حدیث روز
حضرت محمد (ص): برترین ایمان آن است که معتقد باشی هر کجا هستی خداوند باتوست.

یاد خدا 23 بهمن 1400

تهذیب نفس با حضور آیت الله رحیم توکل (متن یاد خدا 23 بهمن 1400)

صیرفی: بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب

برخیز برات عاشقی داده خدا *احسان قدیم را فرستاده خدا*

*در کوچه روزگار غم هست

ولی آرام کند دل مرا یاد خدا*

(یامحمد بن علی ایها تقی الجواد یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یاسیدنا ومولانا انا توجهنا و استشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله)

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاک ایشان" اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم "سلام خدا بر امام جواد و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف سلام خدا به روی ماه شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر ایام مبارک باشد ایامی که سراسر نور و سرور هست ایام شادی اهل بیت (ع) ان شاالله برشما هم مبارک باشد خیلی خوش آمدید خدا را شکر می کنم توفیق دارم محضر شما باشم و خاصه اینکه محضر سرور ارجمندم استاد اخلاق عزیزمان حضرت آیت الله سید رحیم توکل عزیز و خیر مقدم دارم حاج آقا سلام علیکم و رحمه الله اسعدالله ایامکم

آیت الله توکل :سلام علیکم و رحمه الله برکاته

صیرفی :خیلی ممنون از قبول دعوت و قبول زحمت قدم بر چشم می گذارند

پیشاپیش روز شما مبارک باشد شما برای ما پدری هم می کنید در یاد خدا روز میلاد حضرت امیر را که درآستانه آن هستیم تبریک عرض می کنیم

آیت الله توکل :ان شاالله شما را از نوکران اهل بیت قرار بدهد هرکجا برکتی هست سر سفره آن ها هست بدانیم یا ندانیم ریزه خوار سفره آن ها هستیم برکات از فیاض به ما می رسد اما از دست اهل بیت به ما می رسد این ها واسطه فیض هستند و ما مستفیض هستیم محتاج هستیم از دست این ها می خوریم ولی متوجه نیستیم بچه در آغوش مادر شیر می خواهد تر و خشک کردن می خواهد چیز دیگری هم متوجه نیست به شیر نگاه می کند به پاکی بدنش نگاه می کند مادر برای او چکار می کند نه می بیند و نه می فهمد ما در این وادی از بچه هم کم تر هستیم سر سفره اهل بیت هستیم و همه ما از این برکات روزی می خوریم اما متوجه نیستیم بچه هر قدر هم لجبازی کند باز مادر، مادری می کند هرچه بد باشیم باز اهل بیت پدری می کنند زهرا مادری می کند ان شاالله خدا به ما این درک و شعور را بدهد ببینیم از کجا ارتزاق می کنیم سر سفره چه عزیزی نشسته ایم به برکت وجود اهل بیت باران نازل می شود "به یمنه رزق الوری" ما متوجه نیستیم بعضی عزیزان بواسطه عدم تحقیقات یا مغرضانه عمل می کنند و می خواهند اذهان را مشوش کنند که مگر می شود کودک خردسال دوساله بار امامت امت را بر دوش بکشد ایشان 9ساله هست این توان ،توان خلیفه الهی هست چطور می تواند چنین باری به دوش بکشد این ها دو نکته را فراموش کردند نکته اول اینکه تمام افاضات علمی به روح است نه به جسم افراد ،بچه جسم کوچکی دارد اما روح آن ها یک روح عادی نیست و برکات بر روح آنها نازل است نه بر جسم آنها ،دوم اینکه خیلی واضح هست حضرت مریم (س)وقتی حضرت عیسی را به دنیا آوردند چند دقیقه از تولد نوزاد نگذشته بود که قوم او گفتند مریم کودک ازکجا هست ؟پدر تو انسان خوبی بود مادرت طیبه بود فرمودند از خود کودک سوال کنید گفتند بچه؟"کیف نکلم من کان فی المهد صبیا "این که کودک هست عیسی سخن گفت به تعبیر توجه کنید" انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا"من عبدالله "

وقتی کودک به حرف بیاید خود محل حرف است*انی آتانی الکتاب*باررسالت الاعظم بچه ابی که تازه از مادر متولد شده است ،وخدا مرا پیغمبر قرارداد به هر کجا پا بگذارم برکت را به دنبال می آورم.

آیا بچه می تواند باری به دوش بکشد آن هم چنین وضع عجیبی که باررسالت عظمی را بر دوش می کشد.امام جواد (ع) از این کودک خورد سال خیلی بزرگتر بودند و لذا اینان یا از روی جهل این اشکال را وارد می کنند یا نه موضوع رامی دانند و می خواهند اذهان را مشوش کنند.

خدا را شاکریم ما را سر سفره ای قرار دادند که همه چیز هست

جای دیگر والله خبری نیست.

صیرفی:خیلی ممنون به قول یکی از نزدیکان آیه الله بهاءالدینی می فرمودند

این ذکر را زیاد بگویید*غرق نعمتیم الحمدالله حالیمون نیست استغفرالله*

امروز که فرمودید *حالیمون* نیست* یاد آقای بهاءالدینی افتادم.

گفته اند* من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق*اینجا من سلام بینندگان

عزیزمان را که به حضرتعالی ابراز محبت داشته اند و التماس دعا گفته اند

آقای حسین زاده عزیز تهیه کننده محترم برای ما فرستاده اند گاهی بیش از دهها هزار بار این ویدئوکلیپ های که انتخاب می کنند ازفرمایشات

حضرتعالی و دیگر میهمانان رکورد دار بازدید حضرتعالی بوده اید.مردم ابراز علاقه کرده بوده اند.

عزیزی در پیامک نوشته بود من سی سال مبتلا به گناهی بوده ام بعداز شنیدن و انس گرفتن با جلسات شنبه درس اخلاق حاج آقا توکل تغییر رویکرد دادم و تغییر سبک زندگی دادم از این سبک پیام هازیاد است در این 4 سالی که محضر شما در برنامه یاد خدا هستیم چیزی که خیلی به چشمم آمداین که مردم خیلی نوشته بودند وبارها تکرارشده از شهرها وکشورهای مختلف که فکر میکردم اساتید اخلاق کم کم دچار کهولت سن شده اند و به رحمت خدارفته اند،درعصرحاضرشایدخیلی محدود باشند به واسطه برنامه یادخدا این اتفاق مبارک افتاد.

جا دارد تشکر کنیم در دی ماه هم مردم باز در نظر سنجی سازمان صداوسیما بیشترین محبت را درشبکه قرآن به این برنامه داشته‌اند.برای ما جای سجده شکردارد.تعظیم می کنیم به مردم.از

حضور حضرتعالی هم متشکر و قدردانیم.

حاج آقا توکل:من این کلام را که می‌گویم هم طوری نیست وجدان کرده ام.

مردم خیلی خوبی داریم به ظاهر افراد نگاه نکنید باطن های شان خیلی خوب است خيلی پاک است من حدودا 13 سال دانشگاه درس خوانده ام دانشگاه

آزاد ،خیلی از مسئولین حال ،همکلاس من بوده اند اینها دلهایشان پاک است سر بزنگاه با نور

باطنشان کار می کنند.

ظاهر آن ها حاکی باطن آن ها نیست خیلی ها این وضع را دارند حق به آن ها نرسیده یا حق را درست به آن ها نرسانده اند این حال به آنها

دسته داده است.

یا در خانواده ای بزرگ شده اند که اصلا کسی در آن نماز هم نمی خوانده است. این نماز نخوانند

طبیعی است نماز بخوانند معجزه است.

اصلا در خانواده که با حجاب کاری نداشته اند این اگر با حجاب نباشندطبیعی است اگربا حجاب شوند معجزه است

با همه این حرف ها اگر تحولی بیایداین ها همه با حجاب می شوند همه متحول می شوند و پای دین می ایستند جان برکف هم می ایستند

واز دین قرآن دفاع می کنند.

به صراحت به عزیزانم می گویم این را از من بپذیرید از 100 نفرآن ها 98 نفر آن ها خوب هستند یکی راه را عوضی رفته است. نمی

شود او را رها کرد.

صیرفی:خلاصه ی برنامه قبلی رامرور می کنیم و برمی گردیم .

خلاصه جلسه گذشته:

فرماید:*فنا فی الله* یعنی چه؟ یک معنای غلطی این ها کرده اند که چطور دارد باران می بارد قطره قطره باران است وقتی در دریا می افتد دیگر قطره نیست دریا است.

فنا یعنی انسان بشود دریا، خوب این کلام بی مغز یک اشکال بزرگ دارد.

اشکال چیست؟ آن قطره ،آن دریا،همه از سنخ آب هستند، قطره کم آن است دریا عظیم آن است هم

قطره آب است هم دریا آب است.

پس سنخیت بود خلق از سنخ خالق این کفر است اصلافرض کنید مثل منی با فردی مثل شما صحبت می کند،او نگاه به سقف می کند این

طرف و آن طرف می کند به من چه می گذرد، من در حال صحبت کردن با شماهستم به چه چیزی نگاه میکند آیا شما بی توجه ای می

کنیدبه من بر نمی خورد؟

در نماز خطاب با خدا حرف میزنیم بازار می رویم قصابی می رویم بقالی می رویم دارید با خدا

حرف می زنید این بی احترامی نیست؟

صیرفی:این مقدمه ای که داشته ایم دعوت کنم شما را به 30000720بزرگواری کنید پیامک ها ی خود را ارسال کنید واز ما دریغ نکنید.

حاج آقا از خوف برای ما فرمودید از خوفی که سازنده است خوفی که تربیت می کند اگر صلاح می دانید برای ما جمع بندی کنید.

حاج آقا توکل: در بحث های قبلی در باره معنای قلب سلیم مرحله دوم آن بود که در دل انسان معرفتی بیایداین معرفت عظمت خدا را به دل ها

بیاوردآن عظمت دل ها را بلرزاند ،

که از آن به* خوف خشیه*تعبیرشد. در این جا حتما عزیزانم در یاد دارند

این برای "خوف رهبه" است آدم گناه کرد از گناهانش خوف دارد.

اگر این گناه را کنار بگذارد این "خوف رهبه" هم کنار می رود.

خوف دوم به نام "خوف خشیه: این از درک معرفت بالا است در این‌باره نکاتی بیان شد که به این جارسید این خوف با درک معرفت یک گوهر نورانی است این گوهر نورانی ظرف متناسب با خود رامی طلبد ظرف دل ما باید نورانی

باشد.

اگر ظرف دل نورانی شد این معرفت را اعطا می کند با قید دل چه قدر نورانیت دارد بههمان مقدار در را برای او بازمی کنند این طور نیست که هر دلی نورانی شدمعرفت به هر مقدار بارش کنند

نه، اگر دل مثلا 10 درجه نورانیست معرفت را تا 10 درجه به او می دهند

20 درجه نورانی است 20 درجه می دهند ولذا اولا باید دل نورانی باشد دوم باید این نور مرتب بیاید بالا تا در را برای ما بیشتر باز

کنند.

قرآن راه آن را به صورت در بسته اما واضح بیان کرده فرمود در آیه 2سوره جمعه انبیا آمده اند آیات راتلاوت می کنند *یزکیهم*گام اول

*یعلمهم الکتاب*گام دوم*والحکمه*

گام سوم اول می آیند از دل موانع را کنارمی زنندحسادت ها صفات رذیله مانع است،این ها ما را به گناه می اندازد.

در گناه ظلمت است باطن را ظلمانی می کند،باطن را می گنداند،در این باطن معرفتی را وارد نمی کنند لذا اول دل را از موانع پاک کنند بعد

بستر سازی کنند تا با این بستربتواند انوار الهی را جذب کنند.

انوار الهی و برکات منقطع

نیست،هر آن نازل است.

دل های ما به مقدار لیاقت و ظرفیت می تواند از این برکات جذب کند،لذابستر سازی می کنندبا

*یعلمهم الکتاب*این دو درست شد نگاه می کنند

*یزکیهم* تا چه مقدار بود بسترسازی ها تا چه مقدار.

حالا *الحکمه*معرفت را هم به

همان مقدار به دل ها اعطا می کنند.

اگر ما به دنبال" خوف خشیه" می گردیم باید اول بستر سازی کنیم، بايد این موانع را کنار بزنیم واگرنه راه نمی دهند، و تا به الان به خیلی

ها نداده اند.

در باز است ما پشت کرده ایم،باران برکات نازل است کاسه هم دست ماهست کاسه را پشت رو گرفته ایم باید کاسه را برگردانیم.

آمده اند اولا کاسه پشت کرده را روبه فیض کنند و آن راه را بیان کرده اند دیگر همت و لیاقت ما باید کارکند. من به عزیزان می خواهم جمله ای عرض کنم خواهشا دقت کنید.

اگر بنا است باطن نورانیت پیدا کندنورانیت منشا می خواهد،منشا اعمال ما است، باورهای ما است،با رنگ الهی، رنگ الهی را ما با

رنگ اخلاص تعبیر می کنیم اگر این دل اخلات داشته باشد درمسیر خدا حرکت کند این ایجاد

نورانیت باطن می کند وقتی باطن نورانیت پیدا کرد آن ها در برکات را باز می کنند.

آن که می خواهم به عزیزان بگویم این است*من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه*اگر انسانی 40 روزخود را خالص کند تمام کارها برای خدا و به رنگ الهی باشد و

تمام اعمال با رنگ نورانی باشدخداوند عالم چشمه های حکمت رااز قلب او به زبانش جاری می کند.

اگر بخواهد حکمتی جاری بشود يک منبع و منشا در درون انسان باید باشد.

خداوند آن حکمت ها و معارف را در درون جان ما قرار داد،درآن را بست حکمت موجود، برکات

موجود درش را بسته این کارها درآن را باز می کند.

انبیا آمده اند عمل کردها را بگویند آن ها را بیان کنند،آن چه نیاز ما بود والله همه را بیان کردند.

*ان هدیناه لسبیل* روی تمام ابعاد بوده است، اگر انسان بتواند آن کلیدرا به دست بیاورد این در بسته راباز کند حکمت سرازیر می شود.

پس به ما معارف را داده اند ولی دربسته،کلید را داده اند گفته اند بگرد کلید را پیدا کن این در بسته

را باز کن آن هایی که امرشان گذشت اما این در را باز نکرده اند به دنبال کلید نرفته اند تا در را باز

کنند.

تمام معارف هست برکات هست همین را *من اخلص لله*40 روزبه غیر خدا فکر نکن یک کلید به دست شما می دهند،این کلید را بردار و در بسته را باز کن.

*ینا بیع*جمع چشمه های حکمت از روحت به زبانت جاری می کند.

مثلا افراد به طور کلی در حالت عادی جلوه عالم ماده آن ها را گرفته است.

زرق برق عالم ماده آن ها را گرفته و این جلوه ها باعث جذب ما می شود و از یاد خدا غفلت به ما دست می دهد.

خداوند عالمیان گاهی تکان هایی به ما می دهد با این تکان ها غبار عالم ماده بریزد گوهر درون درش را باز کند.

حالا خود انسان عزیز او بیمار می شود دکتر به نا امیدی می گوید ما کارمان را انجام می دهیم ولی خیلی امید نداریم مخصوصا اگر این بیمار از عزیزان انسان باشد. آدم می بیند در دارد بسته می شود و دکترها امید ندارند ابزار ماده اینجا کم رنگ است وقتی ابزار کم رنگ شد،غبار مقداری ریخته می شود و آن ندای درون فطرت سر باز می کند و عجیب این است انسان پشت در اتاق عمل نشته است و کسی نیست به قول مردم سیمش وصل می شود.

در آن حال بند بند جانش این باور را دارد کسی او را نگاه می کند و حرف هایش را می شنود،نه حرف زبانش را حرف دلش را هم می شنود.

زبانش کار نمی کند دارد در دل با خدا حرف می زند و می داند آن مخاطب زبان دل را می شنود و قادر است مشکل او را حل کند.

در دل با خدا حرف می زند و اشک می ریزد هیچ چیز هم نمی گوید، ندای دل است . این همان مقداری از حکمت و فطرت درونی است سر بزنگاه سر باز کرده یقین دارد یک مخاطب بیشتر نیست*سمیع بصیر قدیر*است وهر کاری قادر است در دل با خدا حرف می زند مقدار از غبار می ریزد.

هرچه غبار بیشتر بریزد سیم بیشتروصل می شود سیم که بیشتر وصل شد دیگر نیاز ندارد در پشت اتاق عمل اشک بریزد.تنها هم هست هیچ مشکلی ندارد خوش به حال کسی که در بین جمع باشد و دل اوجای دگر او با جمع هست جسمش با جمع است دلش جای دیگر است،در چنین حالاتی جلومی آید هرچه این حال بالاتر برود ارتباط

محکمتر می شود به جایی می رسد

*ادعونی استجب لکم*مرا بخوان

اجابت می کنم.

*وان سئلنی اعطیته*چیزی از من

بخواهد اعطا می کنم.

این قید ندارد که بیمار شدی ،مشکل

داری،گره داری،این قید ندارد.

*ان دعانی اجبته*صدایت به یا الله

بلند شود جواب می دهند.

وقتی بیمار شدی می گویی یا الله دربسته شد می گویی یا قرض داری

می گویی یا الله، نه *ان دعانی اجبتم* هر وقت مرا بخوانی من اجابت می کنم چیزی بخواهی من

اجابت می کنم این ها برای این است در بسته باید باز شود.

موضوعی است شاید گفته باشم انسان بخواهد به مقامی دست پیدا کند این مقام راحت به کسی نمی

دهند باید کار کند.

آیه الله بهاءالدینی 40 روز آمده کاراخلاص انجام داده بعد 40 روزدری برایش باز نشد،گفت که من

همه کار انجام دادم متوجه شد این 40 روزاخلاص داشته باب حکمت بر او باز کنند برای خدا خالصانه نبوده بوده 40 دوم می گیرد گفت چه حکمت بدهند چه ندهند اگر انسان

واقعا برای خدا کار کند.

چه قدر خدا آقایی می کند دارد درخیابان راه می رود مراقب است کار خراب نشود بوی دیزی می آید اگر الان برود بخورد برای هوای نفس است و

دید آقایی آنجا ایستاده و سمتی را نگاه می کند برای اینکه حواسش پرت شود رفت و کلاه آن فرد دست زد گفت شیخ بوی دیزی اذیتت می

کند چرا به کلاه من مشغول شدی؟

آن چه می خواهم بگویم این است خدا خیلی آقا است به بوی دیزی هم تو را به استادی می رساند.

صیرفی: خیلی ممنون الهی به وجاهت امام جواد (ع)چنان کن سرانجام کارتو خشنود باشی و

و ما رستگار

دسته بندی :