یاد خدا 1 خرداد 1401
قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن و صوت برنامه یاد خدا 1 خرداد 1401)
بسم الله الرحمن الرحیم
صیرفی:الذین امنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب
برخیز برات عاشقی داده خدا
احسان قدیم رافرستاده خدا
درکوچه ی روزگار غم هست ولی
آرام کند دل مرا یاد خدا
خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهروپاکشان اللهم صل محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خدا بر امام خدا بر حضرت مهدی (عج)سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا ....وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید ...
خدا راشکر می کنیم بازهم بایاد خدا کنار خدا جمع شده ایم وافتخار داریم سرور ارجمندمان معلم عزیز تفسیر قرآنمان استاد سید محمد حسین عظیمی ...قدم برچشمان ما گذاشتند ، آقا سلام علیکم ورحمه الله
استاد عظیمی : سلام علیکم ورحمه الله ، خدمت بینندگان عزیز هم عرض سلام وادب داریم ....
صیرفی : خیلی خوش آمدید قدمتان به روی چشم ، افتخار داریم بازهم کنار حضرتعالی هستیم وقواعد قرآنی را یاد می گیریم ازحضوراستاد عظیمی حاصل عمر شریف خود استاد است وتقریبا نه سال است که ماه شوال امسال دهمین سال برنامه ی یاد خدا آغاز شد ما سال 92 از یکم شوال یاد خدا آغاز شد وبرکتی بود که بعد از عید فطر اتفاق افتاد حالا هم این اتفاق وارد دهمین سال شده است الحمدلله همه ی این سالها به جز سال اول کنار شما بودیم ویاد گرفتیم ، ان شاء الله که سایتان را مستدام بدارد ...
قاعده ی تکفیر وتغفیر درقرآن کریم عنوان قاعده ی اخیری است که از حضورشان یاد می گیریم ....
30000720 شماره پیامک برنامه است شماره تلفن 162 هم اگر خواستید بصورت تلفنی نظرتان را راجع به برنامه اعلام بفرمائید روابط عمومی سازمان است وآخرینخواهش ما پیوستن به صفحه ی برنامه است yadekhoda-qtv @
که آنجا خلاصه های بسیار خوب نکات ناب بارگذاری می شود شما در به اشتراک گذاشتن سهیم باشید ان شاء الله همه ی ما سراین سفره بهرهمند باشیم خیلی نکات جالبی از استغفار ویک معنای کاملا جدیدی از استغفار شما پیش روی ما باز کردید ....
استاد عظیمی : بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین وصل الله علی سیدنا محمد واله الطاهرین
ما درجلسات قبل به این نتیجه رسیدیم که قرآن دو نوع لباس را مطرح می کند یک لباس ظاهری همین لباسی که انسان می پوشد وبدن انسان را می پوشاند که این لباس سه خاصیت داشت ، می پوشانید ، زیبا می کرد ومحافظت می کرد ..علاوه براین لباس ظاهری لباس دومی را قرآن مطرح می کند ولباس مهمتری را که نامش را گذاشت لباس تقوا * ولباس تقوا ذلک خیر * معلوم می شود که همانطورکه انسان یک معایب ظاهری دارد که نباید این معایب شرمگاه ها وعورات ظاهری آشکار باشد ، موقعی که درمجالس مختلف می خواهد شرکت بکند همینطور یک عورات یک شرمگاه های باطنی دارد ، یعنی روح انسان جان انسان نفس انسان نه این بدن یک رذایلی دارد یک زشتی هایی دارد یک چیزهای ناپسندی دارد که اگر انها آشکار شود انسان را درهر مجلسی راه نمی دهند برای ورود در بعضی از مجالس برای بهره مند شدن برای برخوردار شدن برای قدرتمند تر شدن باید آن اخلاق ناپسند آن رذایل باطنی ، آن نفس ترسوی محزون مردد متزلزل مضطرب افسرده باید پوشانده شود والا اگر ان نفس اجازه ی بروز و ظهور پیدا کند * ان النفس لاماره بسوء * بیچاره می کند انسان را وآنچه که می تواند این نفس را بپوشاند استغفار است یعنی باید رفت در خانه ی خدا واز خدا خواست که لباسی بفرستد تا انسان آن شخصیت نهان را آن شخصیت درسایه را که همیشه همراه انسان است هیچ وقت هم دست از سر انسان برنمی دارد پس شما باید آن شخصیت را بپوشانید وآن چیزی که میتواند بیوشاند لباسی است که ازطرف خداوند می آید لذا باید شما استغفار کنید قرآن هم فرمود موقعی که استغفار کردید * یرسل السماء علیکم مدررا * آسمان پیوسته برتو می بارد یعنی از نعمتها برخوردار می شوید * یزد کم قوه الی قوتکم یمتعکم مطاعا حسنا ویوت کل ذی فضل فضله *که درجلسات قبل مفصل توضیح دادیم .درادامه ی بحثی که درجلسه ی قبل گفتیم اجازه بدهید دوسه آیه دیگر بخوانیم بعد بحث را از یک منظر دیگری ادامه بدهیم ،
درسوره ی که نساء آیه 110 ، جایگاه استغفار را طلب لباس را طلب غفران را ببینید * ومن یعمل سوء اویظلم نفسه ثم یستغفرالله یجدالله غفورا رحیما * یعنی موقعی که شما استغفار کردید خدای غفور را خدای رحیم را پیدا می کنید یعنی با یک خدای دیگری مواجه می شوید .درسوره ی انفال آیه ی 33 * وما کان الله لیعذبهم وانت فیهم وما کان الله معذبهم وهم یستغفرون * می گویند دوچیز باعث می شود که عذاب الهی نازل نشود یکی وجود شما دوم استغفار ایشان ، * ماکان الله معذبهم وانت فیهم * تا زمانی که شما درمیان مردمید عذاب نمی آید * وما کان الله معذبهم وهم یستغفرون * اگر اهل استغفار هم باشند عذاب الهی نازل نمی شود ...
صیرفی : اندازه بودن پیامبر درکنارمان می توانید استغفار نقش ایفا کند...
استاد عظیمی : اندازه اش را نمی شود از این آیه درآورد ولکن این کار کرد را دارد .پیغمبر یک نعمتی است که باهیچ چیز قابل مقایسه نیست ....در سوره ی نساء ایه ی 64 می فرماید که * وما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله ولو انهم اذ ظلموا انفسهم ( اگر ظلم به خود کردند ) جاءوک * از زاویه ی دیگری مساله را مطرح می کند ، یک عده ای خطا کردند آمدند پیش پیغمبر گفتند : ماخطا کردیم به دادمان برسید * جاءوک فستغفروالله وستغفر لهم رسول لوجد الله توابا رحیما * می گوید اشتباه کردند * ظلموا انفسهم * ظلم به خودشان کردند ، اگر یادتان باشد یک قاعده ای گفتیم به نام قاعده ی لا ینال ( لا ینال عهدی الظالمین ) ، قاعده ی محرومیت * آن قاعده یک مطلبی را گفتیم مطلب مهمی بود کمتر هم کسی به این مطلب پرداخنه است که قرآن می فرماید * ظالم همان مظلوم است ، ومظلوم همان ظالم است ، شما نمی توانید به ما ظلم کنید شما اگر که ستم به ما بکنید در ظاهر دارید به ما ستم می کنید درواقع دارید به خودتان ظلم می کنید ، بیش از ده مرتبه در قرآن این مضمون ومطلب است که * وما ظلمونا ( به ما که ظلم نکردند ) ولکن کانوا انفسهم یظلمون * به خودشان دارند ظلم می کنند ، یعنی آن کسی که نشست بر سینه ی امام حسین علیه السلام خنجر برآن حنجر مبارک گذاشت او ریشه ی خودش را برید اوظلم به امام حسین نکرد ظلم به خودش کرد خودش را نابود کرد ، درست است ما درظاهر میگوییم امام حسین مظلوم واقع شد ولی او یک فرصتی به امام حسین داد یعنی ظلم ظالم برای ان کسی که ما به او می گوییم مظلوم می شود یک فرصت ، ظلم ظالم درحقیقت ستم به خودش است شمربن ذی الجوشن خودش را نابود کرد امام که رشد وترقی کردند شهید شدند ، به مقامی رسیدند که همه ی اهل عالم آرزوی رسیدن آن مقام را دارند ، بعد هم شهادت داریم تا شهادت ....یعنی ظالم به خودش ظلم می کند ....
لذا ما معتقدیم که درقرآ ن بین ظالم ومظلوم اتحاد است انگار یک نفر است * لذا می فرماید * لو اذ ظلموا انفسهم * یک عده ای آمدند با خودشان ظلم کردند به خودشان ستم کردند * جائوک * فهمیدند خطا کردند حالا چه جای خوبی می روند * جاءوک * آمدند سراغ شما * فستغفرالله گفتند خدایا ما ظلم کردیم ، ظلم که انسان بکند خطا که بکند عریان می شود اصلا ظلم نتیجه ی عریانی انسان است ، انسان اگر عریان نشده بود که ظلم نمی کرد ، انسان شخصیت پنهانش را جلوگیری نمی کند شخصیت آشکار می شود می ترسد غصه می خورد مردد می شود مایوس می شود شروع می کند به ستم کردن لذا ستمگر عریان است که ستم می کند چون عریان است برای اینکه جلوی ستم را بگیرد باید استغفار کند یعنی باید طلب پوشش کنند * فاستغفرالله واستغفر لهم الرسول *یعنی امدند پیش شما وگفتند خطا کردیم ما عریان شدیم آن شخصیت زشت درون ما آشکار شده است این عمل زشت را ما انجام دادیم ، مااستغفار می خواهیم شما هم بری ما استغفار کنید چه درخواستی کردند ، ممکن است استغفار خودشان خیلی استجابت نشود ولی قطعا اگر پیغمبر برای کسی استغفار کند استغفار پیغمبر استجابت می شود وآن موقع * لوجدوالله توابا رحیما *
صیرفی : برویم محضر قرآن کریم با افتخار برمی گردیم بخش پایانی فرمایشات استاد عظیمی را عزیز را استفاده می کنیم ....
بسم الله الرحمن الرحیم
با افتخار فرمایشات حضرتعالی را می شنویم ...
استاد عظیمی : ما بحث را درهم بیان کردیم ،یعنی یک مطالب مجمل کلی بدن یک دسته بندی خاص درمورد استغفار وتغفیر بیان کردیم هنوز بحث تکفیر را نگفتیم .گرچه این بحث را مطرح کردیم درلابلای صحبت بعنوان یکی از فوائد این قاعده ی تغفیر از این زاویه که می خواهیم وارد بحث بشویم بحث را دوباره مطرح کنیم منطقی تر برهانی تر به یک نتیجه ای برسیم .سوال این است که ( ماباید درخواست مغفرت بکنیم مغفرت هم یعنی پوشش ) سوال اول این است که پوشش از چه کسی ؟؟ باید ازچه کسی خودمان را بپوشانیم ؟حجاب درمقابل چه کسی ؟ به نظر شما سوال خوبی است یا بد .... واقعا سوال است .بپوشانیم ،ازچه کسی ؟سوال دوم : دقیقا چه را باید بپوشانیم ؟ این هم باید دقیقا مشخص بشود تا این بحث استغفار در سرجای خودش قرار بگیرد ....چه چیزی دقیقا باید پوشانده شود ؟درحقیقت برهان پوشش چیست ؟ عرض کردیم این ها گفته شده است .نکته سوم که گفته نشده وبیان کنیم ، چطور این پوشش حاصل می شود ، ماچطور به این مغفرت الهی برسیم ؟ چه کسی می تواند به ما بدهد ؟ پوشانندگان درعالم چه کسانی هستند چه کسانی کمک ما میتوانند بکنند که ما بتوانیم آن شخصیت زشت وکریه وآن شخصیت اگر به کار بیوفتد انسان را نابود می کند فرمودند * ان النفس لاماره بالسوء * ما چطور می توانیم آن را بپوشانیم ؟ اگر سوال را درست مطرح کنیم وجواب را درستی بدهیم آن وقت معلوم می شود درخواست پوشش مخصوص گنهکاران نیست ، بعضی هم گفته اند پوشش رعایت ادب است ، ادب محضر خدا است ، از این زاویه وارد شده است حرف بدی هم نیست ولی حرف عمیقی هم نیست ، وقتی شما درخانواده خودتان وقتی که خودتان هستید وخانواده خودتان ممکن است با زیر پیراهن و شلوار هم بنشینید ولی اگر مهمان آمد رعایت ادب می کنید لباس دیگری می پوشید ، اگر خواستید از خانه خارج شوید وبروید از مغازه یک خرید ممکن است کت وشلوار نپوشید وخیلی رسمی لباس نپوشید ولیکن لباسی می پوشید که مناسب بیرون رفتن ازخانه باشد شما بلاخره یک دکتر هستید ممکن است بروید سرکلاس دانشگاه تدریس بکنید ، خب اگر خواستید بروید سرکلاس تدریس بکنید آن لباسی را نمی پوشید که می روید سوپر مارکت خرید می کنید لباس رسمی تر می پوشید هرمجلسی ادب مخصوص خودش را دارد اگر انسان آن لباسی با آن لباسی که در رختخواب می رود بخواهد برود به دانشگاه آش ن درباربان دم در راهش نمی دهد داخل ، می گوید با این لباس نمی شود .گفت : حافظا علم وادب ورز که درمجلس شاه هرکه را نیست ادب لایق صحبت نبود
بعد پوشش ا اینطور معنا کرده اند ، یعنی پوشش را اد ب معنا کرده اند ادبی که لازم وضروری است ، برای اینکه شما از یک مرحله ای بروید بالاتر باید ادب آن مرحله را شما باید رعایت کنید لباس مناسب آ ن مجلس را بپوشید ، ادب یعنی مناسبت ، رعایت تناسب ها بعضی دیگر هم آمده اند گفته اند که پوشش از ناظر است یعنی : کسانی هستند ادم را می بینند شما نباید بگذارید آنها شما را ببینند بلاخره ملائکه وجود دارند حضراتی دراین عالم هستند که شما را دارند تماشا می کنند شما نباید بگذارید آن شخصیت زشت وکریه وآن انسان فشخصیت ناپسندتان عریان وآشکار بشود اگر ان شخصیت زشت انسان آشکار بشود ملائکه از اطراف انسان فرار می کنند کمک نمی کنند اگر یادتان باشد گفتیم هزار ملائکه سه هزار ملائکه پنج هزار ملائکه خدا می فرستد برای اینکه انسان را امداد بکند خوب موقعی که برسند به انسانی که عریان است زشت است ونتوانسته است خود را بپوشاند اطرافش نمی ایستند از دورش پراکنده می شوند لذا پوشش از ناظر محتر م از بیننده ی محترم یک عده ای هستند می بینند وآنها باید کمک ما کنند آنها باید دعای ما را بردارند و ببرند به آسمان ، خوب این آدم زشت کریه المنظر بد ترکیب که اعمال زشت از او سر می زند ملائکه نزدیکش نمی روند او باید خودش را بپوشاند تا آنها نزدیزکش بروند این هم حرف بدی نیست . حرف خوبی است یعنی یکی از فوائد پوشش این است اما می خواهیم یک نکته ی دیگری عرض کنیم به نظر ما مهمترین عملکرد پوشش ، پوشش از خویشتن است ، ببینید شما خودتان نباید خودتان را ببینید کار به کس دیگری نداشته باشید ف دیدید کسی می رود بربلندی مثلا فرض کنید می گویند نگاه به پایین نکنید سرتان گیج می رود می افتید ، انسان نگاه کنید اگر درخودش غور کند نگاه خودش کند چاره ای ندارد باید مایوس شود خب ما چه داریم غیر از زشتی چه داریم ؟ جهل ، فقر ، به تمام معنا ضعف کاملا یک موجودی که به تمام معنا ضعیف است به تمام معنا فقیر است به تمام معنا جاهل است خوب وقتی او نگاه به خودش می کند وقتی این آینده ی خطرناک را پیش روی می بیند ،چکار باید بکند؟ چه اتفاقی برایش می افتد خوب می ترسد ازیک بلندی نگاه چاه عمیق می کند می افتد نمی تواند حرکت کند نا امید می شود ازخودش می ترسد دقت کردید ؟ شما برای اینکه حرکت کنید برای اینکه امیدوار باشید وبرای اینکه نترسید برای اینکه مردد ومتزلزل ومضطرب وافسرده نشوید یک راه دارید خودتان را نبینید < خود را نبین که رستی > می خواهید برویدخود را نبینید اگر خودتان را ببینید می ایستید لذا قرآن می فرماید : چه کسی نامید می شود از رحمت پروردگار مگر کسی که گمراه است مگر کسی که کافر است مگر کسی که خدا را نمی بیند کسی که خدا را نمی بیند خودش را نمی بیند ...
صیرفی : کل فلسفه ی خودبینی که مذموم است یعنی دیدن فطرت بد یا نه بخشی اش غرور واین هاست ؟
استاد عظیمی : این هم همین است یکی از از مسائلی است که مترتب برهمین قاعده می شود ، یعنی خود انسان حجاب است یعنی کور می کند آدم را شما موقعی که خودتان را می بینید نمی توانید حقیقت را ببینید لذا استغفار را نگاه کنید ، استغفار یکی ازعملکردهایش این است خدایا نگذارید من خود خود را ببینم ، نمی توانیم تحمل کنیم انسان اگر خودش خودش را ببیند زمین می خورد نمی تواند دیگر حرکت بکند .یک ماشین می دهند دست شما ، بنزین که ندارد ، فرمانش هم بریده است ، ترمز هم ندارد ، سیم گازش هم قطع است ، شما چکار می کنید ؟روشن می کنیدحرکت کنید ؟ برای چه روشنش کنیم اصلا روشنش هم نمی کنیم سوارش هم نمی شویم می گویم این نمی شود ،می گویدآقا این ها را نبیند .شما اگر نگاهی به خودتان بکنید ترمز ندارید .یک نگاهی به خودتان بکنید ترمزتان خراب است یک نگاهی به خودتان بکنید بنزین ندارید اگر یک نگاهی به خود بکنید هیچ ندارید ، * ایها الناس انتم الفقراء والله یعلم وانتم لاتعلمون ،،، خلق الانسان ضعیفا *اگر این چیزها را ببینید دیگر نمی توانیم حرکت کنیم کجا برویم چطور برویم با چه برویم با کدام قدرت ؟ با کدام دارایی ؟ باکدام توانایی ؟
لذا باید التماس کنند خدایا نگذارید خودمان خودمان را ببینیم بگذارید شما را ببینیم که شما هم داریدهم می توانید هم می دانید هم می دهید شما که باشید می توانیم با نگاه به شما حرکت کنیم نگاه به خود می کنیم می ایستیم . گرفتید چه معنای عالی شد استغفار ؟
بحث گناه کردن نیست ، گفت عرفا می گویند : وجودک ذنب لا یغاث به ذنب * شما خودتان گناهید هیچ گناهی با وجد شما مقایسه نمی شود .حافظ توخود حجاب خودی از حافظ میان برخیز
صیرفی : خیلی ممنون ومتشکریم ، در یک جمله اینکه اصل استغفار ندیدن خودمان ، چون این خودمان اصل ها بیچارگی است .ودیدن خداوند،دیدن همه خوبیها
استاد عظیمی : البته ما معانی دیگر را انکار نکردیم آنها هم از فواید استغفار هست منتها اصل استغفار این است که انسان خودش خودش را نبیند...
صیرفی : یک دنیا سپاسگزار ، سایه تان مستدام وعزتان روز افزون ، ان شا ءالله
الهی چنان کن سرانجام کار
توخوشنود باشی وما رستگار