسماني) فرو گرفت و در خانه هايشان به روي افتادند و مردند! (۶۷)
كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ ﴿۶۸﴾
آنچنان كه گوئي هرگز ساكن آن ديار نبودند بدانيد قوم ثمود پروردگارشان را انكار كردند دور باد قوم ثمود (از رحمت پروردگار!). (۶۸)
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ ﴿۶۹﴾
فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند گفتند: سلام (او نيز) گفت سلام، و طولي نكشيد كه گوساله برياني (براي آنها) آورد. (۶۹)
فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۰﴾
(اما) هنگامي كه ديد دست آنها به آن نميرسد (و از آن نميخورند) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود (اما به زودي) به او گفتند نترس ما به سوي قوم لوط فرستاده شديم. (۷۰)
وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿۷۱﴾
و همسرش ايستاده بود خنديد او را بشارت به اسحاق و پس از او يعقوب داديم. (۷۱)
قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿۷۲﴾
گفت: اي واي بر من! آيا من فرزند ميآورم در حالي كه پيرزنم و اين شوهرم پير مردي است اين راستي چيز عجيبي است. (۷۲)
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ﴿۷۳﴾
گفتند از فرمان خدا تعجب ميكني اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او حميد و مجيد است. (۷۳)
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۴﴾
هنگامي كه ترس ابراهيم فرو نشست و بشارت به او رسيد، با ما، درباره قوم لوط مجادله ميكرد. (۷۴)
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ ﴿۷۵﴾
چرا كه ابراهيم، بردبار و دلسوز و بازگشت كننده (به سوي خدا) بود. (۷۵)
يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿۷۶﴾
اي ابراهيم از اين كار صرف نظر كن كه فرمان پروردگارت فرا رسيده و عذاب (الهي) بطور قطع به سراغ آنها ميآيد و برگشت ندارد. (۷۶)
وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ ﴿۷۷﴾
و هنگامي كه رسولان ما به سراغ لوط آمدند از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پريشان گشت و گفت امروز روز سختي است! (۷۷)
وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ قَالَ يَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ ﴿۷۸﴾
و قومش به سرعت به سراغ او آمدند - و قبلا كارهاي بد انجام ميدادند - گفت اي قوم من! اينها دختران منند، براي شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرفنظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟! (۷۸)
قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ﴿۷۹﴾
گفتند تو كه ميداني ما حق (و ميلي) در دختران تو نداريم و خوب ميداني ما چه ميخواهيم؟! (۷۹)
قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ﴿۸۰﴾
گفت (افسوس) اي كاش در برابر شما قدرتي داشتم يا تكيه گاه و پشتيبان محكمي در اختيار من بود (آنگاه ميدانستم با شما ددمنشان چه كنم؟!). (۸۰)
قَالُوا يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ ﴿۸۱﴾
گفتند: اي لوط! ما رسولان پروردگار توايم، آنها هرگز دسترسي به تو پيدا نخواهند كرد، در دل شب با خانواده ات (از اين شهر) حركت كن و هيچيك از شما پشت سرش را نگاه نكند، مگر همسر تو كه او هم بهمان بلائي كه آنها گرفتار ميشوند گرفتار خواهد شد، موعد آنها صبح است، آيا صبح نزديك نيست؟! (۸۱)
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ ﴿۸۲﴾
هنگامي كه فرمان ما فرا رسيد آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و باراني از سنگ: گلهاي متحجر متراكم بر روي هم بر آنها نازل نموديم. (۸۲)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ ﴿۸۳﴾
(سنگهائي كه) نزد پروردگارت نشاندار بود و آن از ستمگران دور نيست. (۸۳)
وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ ﴿۸۴﴾
و به سوي مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت اي قوم من! الله را پرستش كنيد كه جز او معبود ديگري براي شما نيست و پيمانه و وزن را كم نكنيد (و دست به كم فروشي نزنيد) من خير خواه شما هستم و من از عذاب روز فراگير بر شما بيمناكم! (۸۴)
وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۸۵﴾
و اي قوم من!، پيمانه و وزن را با عدالت وفا كنيد و بر اشياء (و اجناس) مردم عيب مگذاريد و از حق آنان نكاهيد و در زمين فساد مكنيد. (۸۵)
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ ﴿۸۶﴾
سرمايه حلالي كه خداوند براي شما باقي گذارده برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد، و من پاسدار شما (و مامور بر اجبارتان به ايمان) نيستم. (۸۶)
قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ ﴿۸۷﴾
گفتند: اي شعيب آيا نمازت تو را دستور ميدهد كه ما آنچه را پدرانمان ميپرستيدند ترك گوئيم ؟ و آنچه را ميخواهيم در اموالمان انجام ندهيم ؟ تو مرد بردبار و رشيدي هستي ؟ (۸۷)
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۸۸﴾
گفت: اي قوم من! هر گاه من دليل آشكاري از پروردگارم داشته باشم و رزق خوبي بمن داده باشد (آيا ميتوانم بر خلاف فرمان او رفتار كنم ؟) من هرگز نميخواهم چيزي كه شما را از آن باز ميدارم خودم مرتكب شوم، من جز اصلاح تا آنجا كه توانائي دارم نميخواهم، و توفيق من جز به خدا نيست، بر او توكل كردم و به سوي او باز گشتم. (۸۸)
وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ ﴿۸۹﴾
و اي قوم من دشمني و مخالفت با من سبب نشود كه شما بهمان سرنوشتي كه قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح گرفتار شدند گرفتار شويد، و قوم لوط از شما چندان دور نيست. (۸۹)
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ ﴿۹۰﴾
از پروردگار خود آمرزش بطلبيد و به سوي او باز گرديد كه پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه كار) است. (۹۰)
قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ ﴿۹۱﴾
گفتند اي شعيب! بسياري از آنچه را ميگوئي ما نميفهميم، و ما تو را در ميان خود ضعيف مييابيم، و اگر بخاطر احترام قبيله كوچكت نبود تو را سنگسار ميكرديم و تو در برابر ما قدرتي نداري. (۹۱)
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَكُمْ ظِهْرِيًّا إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿۹۲﴾
گفت: اي قوم! آيا قبيله كوچك من نزد شما از خداوند، عزيزتر است در حالي كه (فرمان) او را پشت سر انداخته ايد؟ پروردگارم با آنچه انجام ميدهيد احاطه دارد (و آگاه است). (۹۲)
وَيَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ ﴿۹۳﴾
اي قوم! هر كاري از دستتان ساخته است انجام دهيد من هم كار خود را خواهم كرد!، و به زودي خواهيد دانست چه كسي عذاب خوار كننده به سراغ او ميآيد و چه كسي دروغگو است، شما انتظار بكشيد من هم در انتظارم. (۹۳)
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۹۴﴾
و هنگامي كه فرمان ما فرا رسيد شعيب و آنها را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود، نجات داديم و آنها را كه ستم كردند صيحه (آسماني) فرو گرفت و در ديار خود به رو افتادند (و مردند). (۹۴)
كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلَا بُعْدًا لِمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ ﴿۹۵﴾
آنچنان كه گوئي هرگز از ساكنان آن ديار نبودند، دور باد مدين (از رحمت خدا) همانگونه كه قوم ثمود دور شدند! (۹۵)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۹۶﴾
ما موسي را با آيات خود و دليل آشكار فرستاديم. (۹۶)
إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ ﴿۹۷﴾
به سوي فرعون و اطرافيانش، اما آنها از فرمان فرعون پيروي كردند در حالي كه فرمان فرعون مايه رشد و نجات نبود. (۹۷)
يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿۹۸﴾
او در پيشاپيش قومش روز قيامت خواهد بود و آنها را (بجاي چشمه هاي زلال بهشت) وارد آتش ميكند و چه بد است كه آتش آبگاه انسان باشد. (۹۸)
وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ﴿۹۹﴾
آنها در اين جهان و روز قيامت از رحمت خدا دور خواهند بود و چه بد عطائي به آنها داده ميشود. (۹۹)
ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِيدٌ ﴿۱۰۰﴾
اين از خبرهاي شهرها و آباديهاست كه ما براي تو باز گو ميكنيم، كه بعضي (هنوز) بر پا هستند و بعضي درو شده اند (و از ميان رفته اند). (۱۰۰)
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ ﴿۱۰۱﴾
ما به آنها ستم نكرديم بلكه آنها خودشان بر خويشتن ستم روا داشتند و هنگامي كه فرمان مجازات الهي فرا رسيد خداياني را كه غير از الله ميخواندند آنها را ياري نكردند و جز هلاكت بر آنها نيفزودند. (۱۰۱)
وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ ﴿۱۰۲﴾
و اينچنين است مجازات پروردگار تو هنگامي كه شهرها و آباديهاي ظالم را مجازات ميكند، (آري) مجازات او دردناك و شديد است! (۱۰۲)
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ذَلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ ﴿۱۰۳﴾
در اين نشانه اي است براي كسي كه از عذاب آخرت ميترسد، همان روزي است كه مردم در آن جمع ميشوند، و روزي كه همه آنرا مشاهده ميكنند. (۱۰۳)
وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ ﴿۱۰۴﴾
و ما آنرا جز تا زمان محدودي تاخير نمياندازيم. (۱۰۴)
يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ ﴿۱۰۵﴾
آن روز كه (قيامت) فرا رسد هيچكس جز به اجازه او سخن نميگويد گروهي از آنها شقاوتمندند و گروهي سعادتمند (گروهي بدبختند و گروهي نيكبخت). (۱۰۵)
فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ ﴿۱۰۶﴾
اما آنها كه شقاوتمند شدند در آتشاند، و براي آنها زفير و شهيق (ناله هاي طولاني دم و باز دم) است. (۱۰۶)
خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۰۷﴾
جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمين بر پاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد كه پروردگارت هر چه را اراده كند انجام ميدهد. (۱۰۷)
وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ ﴿۱۰۸﴾
اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششي است قطع نشدني! (۱۰۸)
فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ ﴿۱۰۹﴾
شك و ترديدي در معبودهائي كه آنها ميپرستند بخود راه مده، آنها همان گونه اين معبودها را پرستش ميكنند كه پدرانشان قبلا ميپرستيدند، و ما نصيب آنها را بيكم و كاست خواهيم داد. (۱۰۹)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۱۱۰﴾
ما كتاب آسماني به موسي داديم سپس در آن اختلاف كردند، و اگر فرمان قبلي خدا (در زمينه آزمايش و اتمام حجت بر آنها) نبود در ميان آنها داوري ميشد، و آنها (هنوز) در شك اند شكي آميخته با سوء ظن و بدبيني. (۱۱۰)
وَإِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۱۱۱﴾
و پروردگار تو اعمال هر يك را بيكم و كاست به آنها خواهد داد، او به آنچه عمل ميكنند آگاه است. (۱۱۱)
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱۲﴾
بنابراين همانگونه كه فرمان يافته اي استقامت كن همچنين كساني كه با تو به سوي خدا آمده اند و طغيان نكنيد كه خداوند آنچه را انجام ميدهيد ميبيند (۱۱۲)
وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۱۱۳﴾
و تكيه بر ظالمان نكنيد كه موجب ميشود آتش شما را فرو گيرد و در آن حال جز خدا هيچ ولي و سرپرستي نخواهيد داشت و ياري نميشويد. (۱۱۳)
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ ﴿۱۱۴﴾
نماز را در دو طرف روز و اوائل شب برپا دار، چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها را) بر طرف ميسازند، اين تذكري است براي آنها كه اهل تذكرند. (۱۱۴)
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۱۵﴾
و شكيبائي كن كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد. (۱۱۵)
فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ ﴿۱۱۶﴾
چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما دانشمندان صاحب قدرتي نبودند كه از فساد در زمين جلوگيري كنند، مگر اندكي از آنها كه نجاتشان داديم و آنها كه ستم ميكردند از تنعم و تلذذ پيروي كردند و گناهكار بودند (و نابود شدند). (۱۱۶)
وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿۱۱۷﴾
و چنين نبود كه پروردگارت آباديها را به ظلم و ستم نابود كند در حالي كه اهلش در صدد اصلاح بوده باشند. (۱۱۷)
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿۱۱۸﴾
و اگر پروردگارت ميخواست همه مردم را امت واحده (بدون هيچگونه اختلاف) قرار ميداد، ولي آنها همواره مختلفند. (۱۱۸)
إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿۱۱۹﴾
مگر آنچه پروردگارت رحم كند و براي همين (پذيرش رحمت و در سايه آن تكامل) آنها را آفريد و فرمان پروردگارت قطعي است كه جهنم را از (سركشان و طاغيان) جن و انس پر خواهم كرد. (۱۱۹)
وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۲۰﴾
ما از هر يك از سرگذشتهاي انبياء را براي تو باز گو كرديم تا قلبت آرام (و اراده ات قوي) گردد و در اين (اخبار و سرگذشتها) حق و موعظه و تذكر براي مؤ منان آمده است. (۱۲۰)
وَقُلْ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ ﴿۱۲۱﴾
و به آنها كه ايمان نميآورند بگو هر چه در قدرت داريد انجام دهيد ما هم انجام ميدهيم ؟ (۱۲۱)
وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿۱۲۲﴾
و انتظار بكشيد ما هم منتظريم! (۱۲۲)
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۲۳﴾
و براي خدا است غيب (و اسرار نهان) آسمانها و زمين و همه كارها به او باز ميگردد، او را پرستش كن و بر او توكل نما و پروردگارت غافل از كارهائي كه ميكنيد نيست. (۱۲۳)