بسم الله الرحمن الرحیم
صیرفی:الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله علی بذکرالله تطمئن القلوب
برخیز برات عاشقی داده خدا احسان قدیم را فرستاده خدا در کوچه روزگار غم هست ولی آرام کند دل مرا یاد خدا
سلام خدا بر امام زین العابدین امام سجاد علیه سلام
سلام خدا برپیامبر رحمت وخاندان پاک ومطهرش اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام خدا بر امام حسین و سلام خدا بر امام سجاد سلام خدا بر حضرت ابوفاضل سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ایامتان مبارک باشد عیدتان مبارک این میلادهای پر برکت این روزهایی که همه شادباش و صله می خواهد ان شاءالله ما امید داریم به نگاه حضرت زهرا (س) که عنایتشان شامل حال ما بشود و کنار قنداق این موالید بزرگوار صدقه ای بچرخاند وبه ما بعنوان صله عنایت بفرماید ان شاءالله سلام خدا به شما اهالی ارجمند یادخدا خیلی خوش آمدید در خدمت شریفتان هستیم با افتخار رسانه حقوق امام سجاد و کلاس هایی که در این ارتباط محضر حضرت آیت‌الله محمد باقر تحریری می گذرانیم آقا سلام علیکم و رحمه الله
آیت الله تحریری:سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
صیرفی:خیلی خوش آمدید اسعدالله ایامکم
آیت الله تحریری:موالید بزرگ اولیا دین را در این ماه مبارک شعبان که رحمت های الهی شعبه شعبه می شود که یکی از رحمت ها همین موالید اولیا هست که از هر یک از این راه ها ما بسوی خدای متعال،به رحمت بیکران الهی راه پیدا می‌کنیم تبریک و تهنیت عرض می کنیم
صیرفی:خیلی ممنون ،اصلا ماه رجب و شعبان دل انسان را شاد می کند به جهت این مولود های پر برکت که از ولادت امام باقر(ع) آغاز شد امام جواد و آقا امیرالمومنین ،عید مبعث و حالا میلاد این سه نور و سه پرچمدار کربلا و بعد هم میلاد منجی عالم بشریت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، خلاصه همه ساعات و روزهایش انگار تبریک و شادباش می خواهد و ما امید به صله داریم
آیت‌الله تحریری:یکی از الطاف بیکران خدای متعال بر این امت اسلامی عنایت همین سه ماه هست به ما مسلمانان و محبین اهل بیت که در این سه ماه یک زمینه تحول بسیار عجیبی برای ما می تواند تحقق پیدا کند منتها باید از فرصت ها کمال استفاده را داشته باشیم.
صیرفی:متشکریم از تشریف فرمایی شما و قبول دعوت خلاصه جلسه گذشته را با هم مرور می کنیم و برمی گردیم کلاس درس امروز را آغاز می کنیم.
خلاصه جلسه قبل:
امام سجاد فرمود حق سمع آن است که او را منزه بداری،از اینکه راهی به سوی قلبت قرار بدهی ،مگر با یک سخنانی که در دلت خیری را ایجاد بکند "تکسب خلقا کریما فانه باب الکلام الی قلب" "حضرت می فرماید:این قوه شنوایی این در بسوی قلب انسان است که معانی مختلف را بسوی قلب وارد می کند
گاهی کسانی که می خواهند به آگاهی ها برسند وجودشان را به یک نقطه متمرکز نمی کنند هر جا که می شنوند یک آگاهی هست به دنبالش می روند و خدای متعال هم به این ها ظرفیت عنایت می کند چون این ها راه های گشایش ظرفیت وجودی انسان هست چون فرموده اند همه مظروف ها به واسطه ظرفهایی که ریخته می شود از ظروف مادی این تنگ می شود جز این ظرف.
صیرفی:
۳۰۰۰۰۷۲۰مسیر ارتباط پیامکی ما و شما هست ما شما را اهالی اتاق فکر برنامه می دانیم حقیقتا نظرها و پیامک های شما همگی مطالعه می شود و مورد مداقه قرار می گیرد در فضای مجازی هم با ما همراه باشید به آدرس @yadekhoda_qtv
که در همه شئون فضای مجازی ما حضور داریم و آنجا می توانید فایل های صوتی و تصویری و چن وقتی هست که فایل های متنی و کلمات هم آنجا قرار داده می شود و کمک می کند معلمین عزیزمان سخنرانان و مبلغین می توانند بهره برداری کاملی داشته باشند روی سایت شبکه قرآن و معارف سیما هم مراجعه بفرمایید آنجا هم آرشیو های مختلف ما بخصوص تصویری موجود هست و قابل استفاده در کانال سروش و عرض کردن در همه شئون فضای مجازی کنار شما هستیم و شما هم این پست ها و ویدئو کلیپ ها یی که آقای حسین زاده و همکار محترمشان آماده می کنند خلاصه های موجز مختصر و اثرگذاری که از کلمات شیرین کارشناسانمان انتخاب می کنند شما در به اشتراک گذاشتن آن سهیم باشید این خیرات باشد برای امواتتان برای عزیزانتان،صدقه جاریه هست در فضای مجازی می تواند چقدر مسیر را روشن کند و مثل یک چراغ عمل کند
آقا جلساتی که گذشت از حق زبان و بعد از حق سمع و شنیدن و گوش برای ما فرمودید.
آیت الله تحریری:بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین
وصلی الله علی محمد وآله طاهرین و لعنه الله اعدائهم اجمعین و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا
بحث درباره حقوق این اعضا و جوارح هست که امام سجاد ع حق زبان و شنیدن و حق دیدن را در مرحله اول بیان فرمودند چون این اعضا و جوارح نقش های کلیدی در جنبه های سعادت و(نعوذ بالله )در شقاوت انسان ایفا می کنند از این نظر نباید ا اهمیت تاثیر این قوا ما غافل باشیم بطور طبیعی خدای متعال انسان را به گونه ای آفریده که قوه شنوایی او، نوع انسان ها شروع می کند به فعالیت کردن ،اگر صحیح باشد آن اعضا فیزیولوژیکی بطور قهری دیگر یاد دادن نیاز نیست، شنیدن، یاد گرفتنی نیست بطور فطری انسان این قوه را بکار می بندد و از این طریق علومی را فرا می گیرد و همین طور سخن گفتن هم این چنین است و آن هم یاد دادن نوعا لازم ندارد انسان وقتی ملاحظه میکند برخوردهای با دیگران را کم کم این فطرت جوشش می کند و فرا می گیرد والبته گاهی از کلمات هم یاد می دهند و همینطور قوه بینایی، این ها تاثیرات بسیار مهمی در فراگیری علوم می گذارد از این نظر هر چیزی که نقش موثری در کمال انسان دارد آن را علم نافع ،قرآن و اولیا دین تعبیر کرده اند ولو اینکه سخنان عادی باشد اگر سخنان عادی و آن جنبه های انسانی و الهی هست صادر نشود و انسان با این نحوه گوش ندهد این سخن تاثیر منفی خود را می گذارد شنیدن این چنین هست که جلسه گذشته به بعضی از مراحل سخن گفته شد.قرآن کریم در سوره احزاب آیه ۳۳ همسران پیامبر را خطاب می کند که ای زنان پیامبر شما مانند زنان دیگر نیستید در برخورد با دیگران خیلی با نازکی سخن نگویید ،چه بشود "فیطمع الذی فی قلبه مرض" تا اینکه در دل آن طرف مقابل که مرض هست طمع ایجاد بشود، یک سخن انسان می شنود عده ای را همان سخن می برد آن وقت اگر این سخن ،سخن الهی باشد دل برده می شود زمینه ای که آماده باشد، آن کسانی که زمینه روحی آماده هست برای گرفتن سخنان حق به اینها خیلی سفارش شده که با سخنان حق انس بگیرند که این باعث تحول بسیار عجیبی می شود( اویس قرنی) را ندید از نزدیک هم سخن حضرت را نشنید اما چون زمینه ،زمینه بسیار خوبی بود و آماده ه بود پیام حضرت را شنید و متحول شد و رفت به دنبال بکار بستن آن سخن و جانش به جان نبی اکرم متصل شد که همان داستانی که عرض کردیم که وی مادر پیری داشت اجازه گرفت که بیاد مادر گفت چه پیامبر را دیدی و چه ندیدی ،برگرد من تنها هستم، او سخن پیغمبر را شنیده که باید در خدمت پدر و مادر باشی، دیدن پیامبر قابل مقایسه با هیچ موجودی نیست چون آن سخن بالاتر از دیدن خود پیامبرهست، پذیرش این سخن بالاتر هست لذا با تمام وجود آن را پذیرفت آمد و پیغمبر را را ندید و برگشت و پیامبر آمدند و من بوی یمن را می شنوم بعد به پیامبرگفتند یک چنین جوانی آمده و این زمینه باعث شد که دیگر در آغوش امیر المومنین افتاد و با همه وجود سخنان حضرت شنید ودر یکی از جنگ ها به مقام رفیع شهادت نائل شد این قوه شنوایی که درست بکار می افتد ،تحول ایجاد می کند و ۸الا از آن طرف هم هست ما توصیفات نامحرم ها را بشنویم،این دل می رود مدام باید دنبال این دل بروم تا اصلاح بکنم وقتی دل کدورت پیدا کند به این زودی ها هم مصفا نمی شود مگر اینکه انسان با ضد آن مواجه بشود یک سخن دروغ انسان می شنود تحقیق درستی هم نمی کند و به آن ترتیب اثر می دهد چه آثار نامطلوب اجتماعی بر شنیدن این سخن دروغ مترتب می شود، آن کسانی که فعالیت های اجتماعی و سمت های اجتماعی دارند باید خیلی در شنیدن ها دقت داشته باشند چون در معرض سخنان هستند از این سو و آن سو سخنانی به گوششان می رسد که عده ای خود را نزد آن ها جا بیاندازند و عده ای را هم به واسطه تهمت های ناروا از دل آن ها جدا کنند و زندگی را مشوش کنند لذا در سفارشات مهم علی علیه سلام به
مالک اشتر می فرماید "ولا تمکن الغواه من سمعک" هیچ وقت به دروغ پردازها امکان ندهد که بیایند صحبت های دروغی برای شما بسازند و شما باور کنید و نوعا آنها با چهره ای حق به جانب جلو می آیند که چهره باطنشان ظهور پیدا نکند لذا انسان از راه های مختلفی به تقویت ایمان می رسد و هم به تضعیف آن و مبدل شدن ایمان به نفاق این درست بکار بستن قوا،انسان را مبدل به نفاق می کند من نسبت به شما اظهار خضوع ظاهری می کنم اما در باطن به حرف ها و عملکرد شما اعتنایی ندارم شما مسیر حق را می روی،اما شنیدن سخنان منافقانه،خود را منافق بارور می کنم پس شنیدن ها خیلی تاثیر گذار هست در روابط گوناگون اجتماعی و اقتصادی لذا در این قسمت هم به اهمیت پیگیری نکردن حرف های بی اعتبارمطرح می شود لذا ببین سخن چه کسی را گوش می دهی اگر از جانب شیطان هست از جانب هوای نفس است در حال عبادت شیطان هستی،و اگر از جانب خداوند هست در حال عبادت او هستی
صیرفی:خیلی متشکرم، محضر قرآن مشرف میشویم و برمیگردیم و با حاج آقای تحریری بخش پایانی و حسن ختام کلاس امروز را سپری خواهیم کرد
محضر سوره مبارکه اسرا رسیدیم واین آیه معروف که چقدر خوب هست در تابلوی نصب کنیم و نزدیک باشد وی پروفایلتان باشد هرجایی که در دید هست خانم خانه دار ،مادر بزرگوار ،کارمند معلم عزیز هر جایی که مورد توجه هست
"لا تقف و ما لیس لک به علم"چقدر فضای مجازی این بساط را گسترده تر کرده و این گناه را به ما نزدیک تر کرده و این خطا را مبتلا به آحاد بشر کرده است
آیت الله تحریری:پیگیری کردن آنچه که علم نیست انسان قطعا چیزهایی را می شنود و می بیند نمی توانیم خودمان را دور کنیم منتها باید درست بشنویم گاهی با شنیدن یک سخن منحرف موجب می شود شخص یک مکتب درست کند،بعضی اصلا دوست دارند حرف بزنند شهوت سخن گفتن دارند مخصوصا بیانات جالبی هم دارند مسائل را می بافند و در زمینه اعتقادی که بدتر هم هست نسبت به مسائل اجتماعی و خانوادگی،که هر کدام از این ها مسئولیتی را به دنبال دارد"کل اولئک کان عنه مسئولا"سوال می کنند که تو چرا رفتی و مستمع شدی،می توانستی مستمع نباشی،کسی تو را مجبور نکرده بود،در زمان امام عسکری علیه سلام، شخصی اهل علم بوده است دنبال واقعیت ها بود اما به اشتباه افتاده ،چیزهایی که به ذهنش رسیده بود را در داخل خانه می نوشت بعنوان معارضات قرآن،که بعضی آیات با هم جور در نمی آید ، امام عسکری به یکی از شاگردان ایشان فرمود که می توانی نزد استادت رسوخ کنی و اطمینان او را جلب کنی او دارد یک چنین کاری را انجام می دهد این را به او بگویید…
کسی که دنبال تبعیت از حق هست فرقی نمی کند این سخن را از هر کسی بشنود خاضع می شود در برابش،،خوداز تبعیت سوء از باطل جدا می شود و با مکتب انحرافی مبارزه می کند و مراتب را گزارش می دهد،
این شخص آمد و به استادش نزدیک شد و استاد هم به وی اطمینان کرد و گفت من مدتی هست که در منزل آیات را می نویسم و حضرت فرموده بود که به او بگو احتمال نمیدهی گوینده این سخن آنچه را که تو گفتی چیز دیگری اراده کرده و تو صحبتش را نفهمیدی باید سراغ اهل فن آن بروی،به هر حال سخنی که گفته شده نزد کسی آورده، پیامبر،و نمایندگان او که آنها درست بیان می کنند سراغ آنها بروید،این مطلب که فرمایش حضرت بود را در واقع به وی ابلاغ کرد، ائمه از راه‌های مختلف دعوت بحق می کردند حالا کسانی پذیرا بودند کسانی پذیرا نبودند و آنها همان راه باطل خودشان را می رفتند،به هر حال اسحاق کندی فیلسوف بود و چون مطلب را شنید که بحق هست گفت این حرف حقی هست ،این سخن از کیست،شاگرد گفت این سخن از امام حسن عسکری هست همه نوشته هایش را پاره کرد و به جای آنکه نوشته ها را نشر بدهد و مکتب انحرافی ایجاد کند،گوش وی محل پذیرش حق بود،آن را دریافت و پذیرفت عده ای هم در زمان ائمه بودند که با خود حضرات مواجه می شدند ابن ابی العوجاء کنار خانه خدا نشسته است و چرت و پرت می گوید که چرا مردم همچون حیوانات دور این خانه گلی طواف می کنند،یکی از اصحاب پیامبر تا این صحبت ها را شنید خیلی ناراحت شد و صحبت ها را به امام صادق رساند و چون او می دانست که امام مظهر کمالات الهی هستند از گفتن و شنیدن حق نسبت به هر کسی که باشد ابایی نداشتند بعد شخص می آید و با امام صحبت می کند امام می فرماید که اگر این کاری که اینها می کنند حق هست،که حق هست،این ها کار بیهوده ای نکردند ودر مسیر خود رفته آندو تو راه باطل را رفته ای،اگرنه تو نشسته ای و حرفه‌ای باطلی میزنی و آنها هم دارند کارهایی انجام می دهند،او نتوانست در برابر سخن حق چیزی بگوید و پذیرا هم نبود،گفت من را ببرید که سینه ام تنگ شده و چند روز بعد به درک واصل شد،غرض از این سخن که شنیدن تاثیر بسیار مطلوب دارد و باید خیلی دقت داشته باشیم و در روابط گوناگون این ورودی را محل شنیدن باطل قرار ندهیم
صیرفی:خدا را به وجاهت موالید این ماه شعبان قسم میدهیم و دعا می کنیم الهی چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار