تاریخ انتشار: چهارشنبه 18 اسفند 1400
تعداد بازدید: 83

یاد خدا 9 بهمن 1400

تهذیب نفس با حضور آیت الله رحیم توکل (متن برنامه 9 بهمن ماه)

صیرفی: بسم الله الرحمن الرحیم الذین امنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب

درخانه ای که نور ولا موج می زند

آرامش و امید و صفا موج می زند

در زندگی به سبک ائمه یقین بدان

دارد همیشه یاد خدا موج می زند

سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاک ایشان" اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم "سلام خدا بر حضرت زهرا سلام الله علیها سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرج شریف سلام خدا بر شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید و خدارو شاکرم توفیق دارم همنشین شما سروران عزیز و ارجمند باشم واین لحظات عمرم را اینجا به یاد خدا سپری کنم سرور ارجمندم استاد اخلاق بزرگوارم حضرت آیت الله سید رحیم توکل عزیز قدم بر چشم من گذاشتند سلام علیکم ورحمت الله

آیت الله توکل: سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

 

صیرفی :قدم به روی چشم ممنون از قبول دعوت و زحمت

خدمت حاج آقا خواهیم بود تهذیب نفس وطهارت باطن این محور این چهار سال زحمت ما هست با حضور حاج آقا عنوان اصلی کلاس درس هست که حالا زیر عنوان و زیر موضوع قلب سلیم هست در این چند ماه اخیر خلاصه جلسه قبل را باهم مرور می کنیم و برگردیم و قلب را از خدای متعال آرزو می کنیم

خلاصه جلسه گذشته:

الان همه عزیزان من می توانند این کار را انجام دهند چون به یک جا نگاه کنید و بعد چشم هانتان را روی هم بگذارید اراده کنید آن چه نگاه کرده اید در ذهنتان بیاید با یک اراده در ذهن شما می آید تا به آن توجه دارید آن در ذهنتان موجود است یک آن توجه را بردارید محو ونابود است پس ایجاد آن به اراده شما بند است بقای آن به اراده شما بند است محو شدن آن هم به یک آن اراده نکردن شما بند است تمام صور ذهنی ما دربرابر ما ،ذهن ما قیوم است به عزیزانم عرض می کنم که آنان که مادر در قید حیات هست با افتخار دست مادر را ببوسید با افتخار پای او را ببوسید شما نمی دانید این انسان ولو فرضا در رختخواب افتاده نردبان اوج شما هست نردبان عزت شما اوست نردبان ترقی شما هست پای او را ببوسید تا ملائکه پای شما را ببوسند به جوان ها عرض می کنم به خانم ها یتان محبت را ابراز کنید مرد به زن بگوید من تورا دوست دارم انگار بر روی سنگی حک کرده باشند تا سالها این حک می ماند و ازبین نمی رود ابراز محبت مرد به زن در جان او نقش می بندد.

صیرفی: 30000720 مسیر ارتباط پیامکی ما و شما است شما اهالی اتاق فکر برنامه هستید و اگر رضایت داشتید به شماره تلفن 162 شماره تلفن سازمان بزرگواری کنید فرمایشات خود را بفرمایید در فضای مجازی به آدرس

@ yadekhoda_qrtv

صفحه داریم در تمام فضای مجازی هم حضور داریم شما می توانید مباحث و خلاصه ها و فایل های ویدیویی را دریافت و ان شاالله به اشتراک بگذارید با افتخار محضر سرور ارجمندم جناب حاج آقای توکل هستیم.

آیت الله توکل: بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل طاهرین در بحث قلب سلیم به معنای دوم رسیده بودیم که انسان دلی لرزان داشته باشد که این دل لرزان از معرفت او به خدا هست بنا هست به این معرفت دست پیدا کنیم چند گانال عرض کرده بودم کانال اول این بود که انسان بعد فعلی او با بعد فاعلی او هماهنگ باشد هم عمل عمل زیبایی باشد و هم کار برای خدا انجام شود دوم این بود بین سبیل و سالک تناسب باشد راه الهی نورانیت دارد انسان نورانی باشد این راه طهارت دارد انسان طیب و طاهر باشد راه سوم این بود انسان خود را در محضر خدا بیابد و بداند در دید مستقیم الهی است با علم شهودی با علم حضوری با علم قیومی و با علم احاطه ای تا اینجا صحبت شد به عزیزانم نکته ای هدیه بدهم این ذکر را عزیزان زیاد بگویید "یا حی یا قیوم یا لااله الاالله محمد رسول الله علی و ولی الله "این ذکر را زیاد بگویید ذکر بسیار شریفی هست حلال خیلی از مشکلات هست ذکر "یا قیوم" 157 بار فراموش نشود این برای اینکه عمر طولانی بشود اثر دارد و انسان را آرام آرام محرم اسرار کنند این ها اثر دارد عزیزان فراموش نکنند ان شاالله عزیزان می بینند این اذکار چه برکاتی را در زندگی دارد خیلی از چیزها را به ما می خواهند بدهند دنبال وسیله ای می گردند تا به ما بدهند این اذکار ابزاری است که ما را در مسیر خواسته هایمان سریع جلو ببرد

صیرفی :بعضی افراد دکان باز کرده اند و می آیند حرز هایی را خودشان ایجاد می کنند یعینی انگار جاعل هستند وجود ندارد این نسخه نه درکلام اهل بیت هست و نه افرادی که این مسیر را درست پیموده اند مردم را گرفتار می کنند مثلا 140 تا عدد از یک چیز را مثلا می گویند به شخص که تکرار کند و شخص بدون توجه آن ذکر را می گوید و درآن ذکر نه توجه هست نه رشد و تعالی هست شما می فرمایید که با توجه به معنی ذکر آن را تکرار کنیم لطفا کمی در مورد این مسئله صحبت کنید .

آیت االله توکل :این ذکر من دراوردی هست .آیا اگر فرزندت مریض بود نزد هردکتری می بردی ؟

صیرفی :کانال های متعددی در فضای مجازی هست که مربوط به سحر و جادو و بخت گشا و ذکر هایی که دل کسی را به خود متوجه کنی و تبدیل به یک کسب و کار شده است

آیت الله توکل :آنها که دکان باز کرده اند اعتقاد خود من این است از 100نفر 99نفر آنها خبره نیستند اصلا بلد نیستند که چه هست و چه نیست اگر سوال کنید بع عنوان مثال ابجد صغیر چگونه به دست می آید نمی داند این مسیر را نمی شناسند رفته مغازه کتاب فروشی کتاب دعا گرفته آن را باز می کند و نسخه فلان ذکر را می دهد حالا مشخص نیست از این گتاب چیزی متوجه می شود معلوم نیست .این از آن دارد نقل می کند بعضی واقعا شیاد هستند یک پول عظیم می گیرند ذکر می دهند اثر نکرد یک پول دیگری می گیرند ذکر بعدی را می دهند و حرف آخر می گویند ما کار را کردیم نشد دنبال این عزیزانم مطلقا نگردید این ها دکان باز کرده اند می خواهند افراد را سر کیسه کنند گاهی هم انسان این ذکر را می گوید و بعد دنبال آن هم می رود به جایی هم نمی رسد بعد به این نقطه می رسد که همه اذکار دروغ است هر چه کردیم نشد اگر بود چرا به ما داده نشد این شرایط دارد اذکار ذکر دارد زمان و مکان دارد طهارت دارد خیلی ذکر است این ها همه شرایط خاص دارد من از بعضی گله مند هستم که در کتب معتبر اذکار ی را بیان می کنند اما همه شرایط را نمی گویند و این زشت است به شخص می گوید فلان ذکر را 100عدد بگو و رو به قبله باش و با کسی هم صحبت نکن تا اینجا درست هست اما شرط بعدی هم دارد مثلا با طهارت باشد یا بین الطلوعین انجام بشود همین ذکری که عرض کردم "یا حی یا قیوم لااله الااالله محمد رسول الله علی ولی الله "بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب این زمان بیشترین زمان اجابت است این زمان بگویید بعضی آن زمان را نمی گویند تا وقتی با وضو باشی این قید را نمی آورند رو به قبله باید باشی را مطرح نمی شود این مابین حرف نزنی را نمی گویند شخص این ذکر را می گیرد و یک مدت دنبال می کند و بعد نتیجه نمیگیرد به کجا می رسد ؟اذکار دروغ است و می خواستند سر ما را کلاه بگذارند به انکار ،چرا آن طرف گفته همه حرفها را به او نگفته است آدم نگاه می کند میبیند 4تا دکتر هر دو عالی هستند ولی ببیند کدام بهتر است چون جان فرزندش در کار است چرا هر کسی در فضای مجازی هر حرفی زد دنبال آن می روید چه بسا این حرف ها بازی دادن مردم به ذکر مراجعه کنند جواب نگیرند بی اعتقاد شوند هدف همین است که اعتقاد را از مردم بگیرند این یک راه است برای همین از کسی ذکر نگیرید حرف کسی را گوش نکنید الا کسی که خاطر جمع باشید این دارد با سند حرف می زند و الا در آن را تخته کنید بر می گردیم به بحثم قبل بر می گردیم راه سوم اینکه انسان خود را در محضر خدا بیابد با آن بیانی که عرض شد کانال چهارم این است که باید انسان به خود تمرین بدهد حالت اخلاص را این حالت اخلاص بدست آوردنی است اما به راحتی هم خیلی بدست نمی آید باید با خود تمرین کنند به خود بگوید این کارم برای خدا است مزد داری اگر نه چه ؟مزد نداری پس به غیر خدا نگاه نکن برای دل مردم طرف تو بیاید او مقلب القلوب است باید با او کنار بیایم باید در دید مردم عزیز بشوی یا عزیز او است مردم به تو با گرامت نگاه کنند "اکرم اکرمین" او است با عظمت به تو نگاه کنند یا از این گونه تمام این ها یه دست او است با او باید کنار بیایم با او همراه باش مردم بی کار محض هستند در امور معنوی کلید دست آن کریم است به دست اهل بیت است خود خدافیاض عالم است ائمه هم واسطه فیض هستند آنچه او بخواهد بدهد با واسطه عنایت می کند از واسطه ها ما که برداشت می کنیم به مردم نگاه نکنیم نگاه به مردم ما را از آن اصل کار غافل می کند هرچه این غفلت زیاد تر بشود راه ما طولانی تر می شود دیر تر به مقصد می رسیم درقرآن آیات زیاد داریم از عزیزانم تقاضا دارم آیه 37 سوره سبا است خواهشا به این آیه عنایت کنند "انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله "من شما را یک موعظه می کنم برای خدا کار کنید این یک جمله در راس تمام این ها است برای خدا کار کنید خدا باید بزرگ کند ولو کل عالم نخواهد خدا زمین می زند ولو کل عالم نخواهد با او کنار بیاییم اکر با او کنار آمدیم او بزرگت می کند او عزیزت می کند او عظیمت می کند او محبوبت می کند او معروفت می کند چه می خواهی که او نتواند بدهد مردم همه عاجز هستند مردم همه فقیر هستند فقیری بخواهد به فقیر مراجعه کند به غنی مراجعه کن او هم مثل تو فقیر است این جا تو درد داری او هم ده درد در جای دگر دارد اگر بخواهد به تو چیزی بدهد منت بر سر تو می گذارد بخواهد به تو ندهد حقیر شده ای دنبال غیر چرا می گردی همه کاره اوست او مسببب الاسباب است اگر آب سببت دارد این سبب را چه کسی به آب داد اگر آتش برای احراز سببت دارد این را که به او داده با اصل در تماس باشیم

صیرفی :محضر قرآن مشرف می شویم وبر می گردیم محضر سرور ارجمند بخش پایانی را پیش می گیریم خوش سلیقگی می کنند دوستان خوب ما و دقیقا همین آیه ای که حضرت آیت الله توکل فرمودند را پخش کردند آیه 47از سوره مبارکه سبع آقای حسن زاد ه و همکاران برای ما پخش کردند با افتخار و این کمک کنننده است در بحث

یت الله توکل :آن کانلا چهارم برای کسب معرفت اخلاص بود انسان کار را برای خدا انجام بدهد "انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله "اگر این اخلاص بیاید عمل جان می گیرد اگر اخلاص نیاید بعد عمل باطل نیست عمل ظلمانی می شود چون برای غیر خدا بود غیر خدا ظلمت دارد ظلمت داشت عمل ظلمانی می شود ظلمت عمل به جان عامل می آید او را ظلمانی می کند شما نگاه کنید تمام توان شیطان به این است این رنگ را از ما بگیرد به روایت نگاه کنید فرمودند "الناس هلکی"مردم همه در هلاکت هستند "الا العالمون" آنها که در دین بصیر هستند در هلاکت هستند الا آن ها که به علم عمل می کنند و" العالمون هلکی "آنها که به علم عمل هم می کنند در هلاکت هستند الا امخلصون آنها که در اعمالشان اخلاص دارند "و المخلصون الی خطر تازه اینجا شیطان خیلی کار دارد آنکه علم دراد عمل ندراد کارش تمام است آنکه عمل دارد اخلاص ندارد آن عمل بر باد است آنکه اخلاص هم دارد شیطان با او کار دارد چون برای بقیه خودشان کارشان را خراب کرده اند علم نباشد جهل خراب می کند علم باشد عمل نباشد عدم عمل خراب می کند عمل باشد رنگ اخلاص نباشد این عدم اخلاص خلاص می کند آنکه نجات است عمل عالمانه با اخلاص است شیطان با این یکی خیلی کار دارد نکته مهم تراین است در بعضی شراکت ها افراد می گویند آقا این معامله با شریک هر چه شد تقسیم می کنیم حالا برای تقسیم می آیند تا آن نکته آخر را حتی در ریال هم این مقدار برای تو این مقدار برای من . "انا خیر شریک "من خوب شریکی هستم "من عمل لی و لغیری فهو لغیری "که برای من و دیگری کار کن همه را به همان می دهند هیچ چیز خودم نمی گیرم بعد مزدی هم ندارد از این جهت اخلاص را باید مراعات کنیم این اخلاص گام اولش به این است که انسان غیر خدا را نبیند انسان در دنیا بلابر سرش نیاید در دنیا امانی به او داده شود برا یاین اخلاص است قسمت بلایش این است که فقط برای خدا و لا غیر حالا اعمال ابتدایی را انجام بدهیم تا برویم بالا . این مکرحله چهارم بود مرحله پنجم که بحث اصلی ما هست در قاعده معرفتی قاعده تناسب بین ظرف و مظروف است مراد این است روایت هست "ان هذا القلوب اوعیه "این دل ها اوعیه است اوعیه جمع وعاء است وعا ء یعنی ظرف این دل هایتان ظرف هست دل ها که ظرف شد آن چه که در دل ما می آید می شود مظروف بین مظروف و ظرف حتما تناسب است این تناسب را همه ما زنها و مردها همه داریم در کار دنیوی خودمان آشغال را در سطل آشغال می ریزیم غذا را در ظرف تمیز می ریزیم عذر خواهی می کنم دل های ما سطل آشغال است ؟یا ظرف تمیز است ؟ظرف آشغال شد آشغال می ریزند حب ریاست و مقام و جاه شهوت دنیا و قدرت می آید و این آشغال ها را در این دل می ریزد تو دنبال معرفت الله هستی معرفت یک گوهر نورانی هست ظرف نورانی می خواهد همه در هر ظرفی غذا نمی ریزیم ظرف را تمیز می کنیم اگر تمیز باشد آن را پاک می کنیم بعد توی آن غذا می ریزیم ما یک غذا را ذره ای نان و برنج را داخل ظرف تمیز می گذاریم واقعا می خواهیم معرفت الله را به تو بدهند در دل کثیف امکان دارد اصلا ؟چرا ما بعد از عمری این طور دست خالی هستیم این قاعده را ما رعایت نکردیم به ولله نمی دهند چون ظرف دل آماده ندیدند پس اول نگاه می کنند این ظرف نورانی است یا ظلمانی اگر ظلمانی بود لیاقت نگاه کردن به او ندارم اگر ظرف نورانی بود چقدر نورانیت دارد همان مقدار در را باز می کنند و نه از آن بیشتر من این مثال را قبلا عرض کردم یک عالمی بود که در خانه درس می فرمود طلبه ها به منزل می رفتند از درس او بهره برند این عالم شب قبل غذا خورده بود و آنها را نشسته گذاشته بود کنار اتاق که سر فرصت آن ها بشورد طلبه ها آمدند درس شد این ظرف در دید استاد افتاد گفت بچه ها یک سوال ،سوا ل چیست جناب استاد این ظرفها را بردارید همین سر چهار راه یکم شیر بخرید آیا لبنیاتی توی این شیر می ریزد یا نه گفتند نه استاد ظرف کثیف است و شیر هم که حساس هست خراب می شود تا اینجا نگاه عادی بود از این ظرف ها را زیاد در عمرمان می بینیم اما به اینجا منتقل نمی شویم فرمود خدای عالم از لبنیاتی کم تر نیست معارف هم از شیر کم تر نیست دل شما هم از ظرف کمتر نیست توی ظرف کثیف لبنیاتی شیر نمی ریزد . برای ما سالها گذشت و دری را باز نکردند چیزی نبود و در را باز نکردند یا چیزی بود و ما را لایق ندیدند در گناه تعفن دارد دل را می گنداند دل گندیده سطل آشغال است در این دل محبت حسین می آید آدم گاهی خیال می کند در راه هست مگر کوفیاتن نبودند ابراز محبت به اهل بیت داشتند تازه بعضی ابراز فدا شدن می کردند امتحان که جلو آمد آن ظرف آشغال که جلو آمد سر حسین را هم بریدند مگر نبودند در زمان فاطمه زهرا سلام الله علیها همه ابراز محبت می کردند اما همین ها آمدند ظلم را دیدند ناله مظلوم دیدند اما هیچ نگفتند فقط نگاه کردند این محبت داشت به زهرا و سکوت کرد یا نه دنیا برایش مهم تر بود دنیا را ازدست ندهم و هر چه شد چرا تکان نخوردند چون دنیا برایشان مهم بود پس این دل ولو ابراز محبت داشته باشد محبت واقعی نیست اگر خانواده و فرزندت را می کشتند تو نمی آمدی ؟

صیرفی :الهی چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-05-16 11:08:03