حدیث روز
امام على عليه السلام فرمود: پيامبرخدا صلي الله عليه و آله، از همه مردم بخشنده تر، با جرأت تر، راستگوتر، وفادارتر، خوش اخلاق تر و نيكو رفتارتر بـود

یاد خدا 2 مرداد 1401

قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن و صوت برنامه یاد خدا 2 مرداد 1401)

بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی:الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب

برخیز برات عاشقی داده خدا احسان قدیم را فرستاده خدا در کوچه روزگار غم هست ولی آرام کند دل مرا یاد خدا

سلام به خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکشان اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید خدا را شکر می‌کنیم توفیق داریم با یاد خدا همنشین شما سروران ارجمند ویژه اینکه امروز سال سفره تفسیر قرآن استاد سید محمد حسین عظیمی عزیز مهمان هستیم

استاد عظیمی :سلام علیکم و رحمة الله استاد عظیمی سلام علیکم و رحمة الله خدمت بینندگان عزیز سلام عرض می کنیم خدمتتان هستیم

صیرفی :خیلی ممنون از قبول دعوت فرمودید و بزرگواری کردید.قواعد قرآنی عنوان بحث محضر استاد عظیمی میهمان هست سالهاست در برنامه حدود ۹ سال محضر استاد هستیم و دهمین سال برنامه یاد خدا قواعد قرآنی حاصل عمر شریف استاد عظیمی است است که تاکنون حدود چهل قاعده از قواعد قرآنی را به ما یاد دادند. قاعده تغفیر و تکفیر را ماه هاست خدمت استاد یاد می گیریم

استاد عظیمی: بسم الله الرحمن الرحیم "الحمدلله رب العالمین الحمدلله رب العالمین وصل الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین لاسیما بقیه الله فی الاعظم فی الارضین روحی وارواحنا له الفداء قاعده ،قاعده تغفیر و تکفیر بود .قاعده غفران و مغفرت الهی .ما سعی کردیم بحث غفران ومغفرت را دراین جلساتی که به این قاعده پرداختیم خیلی فنی واصولی واستدلالی و با براهین قرآنی بیان کنیم .مطالبی که تا به حال گفته شده است بطور مختصر این شد که انسان همه انسان ها بدون استثنا همه ی انسان ها حتی انبیاء اولیاء اوصیاء دارای یک شخصیت پنهان و در سایه هستند که این شخصیت پنهان ودر سایه اگر آشکار شود واگر قدرت ظهور پیدا کند وفعال شود هم به خود آن انسان ضربه می زند هم به جامعه ضربه می‌زند انسان را به معصیت و گناه واشتباه می کشاند وباعث نابودی انسان وجامعه است وآن شخصیت نابود گر است لذا بحث پوشش وضرورت شخصیت مطرح شد.گفتیم انسان وقتی عریان می شود ظرفیت واستعداد ها را از دست می دهد محرومیت آغاز می شود. اما پوشش که آمد استعداد می آید ظرفیت وزیبایی می آید لذا بهره‌مندی آغاز می شود لذا داستان بهشت را بعنوتن مستند این سخن بیان کردیم که انسان تا زمانی که ‌لباس بر تن می توانست در بهشت بماند استعداد استفاده ی از بهشت را داشت اما همین که لباسش کنده شد و ریخت فرمان هبوط صادر شد واز بهشت اخراج شد ومحروم شد از اینجا یک بحثی آغاز شد موقعی که سیر بحث به اینجا رسید به عنوان استغفار. گفتیم استغفار درحقیقت استتار است پوشاندن آن شخصیت کریه وزشت انسانی که نفس اژدرهاست او کی مرده است از غم بی آلتی افسرده است .دراین بحث گفتیم که با توجه به مطالب،استغفار از مقوله لفظ نمی تواند باشد استغفار این نیست که شما تسبیح بردارید وبگویید *استغفرالله ربی و اتوب الیه* استغفار یک تلاش ویک عملیات است وکسانی که با الفاظ ابراز استغفار می کنند اما آن تلاش وعملیات در وجودشان خفه شده است آنها در حقیقت یک دروغ بزرگ می گویند یک نفاق بزرگ است وبرای رسیدن به غفران خداوند سه ساتر قرار داده است یک همسر دو شب سه تقوا * ولباس تقوی ذلک خیر *به اینجا رسیدیم این جغرافیای بحث ما بود تا به اینجا رسیدیم .در مورد تقوا مفصل صحبت کردیم ورفتیم تقوا چه خدمت هایی به انسان متقی می کند وگفتیم قرآن مثال می‌زند ومی فرماید: *وتلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون *واینکه فرمود تقوا لباس است معنایش این شد که شما باید تقوا را بپوشید همانطور که لباس را می پوشید .تا پوشانده ومحافظت شوید لذا همان کاری را که لباس انجام می دهد تقوا هم انجام میدهد لباس می پوشاند زشتی ها را سوءات را تقوا هم آن زشتی ها و شخصیت دومی ودرسایه انسان را می پوشاند لباس زیبایی می دهد تقوا هم زیبایی می دهد و لباس محافظت می کند تقوا و هم محافظت می کند امنیت می دهد تقوا هم امنیت می دهد لباس ظرفیت و استعداد و بهره مندی می دهد تقواهم ظرفیت و استعداد و بهره مندی می دهد حرف‌هایی زده شده اجازه دهید امروز به چند روایت بپردازیم و البته در بحث های مان کمتر به روایت می پردازیم و دلیلش هم این است که قواعدقرآنی می گوییم نباید کلام مان مستقیم مستند به روایت باشد باید قاعده مستقیم از قرآن استخراج شود منتها برای تائید مطلب روایاتی را هم استفاده می کنیم در این جلسه چند تا پایان خدمت بینندگان عزیز تقدیم می‌کنیم و این دوره باید را هم اصلاً تحلیل نمیکنیم علتش هم این است که ما حرف های مان را زده ایم دوستانی که بحث‌های ما را پیگیری کردند اگر این روایت را بشنوند این روایت کاملاً به کام شان می نشیند ولذتش را می برند چون استدلال وبرهانش را قبلا شنیده اند .از کتاب مصباح الشریعه از امام صادق علیه السلام این روایت نقل شده است*الزین لباس المومن لباس تقوی* زیباترین لباس اس برای مومن لباس تقوا است ببینید درقرآن فرمودند* واللباس تقوی ذلک خیر* اول از لباس معمولی برای شما صحبت کرد لباسی برای شما فرستادیم وبعد فرمودند لباس تقوی بهتر است از بهتر بودن صحبت کرده است یکی از ویژگی های بهتربودن زیباتربودن آن است. لذا امام فرمودند *الزین اللباس* زیباترین لباس مزین ترین لباس، یعنی هرقدر لباس ظاهری انسان را زیبا می کند لباس تقوی بیشتر می کند * انعمواعلی الایمان *ونرم ترین ولین ترین ملایم ترین لباس لباس ایمان است .وقال الله تعالی ،وخداوند فرمودند ولباس تقوی بهتر است، *واما لباس ظاهری شما به تن می کنید چه خاصیت هایی دارد ؟*ونعمه من الله تستر بها عورات *بنی آدم وهی کرامه اکرم الله اکرم بها ذریه آدم لم یکرم بها غیرهم هی للمومن *می فرماید این لباس ظاهر نعمتی است از طرف پرودگار، در آیات قرآن مخترع لباس در واقع آدم نبوده است چون دیده ام جور دیگر هم توضیح داده شده است. انسان موقعی که آفریده شد ودربهشت قرار گرفت عریان نبود با لباس بود.آن لباسی که برتن شان بود خودشان ندوخته بودند با لباس بودند وبعد عریان شدند موقعی که آمدند با زمین عریان بودند بعد از هبوط از بهشت این ها آمدند با توجه به الگویی که در ذهنشان بود از لباس بهشتی وامکاناتی که در زمین بود برای خود لباس دوختند یعنی لباس را قبلا دیده بودند.یعنی قبلا لباس را استفاده کرده بودند می دانستند چقدر ظرفیت واستعداد می دهد چه محافظت ومراقبت هایی می دهد آمدند در زمین شبیه همان را برای خود دوختند.این نعمتی بود از جانب خداوند *ستر بها عورات بنی آدم* بوسیله آن پوشانده شود *وهی کرامت اکرم الله بها ذریه آدم لم یکرم بها...واین کرامتی بود که خداوند تکریم کرد بوسیله این لباس کرامتی که نصیب غیر انسان نشد *وقد کرمنا بنی آدم* قاعده تکریم راهم گفتیم سوال این بود وجه تکریم چیست ؟خداوند برای انسان چه کرده است موارد مختلفی بیان شد که یکی از کرامت هایی که خداوند برای انسان هزینه کرده است وتکریم کرده است همان فرستادن لباس است امکانات ولباس واستعداد دوختن لباس است واین به سایر موجودات وحیوانات داده نشده است می‌بینید حیوانات لباس ندارند* وهی للمومنین* خوب این لباس برای مومنین چکار می کند *قال هی اداء مفترض الله بها *این وسیله ای است که بوسیله ی این لباس بر آنچه خداوند واجب کرده است همین لباس ظاهری را صحبت کنیمبهترین لباس *مالایشغل الله بل یقربک بذکره وشکره وطاعه ولایحملک علی عجب وریا وتزین وتفاخروالخیلاءفانهم من الافات دین ومورثه قسوه من القلب *بهترین لباس آن است که شمارل بازندارد از ذکرخدا گاهی اوقات من آنقدر به جزئیات می پردازیم که از اصلش باز می مانیم ،خوب این لباس برای چیست برای اینکه بتوانید وظایفتان را انجام دهید عبادات را انجام دهید و استعدادوظرفیت پیدا کنید بعضی آنقدر به خود لباس مشغول می شوند که از اهداف لباس می مانند لذا می فرماید بهترین لباس لباسی است که شمارا مشغول نکند به خودش ووقت تان را نگیرد طرف آنقدر باید کار کند که بتواند یک دست کت وشلوار بخرد یعنی مشغول شده است برای تهیه کردن این لباس در حالی که لباس هدف نبود بلکه وسیله‌ای بود برای رسیدن به یک هدفی .گفتند یکی از بزرگان که به مدرسه علمیه ای داشت پسرش را آورد طلبه بشود قدیم ها لباس چهار پنج عدد دکمه داشت لباس زیبایی بود قبول نکردند این پسر را،پرسیدند چرا قبول نکردید گفتند تا او بیاید لباس عوض کند وقت گذشته است در هنگام طلبگی نباید مشغول این چیزها باشد ،گاهی دنیا چنان ما را مشغول کرده است گاهی چنان به دنیا می پردازیم که قفل شده ایم از اینکه دنیا وسیله‌ای است وپلی است برای گذشتن وعبور کردن خلاصه باید حواستان باشد که دنیا شمارا به خود آرایی تزیین تفاخر مشغول نکند که این ها آفات دین است ومی رسیم به این جمله مهم که ان الله یک قاعده ای عرض می کنیم در همین قواعد به نام قاعده ی قساوت ،قساوت قلب یعنی چه ؟وبعضی دچار آن می شوند ومی فرماید خیلی به قساوت پرداختن باعث قساوت قلب می شود یعنی باعث میشود در قلب انسان بسته شود نمی تواند درست درک کند،قسی القلب یعنی کسی که نمی تواند بفهمد درک صحیحی ندارد *لهم قلوب لایفقهون بها *روایت ادامه دارد این درمورد لباس ظاهر ..

صیرفی :موافق باشید محضر قرآن مشرف می‌شویم یکی از همین آیات با این تفسیر بشنویم وبر می گردیم وبخش پایانی کلاس درس امروز را خدمت استاد عظیمی ان شاءالله استفاده خواهیم کرد....

وقت شمابخیرقبول باشد ان شاءالله این عرض ارادتمان نزد قرآن کریم ،ان شاءالله به ما اجازه ی مسح قرآن کریم را به ما دهند .

۳۰۰۰۷۲۰مسیر پیامکی برنامه یاد خدا است با شما وهمینطور شمارا ۱۶۲ روابط عمومی سازمان می توانید بزرگواری کنید و نظرات تان را راجع به برنامه اعلام بفرمایید

yade khod.qtv@

صفحه ما درفضای مجازی است که منتظر شما هستیم به اشتراک بگذارید این یکی و دو دقیقه های منتخب که قرار می ۷دهند در صفحه یاد خدا مفید می باشد این فرصت را از دست ندهید.فرمودید یکی از انواع لباس لباس ظاهر بود واین پایان جمله مهم بودحضرتعالی فرمودید که روایت داشتیم که پرداختن بیش از حد به لباس ظاهر قساوت قلب برای مومن ایجاد می کند.

استاد عظیمی :قساوت قلب به این معنا که در قلب انسان قفل می شود ونمی تواند بفهمد آنچه که باید راحت بفهمد لذا این بسیار مهم است که انسان برای هر کاری همان اندازه ای باید هزینه کند که باید کند واین اشتباهی است که ما ها در زندگی دچار شده است که برای بعضی کارها وبعضی چیزها آنقدر هزینه می کنیم که نباید کنیم خوب شد،شد ،نشد،نشد نباید خیلی برایش هزینه کرد ُ صرف کرد برای رسیدن به بعضی از امور دنیوی …‌درادامه امام صادق می فرمایند: این لباس ظاهر بود*واذا لبست لباس *موقعی که این لباس را پوشاندید که کارش این است که زشتی های شما را بپوشاند *وذکر ستر الله علیک ذنوبه ورحمتک والبس باطنا کما البست ظاهرک وباطنک *فرمودند این یک رمز است شما باید دراین دنیا آیه خوان باشید تمام عالم آیه است شما باید بلد باشید نشانه بخوانید شما باید بلد باشید آدرس بخوانید فلش کشیده یک سمتی شما باید به آ ن سمت بروید این لباس ظاهر را فرستادند که کارکردی داشته باشد ودارد برای اینکه شما ازاین ظاهر منتقل به باطل شوید پس زمانی که لباس را می پوشید که از خانه خارج شوید* فذکر سترالله علیک ذبوبک برحمه *بیاد بیاور چه زشتی ها وگناهانی داشتی که خداوند آن گناهان را به خاطر رحمتش پوشانید پس درنتیجه خودت کمک کن *البس باطنک کما البست ظاهرک بثوبک *همانطور که ظاهرت را با لباس پوشاندی یک لباسی هم برای باطنا هست آن باطن را بپوشان حالا پوشاندن باطن قرآن می فرماید تقوا ،حال ببینید این روایت تقوا را چگونه معنا می کند *ولیکن باطنک من الصدق فی ستر الهیبه وظاهرک فی ستر ساعه واعتبر بافضل الله عزوجل حیث خلق اسباب لباس لیستره العورات الظاهره والفتح ابواب توبه والانابه والاقاسه لیستر بها العوراه الباطنه من الذنوب والاخلاق السوء *می فرماید: باطن تو درصدق وراستی در پرده هیبت باشد وظاهر تو درپرده طاعت باشد پس درنتیجه دقت کن وببین که خداوند به فضل الهی برای تو اسبابی را خلق کرده است که زشتی های ظاهر تو پوشانده شود واز آن طرف ابواب را باز کرده است باب توبه و انابه را باز کرده است باب اغاثه را باز کرده استتا عورات باطنتان و گناهانتان واخلاق سوء پوشانده شود یعنی همان زشتی هایی که مفصل در ما در محورش صحبت کردیم گفتیم هرانسانی شخصیتی دارد پنهان ودر سایه همانطور حکه آن شخصیت ظاهری را می پوشید شخصیت باطنی راهم بپوشانید این درمورد خو وتاندر ادامه می فرماید ما همانطور که مستغفری هستید برای خودت همانطورخودت را می پوشانی وظیفه تو است که دیگران راهم بپوشانی یعنی استغفارکنی لذایکی از وظایف اخلاقی هر مومنی این است که بای چهل مومن استغفار نماید یه ترس از یعنی وظیفه تو این است که دیگران را بپوشانیم ودرخواست پوشش کنید نه اینکه او را مفتضح کنید لذا این روایت میفرماید*ولا تفضح احدا حیث سترالله علیک ماهو اعظم به *چون خداوند تورا پوشانده است پس توهم دیگران را بپوشان به شکرانه این نعمت* واشتغل بالعیب نفسک *مشغول عیب خودت باش چکار به عیب دیگران داری* واصفح علی ما لایعینک حاله وامره* وبپزهیز ورویگردان باش از آن عملی که برای شما فایده ای ندارد اینکه به عیب دیگران بپردازید ودیگران را مفتضح بکنید در جامعه این چه سودی دارد *واحذر عمرک بالعمل غیرک* بپرهیز از اینکه فانی کنی عمر خودت رادر عمل دیگران یعنی عمری بنشینید وبگویید فلانی این کار راکرد فلانی آن کار را کرد .چرا خودتان را هزینه دیگران می کنید *ویتجر مالک بالراسک غیرک *پرهیز کن از اینکه سود ببردسرمایه ی تو غیر تو ،درمورد این قسمت روایت شرح های مختلفی داده شده است به نظر من با توجه به روایت که داریم اگر انسان مومنی دیگری را غیبت کرد پرونده ی اعمالش را که به دستش می دهند می بیند فلان عمل زشت را برایش نوشته اند که انجام نداده وفلان عمل خوبی را که انجام داده است در پرونده ی اعمالش نیست اعتراض می کند می گوید من این کار را نکردم در عوض آن کار را انجام داد ه ام این کار نیست آن کار هست می گویند این کار را کسی کرده است که غیبت اورا کردی عمل زشت تو پای او نوشته شدعمل خوی تو پای او نوشته شددرحقیقت تو کار کردی سودش را او برد *یتجر مالک براس غیرک ولاتهلک نفسک *موقعی که به عیب دیگران می پردازید وبرای دیگران استغفار نمی کنید پوششی نمی شوید بر شخصیت دیگران در حقیقت خودت را هلاک می کنید چرا چون مشغول دیگران شده ای ولز خودت فارغ شده ای *ان نسیان ذنوب من اعظم عقوبت الله فی العاجل واوفر من اسباب *فراموش می کنید ونمی بهترین عامل است که شما هم در دنیا وهم در آخرت عذاب شوید *وما دام العبد مشتغلا بالطاعه الله تعالی معرفه عیوب نفسک وترک مایشین فی دین الله عزوجل وهو فی معزل عن الافات *می فرماید: تازمانی که عبد مشغول است به طاعت الهی وعیب نفس خویش یعنی دنبال مردم نیست دنبال این است که او چه عیب دارد او را بپوشاندواز کاز بیاندازد وخودش را نجات دهد چنین شخصی دور است از آفات *وغائض فی رحمة الله عزوجل *او فرو رفته در دریای رحمت الهی *یفوذ بالجواهر الفوائد من الحکمه والبیان *بهره‌مند می شوند در دریای رحمت الهی از جواهرفوائد از حکمت وبیان یعنی می رسد به یک اوجی*اما دامی ناس بذنوب* تا زمانی که فراموش کرده است گناهان خویش را فراموش می کند ونمی پوشاند*جاهل العیوب راجحاالی حوله لاقوله*شما زماني که عیوب خودت را نبینید وخود بین وخود ستایی کنید وندانید که ی شخصیت زشتی دارید به خودتان برمی گردید به حل وقوه خودتان ،می گویید من می توانم من دارا ستم اگر اینطور شد* راجحا الی حوله ‌ لایفلح اذا ابدا *هیچ وقت به فلاحت رستگاری نمی رسد .این روایت که در کتاب مصباح الشریعه است توضیح وتفسیر خوبی برای استغفار است واینکه تقوا چطور می تواند انسان را بپوشاند ....

صیرفی :یک دنیا ممنون از لطفتون

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

دسته بندی :