حدیث روز
امام على عليه السلام فرمود: پيامبرخدا صلي الله عليه و آله، از همه مردم بخشنده تر، با جرأت تر، راستگوتر، وفادارتر، خوش اخلاق تر و نيكو رفتارتر بـود

متن و ترجمه سوره بقره آیات 1 تا 85

در این پست متن و ترجمه سوره مبارکه بقره آیات 1 تا 85 از جزء 1 و 2 و 3 قرآن کریم را مشاهده می کنید.

سوره 2 قرآن کریم

جزء 1 و 2 و 3 

تعداد آیات 286

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
 
الم ﴿۱﴾
الم (۱)
 
ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾
اين كتاب با عظمتي است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. (۲)
 
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳﴾
(پرهيزكاران) آنها هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مي‏آورند، و نماز را بر پا مي‏دارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنها روزي دادهايم انفاق مي‏كنند. (۳)
 
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾
آنها به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين نازل گرديده) ايمان مي‏آورند، و به رستاخيز يقين دارند. (۴)
 
أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾
آنان را خداوند هدايت كرده، و آنهارستگارانند. (۵)
 
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾
كساني كه كافر شدند براي آنها تفاوت نمي‏كند كه آنان را (از عذاب خداوند) بترساني يا نترساني، ايمان نخواهند آورد. (۶)
 
خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۷﴾
خدا بر دلها و گوشهاي آنان مهر نهاده، و بر چشمهاي آنها پرده افكنده شده، و عذاب بزرگي در انتظار آنها است. (۷)
 
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾
در ميان مردم كساني هستند كه مي‏گويند به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‏ ايم در حالي كه ايمان ندارند. (۸)
 
يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۹﴾
مي‏خواهند خدا و مؤ منان را فريب بدهند (ولي) جز خودشان را فريب نمي‏دهند (اما نمي‏فهمند). (۹)
 
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿۱۰﴾
در دلهاي آنها يك نوع بيماري است، خداوند بر بيماري آنها مي‏افزايد و عذاب دردناكي به خاطر دروغهائي كه مي‏گويند در انتظار آنهاست. (۱۰)
 
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿۱۱﴾
و هنگامي كه به آنها گفته شود، در زمين فساد نكنيد مي‏گويند ما فقط اصلاح كننده‏ ايم. (۱۱)
 
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۲﴾
آگاه باشيد اينها همان مفسدانند ولي نمي‏فهمند. (۱۲)
 
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾
و هنگامي كه به آنها گفته شود همانند ساير) مردم ايمان بياوريد مي‏گويند: آيا همچون سفيهان ايمان بياوريم ؟ بدانيد اينها همان سفيهانند ولي نمي‏دانند. (۱۳)
 
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۴﴾
و هنگامي كه افراد با ايمان را ملاقات مي‏كنند مي‏گويند ما ايمان آورده‏ ايم، (ولي هنگامي كه با شياطين خود خلوت مي‏كنند مي‏گويند با شمائيم ما (آنها) را مسخره مي‏كنيم. (۱۴)
 
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۵﴾
خداوند آنها را استهزاء مي‏كند، و آنها را در طغيانشان نگه مي‏دارد تا سرگردان شوند. (۱۵)
 
أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۱۶﴾
آنها كساني هستند كه هدايت را با گمراهي معاوضه كرده‏ اند و (اين) تجارت براي آنها سودي نداده، و هدايت نيافته‏ اند. (۱۶)
 
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۱۷﴾
آنها (منافقان) همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در بيابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولي هنگامي كه آتش اطراف خود را روشن ساخت خداوند (طوفاني مي‏فرستد و) آن را خاموش مي‏كند، و در تاريكي وحشتناكي كه چشم كار نمي‏كند آنها را رها مي‏سازد. (۱۷)
 
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۱۸﴾
آنها كر، گنگ و كورند بنابراين از راه خطا باز نمي‏گردند. (۱۸)
 
أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ ﴿۱۹﴾
يا همچون باراني كه در شب تاريك توام با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذراني) ببارد، آنها از ترس مرگ انگشت در گوش خود مي‏گذارند تا صداي صاعقه را نشنوند، و خداوند به كافران احاطه دارد و در قبضه قدرت او هستند). (۱۹)
 
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۰﴾
روشنائي خيره كننده برق نزديك است چشم آنها را بربايد، هر لحظه‏ اي كه برق جستن مي‏كند (صفحه بيابان را) براي آنها روشن مي‏سازد (چند قدمي) در پرتو آن راه مي‏روند و هنگامي كه خاموش مي‏شود توقف مي‏كنند، و اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از بين مي‏برد، خداوند بر هر چيز توانا است. (۲۰)
 
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۲۱﴾
اي مردم پروردگار خود را پرستش كنيد، آن كس كه شما و پيشينيان را آفريد، تا پرهيزكار شويد. (۲۱)
 
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۲﴾
آنكس كه زمين را بستر شما قرار داد و آسمان (جو زمين) را همچون سقفي بر بالاي سر شما و از آسمان آبي فرو فرستاد، و بوسيله آن ميوه‏ ها را پرورش داد، تا روزي شما باشد، بنابراين براي خدا شريكهائي قرار ندهيد در حالي كه مي‏دانيد (هيچ يك از اين شركاء و بتان نه شما را آفريده‏ اند و نه شما را روزي مي‏دهند). (۲۲)
 
وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۳﴾
اگر درباره آنچه بر بنده خود (پيامبر) نازل كرده‏ ايم شك و ترديد داريد (لااقل) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را غير از خدا بر اين كار دعوت كنيد اگر راست مي‏گوئيد. (۲۳)
 
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿۲۴﴾
اگر اين كار نكرديد و هرگز نخواهيد كرد از آتشي بترسيد كه هيزم آن بدنهاي مردم (گنهكار) و سنگهاي است كه براي كافران مهيا شده است. (۲۴)
 
وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵﴾
به كساني كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح دارند، بشارت ده، كه باغهائي از بهشت براي آنها است، كه نهرها از زير درختانش جاري است، هر زماني كه ميوه‏ اي از آن به آنها داده شود، مي‏گويند اين همان است كه قبلا به ما روزي شده بود (ولي چقدر اينها از آنها بهتر و عاليتر است) و ميوه‏ هائي كه براي آنها مي‏آورند همه (از نظر خوبي و زيبائي) يكسانند، و براي آنها همسراني پاك و پاكيزه است و جاودانه در آن خواهند بود. (۲۵)
 
إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿۲۶﴾
خداوند از اينكه مثال (به موجودات ظاهرا كوچكي مانند) پشه و حتي بالاتر از آن بزند شرم نمي‏كند (در اين ميان) آنها كه ايمان آورده‏ اند مي‏دانند حقيقتي است از طرف پروردگارشان، و اما آنها كه راه كفر را پيموده‏ اند (اين موضوع را بهانه كرده) و مي‏گويند منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟! (آري) خدا جمع زيادي را با آن گمراه و عده كثيري را هدايت مي‏كند ولي تنها فاسقان را با آن گمراه مي‏سازد. (۲۶)
 
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۲۷﴾
(فاسقان آنها هستند كه) پيمان خدا را پس از آن كه محكم ساختند، مي‏شكنند، و پيوندهائي را كه خدا دستور داده بر قرار سازند قطع مي‏نمايند، و در جهان فساد مي‏كنند، اينها زيانكارانند. (۲۷)
 
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۸﴾
چگونه به خداوند كافر مي‏شويد در حالي كه شما اجسام بيروحي بوديد و او شما را زنده كرد، سپس شما را مي‏ميراند، و بار ديگر شما را زنده مي‏كند، سپس به سوي او باز مي‏گرديد (بنابر اين نه حيات و زندگي شما، از شما است و نه مرگتان، آنچه داريد از خدا است). (۲۸)
 
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾
او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است. (۲۹)
 
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
هنگامي كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در روي زمين جانشين و حاكمي قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند (پروردگاراآيا كسي را در زمين قرار ميدهي كه فساد و خونريزي كند؟ (زيرا موجودات زميني ديگر كه قبل از اين آدم پا به عرصه وجود گذاشتند، به حكم طبع جهان ماده نيز آلوده فساد و خونريزي شدند، اگر هدف از آفرينش انسان عبادت است) ما تسبيح و حمد تو را به جا مي‏آوريم، پروردگار فرمود: من حقائقي را مي‏دانم كه شما نمي‏دانيد. (۳۰)
 
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۱﴾
سپس علم اسماء (علم اسرار آفرينش و نامگذاري موجودات) را همگي به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست مي‏گوئيد اسامي اينها را برشماريد! (۳۱)
 
قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۳۲﴾
فرشتگان عرض كردند: منزهي تو!، ما چيزي جز آنچه به ما تعليم داده‏ اي، نمي‏دانيم تو دانا و حكيمي. (۳۲)
 
قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿۳۳﴾
فرمود اي آدم آنها را از (اسامي و اسرار) اين موجودات آگاه كن، هنگامي كه آنها را آگاه كرد خداوند فرمود: نگفتم من غيب آسمانها و زمين را ميدانم، و نيز ميدانم آنچه را شما آشكار مي‏كنيد يا پنهان مي‏داشتيد. (۳۳)
 
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۳۴﴾
و هنگامي كه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده و خضوع كنيد، همگي سجده كردند جز شيطان كه سر باز زد و تكبر ورزيد (و به خاطر نافرماني و تكبر) از كافران شد! (۳۴)
 
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۳۵﴾
و گفتيم اي آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن، و از (نعمتهاي) آن گوارا هر چه مي‏خواهيد بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد! (۳۵)
 
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۳۶﴾
پس شيطان موجب لغزش آنها شد، و آنانرا از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در اين هنگام) به آنها گفتيم همگي (به زمين) فرود آئيد در حالي كه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود، و براي شما تا مدت معيني در زمين قرارگاه و وسيله بهره برداري است. (۳۶)
 
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۳۷﴾
سپس آدم از پروردگار خود كلماتي دريافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند تواب و رحيم است. (۳۷)
 
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾
گفتيم همگي از آن (به زمين) فرود آئيد هرگاه هدايتي از طرف من براي شما آمد كساني كه از آن پيروي كنند نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي‏شوند. (۳۸)
 
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۳۹﴾
و كساني كه كافر شوند و آيات ما را تكذيب كنند اهل دوزخند و همي شه در آن خواهند بود (۳۹)
 
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ﴿۴۰﴾
اي فرزندان اسرائيل نعمتهائي را كه به شما ارزاني داشتم به خاطر بياوريد، و به پيماني كه با من بسته‏ ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم، (و در راه انجام وظيفه و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد. (۴۰)
 
وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ ﴿۴۱﴾
و به آنچه نازل كرده‏ ام (قرآن) ايمان بياوريد كه نشانه‏ هاي آن با آنچه در كتابهاي شما است كاملا مطابقت دارد، و نخستين كافر به آن نباشيد، و آيات مرا به بهاي ناچيزي نفروشيد (به خاطر در آمد مختصري نشانه‏ هاي قرآن و پيامبر اسلام را كه در كتب شما موجود است پنهان نكنيد) و تنها از من (و مخالفت دستور من) بترسيد (نه از مردم). (۴۱)
 
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴۲﴾
و حق را با باطل نياميزيد، و حقيقت را با اينكه مي‏دانيد كتمان نكنيد. (۴۲)
 
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿۴۳﴾
و نماز را بپا داريد و زكات را ادا كنيد، و همراه ركوع كنندگان ركوع نمائيد (و نماز را با جماعت بگذاريد). (۴۳)
 
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۴۴﴾
آيا مردم را به نيكي (و ايمان به پيامبري كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مي‏كنيد، اما خودتان را فراموش مي‏نمائيد با اينكه شما خودتان كتاب (آسماني) را مي‏خوانيد، آيا هيچ فكر نمي‏كنيد؟ (۴۴)
 
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ﴿۴۵﴾
از صبر و نماز ياري جوئيد (و با استقامت و كنترل هوسهاي دروني و توجه به پروردگار نيرو بگيريد) و اين كار جز براي خاشعان گران است. (۴۵)
 
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿۴۶﴾
آنها كه ايمان دارند خداي خود را ملاقات مي‏كنند و به سوي او باز مي‏گردند. (۴۶)
 
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۴۷﴾
اي بني اسرائيل نعمتهائي را كه به شما ارزاني داشتيم به خاطر بياوريد و نيز به ياد بياوريد كه من شما را بر جهانيان برتري بخشيدم. (۴۷)
 
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۸﴾
و از آن روز بترسيد كه كسي به جاي ديگري مجازات نمي‏شود، و نه شفاعت پذيرفته مي‏شود و نه غرامت و بدل قبول خواهد شد و نه ياري مي‏شوند. (۴۸)
 
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿۴۹﴾
و (نيز به خاطر بياوريد) آنزمان كه شما را از چنگال فرعونيان رهائي بخشيديم كه همواره شما را به شديدترين وجهي آزار مي‏دادند: پسران شما را سر مي‏بريدند و زنان شما را (براي كنيزي) زنده نگه مي‏داشتند و در اين، آزمايش سختي از طرف پروردگار براي شما بود. (۴۹)
 
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۵۰﴾
و (به خاطر بياوريد) هنگامي كه دريا را براي شما شكافتيم و شما را نجات داديم و فرعونيان را غرق ساختيم و شما تماشا مي‏كرديد. (۵۰)
 
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ﴿۵۱﴾
و (به خاطر بياوريد) هنگامي را كه با موسي چهل شب وعده گذارديم (و او به ميعادگاه براي گرفتن فرمانهاي الهي آمد) سپس شما گوساله را (معبود خود) انتخاب نموديد در حالي كه با اين كار (به خود) ستم مي‏كرديد. (۵۱)
 
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۲﴾
سپس شما را بعد از آن بخشيديم، شايد شكر اين نعمت را بجا آوريد. (۵۲)
 
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۵۳﴾
و (نيز به خاطر آوريد) هنگامي را كه به موسي كتاب وسيله‏ اي تشخيص حق از باطل را داديم تا هدايت شويد (۵۳)
 
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۵۴﴾
و زماني را كه موسي به قوم خود گفت: اي قوم شما با انتخاب گوساله به خود ستم كرديد، توبه كنيد و به سوي خالق خود باز گرديد، و خود را به قتل برسانيد اين كار براي شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا او تواب و رحيم است. (۵۴)
 
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۵۵﴾
و (نيز به خاطر بياوريد) هنگامي كه گفتيد اي موسي ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم، در همين حال صاعقه شما را گرفت در حالي كه تماشا مي‏كرديد. (۵۵)
 
ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۶﴾
سپس شما را پس از مرگتان حيات بخشيديم، شايد شكر نعمت او را بجا آوريد. (۵۶)
 
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۵۷﴾
و ابر را بر شما سايبان ساختيم، و با من (شيره مخصوص و لذيذ درختان) و سلوي (مرغان مخصوص شبيه كبوتر) از شما پذيرائي به عمل آورديم (و گفتيم) از نعمتهاي پاكيزهاي كه به شما روزي داديم بخوريد (ولي شما كفران كرديد) آنها به ما ستم نكردند بلكه به خود ستم مي‏نمودند! (۵۷)
 
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾
و (به خاطر بياوريد) زماني را كه گفتيم در اين قريه (بيت المقدس) وارد شويد و از نعمتهاي فراوان آن هر چه مي‏خواهيد بخوريد، و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد و بگوئيد خداوندا گناهان ما را بريز تا ما شما را بيامرزيم، و به نيكوكاران پاداش بيشتري نيز خواهيم داد. (۵۸)
 
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۵۹﴾
اما افراد ستمگر اين سخن را تغيير دادند ( و به جاي آن جمله استهزاء آميزي مي‏گفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر اين نافرماني عذابي از آسمان فرستاديم. (۵۹)
 
وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿۶۰﴾
و (بخاطر بياور) زماني را كه موسي براي قوم خويش طلب آب كرد به او دستور داديم عصاي خود را بر سنگ مخصوص بزن ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد، بطوري كه هر يك (از طوائف دوازدهگانه بني اسرائيل) چشمه مخصوص خود را مي‏شناخت (و گفتيم) از روزيهاي الهي بخوريد و بياشاميد و در زمين فساد نكنيد و فساد را گسترش ‍ ندهيد. (۶۰)
 
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿۶۱﴾
و (نيز به خاطر بياوريد) زماني را كه گفتيد: اي موسي هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفا كنيم، از خداي خود بخواه كه از آنچه از زمين مي‏رويد، از سبزيجات خيار، سير، عدس، و پياز براي ما بروياند، موسي گفت: آيا غذاي پستتر انتخاب مي‏نمائيد (اكنون كه چنين است بكوشيد از اين بيابان) وارد شهري شويد، زيرا هر چه خواستيد در آنجا هست. خداوند (مهر) ذلت و نياز بر پيشاني آنها زد و مجددا گرفتار غضب پروردگار شدند، چرا كه آنها نسبت به آيات الهي كفر مي‏ورزيدند و پيامبران را به ناحق مي‏كشتند، اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و سركش و متجاوز بودند. (۶۱)
 
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
كساني كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏ اند، و يهود و نصاري و صابئان (پيروان يحيي يا نوح يا ابراهيم) آنها كه ايمان بخدا و روز رستاخيز آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است، و هيچگونه ترس و غمي براي آنها نيست (و هر كدام از پيروان اديان كه در عصر و زمان خود بر طبق وظائف و فرمان الهي عمل كرده‏ اند ماجورند و رستگار). (۶۲)
 
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
و زماني كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاي سر شما قرار داديم (وبشما گفتيم) آنچه را (از آيات و دستورات خداوند بشما داده‏ ايم با قدرت بگيريد، و آنچه را در آن هست بخاطر داشته باشيد (و به آن عمل كنيد) تا پرهيزگار شويد. (۶۳)
 
ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۴﴾
سپس شما بعد از اين جريان روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود از زيانكاران بوديد. (۶۴)
 
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿۶۵﴾
بطور قطع حال كساني را از شما كه در روز شنبه نافرماني و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم بصورت بوزينه‏ هاي طرد شده‏ اي در آئيد. (۶۵)
 
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۶۶﴾
ما اين جريان را مجازات و درس عبرتي براي مردم آن زمان و كساني كه بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزي براي پرهيزكاران قرار داديم. (۶۶)
 
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۶۷﴾
(و بخاطر بياوريد) هنگامي را كه موسي بقوم خود گفت خداوند به شما دستور مي‏دهد ماده گاوي را ذبح كنيد (و قطعهاي از بدن آنرا به مقتولي كه قاتل او شناخته نشده بزنيد تا زنده شود و قاتل خويش را معرفي كند و غوغا خاموش گردد) گفتند آيا ما را مسخره مي‏كني ؟ (موسي گفت) به خدا پناه مي‏برم از اينكه از جاهلان باشم! (۶۷)
 
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ ﴿۶۸﴾
گفتند (پس) از خداي خود بخواه كه براي ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوي باشد؟ گفت خداوند مي‏فرمايد ماده گاوي كه نه پير و از كار افتاده، و نه بكر و جوان، بلكه ميان اين دو باشد، آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهيد. (۶۸)
 
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ ﴿۶۹﴾
گفتند: از پروردگار خود بخواه كه براي ما روشن سازد چه رنگي داشته باشد؟ گفت: خداوند مي‏گويد: گاوي باشد زرد يك دست كه رنگ آن بينندگان را شاد و مسرور سازد! (۶۹)
 
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ﴿۷۰﴾
گفتند: از خدايت بخواه براي ما روشن كند بالاخره چگونه گاوي باشد؟ زيرا اين گاو براي ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد! (۷۰)
 
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ ﴿۷۱﴾
گفت: خداوند مي‏فرمايد گاوي باشد كه براي شخم زدن رام نشده باشد، و براي زراعت آبكشي نكند، از هر عيبي بر كنار و حتي هيچ گونه رنگ ديگري در آن نباشد، گفتند: الان حق مطلب را براي ما آوردي! سپس (چنان گاوي را پيدا كردند) و آنرا سر بريدند ولي مايل نبودند اين كار را انجام دهند! (۷۱)
 
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿۷۲﴾
و بخاطر بياوريد هنگامي را كه فردي را به قتل رسانديد سپس درباره (قاتل) او به نزاع پرداختيد و خداوند آنچه را مخفي داشته بوديد آشكار مي‏سازد. (۷۲)
 
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۷۳﴾
سپس گفتيم قسمتي از گاو را به مقتول بزنيد (تا زنده شود و قاتل را معرفي كند) خداوند اين گونه مردگان را زنده مي‏كند و آيات خود را به شما نشان مي‏دهد شايد درك كنيد. (۷۳)
 
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۷۴﴾
سپس دلهاي شما بعد از اين جريان سخت شد، همچون سنگ، يا سختتر! چرا كه پاره‏ اي از سنگها مي‏شكافد و از آن نهرها جاري مي‏شود، و پاره‏ اي از آنها شكاف بر مي‏دارد و آب از آن تراوش مي‏كند، و پاره‏ اي از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مي‏افتد (اما دلهاي شما نه از خوف خدا مي‏طپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انساني است) و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (۷۴)
 
أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾
آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عدهاي از آنها سخنان خدا را مي‏شنيدند و پس از فهميدن آنرا تحريف مي‏كردند در حالي كه علم و اطلاع داشتند. (۷۵)
 
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۷۶﴾
و هنگامي كه مؤ منان را ملاقات كنند مي‏گويند ايمان آورديم، ولي هنگامي كه با هم خلوت مي‏كنند (بعضي به بعضي ديگر اعتراض مي‏كنند و) مي‏گويند چرا مطالبي را كه خداوند (درباره صفات پيامبر اسلام) براي شما بيان كرد به مسلمانان بازگو مي‏كنيد تا (روز رستاخيز) در پيشگاه خدا بر ضد شما بان استدلال كنند؟ آيا نمي‏فهميد ؟ (۷۶)
 
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۷۷﴾
آيا اينها نمي‏دانند خداوند از اسرار درون و برون آنان آگاه است ؟ (۷۷)
 
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﴿۷۸﴾
و پاره‏ اي از آنها عواماني هستند كه كتاب خدا را جز يك مشت خيالات و آرزوها نمي‏دانند، و تنها به پندارهايشان دل بسته‏ اند! (۷۸)
 
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ ﴿۷۹﴾
واي بر آنها كه مطالبي با دست خود مي‏نويسند سپس مي‏گويند: از طرف خدا است تا به بهاي كمي آن را بفروشند، واي بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واي بر آنها از آنچه از اين راه به دست مي‏آورند! (۷۹)
 
وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۸۰﴾
و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزي به ما نخواهد رسيد، بگو آيا پيماني نزد خدا گرفته‏ ايد؟! چون خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمي‏ورزد، يا اينكه چيزي به خدا نسبت مي‏دهيد كه به آن علم نداريد؟! (۸۰)
 
بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۸۱﴾
آري كساني كه تحصيل گناه كنند، و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود. (۸۱)
 
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۸۲﴾
و آنها كه ايمان آورده‏ اند و اعمال صالح انجام داده‏ اند اهل بهشتند و همي شه در آن خواهند ماند. (۸۲)
 
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۸۳﴾
و (به ياد آوريد) زماني را كه از بني اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد، و نسبت به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكي كنيد، و به مردم نيك بگوئيد، نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد سپس (با اينكه پيمان بسته بوديد) همه شما جز عده كمي سرپيچي كرديد (و از وفاي به پيمان خود) رويگردان شديد. (۸۳)
 
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۸۴﴾
و هنگامي را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون يكديگر نريزيد، و يكديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد، و شما اقرار كرديد (و بر اين پيمان) گواه بوديد. (۸۴)
 
ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۸۵﴾
اما اين شما هستيد كه يكديگر را به قتل مي‏رسانيد، و جمعي از خودتان را از سرزمينشان بيرون مي‏كنيد و در اين گناه و تجاوز به يكديگر كمك مي‏كنيد (و اينها همه نقض ‍ پيماني است كه با خدا بسته‏ ايد) ولي اگر بعضي از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند فديه مي‏دهيد و آنها را آزاد ميسازيد! در حالي كه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود، آيا به بعضي از دستورات كتاب آسماني ايمان مي‏آوريد و به بعضي كافر مي‏شويد؟! براي كسي كه‏ اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين خدا) را انجام دهد جز رسوائي در اين جهان، و باز گشت به شديدترين عذابها در روز رستاخيز، چيز ديگري نخواهد بود، و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (۸۵)

 
 

دسته بندی :