یاد خدا 7 دی 1400
رساله حقوق امام سجاد علیه الاسلام با حضور آیت الله تحریری
(متن برنامه 7 دی 1400)
صیرفی: بسم الله الرحمن الرحیم الذین امنوا تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب اللهم صل علی فاطمه و ابیها وبعلها وبنیها والسرمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکش" اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم "سلام خدا بر حضرت زهرا سلام الله علیها سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرج شریف سلام خدا بر شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید افتخار می کنم و خدارو شاکرم توفیق دارم همنشین شما باشم واین لحظات عمرم را کنار شما به یاد خدا سپری کنم سرور ارجمندم استاد اخلاق بزرگوارم حضرت آیت الله محمد باقر تحریری عزیز قدم بر چشم من گذاشتند سلام علیکم ورحمت الله
آیت الله تحریری: سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
صیرفی :بزرگوارید ممنونم از قبول دعوت و قبول زحمت آیت الله تحریری یکی از اساتید اخلاق تهران و تولیت مدرسه مروی در قلب بازار تهران هستند که خیلی از عشاق مباحث دینی و اهل بیتی به ایشان رجوع می کنند و الحمدالله برکت حضورشان در برنامه یاد خدا هم برای ما جاری است افتخار داریم رساله حقوق امام سجاد را در کنار استاد یاد می گیریم و از بیانات ارزشمندشان استفاده می کنیم کتابی هم خود استاد در این زمینه دارند کنار سایر کتبی که دارند شرحی است بر رساله حقوق امام سجاد محور بحث ما قرار گرفت خلاصه ای از جلسه قبل را باهم ببینیم با آمادگی بیشتری کلاس را شروع کنیم بفرمایید خواهش می کنم
خلاصه جلسه گذشته:
اطاعت خداوند متعال به این است که اول آن اعضاء و جوارحی که ما داریم در مسیر فرمان خدا و دوری از گناهان قرار بگیرد چون اولین چیزی که با ما مرتبط است وما یک ولایتی خدای متعال به ما نسبت به آن داده است و ولایت تکوینی هم هست این اعضاء و جوارح ما است که در اختیار همه ما است و کسی نمی تواند بدون اذن ما در این تصرف بکند و ما مختارهستیم که این اعضاء و جوارح را چگونه به کار ببندیم
حق زبان این است که او را از دشنام دادن گرامی بداریم و او را عادت بدهیم به امور خیر و تحمیل کنیم ،تربیت و ادب را بر او، این بیانات نشان دهنده این است که زبان خیلی مهم است چون بعد از به هر حال چشم تنها عضوی که به راحتی حرکت می کند زبان است لذا به ما سفارشات زیادی کرده اند که توجه به این عضو خیلی مهم است
صیرفی: 30000720 مسیر ارتباط پیامکی ما و شما است شما اهالی اتاق فکر برنامه هستید و اگر رضایت داشتید به شماره تلفن 162 شماره تلفن سازمان بزرگواری کنید ابراز محبت و آقایی و خانومی تان را بفرمایید در فضای مجازی به آدرس
@ yadekhoda_qrtv
صفحه داریم در تمام فضای مجازی هم حضور داریم شما میتوانید مباحث و خلاصه ها و فایل های ویدیویی را دریافت و ان شاالله به اشتراک بگذارید با افتخار محضر سرور ارجمندم جناب حاج آقای تحریری هستیم.
آیت الله تحریری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل طاهرین لعنت الله علی اعدائهم الاجمعین یا ای الذین امنو اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم ولاتجسسوا ولا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه .......
به مناسبت بحث حقوق زبان که یکی از حقوقی که بر عهده زبان است که وظایف زیادی به هر حال بر عهده ما هست که در جلسه گذشته اهمیت عمل زبان را عرض کردیم این آیه شریفه را به عنوان تبرک در اول این جلسه عرض کردیم که در روایات ما است که در جهت اهمیت عمل زبان فرمودند همانطور که انسان نسبت به اموال کنترل می کند که در معرض دید مردم نمی گذارد در هرجا به صورت باز نمی گذارد آن در یک جای امن حفظ می کند زبانتان را هم همان گونه حفظ کنید عرض کردیم در این جلسات ما به اهم اعمال زبان می پردازیم
به صورت گذرایی این وظایف را که وظایف هم وظایف واجبی بر عهده انسان است بر عهده زبان انسان و هم وظایف حرام و ضد اخلاقی بر عهده زبان است که از آن دوری کنیم این را می شمارم بعد بعضی را که خیلی مهم است شروع می کنیم که در جامعه رایج است این ها را عرض می کنیم که ان شاءالله سر لوحه اعمال ما باشد اولی همان غیبت است که در آیه عرض کردیم دوم استهزاء و مسخره کردن دیگران و سوم نفرین مومنان چهارم اهانت و توهین به مومنان پنجم فحاشی ششم تهمت زدن ،بهتان به هرحال هفتم شبه پراکنی در حق هشتم تشویق دیگران در منکرات نهم تفسیر به رای کلام خدای متعال دهم دروغ یازدهم سخن چینی دوازدهم فتنه انگیزی با گفتار سیزدهم شهادت نا بجا و دروغ و خیانت در مشورت اینها امور مهم که آثار گناهی و عقوبتی در نفس انسان می گذارد امور دیگر هم هست در جلسات بعد می گویم یک واجباتی هم بر عهده زبان هست که آن را ان شاءالله به صورت گذرایی عرض خواهیم کرد
غیبت خدای متعال در این آیه شریفه مومنان را اکیدا نهی می کند نسبت به یک دیگر غیبت نکنید و معنای غیبت این است که یک عمل مخفی و شخصی را بازگو بکنم یا یک صفت مخفی دارد حالا صفت مربوط به خودشخص باشد یا خانواده و فرزندش به گونه ای که دیگران از آن خبر ندارند این را بیایم بازگو کنیم مسئله غیبت آنقدر مهم است که بعضی از علما ما درباره آن یک رساله نوشته اند مرحومه شهید یک رساله درباره غیبت نوشته است و همینطور علماء دیگر در کتاب های اخلاقی وقتی به این مباحث می رسند حسابی اطرافش بحث می کنند منتهی چون می خواهیم این بحث به صورت گذرایی رد بشود اگر بخواهیم در هر کدام از اینها بحث بکنیم دو سه جلسه طول می کشد از حوصله بینندگان شاید خارج باشد این تعریف غیبت بود که غیبت یک آثار ظاهری و یک چهره باطنی دارد چهره باطنی را این آیه عرض می کند شما دوست دارید گوشت برادر مومن یا خواهر مومنتات را بخورید غیبت مانند کشتن شخص مومن است و گوشتش را خوردن است .
در زمان نبی اکرم صلوات الله علیه و آله برای اینکه از این عمل بطور جد ممانعت بکنند گاهی پیامبر چهره بعضی اعمال را ظاهر می کردند که بفهمند جنبه تربیتی دارد سفارش می کردند که اصحاب وقتی که می خواهند روزه را افطار کنند بیایید از من اجازه بگیرید یکی از اصحاب گفت آقا من دخترم در منزل خجالت می کشید از شما اجازه بگیرند برای افطار کردند از ما برای افطار کردن اجازه خواستند اینکه عمل لازمی نیست یعنی اجازه گرفتن افطار کردند خود افطار کردن واجب نیست روزه گرفتن واجب است اما حالا کسی این بخاطر جنبه تربیتی است که نبی اکرم صلوات الله علیه و اله هم گفتارش و هم رفتارش همه جنبه تربیتی داشت حضرت به این صحاب می فرمایند که دختران تو روزه نبودند که حالا دارند اجازه می گیرند خیلی ناراحت شد نکند این ها دروغ می گویند میاید منزل و می گوید شما کاری کردید آبی خوردید غذایی خوردید یا عملی انجام دادید که می گویند نه ما روزه بودیم که البته همه اعمال ما یک چهره ملکوتی دارد دروغ این چنین است تهمت این چنین است منتها گاهی بخاطر مصالح این ها را نشان می دهند که قبح این کارها بیشتر روشن بشود
لذا در روایات ما آثار منفی در غیبت مترتب کردند آن را معرض می کنیم اول بطلان روزه و وضو نگاه کنید در روایات ما این هما ن تاثیر ملکوتی است در رساله ها روزه با یک سری از امور باطل می شود که اگر باطل شد عمدا بود باید کفاره بدهد سهوا بود که حکمی ندارد احکامی دارد در رساله ها اما این مربوط می شود به آن چهره ملکوتی یعنی روزه را نمی گذارد قبول شود و تاثیر خودش را بگذارد یا در روایتی هست که وضو باطل می شود نمی گذاریم آن تاثیر طهارت را وضو در روح انسان بگذارد وهمینطور در روایات هست که موجب عدم قبولی نماز تا 40 روز می شود مگر اینکه از شخصی که غیبت را کردید حلالیت بگیرید عدم قبولی هم معنایش این است که نکند باطل شود و باید دوباره تکرار کند آن می شود احکام فقهی این می شود احکام اخلاقی لذا عقوبت دارد منتها این آثار نشان دهنده آن تاثیر ملکوتی است این اعمالی که در قلب این کدورت ها موجب میشود که نماز که موجب صعود انسان است به عالم بالا انسان را نگه می دارد این کدورت می ماند.
در روایت به طور کلی گناه که انسان انجام می دهد یک نقطه تاریکی بر قلب وارد می شود اگر توبه کرد این نقطه از بین می رود اما اگر توبه نکند ادامه پیدا می کند نشر پیدا می کند تا خدا ی نکرده تمام قلب انسان را می گیرد یکی از گناهان مهم همین غیبت است که به طور خاص در قرآن کریم آمده است در قرآن هر عمل گناهی نیامده است آن جایی هم که آمده نشان دهنده تاثیر بسیار مهم و افسادی آن در جامع و روح شخص است .
روایت آمده فرمودند" الغیبته اشد من الزنا " زنا چه عقوبتی دارد غیبت از آن شدید تر است که مولد زنا ها می شود زنا یک عقوبت ظاهری دارد که اگر شخص گیر افتد آثاری برای او دارد اما غیبت ندارد این تعبیر ها برای این است که ما توجه داشته باشیم این زبان چه بسا همه اعضاء و جوارح انسان یک نوع زنایی دارد و زنا زبان غیبت است که گناهش بالاتر است اثر دیگر منفی غیبت اون بوی بد انسان است در قیامت است که یک بوی بدی زبان از خودش ظاهر می کند که البته الان هم دارد منتهی ما نمی توانیم استشمام کنیم عده ای این مطالب و این امور را درک می کنند لذا کسانی که صفای باطل دارند وقتی که خدای نکرده با من گنه کار برخورد می کنند آن آثار گناه را در وجود من می بینند و موظف هستند چیزی نگویند و خدای متعال با ستار بودن خود با انسان برخورد می کند ما گاهی با مرحوم آیت الله بهجت که برخورد می کردیم ایشان ذکر یا ستار زیاد می گفتند برای بعضی ها مسئله بود که چرا ایشان این ذکر را بیان می کنند عده ای بخاطر اینکه ایشان می بینند گاهی باطنشون را جرات نمی کردند بیایند اما این خودش راه نیست انسان باید با اولیاء ارتباط داشته باشد با ائمه ارتباط داشته باشد به هر حال ائمه مظهر تام صفت یا ستار خدای متعال هستند منتها ما باید در ارتباط با این اولیاء هم حساب کتاب خودمان را بکنیم که به هر حال یک حالت پاکی را سعی کنیم در این ارتباط داشته باشیم .
چند نمونه از آثار منفی غیبت را بنده عرض کردم که از روایات عمدتا دیگر متن روایات را نمی خوانیم منتها این را هم عرض کنم ما هر مقدار به قبح گناهان و این وظایف آشنا بشویم و کنترل بکنیم این موجب می شود که صفاتی که به نوعی منشا این اعمال قبیح می شود این صفات هم کم کم رخت بربند لذا در ادامه علمای ما برای غیبت چند منشا رو بیان کردند که انشاءالله عرض می کنیم که توجه داشته باشید چقدر مهم است که عمل غیبت که نشات می گیرد از این حالات که اگر کنترل بکنیم این زبان را در غیبت کردن کم کم زمینه می شود آن صفات رذیله هم که خود به نوعی هر کدام انسان را زمین میزند تصفیه شود
صیرفی: خیلی متشکرم خیلی ممنونم محضر قران کریم مشرف می شویم یکی از بهترین تسویه خانه های عالم رسیدن به محضر قران کریم است بریم ان شاءالله که این طهارت رو به ما عطا کند قران بسم الله الرحمن الرحیم
محضر سوره مبارکه حجرات رسیدیم همان آیه ای که استاد تحریری عزیز راجع به آن صحبت کردند .
آیت الله تحریری: عرض کردم که برای غیبت چند منشا علما علماخلاق بیان کردند که بنده می شمارم گاهی انسان عیب کسی را می خواهد بگوید نسبت به او کینه داردعداوت دارد این باعث می شود که عیب را ،کار مخفی فرد را صفت مخفی او را بیان می کند گاهی حسد می ورزد نمی تواند نعمتی که دیگری دارد ببیند و می خواهد به نوعی آن را لکه دار و بی آبرو کند یک مرتبه غیبت می کند منشا این حسد می شود سوم غضب است در غضب گاهی پیش میاید انسان نسبت به دیگری غضب پیدا می کند پای دیگری را به میان می کشد نباید اینطوری باشد یعنی انسان باید به هر حال آن کرامت خود را حفظ کند چهارم به عنوان مسخره کردن استهزاء کردن یک دفعه گاهی یک مجلسی انسان می نشیند در این شب ها هم هست شب یلدا و امثال این ها دور هم می نشینند و می خواهند همدیگر را بخندانند یک منشا دیگر مزاح کردن و خنداندن است کار های بعضی امور مخفی دیگران را انسان بازگو بکند این پنج تا مزاح و خنداندن که مزاح خیلی خوب است خنداندن خیلی خوب است اما فرمودند با یک قالب مناسبی باشد چرا انسان زبانش را به باطل باز کند ششم فخر و مباهات به خود انسان می خواهد خودش را مطرح بکند یک مرتبه از دیگری سخنی به میان میاورد که او را بکوباند او را پایین بیاورد هفتم دفاع از خود بعضی وقت ها انسان می خواهد از خود دفاع کند که من این را یک دفعه پای دیگری را به میان میاورد چه ربطی دارد تو یک مباحثه ای در یک مشاجره ای مخصوصا در روابط خانوادگی می خواهد بگوید من این کار را انجام ندادم دیگری انجام داده، این لازم نیست اصلا تو بگویی من این را انجام ندادم کافی است اگر بر فرض فهمید دیگری این را انجام داده است یا این رفتار را داشته است این مجوز نمی شود در دفاع از خود حتی در محکمه، انسان می خواهد از خودش دفاع کند یک کسی که درغایب هست غیبتش را می کند دفاع از خود در یک جا لازم است اما مجوز نمی شود که انسان آبروی دیگری را بریزد بعد نکته دیگر شریک جرم داشتن مثلا یک کاری کرده است می خواهند یقه اش را بگیرند برای این که تنها نباشد در این قضیه می گوید اقا فلانی هم با من بود .جرم من را دیده اند ،کار و سخن خلاف او را ندیده اند من این را دیدند
بنا بر این اینکه دیگری را در جرم خودم شریک بکنم پای دیگری را هم به میان بکشانم .این ها هم یکی از موارد منشا غیبت است دیگری احساس دلسوزی نسبت به دیگران ،من می خواهم دلسوزی نسبت به شما داشته باشم منتها ربطی ام ندارد که با دیگری که من دارم اسمش را میاورم حالا در غیبت استثنا هایی هست که عرض خواهیم کرد که یکی از استثنا ها این است که من میدانم که شما می خواهی با کسی معامله ای بکنی می دانم که آن شخص انسان نا بابی است کلاه بردار است و شما نمیدانی، این جا به عنوان دلسوزی لازم است نه اینکه حرام است بلکه به عنوان دلسوزی که شما به مشکل برخورد نکنید اما این از این قبیل نیست که اصلا ربطی به شما ندارد اما به عنوان دلسوزی یک مرتبه یا انسان گاهی از خیلی مهم است انسان تعصب دینی دارد دارد از کار گناه اظهار تنفر می کند اظهار تنفر خیلی خوب است و انسان مرتکب گناه نشود خیلی خوب و لازم است اما چرا پای کس دیگر ای که به هر حال مشخص نیست و آن طرف نمی شناسد و نمیداند این گناه و عیبش را حالا پای او را به میان بیاورم موارد دیگری هم هست که انشاالله در جلسه بعد عرض خواهم کرد
صیرفی: خیلی متشکر و ممنونم از همراهیتان سپاسگزارم الهی چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا