بسم الله الرحمن الرحیم

صیرفی :الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب

برخیز برات عاشقی داده خدا

احسان قدیم را کرده را فرستاده خدا

درکوچه ی روزگار غم هست

ولی آرام کند مرا یاد خدا

سلام خدا بر پیامبررحمت وخاندان مطهر وپاکشان اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم سلام خدابرامام مهدی عج وسلام خدا به روی ماه شما اهالی ارجمند یاد خدا وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید خداراشکر می کنیم بازهم توفیق داریم همنشین شما سروران عزیزوارجمند باشیم وخاصه اینکه محضر سرور ارجمندمان استاد ومعلم قرآن عزیزمان جناب دکتر سید محسن میرباقری هستیم

آقای دکترسلام علیکم ورحمه الله

استاد میر باقری : سلام علیکم ورحمه الله ، خیلی ممنون از لطف شما

بسم الله الرحمن الرحیم

هوالله الذی لااله الا هوعالم والغیب والشهاده هوالرحمن الرحیم با صلوات وسلام بر محمد وآل محمد وحضرت بقیه الله المهدی ارواحنا له الفداء با سلام ودرود حضور یکایک شما عزیزان درلحظاتی که درخدمت شما هستیم وهمگی درمحضر قرآن کریم از درگاه با عظمت ربوبی عنایات ویژه اورا دراین لحظات از درگاه او خاضعانه درخواست می کنیم ود رخدمت جناب آقای صیرفی هستیم .

صیرفی :خدا حفظتان فرماید خیلی ممنونیم از تشریف فرمایی حضرتعالی ، باافتخار خدمت شریفتان هستیم تاریخ انسان درقرآن عنوان بحثی است که محضر آقای دکتریاد می گیریم ومرور می کنیم خیلی هم شیرین ودلنشین شده است حتما با ما همراه باشید باهم خلاصه ای ببنیم از جلسه ی قبل وبرگردیم ان شاء الله امروز هم سر این سفره رزق خواهیم داشت .

خلاصه جلسه قبل: حضرت موسی خیلی به این توجه داشتند ، یک جایی را به زبان می آورند موقعی که فرار کردند با قوم بنی اسرائیل از مصر به دریا رسیدند ، فرعونیان هم تعقیب کردند این ها را حضرت موسی حرکت کردندبه سمت دریا ، راه فرار دریا نیست اما خوب برنامه داشتند ، یک دفعه اصحاب موسی گفتند *انا لمدرکون * وقتی دولشکر همدیگر را دیدند فرعونیان نزدیک شدند قوم حضرت موسی گفتند که *انا لمدرکون * مادیگر درچنگ اینها افتادیم، ما را می گیرند ، حضرت فرمودند * کلا ان معی ربی سیهدین پروردگار* قال فمن ربکما یاموسی * اینها گفتند ما رسول خدا هستیم به ما وحی شده است : * ان العذاب علی من کذب وتولی * فرعون از یک دری وارد شد که یک حرفی بزند این ها راضایع کند ، گفت : این پروردگاری که می گویید کیست ؟ * قال فمن ربکما یاموسی * چون خود فرعون ادعای ربوبیت داشت .گفت :* انا ربکما الاعلی *من رب برترین شما هستم ، حالا می گوید این رب شما چه کسی است که شما ازطرف او آمده اید ، * قال ربنا الذی اعطی کل شی ءٍ خلقه ثم هدی * حضرت موسی جواب دادند : پروردگار ما آن کسی است که هرچیزی را آفریده وسپس او را هدایت کرده.

صیرفی : وقت شما بخیر ممنونیم از همراهیتان 30000720 مسیر پیامکی ما با شما است همینطور شماره تلفن 162 روابط عمومی سازمان صداوسیما است منتظر عنایت ولطف شما هستیم درفضای مجازی به آدرس:

@yadekhoda-qtv

ممنون لطفتان هستیم الحمدلله روز به روز مخاطب بیشتری در فضای مجازی با ما همراه می شوند ودر باز نشر مطالب که خلاصه هایی است ازهمین جلسه ها آقای حسین زاده ی عزیز وهمکاران محترمشان جدا می کنند با خوش سلیقگی این اتفاق را رقم می زنند شما هم بزرگواری می فرمایید در بازنشرش ودر ثوابش سهیم وشریک هستید الحمدلله رب العالمین ،آقای دکتر با افتخار محضر حضرتعالی هستیم

استاد میر باقری :سوره ی طه یک فرازی اززندگی موسی بن عمران بود اگر یک نگاه کلی داشته باشیم زندگی این پیامبر عظیم الشان الهی درچند بخش درقرآن آمده است که درهر بخشی ما ازسوره های مختلف نکاتی که بود عرضه داشتیم .بخش اول قبل تولد حضرت موسی وسخن خداند با مادر او ونجات حضرت موسی تا آمدن به دربار او بخش دوم زندگی در دربار فرعون تا موقع تصمیم گرفتن بر قتل او وفرار از مصر بخش سوم درخدمت شعیب بودن هشت سال یا ده سال وبخش چهارم بازگشت به مصر ودر مسیر راه رسیدن به مقام رسالت عظمی وبخش پنجم گفتگوهایی که بین حضرت موسی وفرعون رد وبدل می شود تصمیم هایی که فرعونیان می گیرند بحث سحره وامثال اینها یک بخشی است که به کجا می انجامد .سیر داستان را ما ازسوره ی قصص پی می گرفتیم دراین بخش که گفتگوهای حضرت موسی وفرعون بود بازگشتیم به سوره ی طه یعنی یک فرازی ازسوره ی طه که تا آیه 57 مورد گفتگو قرار گرفت ....

فرعون به حضرت موسی می گوید که دراین آیه*قال اجئتنا لتخرجنا من ارضنا بسحرک یا موسی * او را متهم می کند ، درباره ی انبیاء سران قوم همین کار را می کردند می گفتند اینها دنبال ریاست هستند دنبال نام وآوازه هستند می گویند ما پیغمبر خدا هستیم حالا اینجا دونسبت می دهد به حضرت موسی یکی نسبت سحر ودوم اینکه شما قصدتان قصد سوء است آمدید که ما را از سرزمینمان بیرون کنید بوسیله ی سحری که در دست دارید *فلناتینک بسحر مثله * حالا خواهید دید ما هم سحری همانند سحر تو می آوریم*فاجعل بیننا وبینک موعدا لا نخلفه *زمانی را معین کنید بین ما وشما که هیچکدام تخلف نکنیم ما ساحرانمان را آماده کنیم شما هم آنچه در دست دارید ارائه بدهید *نحن ولا انت مکانا سوی *حضرت موسی فرمودند که قبول کردم ولی دوتا شرط داریم * قال موعدکم یوم الزینه * اولا باید بگذارید یک روز جشن ، تعطیل که همه بتوانند بیایند * وان یحشر الناس ضحی * واینکه همه ی مردم جمع شوند . تا این قسمت گفتگوی حضرت موسی است در این سوره ی مبارکه بیایید همین قسمت را ازسوره ی شعراء ببنیم ، آنجا چند نکته ی قابل توجه دارد .وقتی که حضرت موسی به مقام رسالت رسیدند : * واذ نادی ربک موسی ان ائت القوم الظالمین * بروبه سراغ قوم ظالمین قوم فرعون * الا یتقون * با این رسالت که انها چراراه تقوا را پیشه نمی کنند آیا نمی خواهند متقی بشوند *قال رب انی اخاف ان یکذبون * حضرت موسی گفتند که پروردگارا من نگران این هستم که تکذیبم کنند باورم نکنند *ویضیق صدری ولا ینطلق لسانی فارسل الی هارون * سینه ی من تنگ می شود از بد برخوردی آنها وزبان من هم ممکن است آن طلاقت را نداشته باشد برادرم هارون رابامن همراه کنید واین نکته *ولهم علی ذنب فاخاف ان یقتلون * برای آنها برعهده ی من گناهی است می ترسم که مرا بکشند ، نمی گویند من گناه کارهستم ، این آیه را بعضی ها دلیل عدم عصمت گرفتند ، خیر ، حضرت موسی می فرماید : آنها مرا گناهکار می دانند *ولهم علی ذنب فاخاف ان یقتلون * یک گناهی برعهده ی من است از نظرآنها می ترسم مرا به قصاص آن بکشند * قال کلا ( هرگز) فاذهبا بایاتنا ( دوآیت به تو دادم یک عصایی که هروقت می انداختند واراده می کردند ماری عظیم الجثه می شدند دستی که هروقت به گریبان می بردند ومی آوردند مثل ماه تابان نوری رخشان ودلنشین می داد با ایات ما برو سراغشان * انا معکم مستمعون * من با شما هستم ومی شنوم یعنی یک ماموریت عظیمی است ، حضرت موسی ظاهرا در سلک چوپانی اند آمدند در مهبط وحی برای اولین بار خداوند با ایشان سخن می گوید یعنی صدا را می شنود وجواب می دهد * وکلم الله موسی تکلیما * واین از ویژگی های این پیامبر عظیم الشان الهی بود ، حالابه او می گویند برو سراغ فرعون ...می گوید خدایا من بااین دست خالی که بروم چه بگویم آنها خدم وحشم وقدرت دارند می ترسم مرا تکذیب کنند تازه یک جرمی از نظر انها من مرتکب شدم ، قبلا بحث کردیم که کاری که حضرت موسی انجام داد یک وظیفه بود دفاع از مظلوم بوده است حالا او مرده است دردفاع کشته شده است هیچ جرمی نبوده است لحن عبارات هم هیچ کجا خطایی را به حضرت موسی نسبت نمی دهد حتی نرک اولایی را فقط می گوید خدایا من به درد سر افتادم با این کار الان هم نمی گوید خدایا تو مرا ببخش من آدم کشته ام من که نمی شود پیغمبر بشوم ، از این حرف ها نمی زند می فرماید : * اخاف ان یقتلون * ممکن است اینها مرا بکشند ، فرمودند که راه بیفتید ، خیلی هم ایمان قوی می خواهد برخیزند و راه بیفتند ، خب ایمان انبیاء خیلی عظیم بود ایمان امیر المومنین علی علیه السلام را گفتند که اگر در یک کفه بگذارند برایمان همه ی خلایق ترجیح پیدا می کند * قال رب انی اخاف ان یکذبون * وبعد هم می ترسم مراتکذیب کنند * فاخاف ان یقتلون * مرا بکشند ، فرمودند نه شما بروید من با شما درکنار شما من شنونده هستم *انا معکم مستمعون * گاهی وقت ها خداوند کاری را که می خواهند بیان کنند با صیغه ی متکلم وحده می اورد می فرماید من این کار را می کنم ، گاهی جمع می آورد مفسرین می فرمایند ، آنجایی که جمع می اورد ایادی خود راهم درنظر می گیرد ما با شما هستیم ومی شنویم وجالب است که ازهمین جمله حضرت موسی استفاده کردند آنجایی که بنی اسرائیل را می خواهند نجات بدهند ، رسیدند به لب دریا فرعون متوجه شد لشگرعظیم را به راه انداخت که اینها را تعقیب کنند ودستگیرشان کنند ،اصحاب حضرت موسی گفتند که * انا لمدرکون * وقتی نزدیک شدند ما دیگر به تله افتادیم گرفتند ما را نزدیک هستند حضرت موسی فرمودند : * قال کلا ان معی ربی سیهدین پروردگار من با من است مرا هدایت می کند ، این ایمان اگر در هرکس که باشد از هیچ چیز نمی ترسد خداوند با من است یک ماموریتی داده است من می روم جلو بقیه اش دست اوست * انا معکم مستمعون * ما با شما هستیم ومی شنویم * فاتیا فرعون ( اینها رفتند با یک مقدماتی وارد دربار فرعون شدند یعنی به این راحتی هم نمی شد حالا حضرت موسی از راه رسیدند نمی خواهند هم بگویند من همان آدم ده سال پیش هستم با یک مقدماتی رفتند ایت الهی را نشان دادند تا توانستند وارد دربار فرعون بشوند ...

صیرفی : خیلی متشکرهستیم خیلی ممنونیم ...

محضر قرآن کریم مشرف می شویم با افتخار برمی گردیم کنارتان خواهیم بود

ان شا ءالله .

محضرسوره مبارکه شعراء رسیدیم ....

استاد میر باقری : آمدند به سراغ فرعون * فاتیا فرعون فقولا (حالا دونفرهستند چون حضرت هارون هم وزیر شده است وزیر حضرت موسی شده است کار را باید باهم انجام دهند * فقولا انا رسول رب العالمین * مادونفر رسول پروردگار جهانیان هستیم*ان ارسل معنا بنی اسرائیل * ماموریت مااین است که بگذار ما بنی اسرائیل را برداریم ببریم به سرزمین دیگر به سرزمین آبا واجدادی انجا زندگی کنند ،درحقیقت ماموریت بزرگ حضرت موسی همین بوده است ، حضرت موسی جهانی نبودند رسول بنی اسرائیل بودند حضرت عیسی هم همینطور بودند ، تورات را قرآن می فرماید *هدی لبنی اسرائیل * حالا بنی اسرائیل را که می خواهد از دست فرعونیان بیرون بیاورد رسالتش به سوی فرعون است باید برود با او مذاکره کند اگرچه بسا آنها اجازه می دادند حضرت موسی بن عمران بنی اسرائیل را آزاد کنند ببرند دیگربا فرعون هم کاری نداشتند اما مقاومت کردند ف فرعون گفت * قال الم نربک فینا ولیدا *( فرعون شناخت حضرت موسی را ، به رخش کشید،آیا ماتورا دربین خودمان پرورش ندادیم ، اینجا بزرگ نشدید درخانه ی ما بزرگ نشدید )*ولبثت فینا من عمرک سنین * مدتی از عمرت را شاید مدت سی سال در دربار ما بودین * وفعلت فعلتک التی فعلت وانت من الکافرین * وانجام دادید آن کاری را که انجام دادید وآن کاری را که نباید می کردید کردید یعنی سرآشپز دربار فرعون را کشته بودند به خاطر یک مظلوم بنی اسرائیلی می فرماید شما این کاررا کردید *وانت من الکافرین * پس تو از کافرین هستید .منظور از کافرین ، نه اینکه کافر به خدا هستید فرعون که خودش هم ایمان نداشت یا ایمان بارزی نداشت بلکه کفر به معنای لغوی می گوید آدم ناسپاسی هستید نمک خوردید ونمکدان شکستید یک همچنین آدمی که نمی تواند رسول الله باشد یچه بودید بزرگت کردیم در دربار ما نشوونما کردی بعد هم یکنفر از درباریان ما را کشتید حالا آمدید می گویید پیغمبر خدا هستید شما یک آدم ناسپاس چطور می شود پیغمبر باشید حضرت موسی یک جواب بسیار زیبایی می دهند ، فرعون نسبت کفر به این معنای ناسپاسی که شما نمک خوردید نمکدان شکستید حضرت موسی جواب می دهند *قال فعلتها اذا وانا من الضالین * انجام دادم این کار را درآن موقع درحالیکه من ضالین بودم یعنی از گمراهان ، ضال یعنی گمشده وسردرگم ، بازاین آیه راهم خلاف عصمت می دانند می گویند خود حضرت موسی گفتند که من از ضال بودم درحالیکه ضال درمعنای لغوی چیز بدی نیست اگر انسان راه خانه اش را گم کند می شود ضال این افت معنوی ندارد مال گمشده را می گویند ضاله ، می گوید من ضال بودم یعنی : من دردربار شما گمشده بودم سردر گم بودم ، شما بنی اسرائیل را زجر دادید پسرانشان را کشتید ، مادر من ، ازترس کشته شدن من مرا انداخته د ردریا شما مرا گرفتید بعد بعنوان فرزند خوانده بزرگ کردید جای ما اینجا نبود ما دراینجا سردرگم بودیم ، آغوش مادر وفامیل خود را بیشتر دوست داشتیم خاندان خود را دوست داشتیم پس شما بیخود اینکار کرده اید ، فرعون منت می گذارد حضرت موسی می گوید جای منت ندارد ، در آیه بعد همین عبارت را حضرت موسی می گوید معلوم است منظورشان از ضال یعنی چه 1* ففرت منکم لما خفتکم فوهب لی ربی حکما وجعلنی من المرسلین *

تازه شما تصمیم گرفتید مرا بکشید من از ترسم فرار کردم رفتم ده سال در جای دیگربودم حالا که برگشتم تا به خاندان خود ملحق شوم پروردگار من به من حکمی داد * فوهب لی ربی حکما وجعلنی من المرسلین * ومرا از رسولان خودش قرار داد * وتلک نعمه تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل * آیا این یک نعمتی است که شما برمن می گذارید که بنی اسرائیل را به بردگی گرفتید ، منت فرعون چه بود ، گفت در خانه ی ما بزرگ شدید ، نمک خوردید نمکدان شکستید ، حضرت موسی جواب می دهد ، اینکه بنی اسرائیل را به بردگی گرفتید قتل وغارت کردید مادرم از ترس مرا دربه آب انداخت وآمدم به دربار شما این منت دارد ، غلط کردید این کار را کردید ، من در آغوش مادرم راحت بودم نه در دربار تو ، این یک نعمت است یایک جنایت ، چطور شد که آمدم در دربار شما ، جنایات شما باعث شد ، جای منت گذاشتن ندارد شما باید خجالت بکشید من از آمدن در دربار شما خشنود نبودم *وتلک نعمه تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل * بنابراین آنجایی که می گویند * لمن الضالین * یعنی سردرگم بودیم در دربار شما ،درباره ی پیغمبر اکرم (ص) داریم : الم یجدک یتیما فاوی *شما یتیم بودید ما پناهت دادیم ، درخانه ی مثلا عبدالمطلب حضرت ابی طالب ، * فوجدک ضالا فهدی * یک موقع گم شدید ما راه را به شما نشان دادیم ، نه به معنای گم شدن از حقیقت ، سردرگمی * انسان راه خودش راگم کند مثلا ، در اینجا هم می گوید وقتی من آمدم در دربارت اینجا ، اینجا جای من نبود دوست نداشتم اینجا را ، من دراینجا سردرگم بودم ، خوب چطور شد آمدم به دربارت ، جنایاتت باعث شد که مادرمن این زمینه را فراهم کند پس باید عذر خواهی کنید نه اینکه منت بگذارید برمن هیچ بحث منافی عصمتی در این آیات وجود ندارد *ففرت منکم لما خفتکم * را می گویند وقتی امام زمان سلام الله علیه بیایند این آیه را می خوانند که * ففرت منکم لما خفتکم * من از شما مردم ترسیدم فرار کردم سالها گذشت قرنها گذشت * فوهب لی ربی حکما وجعلنی من المرسلین *خداوند حکمی به ما داد حکم اصلاح جهانی را ومن را از فرستادگان خودش قرار داد ...

صیرفی : خیلی متشکر وخیلی ممنونیم ،دلمان می خواهد پایان این درس قرآنی که محضر شما یاد گرفتیم واستفاده کردیم چند دعا بفرمائید برایمان آقای دکتر ...

استاد میر باقری : خواهش می کنیم پروردگارا به نورانیت قرآن وبه عظمت حمد وآل محمد دلهای ما را بیش از پیش به نور قرآن وعترت مزین ومنورونورانی تر بفرما

خدایا دست نورانی امام زمان را بر سر همه ما همواره برقرار بدار

دست ولای ایشان را برسر مردم ما ، کشور ما رهبر معظم ما ، خدمت گذاران به کشور همواره برقراربدار

پروردگارا چشمان ما را به جمال نورانی او منور بفرما

اگر بشود ظهور امام عصرعج در عمر ما قرار بده

والسلام علیکم ورحمه الله

صیرفی : یک دنیا ممنونیم از دعای خوب ونورانی حضرتعالی ان شاء الله این ادعیه به استجابت برسد به برکت قرآن وقران ناطق پیامبر اکرم حضرت امیر علیه السلام وخاندان مطهر پیامبر ان شا ء الله همه ی ما مشمول این ادعیه ی ذاکیه قراربگیریم ...

ازهمراهی تان ممنون ومتشکریم ....دعوت می کنیم حتما به پایگاه اطلاع رسانی شبکه ی قران ومعارف سیما مراجعه بفرمائید وآنجا لگوی برنامه را یاد خدا را که انتخاب می فرمائید می توانید به خوبی ملاحظه کنید وفایلهای صوتی تصویری وآرشیوهای مختلف متنی ما آنجا موجود است خاصه معلمین عزیز منبرهایی عزیز سخنرانان عزیز اساتید محترم حوزه ودانشگاه می توانند استفاده وبهره برداری بفرمایند درکنار ان دعوت می کنیم بازهم صفحه ی مجازی برنامه ی یاد خدا yadekhoda-qtv @

ای است که پیش شما گشوده شده زحمت می کشند دوستان خوب ما مطالب بسیار ارزشمندی آماده می کنند ، در این وانفسای روزگار چقدر قشنگ می شود همه ی ما کوشا باشیم برای باز نشر این حرف های خوب وسازنده ومفید ...

خدا رابه وجاهت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا می کنیم وقسم می دهیم

الهی چنان کن سرانجام کار

تو خوشنود باشی وما رستگار