حدیث روز
امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله هر روز سيصد و شصت بار خــدا را حـمد مى كرد.

یاد خدا 8 خرداد 1401

قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن و صوت برنامه یاد خدا 8 خرداد 1401)

بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی :الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب

برخیز برات عاشقی داده خدا

احسان قدیم رافرستاده خدا

درکوچه ی روزگار غم هست ولی

آرام کند دل مرا یاد خدا

خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهروپاکشان اللهم صل محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خدا بر امام خدا بر حضرت مهدی (عج)سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا ،وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید ...

خدا راشکر می کنیم توفیق داریم همنشین شما سروران عزیز وارجمند باشیم وافتخار داریم محضر استاد و معلم تفسیر قرآنمان سرورارجمندمان جناب سید محمد حسین عظیمی عزیز هستیم ، آقا سلام علیکم ورحمه الله

استاد عظیمی : سلام علیکم ورحمه الله ، خدمت بینندگان عزیز سلام عرض می کنیم درخدمت شما هستیم ....

صیرفی : خیلی خوش آمدید ممنونیم از تشریف فرمایی حضرتعالی والحمدلله که باز هم این لحظات عمر را خداوند روزی کرده است اینجا بنشینیم . قواعد قرآنی عنوان بحثی است که محضر استاد عزیز هستیم وبرای اینکه بیشتر استفاده کنیم از حضور محترمشان خلاصه ی جلسه ی قبل را بصورت یک دو جمله خودشان می فرمایند ما بیشتر بتوانیم بهره ببریم استفاده کنیم را یاد می گیریم

30000720 مسیر ارتباط پیامکی ما وشما است شماره تلفن 162 شماره تلفن روابط عمومی سازمان است ودرصفحه ی مجازی به آدرس : yadekhoda-qtv @

منتظر حضور فعال شما دربه اشتراک گذاشتن مطالب مفید برنامه سهیم باشید با افتخار محضر شما هستیم .

استاد عظیمی : بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین وصل الله علی سیدنا محمد واله الطاهرین لاسیما بقیه الله اعظم فی الارضین روحی وارواح الاعالمین له الفداء

بحث ما در دوسه سال اخیر پیرامون قواعدی بوده که به نوعی شخصیت انسان را بیان می کرده است درحقیقت ما دنبال کردیم تعریفی را برای انسان که انسان را بشناسید تا بتوانیم برای انسان درست برنامه ریزی کنیم یا برنامه هایی را که دین برای انسان ریخته است درست بفهمیم دراین راستا ده دوازده قاعده بلکه بیشتر مطرح شد اخیرا رسیدیم به این قواعد قاعده ی تثبیت بعد ازآن تبدیل بعد تحریر والان پیرامون قاعده ی تغفیر وتکفیر صحبت می کردیم که الان جلسه ی پنجم قاعده ی تغفیر و تکفیر است .اساس قاعده ی تغفیر این شد که پوشش وحجاب یک ضرورت گریز ناپذیر وبدیل ناپذیر برای همه ی انسان هاست .نتیجه ی که تاحالا گرفتیم این شد که بدون پوشش یعنی اگر انسان عریان باشد ظرفیت هایش واستعداد هایش منهدم ونابود وزشتی ها وسیئاتش آشکار محرومیت ها وناکامیها حتمی می شود لذت تین داستان را بیان کردند که حضرت ادم وحوا اول که خلق شدند ودربهشت قرار گرفتند بالباس وپوشش وبا نوعی حجاب در بهشت قرار گرفتند واتفاقی که برای آنها افتاد دربهشت این بود همین که از آن شجره ی ممنوعه خوردند لباس شان ازبین رفت عریان شدند وچون عریان شدند ظرفیت متنعم شدن از نعمتهای بهشتی را ازدست دادند نا خود آگاه از بهشت رانده شدند یعنی اگر حتی خدا هم فرمان هبوط از بهشت نمی داد اینها باید خودشان از بهشت می رفتند چون دیگر نمی توانستند بهشت را آن همه نعمت را تحمل کنند چون با آن اتفاق که برایشان افتاد آن آشکاری عورتها که اتفاق افتاد دیگر توانایی دریافت نعمتهای بهشتی را ازدست دادند .برهان اساسی ما دربعد این ادعا این بود که همه ی انسان ها بلا استثناء چه مومن وچه کافر چه خوب وچه بد چه حتی پیغمبر چه ولی الله چه امام معصوم دارای یک شخصیت یک شاکله ی درسایه هستند واین شخصیت وشاکله درسایه همانطور که از اسمش معلوم است همچون سایه همراه انسان است هیچ وقت از شما جدا نمی شود هست ودر وجود شماست اگر این شخصیت نهان این شخصیت پنهان قدرت بروز وظهور پیدا کند حیات پیدا کند بیاید میدان کاملا به انسان آسیب می زند اگر این پرده ها کنار برود وشخصیت آشکار بشود آن وقت بزرگترین گناهان ومعاصی سرمیزند برای اینکه آن شخصیت آشکار نشود پنهان بماند یعنی اینکه نتواند عمل بکند یک چیزی لازم است به نام لباس پس خداوند برای انسان لباس فرستاده است * یابنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سوئاتکم وریشا * لباسی بر شما نازل کردم که آن زشتی ها وسوئات را می پوشاند وبه شما جمال وزیبایی می دهد والبته ما دونوع لباس فرستادیم یک لباسی که عورتهای ظاهری را می پوشاند شرمگاه های ظاهری را می پوشاند یک لباسی که شرمگاه های باطنی را می پوشاند لذا در ادامه می فرماید : * لباس تقوا ذلک خیر * ان شا ء الله در این جلسه وجلسات آینده بیشتر پیرامون آیه صحبت می کنیم ، ذلک من ایات الله لعلهم یذکرون * وبعد یک توصیه به بشر می کند که مراقب باشید شیطان دشمن ملبس بودن شما است می خواهد این لباس را از تن شمادرآورد همینطور که از تن آدم ابو البشر وحوا درآورد واین لباس که بیرون بیاید وشما عریان می شوید ظرفیت تان از بین خواهد رفت وامکان باز گشت به بهشت را ندارید درهمان سوره می فرماید :

*یابنی آدم لایفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوئاتهما * لباس شان را کند تا اینکه اینها بدی هایشان را ببینند بعد هم می فرماید مراقب باشید شما هم برایتان این اتفاق نیافتد .اما چند سوال مطرح شد ، مقداری پرداختیم به پاسخ سوال اما کامل نبود که اینپوششی که مطرح شد که ما اسم این درخواست پوشش را گذاشتیم استغفار وخود عملیات پوشش راگذاشتیم غفران ، پوشش غفران الهی است که توضیح دادیم .سوال اساسی این شدکه پوشش ازچه کسی ؟؟ یعنی ما دقیقا درمقابل چه کسی باید خودمان را بپوشانیم چه کسی قرار است ما را نبیند یا اینکه صحبت دیده شدن ودیده نشدن نیست پوشش به منظور دیگری است ، این سوال یک سوال اساسی است .اگر این سوال پاسخ درستی پیدا بکند سوال های دیگری هم پاسخ داده می شود که مثلا فرض بکنید که عورتها وشرمگاه های انسان که باید پوشانده بشود ، انسان از عریان شدنش خجالت می کشد ذلیل وخوار می شود دقیقا آنها چیست ؟ شما چه چیزی را باید بپوشانید اگر سوال اول را پاسخ صحیح بدهید پاسخ این سوال هم روشن می شود یااینکه دقیقا علت این پوشاندن چیست ؟ به چه دلیلی ماباید استغفار بکنیم ایا دلیل استغفار کردن ما گناه کار بودن مااست یا انسان بودن ما است ؟؟ این هم تکلیفش روشن است ؟ یک سوال دیگری هم که آن را جدا گانه باید به آن بپردازیم آن که چطور این پوشش حاصل می شود درحقیقت سوال این است که ،ساتر ما باید ستر عورت کنیم پوشش یعنی ستر عورت ، ساتر کدام است ؟ ستر عورت یا عورات با چه چیز ممکن است ؟ عورت ظاهری لباسش همینی است که تنمان است اما لباس باطن دقیقا چیست ؟ اگر قرآن می فرماید : * ولباس تقوی ذلک خیر ، تقوا چطورلباس می شود ؟ یعنی چه لباس تقوا می شود ؟ ،قرآن دراین زمینه چه گفته است ؟

درجلسه ی قبل سه نگاه را مطرح کردیم ، یک نگاه این بود که پوشش برای رعایت ادب است ، اکر کسی عریان وارد مجلس خداوند می شود رعایت ادب نکرده است نمازش باطل است لذا ستر عورت از نگاه همه ی فقها درشیعه وسنی یکی از واجبات نماز است لخت وعریان نمی شود نماز خواند ، کسی عریان وارد نماز شود این رعایت ادب مجلس خدا را نکرده است حرف درستی بوداما عمیق نبود همه ی مطلب نبود .دلیل دوم گفتند که پوشش از ناظر محترم یعنی بینندگانی هستند دراین عالم که شما نباید خودت را درمقابل این ها خوار وذلیل بکنید ، این جلسه بیشتر پیرامون این قضیه می پردازیم .دلیل سوم که ما گفتیم ، دو دلیل اول ودوم را پذیرفتیم اما اصل سخن این بود که نه پوشش از خویشتن است یعنی شما خودت نباید خودتان راببینید ، انسانی که ضعیف است وناتوان است ونادان است اگر خیلی خودش را ببیند قدرت حرکت کردن را ازدست می دهد برای بتواند حرکت کند نباید خیلی نگاه این ضعیف نادان نادار بکند باید نگاه او دارای دانای توانا بکند تا بتواند به قدرت او قدرت پیدا بکند وحرکت پیدا کند اما اگر نگاه به خود بکند ضعیف هست ضعیف تر می شود نا امید است ناامید تر می شود این نکته را این جلسه اضافه می کنیم ف ما تاحالا آمده ایم گفته ایم پوشش ف تا می گفتیم پوشش بحث دیدن وندیدن مطرح می کنیم عرض کنیم که می شود اینطور قضیه را مطرح کردکه بحث دیدن وندیدن نیست پوشش یک عملکرد اصلی تری دارد پوشش مخفی کردن ، در حقیقت برای از کار انداختن است ، برای بی اثر کردن است ، برای کشتن است ، برای دربند کردن نفس است ،موقعی که شما استغفار می کنید ومی گویید * الهی لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا * یک لحظه خدایا مرا با نفس خود وانگذار ، همان نفسی که * لاماره باسوء * نگذار من با او ارتباط برقرار کنم باآن بشینم ببینمش با آن صحبت کنم ، واو با من حرف بزند دستور بدهد یعنی درحقیقت این دارید ان نفسی را که تا ظهور پیدا می کند می شود * لاماره سوء * ازکار می اندازید آن نفسی که اگر آشکار شود بیدار شود تو را اسیر می کند دارید خفه اش می کنید می کشیدش خودتان را رها می کنید دارید آزاد می شوید ،استغفار رهایی از نفس است ، آزادی ازنفس است این مقدمات را گفتیم تا این جمله را بگوییم ، که گفتیم استغفار پوشش ، دیده شدن ونشدن را مطرح کردیم لکن این نکته اساسی تر استپوشش فقط برای دیده شدن نیست یا اینطور بگوییم ، منظور از دیده نشدن ، دیده نشدن بوسیله ی چشم سر اینها نیست ف دیده نشدن به معنای خفه کردن ، از کار انداختن ، دربند کردن نفس ، یک کاری بکنید که نفس نتواند عمل بکند ، نتواند دستور بدهد ، اگر از یان زاویه وارد شدید که گفتیم نتیجه این است : که این استغفار نه به خاطر گناه نکردن است البته اثر استغفار این است که گناه را آمرزیده می شود ولکن بحث این است که ما یک انسان ضعیف ترسوی محزون مردد مزلزلیم ، اینها گناه است عیب است واگر ما اینها را ببینیم نمی توانیم حرکت کنیم باید این ها را نبینیم بایداین ها را خفه کنیم باید این ها را از کار بیاندازیم لذا ما چون انسانیم باید استغفار کنیم نه چون گناه کاریم ،اما وارد بحث جدید می شویم ، بحث را مطرح کنیم خواستید قرآن را بخوانید درخدمتیم ،بحث این است که دیگران می توانند ما راببینند ( بحث دیدن وندیدن ) ما می توانیم آن شخصیت پنهان خودمان را به دیگران نشان بدهیم ..دید بعضی اوقات دونفر در عرف دعوا می کنند یکی به دیگری می گوید نگذار آن روی من آشکار شود حالا یک تعبیر زننده تری هم بکار می برند ، این یک مساله ی قرآنی است ، انسان یک روی دیگری هم دارد یک سکه ی دو رو است نباید بگذارد آن روی دیگرش آشکار شود برای دیگران ، روی این زمینه یک چند دقیقه ای اجازه بدهید صحبت بکنیم صیرفی : حتما ، باافتخار ان شا ءالله ، با اجازه از حضورتان برویم مشرف به محضر به تلاوت قران بشویم وبرمی گردیم ان شا ءالله این بخش پایانی را محضر استاد خواهیم بود.

بسم الله الرحمن الرحیم ...

خیلی ممنونیم از همراهیتان تمنای همیشگی مان این است که فرمایشاتتان را به ما ارسال بفرمائید منتظریم چه بصورت پیامکی چه تماس تلفنی با شماره ی 162

استاد محضر شما هستیم ...

استاد عظیمی : درمورد پوشش از ناظر محترم ، یعنی بینندگانی هستند دراطراف ما که نباید بگذاریم آن شخصیت پنهان و درسایه مان نزد این ها آشکار شود آنها معایب ونقطه ضعف های ما ببینند ، موقعی که به دین مبین اسلام مراجعه می کنید سه مطلب را درمی یابید در این قضیه ، نکته ی اول اینکه دیگران نباید بخواهند که اطرافیان خودشان را کامل ببینند ، تعبیر دیگر وظیفه ی ما مسلمانان آن است که درزندگی دیگران در شخصیت دیگران جستجو نکنیم تجسس نکنیم این که بفهمیم دقیقا که شما چکاره اید چه کار می کنید خیلی پلیسی زندگی شمارا بررسی بکنیم ، این توصیه ی اسلام نیست برعکس توصیه ی آن است که دقت درزندگی دیگران نکنید یک نکته ، جمله اول این نکته را دقت بفرمائید ، دیگران نباید بخواهند که ببینند نکته این نکات بسیار مهم است متاسفانه خلاف این درجامعه ی ما دیده می شود ، عرض می کنیم .نکته دوم : اینکه دیگران باید بخواهند که نبینند ، نه تنها نباید ببینند باید بخواهند که نبینند ( نه تغافل ، تغافل یعنی اینکه ما دیدیم حالا ندیده گرفتیم نه اصلا نرود جایی که ببیند چشم بند ببندد که نبیند اصلا ) سه تا کلمه ما داریم این سه کلمه را خواهش می کنیم بینندگان عزیز دقت بفرمایند یکی اینکه ما حسن ظن به دیگران را واجب می دانیم یکی از وظایف مسلمان نسبت به سایر مسلمانها این استکه فعل برادر مسلمان را حمل بر صحت کنیم ممکن است شما رد می شوید می بینند درجایی یکی از دوستانتان کاری را انجام می کند علی الظاهر برای شما یک ناهنجار است نباید این کار را بکند شما نباید فوری او را قضاوت بکنید وبه این معنا حمل کنید که دارد همان کار زشت را انجام میدهد وظیفه شما این است وبرشما واجب است که حسن ظن داشته باشید ، فعل برادر مومنت را حمل برصحت بکنید ، نکته ی دوم سوء ظن گناه کبیره است ، حسن ظن درمقابل سوء ظن ، یعنی اگر شما برعکس عمل کنید فعل برادر مسلمانت را حمل برفساد کنید بگویید این دارد اشتبته می کند کما اینکه این خیلی درجامعه رواج دارد تا می بینیم یک کسی دارد حرفی می زند یا یک جایی می خندد یک جایی می رود یک جایی می آید یک چیزی می گوید یک چیزی می شنود ، فوری حمل بربدترین معنایی که می شود کرد می کنند .نکته ی سوم که خیلی جالب است این است که یکی از وظایف ما این است که برای دیگران استغفار کنیم ، هیچ فکرش را کرده اید می گویند شما نیمه شب بلند شدید ، خوب نیمه شب خیلی ساعت ارزشمندی است بلند شوید دعا کنید ، نماز بخوانید برای خودتان برای خانوادتان خیر بخواهید ازخدا ، دعاهای خیلی زیبا وجالب رسیده است یکی از دعاهایی که نیمه شب دربهترین فرصت بهترین ساعتی که شما می توانید با خدا ارتباط برقرار کنید استغفار برای دیگران است ، هیچ فکر کردید این یعنی چه ؟ استغفار دیگران یعنی چه ؟ یعنی برویم نماز شب بخوانیم بعد از نماز شب سر بر سجده بگذاریم بعد درسجده ی بعد از نماز شب نام چهل مومن ببریم وبرایشان استغفار کنیم ، اللهم اغفر فلان ، اللهم اغفر لفلان ، این یعنی چه ؟ چرا دربهترین لحظه بهترین ساعت بهترین موقعیتی که ما درآن قرار گرفته ایم از خواب زده ایم بلاخره زندگیمان را باید بهم بریزیم تنظیماتش تغییر پیدا کند که ما می خواهیم بلند شویم نیمه شب عبادت کنیم ، وسط عبادت کردن می فرماید برای همسایه ات برای مادرت پدرت برای دوستانت برای پسرخاله پسر عمه برای مومنین مومنات استغفار کنید وبعد اگر شما گفتید" اللهم اغفر لفلان اللهم اغفر لفلان "به وظیفه ی خود عمل کردید ؟ اصلا استغفار معنایش چه بود ؟ استغفار درخواست طلب پوشش بوداین یک درس است به شما برادر ای مسلمان ، نه تنها نباید تجسس کنید در زندگی دیگران ، نباید جستجو کنید در زندگی دیگران بلکه باید بخواهید از خدا که دیگران چنان پوششی در وجودشان قرار بگیرد که دیده نشود ، موجه شدید ؟ پوشش بود دیگر ، گفتیم حضرت آدم وحوا از بهشت رانده شدند دلیلش این بود که عریان شدند ، تا از بهشت بیرون آمدند گفتند: ربنا ظلمنا انفسنا وان لم تغفر لنا وترحمنا * ما لباس می خواهیم اگر شما لباس برایما نفرستید با این وضعیت عریان * لنکونن من الخاسرین * این درخواستی که شمااز خداوند نیمه های شب می کنید خدایا فلانی را بپوشان فلانی را بپوشان ،بپوشان که چه شود ؟ بپوشان که هم خودش خودش را نبیند بتواند حرکت کند هم شما او را نبینید ودر ادامه عرض کنیم ( بحث مفصل است ) اینکه ما درخواست می کنیم که نپوشان وبپوشان ووظیفه ی ما این است که این درخواست را بکنیم این فقط به زبان نیست یعنی اگر شما نیمه شب بلند شدید عادت کردید یک نماز شب بخوانید وبعد درآن نماز شب برای همسایه ودوست ورفیق استغفار کردید ولی صبح در اداره وسرکار و مدرسه واینها تجسس کردید در زندگی مردم ، این شما استغفار نکردید لقلقه ی زبان بود ه لقلقه ی لسان بوده است کسی که نیمه ی شب بلند می شود برای مردم استغفار می کند برای دوستانش استغفار می کند این یک درس است برای خودش یعنی در روز هم کارت همین باشد برنامه ی زندگی ات این باشد که هر انسانی چهل پنجاه نفر اطرافیان دارد این اطرافیان ودوستانت باید پوشیده بما نند حتی اگر خودشان یک جایی بی سیاستی کردند وعریان شدند تو باید یک پوششی برای اینها تهیه کنید ، لذا استغفار کنید برای دیگران ، یک نکته باقی ماند ان شاءالله جلسه ی بعد می گوییم ، مردم نباید بخواهند که ببینند از آن طرف باید نخواهند که ببینند ...

صیرفی : خیلی ممنون ومتشکریم ، از همراهیتان کمال تشکر وسپاس را داریم

خدا را به وجاهت حضرت معصومه سلام الله علیها قسم می دهیم ودعا می کنیم

الهی چنان کن سرانجام کار

توخوشنود باشی وما رستگار

دسته بندی :