یاد خدا 4 مرداد 1401

رساله حقوق امام سجاد علیه الاسلام با حضور آیت الله تحریری (متن و صوت برنامه یاد خدا 4 مرداد 1401)

بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی:الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب

در خانه ای که نور ولا موج میزند آرامش و امید و صفا موج می زند در زندگی به سبک ائمه یقین بدان دارد همیشه یاد خدا موج می زند

سلام خدا بر پیامبر رحمت خاندان مطهر و پاکشان اللهم صل علی محمد و آل محمد و سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

سلام خدا بر شما اهالی ارجمند یاد خدا وقت شما بخیر خوش آمدید خدا را شکر با یاد خدا همنشین شما سروران ارجمند و خدا را شکر می‌کنیم که این لحظات عمر مان را با یاد و ذکر خدا سپری کنیم م الحمدالله رب العالمین خیلی جاها و خیلی کارهای دیگر خیلی از ساعات عمر مان همیشه سپری می‌شود به همین راحتی اما این ساعات را قدر بدانیم و مغتنم بشماریم افتخار داریم محضر استاد ارجمندمان تولیت موقوفه مروی مدرسه علمیه مروی حضرت آیت الله تحریری عزیز هستیم. السلام علیکم و رحمة الله

آیت الله تحریری: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز سلام عرض می کنم

صیرفی: خیلی خوش آمدید افتخار داریم محضر شما هستیم یاد کنیم از ابوی ،والد مکرم آیت الله تحریری که حق بزرگی بر گردن مردم تهران خصوصا جنوب تهران ملجا وپناهی بودند خیلی ها که از درد های مختلف نامید می شدند شاید خیلی ها نسبت به این قشر نگاه بدی داشتند وشاید آنها را مایوس از رحمت خدا می دانستند اما مرحوم آیت الله تحریری این ویژگی را داشتند که تک تک دست این ها را می گرفتند اگر مراجعه کنید به سوابق این اتفاق خیلی تکان دهنده است وبرای خیلی ها درس عبرت،در دنیای امروز جای این بزرگواران این معلمان حقیقی که به جای نشستن در حجره وبه جای فقط بحث علمی در اجتماع پیامبر گونه دستگیری می کردند از مردم خالی است همه مان درس بگیریم همه مان عبرت بگیریم ان شاءالله ماهم قدمی دراین راستا برداریم ان شاءالله ،حاج آقا محمد باقر تحریری یادگار آیت الله شیخ محمود تحریری هستند رضوان الله تعالی علیه. ما خدمت آیت الله تحریری رساله ی حقوق امام سجاد علیه السلام وکتاب خود استاد که شرحی است بر رساله ی حقوق امام سجاد علیه السلام معرفی می کنیم اگر خواستید درفضای مجازی یکی از منابع ارزشمند است نوشته آیت الله محمد باقر تحریری راتهیه و استفاده بفرمایید.

قبل از شروع کلاس درس قرار که باشما داریم دیدن خلاصه ای است از جلسه قبل وبرگشتم آغاز کلاس با آمادگی بیشتر خواهش میکنم

خلاصه جلسه گذشته: بنابر دیدگاه الهی حاکم بین انسان وقوانینی که خدای متعال می آورد قطعا خود انبیا علیها السلام هستند که عقل حکم می کند که این حاکم عالم باشد به نیازها وهم عالم باشد به برآورده شدن نیازها وهم عالم باشد به نیازهای حقیقی که نیازهای حقیقی ما ارتباط برقرار کردن با عالم غیب است با ذات اقدس الهی است که این نیازهای ظاهری درپرتو آن نیازها باید شکل بگیرد .مردم تا زنده هستند حاکم لازم دارند اموال وبین المال را جمع می کنند چون درهر جامعه ای اموال عمومی است واین اموال عمومی باید مدیریت شوند با دشمن بجنگند هر حاکمیتی یک دشمنی دارد یکی از وظایف حاکمیت جنگیدن با دشمنان است راه ها امن شود مردم دریک آسایشی به سر ببرند نه حاکم سلاح را بریزد درمردم مثل حاکمیت آمریکا صیرفی: وقت شما بخیر ۳۰۰۰۷۲۰مسیر ارتباط پیامکی ما است وهمینطور شماره تلفن ۱۶۲روابط عمومی سازمان صدا و سیما است خیلی خوشحال می‌شویم اگر نظرتان را راجع به برنامه چه بصورت پیامکی چه بصورت تلفنی بفرمایید البته خیلی ها درعصر حاضر با فضای مجازی مأنوس هستند

@yadekhoda.qtv@

آن هم بصورت کامنت دربخش نظرات می توانید فرمایش داشته باشید ازهمه مهمتر درباز نگرش این کلیپ های یک دودقیقه ای که آقای حسین زاده و همکاران محترمشان آماده می کند شما هم سهیم باشید دراین ثواب وصدقه جاریه ان شاءالله. آقا رسیدیم به حق حاکم.

آیت الله تحریری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین وصل الله علی محمد و آله طاهرین و لعنت الله علی اعدا نیازهای مختلف او اعدائهم اجمعین. آنا انزلناه علیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما ارک الله ولاتکن للخائنین خصیما *

ما در آیات متعددی درمورد حاکمیت داریم واینکه حاکم چه کسی باید باشد اشاره کردیم که مسئله حاکمیت یک مسئله مسلم فطری وعقلی وعقلایی است درجامعه انسانی که اگر دقت کنید یک چنین نظام حاکمیتی دربعضی حیوانات هم برقرار است تا هرج ومرج رخ ندهد مورد زنبور عسل وامثال این ها یک چینین نظامی است .انسان که یک موجود پیچیده ای دارد قطعا نیاز به یک حاکمیت عالمانه ومدبرانه وشجاعانه نیاز دارد که نیازهای گوناگون انسان در این حاکمیت تا مقداری که میشود برآورده شود نیازهای ما مادی و بعد نیازهای روحی روانی بستگی دارد با مبنای اعتقادی موقع این حاکمیت باید چگونه شکل بگیرد در بین انسانها آیا حاکمیت الهی حاکمیت غیر الهی به هر حال در هر دو حاکمیت ما یک حاکم می خواهیم که نظام انسانی به هرج و مرج نیفتاد طبق فرمایش حضرت علی علیه السلام پنج خصوصیت را در نظام انسانی بیان کرد اگر نظام انسانی بخواهد به پا شود باید این اولیات را باید داشته باشد لذا فرمایش امام سجاد علیه السلام این حق که حق پانزدهم است این راستا است شما در یک نظامی قرار می گیریم که مومنین نمی توانند نظام را دگرگون کنند این یک و دوم حاکمیت هم به نوعی یکسری از امور مردم را اجرا می کند اما با این حاکمیت درگیر شویم یکی وقتی یک عده و عده خاصی را پیدا نکردیم که بر علیه این حاکمیت جور قیام کند فرمایش حضرت اینست اگر عزیزان ما حق ها را دنبال می کند توجه داشته باشند فرمایش حضرت کجا است در چنین جایگاهی است که ما باید در نظام انسانی حاکمیتی را لازم داریم حاکمیت هم یک وظایف بر بر عهده اش دارد و مردم هم یک وظایفی دارند اینجا فعلاً وظایف حاکم برای مردم را بیان می کنند در جای دیگری بیان می کند حق دیگری بیان می کند در چنین جایگاهی حق انتخاب مکتب حق انتخاب روش زندگی نداریم دعوت کردن به راه حق نداریم چرا حضرت بیان می کنند حاکمیتی آمده است بر مردم حالتی پیدا کرده است ما برای اینکه امور مردم وقتی که یک تا وقتی که یک عده ای پیدا شوند مومنان که تن به حاکمیت حکم الهی می دهند حاکم الهی هم در بین آنها باشد و آنها بروند سراغ او و او حاکم کنند تا وقتی که این جریان رخ نداده ما باید چه کار کنیم ؟ که میفرمایند که دست به کار نشویم باید این روابط عمومی را حفظ کنید با این حکم در نیافتید خودتان را از بین می برید اگر در این حاکمیت زندگی کنید(درتاریخ اسلام است )وتعداد مومنان کم بود تحت فشار بودند ونمی توانستند ایمان خودشان را حفظ کنند می توانستند بروند تحت لوای حاکمیتی ولو ان حاکمیت هم خیلی الهی نیست ولی مردمی است اما سعی می کند واقعیات را ملاحظه کند خوب برخورد می کند با مردم شما بروند آنجا .درزمان خود نبی اکرم صلوات الله علیه و آله این ومعنا رخ داد در مکه مسلمین نمی توانستند دراواخر زندگی کنند حضرت دستور هجرت به حبشه را دادند وفرمودند یک حاکم عادل داریم حالا عادل نسبی ونصرانی که پایبند به قوانین عمومی نصرانیت است مردم تحت لوای او راحت زندگی می کنند وشماهم می توانید درآنجا راحت ایمانتان را حفظ کنید رفتند آنجا جعفر بن ابیطالب علیه السلام هم رفتند آنجا ومشرکین هم آمدند که می خواستند این ها را درآنجا هم تحت فشار قرار دهند لذا آن مسائل پیش آمد رفتند نزد نجاشی وبر علیه مسلمانان صحبت کردند واو شخص عاقلی بود وگفت نه باید حرف های آنها را بشنوم شما این حرف ها را می زنید واین نسبت ها را می دهید که این ها نسبت به حضرت مسیح ونصرانیت یک چنین دیدگاهی دارند آمدند وصحبت هایشان را کردند و دیدند نخیر این ها حرف حق وحرف انجیل را می زنند هدیه هم آورده بودند هدیه شان را هم برگرداندند که خالد بن ولید وهمراهانش بودند به هرحال آنها نقش شان نقش برآب شد غرض این است که فرمایش امام سجاد علیه السلام درچندین واقعیتی است که بحث تقیه هم مطرح می شود ائمه علیها السلام دریک حاکمیت هایی بودند که نمی توانستند حاکمیت ها را به هم بریزند واعظان وانصار نداشتند که پروپا قرص باشند وبایستند وتا آخر بتوانند دربرابر خلفای بنی امیه وبند مروان وبنی العباس قیام کنند فرمایش حضرت درچنین موقعیتی است که اگر یک چنین موقعیتی رخ داد اینجا ما سعی کنیم آن زندگی عمومی را داشته باشیم منتها دست از ایمان خود برنداریم تا جایی که می شود به یکدیگر کمک کنیم لذا در همین حاکمیت ها ائمه علیها السلام بعضی از شاگردان خودشان را در بعضی از مناسب می گماردند تا حق مردم را و مومنین را ایفا کننداز جمله علی بن یقطین است که شخص بسیار جلیل القدر ومحب موسی بن جعفر علیه السلام وخمسشان را به امام پرداخت می کردند ونزدیک هارون برعلیه اش دشمنی کردند خوب بر حسب ظاهر محب وزیر هارون بود وبرحسب ظاهر اظهار ارادت می کند اما در باطن اموالش را با او مصالحه می کند به هر حال با اوارتباط دارد وبا اظهار ارادت ومحبت دارد یک جبه آوردند برای هارون داد به علی بن یقطین واوهم آورد خدمت موسی بن جعفر وایشان گفتند نگهدار برای خودت لازم می شود گفت چشم ، می داند امام لغو حرف نمی زند حرف باطل نمی زند توطئه کردند وگفتند او از محبین است به او گفت جبه را بیاور گفتند چشم وجبه را پوشیدند وآمدند دومرتبه برعلیهش دشمنی کردند که خمس می دهد وزکات می دهد حضرت به آ فرموند بعد آیت مثل اهل سنت وضو بگیرد وبرو درون خانه ات هارون شنود برای او گذاشتند تا ببینند وزیرش پشت خانه اش بود یک سوراخی گذاشتند که می دیر درون خانه هم مثل اهل سنت وضو می گرفت بعد آمد واو را بغل گرفت وگفت من حرف توطئه گر ها را دیگر برعلیه تو قبول نمی کنم وحضرت فرموند بعد این مثل ما وضو بگیر...عرض مان این است در چنین حاکمیتی ما چه وظایفی داریم امام سجاد علیه السلام فرمایششان دراین مورد است ...

صیرفی: خیلی ممنون و متشکریم

محضر قرآن کریم مشرف می‌شویم برمیگردیم بخش پایانی وبخش دوم کلاس را محضر استاد عزیز خواهیم بود.

بسم الله الرحمن الرحیم ...

محضر قرآن کریم وآیه ۱۰۵ از سوره مبارکه نساء با افتخار

آیت الله تحریری: عرض شد انسان وظایفی در مقابل حاکمیت هایی دارد اگر حاکمیت غیر دینی بود ما چه وظایفی داریم نسبت به آن حاکم وحاکمیت می فرماید ما باید قوانین آن حاکمیت را تا آنجایی که بطور آشکارمخالف با قوانین الهی نیست مراعات کنیم این خیلی مسئله ی مهمی است وما درگیرش هوستیم عده ای از مسلمانان وشیعه ها درکشور های غیر اسلامی به سرمیبرند ناچارند درآنجا زندگی کنند به هر حال روابط اقتصادی و اجتماعی دارند با دیگران اینجا باید چکار کنند ؟فرمودند این جا طبق دستورات شرع فرمودند که ما حق نداریم برخلاف قوانین رایج آن مملکت ما عمل کنیم اگر قانون، قانون غیر الهی ودینی آنجا باید از مرجع مان استفتاء کنیم که آنجا باید چکار کنیم آیالازم است با بانک‌های درآنجا معامله کنیم وارتباط مالی داشته باشیم؟ وامثال این مسائل بنابراین آنها هم یک قوانین عمومی برایشان حاکم است در ارتباط خانوادگی آنها هم ازدواج ومقرراتی دارند نمی توانیم بگوییم که چون آنها طبق مقررات ما ازدواج نمی کنند صیغه عقد نمی خوانند بچه هاشان نامشروع است چنین چیزهایی را ائمه ما حکم نکردند ائمه ما حتی شخصی غلامی داشت نصرانی ،به غلامش ناسزا می گفت حضرت فرمودند چرا گفت آقا مسلمان نیست نکاح شان مثل نکاح مانیست حضرت فرمودند*لکل قوم نکاح *برای هرقومی نکاحی است طبق قراردادشان که عمل کردند این مشروع است لذا اینطور باید مسائل‌ را رعایت کرد.ائمه علیها السلام به محبین خود هم این را فرمودند هم نسبت به حاکم توجه داشته باشید وخونتان را هدر ندهید ،یکی از محبین داغ امام صادق علیه السلام به نام معلی بن خنیس بودند که حضرت فرمودند به ایشان هرجایی دم از محبت ما نزن نمی توانست خودش را کنترل کند عمدی هم در کار نبود محبت زیادش نمی گذاشت حضرت فرمودند می ترسم که جانت را بر باد دهیدهمینطور هم شد حاکم جور یک خصومتی داشت این موجب شد یک توطئه ای برعلیه این ها کند وحکم برقتلش را بگیرد وکشتنش وحضرت هم نمی توانست کاری بکند ، آمدند تسلیت دادند به اهل وعیالش وگفتند من گفته بودم به معلی که خودت را کنترل بکن اما مراعات نکرد ...غرض این است که امام سجاد علیه السلام در این حق حاکم می فرماید که حاکم بلاخره یک توابعی بر گردنش است وحق ندارد خون مظلومان را بریزد حقوق دیگران را زیر پا بگذارد یقه اش را می گیرند اما ما چکار کنیم؟ آیا وزرش را بیشتر کنیم فرمودند خیر ..ماباید طبق دستورات شرع مقدس عمل کنیم همانند خود ائمه علیها السلام .درزمان امام صادق علیه السلام یک قحطی موقتی رخ داد ویک ماه غذا وآذوقه تهیه کرده بودند حضرت به خدمتگزارشان فرمودند بروید ارائه دهید درجامعه این هم مسلمان هستند و مومن باید به حق شان برسند حاکم ،حاکم جائر است وظایفش را درست انجام نمی دهد حال خود امام صادق علیه السلام تا می توانستند به محبین شان در این وحاکمیت ها رسیدگی می کردند ودر مرحله بعد به کسانی که مستضعف فکری بودند ومحیبنشان نبودند .شخصی آمدند دنبال امام صادق علیه السلام در تاریکی بود م خواستم کمک کنم آمدم انبان نان را بگیرم در یک محله ای فقرا خوابیده بودند و..دیدم حضرت زیر سر هر فقیری یک گرده نان می گذارند اول عرض کردم آقا بدهید تا کمکتان کنم (بحث صدقه در جلسات گذشته آنقدر صدقه مهم است) حضرت فرمودند نه من خودم مستقیما میخواهم این کار را انجام دهم دوم عرض کرد آقا این ها از محبین شما نیستند واز مسلمان عادی واهل سنت هستند حضرت فرمودند اگر از محبین بودند یک نمک وخورشت هم اضافه می کردم اما حالا که از مستضعفین هستند باید به آنها کمک کرد ...غرض این است در چنین حاکمیتی مومنین چه وظایفی دارند ؟ آیا نباید به همدیگر کمک کنند حالا چون تحت این حاکمیت هستند؟ ان شاءالله در برنامه بعد اگر فرصتی باشد آن زمینه های فراهم کردن حاکمیت حق را ان شاءالله عرض خواهیم کرد اینطور هم نیست بی تفاوت باشیم در دستوراتمان فرمودند تا می توانید زیر بلیط حاکمان غیر الهی نرویم وچطور این توان را فراهم کنیم دربرنامه بعد ان شاءالله یک اشاره‌ای به این مسائله خواهیم کرد قبلا هم گفتیم این ایام مناسبت های خیلی خوبی دارد که البته گذشتیم از آن مناسبت روز مباهله ویکی نزول سوره* هل اتی بیست وپنجم این ماه که روزهای قبل بوده است که این بیانگر شخصیت والای این حاکمان الهی است که خدای متعال با آیه مباهله وسوره مبارکه انسان این ها را برای ما معرفی می فرماید...

صیرفی: خیلی ممنون و متشکریم از لطف و آقایی ..از همراهی شما کمال تشکر وسپاس را داریم .خدا را به وجاهت امیرالمؤمنین علی علیه السلام قسم می دهیم ودعا می کنیم

الهی چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار