یاد خدا 6 بهمن 1400
تاریخ انسان در قرآن با حضور دکتر محسن میرباقری (متن برنامه 6 بهمن ماه)
صیرفی: الذین آمنو و تطمئن قلوبهم بذکرالله الی بذکرالله تطمئن قلوب
برخیز برات عاشقی داده خدا*احسان قدیم را فرستاده خدا*
در کوچه روزگارغم هست * ولی آرام کند دل مرا یادخدا*
سلام خدا برامام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف وسلام خدا به شما اهالی ارجمند یادخدا وقت بخیر خیلی خوش آمدید خدا رو شکر میکنم توفیق دارم با یاد خدا همنشین شما هستم و افتخار میکنم که سر سفره پر رزق قران کریم همراه با استاد محترم تفسیر سرور ارجمندم جناب اقای دکتر سید محسن میر باقری عزیز هستیم اقای دکتر سلام عليکم و رحمه الله
اقای دکتر: علیکم سلام خیلی ممنونم
بسم الله الرحمن الرحیم هو الله الذی لااله الا هو عالم الغیب و شهادت هو الرحمن الرحیم با سلا و صلوات بر محمد ال محمد و حضرت بقیه الله المهدی ارواحنا له الفدا به یکا یک شما عزیزان عنایات ویژه ی پروردگار را برایتان در خواست میکنم در خدمت شما هستیم
صیرفی: خیلی خوش آمدید قدمتان به روی چشم کلاس در س قران ما و تفسیر قرآن ما در روز های چهار شنبه و تکرارش در روز های پنج شنبه که درخدمت دکتر میرباقری هستیم در ارتباط با تاریخ قرآن کریم با انسان ها هستیم در جلسه ای که گذشت و چند جلسه اخیر نهایتا رسیده بودیم به زندگانی حضرت ابراهیم علیه السلام خلاصه ای از کلاس جلسه قبل را مرورکنیم و جلسه امروز را تا لحظاتی دیگر آغاز می کنیم
خلاصه قسمت گذشته : گفتند در نماز واجب علنا انجام بدید یعنی زکات واجب را روی سرتان بگذارید همه ببینند، نشان بدید هم تعظیم شعائر الهی است هم خود آدم متهم نمی شود به بی نمازی و به ندادن زکات و به نگرفتن روزه و مستحبات را اگر میشود مخفی کنید یک صدقه ی پنهان داریم یک آشکار هم داریم انفاق می کنند هم در پنهان هم در آشکار به هر حال هر کدام عمل عبادی آشکار این که از شعائر الهی است
به همین شکل تمامی موجودات را مسخر شما کردیم که بر این رضایتی که خداوند بر شما دارد و به مقصود هدایت کرده خدا را بزرگ بدارید
صیرفی :
30000720که ارتباطی شماست و فضای مجازی هم داره برنامه یاد خدا صفحه ما با یک آدرس در خدمت شما هستیم آقای دکتر در محضر شما هستیم
دکترمیر باقری: مسیر زندگی حضرت ابراهیم در سیر تاریخ بشریت تقریبا بیان شد که دومین پیامبر صاحب شریعت هستند و ابراهیم خلیل منتهی به لحاظ این که سر سلسله بودن و به گفته بسیاری از بزرگان و مفسرین بعد از پیغمبر اکرم بزرگترین پیامبر الهی حضرت ابراهیم هستند و قرآن کریم در زندگی او نکاتی را بیان می کنند یعنی سرمایه گذاری شده روی حضرت ابراهیم یک به اصطلاح فراز های از زندگی او در قرآن مانده سیر را عرض کردیم اما بحث هایی که در موضوعات تفسیری هست که یکی از این ها مواجه حضرت ابراهیم با ستاره پرستان و ماه پرستان و خورشید پرستان است طبق آن چه که بهطور معمول گفته میشود در سوره مبارکه انعام که از آیه 75 شروع می شود شه و تقریبا تا آیه 79 و 80 هم ادامه دارد این را ما در ادامه عرض می کنیم به خصوص که یک بحث تفسیری این جا هست که درس توحید هم هست از زندگی حضرت ابراهیم از آیه 74 در گفت گوی حضرت ابراهیم با بت پرستان شروع می شود* و اذقال ابراهیم لابیه آزرا تتخذ اصناما* خود که گفتن منظور عموی خود است که یک بار عرض کردم این قران کریم کلمه اب را برای عمو هم به کار میبرد آیه اش هم گفته شد این که گفتم آزرا عموی حضرت ابراهیم بود نه پدر اومفسرین شیعه روی او تاکید دارند که میگویند سلسه ی انبیا و اولیای الهی که از دامن ها ی پاک منشعب شدن وارث هم که می خوانیم" اشهد ان کنت نورا فی الصلاب الشامخه والارحام المطهره" یعنی از یک خواست گاه طیب و طاهری بر خواستن "و اذقال ابراهیم لابیه آزرا "ابراهیم به عموی خود این گونه ترجمه میکنیم گفت "تتخذ اصناما الهه انی اراک قومک فی ضلال مبین " آیا شما مجسمه هایی و بت هایی رو صنم هایی را به عنوان الهه خود قبول می کنید اصناما را الهه می گیرید الهه میگیرید "انی اراک و قومک فی ظلال مبین "من تو و قوم تو را در یک گمراهی خیلی مشخصی میبینم مشخص است که شما گمراهید در آیات بعد یک ماجرایی را از حضرت ابراهیم نقل میکند که این ماجرا را من طبق آن چه که مشهور است می گویم بعد برمی گردم نظر دیگری را در این زمینه گفته شده که عرض می کنیم میگوید "و کذالک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض ل یکون من الموقنین "به این ترتیبی که توضیح می دهیم ما به ابراهیم نشان دادیم ملکوت آسمان ها و زمین را ملکوت گفتند یعنی فرمان روایی به اصطلاح آن
زمامی که در دست کسی باشد میگویند "له ملکوت العراق "ما ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نشون دادیم که چه کسی مالک چه کسی ملک چه کسی کار به دست او است نشان دادیم روی کلمه "نری" حالا باید تکیه داشته باشیم نشانش دادیم" ولیکون من الموقنین "به دلایلی کا ر را انجام دادیم یکی از این دلایل این بود که ابراهیم از یقین کنندگان باشد اهل یقین باشد این ماجرا چگونه اتفاق افتاد" فلما جن علیه الیل رای کوکبا" وقت یک شب آن را فرا گرفت تاریکی پوششی شد برای او ستاره ای را دید "قال هذا ربی" گفت این خدای من است یا اگر به صورت سوالی باشه هذا ربی ؟ فلما افل قال لا احب الافلین" وقتی که این ستاره افول کرد گفت من افل کنندگان را دوست نمی دارم "فلما رای القمربازغا "وقتیکه بعد از لحظاتی دید که ماه تابان عیان شد قال هذا ربی گفت که این رب من است رب به معنای مالک مدبر" فلما افل قال لئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الظالین "وقتی مه افول کرد گفت که اگر پروردگا رمن را هدایت نکند من قطعا درزمره قوم ظالمین هستم "فلما رای شمس بازغا" باز چیزی نگذشت که خورشید آشکارا شد خورشید را دید" قال هذا ربی گفت این است رب من هذا اکبر این بزرگ تر است "فلما افلت "موقعی که افل کرد" قال یا قوم انی بری ء مما تشکرکون "گفت من از آن چه که با خدا شریک قرار می دهید بیزارم" انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات و الارض "من روی خود را به سوی پروردگاری میکنم که آسمان را زمین را پدیدار کرد حنیفا به حالت اعتدال نه منحرف به راست نه منحرف به چپ و ما انا من المشرکین" و من از مشرکیم نیستم این گونه توضیح و تفسیر گفتند که حضرت ابراهیم به جمع ستاره پرستان وارد شد و با آنان هم سخن شد به صورت سوال گفت هذا ربی ؟ستاره را گفت و قتی افول کرد گفته نه من چیزی را که افل می کند دوست نمیدارم یعنی در مهاجم محکوم کرد به جمع ماه پرستان درآمده همین سخن را با آن ها گفت و بعد آمد به جمع خورشید پرستان گفت این بزرگ تره ماه هم افول کرد گفت خدا باید من را هدایت کند بعد خورشید را دید "رب منه و لو به صورت سوال ای تن بزرگ تره وقتی خورشید افول کرد گفت اگر یا قوم انی برعون مما تشرکون " این داستان کمی مورد سوال است می گویند اولا سیره انبیا این نبوده که با مشرکین هم نوا بشوند از اول صریح و روشن حرفشان را بیان میکردند پیغمبر اکرم بالای بلندی صفا ایستادن فرمودند :*ادعوکم علی شهادت ان لا اله الا الله و انی رسول الله آمرکم بخلع "ما را فرا می خوانند به شهادت با اله الا الله و این که همانند ها را برای خدا کنار بزنی خدا همانندی ندارد همهکاره اوست بقیه کار گذاران اوهستند بقیه انبیا هم همین طور بودند یک مقدار آن وقت بدی که در همان در یک شب ستاره ای بیاد افول کنه آن هم رعا کوکب یک ستاره را دید نه کواکب ستاره افول کند بعد ماه پدیدار بشود مثلا تا اینجا میشود در اول غروب ستاره زهره پدیدار میشود بعد این که میرود ماه می آید اما این که ماه برود وبعد خورشید بیاید آن هم در شب به اصطلاح یک مقداری مورد بحث یکی از مفسرین در این کتاب معانی القران را به گونه ای معنا کرده و قابل توجه به عنوان نظر من عرض می کنم می گوید و کذلک نوری ابراهیم نشون دادیم حضرت ابراهیم بسیاری از مسائل نبوت را میدیدند خواب می دید خیلیها را حتی مناسک حج را هم مناسک خدایا مناسک ما را به ما نشان بده که بعضی از مفسرین میگویند در خواب می دید که چه کاری انجام میدهد بیدار میشد همان کار انجام می داد که ذبح اسماعیل را قرآن تصریح گوید "فلما بلغ معه السعی قال یابنی انی اذبحک بعدا همین را اجرا می کند یعنی معلوم میشود آن چه در خواب میبينند حجت بوده وحی بوده که می گویند بخشی از وحی خواب یا در خواب بعضی از بخش وحی انبیا در خواب بوده حضرت ابراهیم در خواب این ماجرا را دید به خصوص که کلمه نوری میاد ما به او نشان دادیم باید یک چیزی به او نشان داده باشند و مناسک حج را نشان دادند اینجا هم ما خوابی میبینم و در خواب ستاره ای را میبیند که عرض می کنم
صیرفی : خیلی متشکرم خیلی ممنونم محضر قرا کریم مشرف میشیم با افتخار برمیگردیم بخش پایانی کنار اقای دکتر عزیز خواهیم بود
بسم الرحمن الرحیم
ایات مبارکه 79 و 80 مبارکه انعام تقدیم حضور شما شد اقای دکتر کمتر از 10 دقیقه زمان داریم
آقای دکتر: فلما جن علیه لیل رعا کوکب ستاره ای را دید که حالا طبق این تفسیر و نظر در خواب دید قال هذا ربی با خودش گفت که این پروردگار من است مالک و مدبر منه مثلا یه خودش القا کرد یا القا شد فلما افل قال لا احب ال عافل بعد دید که این افل کرد من این رو دوس ندارم یعنی یه درسی در خواب به اون القا شد چیزی که خودش افل میکنه نمیتونه موجب بقا دیگری باشه فلما رعل قمر باز هم بعد چیزی نگذشت در هموئن خواب ماه تابان رو دید قال هذا ربی گفت این مثلا البته خواب تعبیرم میشه مثلا خورشید به ملک تعبیر میشه ماه به ریس ال وزا صدر اعظم و مثلا ستارگان به وزا در داستان حضرت یوسف گفت یا ابت انی رایت عشر کوکب و شمس و القمررایتهم لی ساجدین اونجا میگ رایت نمیگه فی المنام حضرت ابراهیم میگه انی ارا فی النامه گاهی هم فقط زویت گفته میشه یعنی من دیدم خواب دیدم یا ابت انی رایت احد عشرکوکب بعد از حضرت یعقوب میگه یا بنی لا تقصص رویاک اون چه در خواب دید برای برادرانت نگو اینجا هم رای به اصطاح نشان دادن به حضرت ابراهیم میتونه در خواب باشه ماه رو که دید گفت که اگر خدا مرا هدایت نکنه این هم افل کرد لعلن یهدنی لاکونن قوم ال ظالمین خدا باید به من نشون بده چیزی نگذشت تو همین خواب خورشید تابان رو به اون نشان دادن فلما را الشمس بازقتا قال هذا ربی هذا اکبر این از همه بزرگتره نکنه زمام امور من دست اوهست که بخصوص به تعبیرشم برگریم مثلا قدرتمندا ملک سلطان یا حالا هر چی که هست فلما افلت اون هم افل کرد در حقیقت در خواب نماد هایی رو به حضرت ابراهیم نشون دادن بعد دید هیچ کسی در این عالم هیچ کاره است خواب معمولا در تثبیت نفس خیلی هم قوی است قال یا قوم انی بریع مما تشرکون بعد به قوم گفت که اونچه که شریک قرار میدهید با خدا من ازش بیزارم یعنی اینا در حقیقت به عنوان ربی که در کنار خدا هستن این فلسفه ای که مشرکین داشتن که خداوند شرکایی دارد در چه او خودش خالق کل اما رب و نوع هایی هستن ارواح عالیه ای هستن در کنار خدا با همدیگه شراکن وار عالم رو اداره میکنن اساس قران بر این و بر اساس کلام رسول اکرم و اهل بیت که هر کس در عالم هر کاره ا هست مجری فرمان خداست شریک خدا نیست با تفاوت از اینجاست والی ما هم میگیم روح القدوس کاره ای هست پیغمبر اکرم کاره ای اما نه به عنوان مستقل همه ماموران اجرای فرمان خدا هستند حالا در خواب این شرکا رو به حضرت ابراهیم نشون میده عده ای به یه بت عده ای به یه خدایی این ها رو نماد هایی رو بهش نشونمیدن میبینه همه اینا پوشالی هستن و رفتنی قال یا قوم انی بریعا مما تشرکون اینجا کلام توحیدی رو برای قوم بیان میکنه انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات والرض حنیفا و ما عن من المشرکین حتی اینم میتونه ادامه خواب باش میتونه این ایه در بیداری باشه به هر دو قابل تتبیق به قوم میگه که من وجه ت وجهی روی خودم رو متوجه میکنم به الذی فطر السماوات و الارض به اون کسی که اسکان ها رو پدیدار کرد زمین رو پدیدار کرد مدیریت این ها هم دست خود اوست من فقط به او توجه میکنم حنیفا حنیف به معنی خالص یدون انحراف به راست و چپ و ما عن من المشرکین من دیگه مشرک نیستم یعنی یه اثری داشت این خواب که یه القای توحیدی بزرگی حضرت ابراهیم بوده حالا طبق این نظر طبق این نظر به نظر مشهور اینکه نه با گروه ستاره پرستان و ماه پرستان خورشید پرستان با این ها چه کرد بعد از اینکه حضرت ابراهیم این کلام توحیدی رو مطرح کردن و حاجه قومه قوم او شروع کردن به مهاجح با اوقال تهاجونی فی الله فقد هدان شما با من مهاجه میکنید در باره خدا خدا همه چیز رو به من نشون داده اون مرا هدایت کرده من حقایق رو میبینم ولا اخاف ما تشرکون به من از این اله شما هیچ باکی ندارم چون به حضرت ابراهیم میگفتن که من میترسیم اله ما که تو به اونا پشت کردی به تو صدمه بزنن تو رو بیچاره کنن از اینا نمیترسم الا عن یشاء ربی شیئا در صورتی میتونن کاره ای باشن یا هر چیزی کاره ای باشه که پروردگارم بخواد چیزی رو که ما هم در قران داریم دیگ قل لی یسیبنا الی ما کتب الله لنا هو مولانا وعلل الله فل یتوکل المومنون وسع ربی کل شیء علما پروردگار من ار نظر علم بر همه چیز احاطه دارد فلا تتذکرون ایا متوجه نمیشی شما خدا رو خالق کل میدنید بعد ارباب انوار رو میپرستید خب اینا که مخلوق او هستن او که اسمان ها و زمین رو افریده قدرت اراده هم داره قدرت اداره کردن هم داره و کیف اخاف ما اشرکتم ولا تخافون انکم اشکرتم بالله ما لم ینزل بهی الیکم سلطانا من چطور از این مشکرمان بترسم از خدایانی که شریک میورزید من رو از اونا بیم میدید شما از خدا نمیترسید که در کنار اوشریک قائل میشید من از خدایان ساختگی شما بترسم در حالی که خدای واحد احد او که خالق همه ایناس هیچ دلیلی نگفته گه اینا کاره ای هستن در عالم که اینا شریک خدا هستن فعیل فریقین حق بالامن ان کنتم تعلمون اگر بدونبد متئجه میشید کدام طایفه امن تر هستن اونایی که به خدا ایمان دارن الهه رو نفی میکنن یا کسانی که برای خدا شریک قائل میشن اینا سخنان توحیدی حضرت ابراهیم که قران روی او تکیه میکنه البته اگر بیایم در درس زندگی در عمل ما از نظراعتقاد الحمدلله الان موحد از نظراحساس هم همین طور باشه غیر از خدا کسی رو کاره ای ندانیم
صیرفی : این مهم ترین نکته است که حواسمون باشه همه کاره ی عالم خدای متعال
از همراهیتون خیلی خیلی ممنون و متشکرم از عنایت و لطف اقایی شما بسیار سپاس گذار ممنون و متشکرم ما همیشه تمنانون از شما بوده هست و خواهد بود ان شاء الله که در فضای مجازی با ما همراه باشید به ادرس
الهی چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار یا علی محتاج دعای خیرتون هستیم .
اقای دکتر خیلی متشکرم