تاریخ انتشار: شنبه 28 آبان 1401
تعداد بازدید: 111

یاد خدا 26 تیر 1401

قواعد قرآنی با حضور حجت الاسلام و المسلمین عظیمی (متن و صوت برنامه یاد خدا 26 تیر 1401)

صیرفی: بسم الله الرحمن الرحيم الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب به پرده بود جمال جمیل عزوجل به خویش خواست کند جلوه به صبح ازل همین که خواست جمال جمیل و نماید علی شد آینه خیر الکلام قل و دل سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان و مطهر و پاکشان اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خد ابر امیرالمومنین علی علیه السلام الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام سلام خدا بر امیر مومنان و سلام خدا بر همه محبین حضرت امیر و همه شیعیان برهمه پیروان برهمه آزادی خواهان عالم سلام خدا بر هر کسی که در این آسمان یک یا علی گفت با سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید عیدتان مبارک باشد عید سعید اعظم غدیر را محضرتان تبریک و تهنیت عرض می کنم با افتخار خدمت یکی از سادات هستیم که رسم همه هست درعید غدیر خاصه می روند در خانه سادات ما هم الحمدالله مقارن شده شب عید غدیر با حضور سرور انجمن سلال السادات استاد معظم تفسیر قرآن معلم عزیزمان استاد سید محمد حسین عظیمی عزیز آقا سلام علیکم و رحمة الله

استاد عظیمی: سلام علیکم و رحمة الله خدمت بینندگان عزیز سلام عرض می کنم عید غدیر را تبریک عرض می کنم و امیدوارم که همه بینندگان عزیز همه مومنین و مومنات شیعیان بتوانند انشالله از فیوضات امشب از برکات امشب و فردا انشالله بهرمند بشوند انشالله

صیرفی: خیلی ممنون از تشریف فرمایی افتخار می‌کنیم که مثل حضرت علی هستیم الحمدالله که قدم رنجه فرمودند و از قواعد قرآنی در این روزها و شبهای سراسر نور سرور بهره‌مند هستیم قاعده تغفیر و تکفیر در قرآن کریم قاعده ای است که چند ماهی است در سفره پر برکت مهمان هستیم

استاد عظیمی: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین الله و صل الله محمد و آله الطاهرین و لاسیما بقیه الله اعظم فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء گفتیم که خداوند رحیم است ترحیم می کند خداوند کریم است تکریم می کند خداوند غفور است تغفیر می کند خدا غفار است خدا غفور است و سه دستور را در قرآن مطرح کرده قبلا مطرح کردیم این مطلب را دستور می‌دهد انسان ها نباید بخواهند که یکدیگر را ببینند یعنی از اسرار یکدیگر آگاه شوند دستور می دهد که * یا ایها الذین آمنوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم ولا تجسسوا ولا یغتب بعضکم بعضا *تجسس نکنید غیبت یکدیگر را نکنید کاری نکنید که شخصیت های پنهان یکدیگر را آشکار کنید پس یک نباید بخواهند که همدیگر را اسرار یکدیگر را بفهمند و بدانند و ببینند دوم اینکه یک مرحله بالاتر انسانها مومنین و مومنات باید بخواهند که نبینند یعنی اگر کسی هم آمد خواست برای شما اسرار زندگی اش را تعریف کند و شما میدونی کاری نمیتوانی انجام بدهی نباید گوش بدهی باید بگویی برایم تعریف نکن یعنی ما در دینمان اینطوری نیست که بگوییم کسی گناهی کرده بیاید اعتراف بکند پیش ما ما گناهش را ببخشیم ما همچین چیزی نداریم اعتراف فقط پیش خدا نه پیش کس دیگری ما اگر کسی هم آمد خواست حرف بزند نباید بگذاریم اسرارش و برای ما بیان می‌کند و سوم اینکه خدا به هرکسی دستور می‌دهد که نگذار نقاط ضعفش خصوصیات و چهره کریه زشتش آشکار بشود هم برای دیگران و هم برای خودش انسان خودش هم نباید خودش را ببیند که اگر انسان ببیند که درونش یک نفسی است که این مثل اژدری اینجا خوابیده که ممکن است زنده بشود و بیچاره بکند نابود کند قدرتش را از دست میدهد نمیتواند حرکت کند با بیانی که جلسات قبل گفتیم لذا قرآن آمد و برای انسان لباس قرار داد که انسان پوشیده بشود و آن نفسی که اژدر است از غم بی آلتی بمیرد نتواند بروز پیدا کند یکی از این لباس ها لباس تقوا بود گفتیم تقوا موقعی که می آید دقیقا همان عملکرد لباس را دارد شماوقتی تقوا را پوشیدی و ملازم با تقوا شدی همراه با تقوا شدی همان طور که الان ملازم لباس خودتان هستید اولین اتفاقی که برایتان می‌افتد آن زشتی هایی که در وجود هر انسانی هست زشتی ها نمی تواند شما را به هم بریزد شما به یک منطقه امن میرسید ترس و یاس و تردید و تزلزل و اضطراب و افسردگی که اینها در همه انسان ها هست این نمی تواند شما را به هم بریزد اگر تقوا داشته باشید نمیتواند اعصاب شما را بهم بریزد لذا قرآن آیات قبل خواندیم این آیه را امروز اضافه می کنیم در سوره حجر از آیه ۴۵ به بعد می فرماید *ان المتقین فی جنات عیون ادخلوا به سلام العاملین * دم دروازه بهشت اول به این ها امنیت می دهند سلامتی می دهند انسان ترسو انسان محزون انسان مایوس انسان مضطرب و متزلزل و افسرده مریض است انسان های که افسرده هستند می روند پیش اطباع درمان بشوند درست است؟ انسان متقی می شود می آید دم دروازه بهشت یک عده ای می آیند استقبالش آنهایی که می آیند استقبال بهشتیان یک چیزی به بهشتی ها می دهند به آنها می گویند * ادخلوها اما بسلام آمنین* با سلامتی و امنیت کامل این یعنی چه سلام را گذاشته است کنار آمنین امنیت را گذاشته است کنار سلام یعنی چه چیزی امنیت انسان را از بین می برد؟ مرض. انسان مریض امنیت ندارد منطقی هم هست انسان موقعی که مریض است حسود است و وجودش پر از کینه است صفات زشت و کریه ای دارد این نا امن است هر لحظه ممکن است ملحق به شیطان بشود ممکن است شکست بخورد اما اگر به سلامت برسد *اتو الله بقلب سلیم *شد به سلامت رسید آن وقت امنیت پیدا می کند قران این را می گوید متقی که شدی میآیی دم در دروازه بهشت بهشت هم همینجا است فکر نکنید بهشت فقط آخرت است مخصوصاً با بیانی که جلسه قبل گفتم یعنی ذره ای از بهشت را همینجا به او می‌دهند موقعی که به بهشت برود اولین کاری که با او می کنند به او سلامتی می دهند یعنی زشتی ها را می پوشانند سلامتی پیدا می کند سلامتی که پیدا کرد امنیت پیدا می کند موقعی که شما لباس می پوشید که آفتاب شما را اذیت نمی کند سرما شما را اذیت نمی کند ضربه های شمشیر شما را اذیت نمی کند آن وقت شما به سلامت رسید سلامت امنیت می آورد باز سلامتی را توضیح میدهد * ادخلوها بسلام آمنین و نزعنا ما فی صدورهم من غل* هر چه بدی و زشتی هست در سینه شان وجود دارد این هارا می کنیم *نزعنا* یعنی می کنیم زشتی هارا می کنیم ببین دو *نزع* در قرآن آمد دقت فرمودید چه اتفاق جالبی می افتد انسان اول رفت در بهشت شیطان آمد و انسان را فریب داد موقعی که فریب خورد چه اتفاقی افتاد؟ قرآن فرمود* ینزع عنهما لباسهما سو آتهما *آمد لباسشان را کند لباس که کنده شد زشتی ها پیدا شد* لیبدی لهما ما ووری عنهما* آنچه که پنهان بود آشکار شد وقتی که شما داری برمیگردی به بهشت لباس تقوا پوشیدی عده ای می ایند دم دروازه بهشت دقیقا برعکس کاری که شیطان کرد برای شما می‌کنند شیطان لباس شمارا کند او می‌آید *و نزعنا ما فی صدورهم من غل* هرچه زشتی کینه حسادت هست می‌کند نزاع همین ریشه است بعد این اتفاق که افتاد کینه و حسادت و اینها که رفت اینها می‌شوند * اخوانا علی سرر متقابلین* رو به روی هم می نشینند و از بهشت لذت می‌برند این آیه *لا یمسهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین* لباس تقوا که پوشیده شد اینها که وارد بهشت شدند دیگر آنجا خستگی نیست * و ما هم منها بمخرجین* چرا چون این ها دیگه چیزی دارند که آدم ابوالبشر آنجا نداشت آدم ابوالبشر چکار کرد که خدا بهش گفت من نگفتم از این درخت نخور پایبند نبود می‌شود بی تقوایی این بی تقوایی باعث شد لباس کنده بشود اما این با تقوایی باعث شد غل از سینه ها کنده بشود این مقابله را می‌بینید قرآن مثال زده * تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون* آیه ۳۵ سوره اعراف مختصر کوتاه معجز*فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون* شما می روی یک جای خیلی سرد است نمیدانم در این کشورهای اسکاندیناوی رفته اید یا نه خیلی سرد است آنجا لباس ها درجه بندی دارد چون بعضی مناطق خیلی سرد است می گویند برای چه درجه ای از سرما لباس می خواهید چون از سر ما می ترسند یاد بعضی جاها از گرما می ترسد باید لباس باشد که شما را از سرما و گرما حفظ کند * فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون* بهتر از این لباس دیگر نداریم تو را وارد یک منطقه امن میکند دیگر از هیچ چیز نمیترسی غصه نمی خوری

صیرفی: خیلی متشکرم ممنون محضر قرآن کریم مشرف می شویم برمی گردیم بخش دوم

تقاضای همیشگی ما است که نظرتان را درباره برنامه بدانیم سوالاتتان و پیشنهادات تان 30000720همین الان تلفن تان را بردارید پیامک بفرمایید اگر همه اهل تماس هستید ۱۶۲ همین سه رقم نظرتان درباره برنامه یاد خدا بزرگواری کنید و بفرمایید خیلی به ما کمک می کند این همراهی و همدلی شما در فضای مجازی هم به آدرس

@yadekhoda_qtv

منتظر شما هستیم که دنبال کننده صفحه ما باشید شما هم در به اشتراک گذاشتن مطالب بی نظیر کارشناسان عزیز سهیم باشید این خیر نصیب شما و امواتتان هم بشود

استاد عظیمی : یک بخش بحثمان هم تمام شد گفتیم تقوا لباس است و لباس یک کارش این است که امنیت ایجاد کند یکی دیگر از کارهایش این است که وقتی لباس را پوشیدی ظرفیت پیدا می کنی و مهیا می شوی برای استفاده کردن شما وقتی لباسی مناسب برای مجلس نداشته باشی نمی توانی در آن مجلس استفاده درستی بکنی شما اگر می خواهی بروی سر کلاس دانشگاه تدریس بکنی اگر با همان لباس که در خانه پوشیده ای به دانشگاه بروی و سرکلاس مهم آن را بپوشید نمی‌توانید درس خوبی ارائه کنید باید لباس مناسب بپوشید لباس یعنی ظرفیت لباس یعنی استعداد حالا بگوییم تقوا چطور استعداد درست می کند خیلی از آیات قرآن که در آن تقوا آمده است این بحث را مطرح کرده است که تقوا به تو استعداد می دهد نه تنها استعداد های تو را حفظ می کند بلکه استعداد را پرورش می دهد و توسعه می دهد اولین آیه بسم الله الرحمن الرحیم * الم ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین* اینجا رسما اعلام می‌کند که هر کسی استعداد استفاده از قرآن را ندارد هرکسی نمی‌تواند در این بحر غوطه‌ور بشود هرکسی نمی‌تواند در این بهشت بماند

*هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون * باید تقوا باشد بدون تقوا امکان استفاده نیست ممکن است یکی اشکال بکند آقا در سوره بقره آیه ۱۸۵*شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدی للناس* آنجا فرمود *هدی للمتقین* اینجا گفت *هدی للناس*این تضاد را چگونه حل کنیم اینجا می‌گوید قرآن هدایت است برای یک گروه خاص اسم گروه خاص را می گذاریم متقین اینطور برداشت میشود از آیه که اگر کسی متقین نبود قدرت استفاده از قرآن را ندارد قدرت اینکه منافع قرآن را استیفا بکند ندارد تقوا شرط استفاده از قرآن است تقوا به تو ظرفیت و استعداد می دهد اما در آیه ۱۸۵ می‌فرماید *هدی للناس* هدایت برای همه انسان هاست این را چگونه حل کنیم 2 جواب اساسی داده شده یک جواب هم من اضافه می کنم جواب اولین که قرآن از دو نوع هدایت برخوردار است یعنی انسان ها را دو جور هدایت می کند یک هدایت عام به معنای ارائه طریق قرآن راه را برای همه نشان می دهد یک وقتی شما آدرس گم کرده ای آدرس روی کاغذ نوشته شده است از یک نفر سوال می کنی و می گویی این آدرس کجاست او هم می گوید از این طرف برو آدرس را پیدا می کنی این می شود ارائه طریق راه را به شما نشان می دهد اما یک زمان جی پی اس را روشن می کنی نرم افزاری که راه را به شما نشان می دهد انگاری که دست شما را گرفته است و می برد دقیقا به آنجایی که شما می خواهی بروی این دیگر ارائه طریق نیست ایصال به مطلوب است این هم یک نوع هدایت است لذا بهشتی ها زمانی که به بهشت رسیدند میگوید * الحمدالله الذی هدانا لهذا * *هدانا* به معنای هدایت نیست یعنی همان خدایی که مارا به اینجا آورد هدایت گاهی به معنای راه نشان دادن است گاهی به معنای بردن گاهی به معنای راهنمایی و گاهی به معنای رهبری آنجا که می گوید *هدی للناس* یعنی راه نشان داد آنجا که میگوید* هدی للمتقین* یعنی دستش را گرفت و برد یعنی ولایت یعنی بیشتر از آنچه که در راهنمایی است این یک جواب خیلی‌ها هم این جواب را پسندیدند و حرف بدی هم نیست دوم خیلی ها گفتند که هدایت های قرانی هدایت‌های زو مراتب است یک هدایت ظاهری و یک هدایت باطنی داریم خود قرآن هم زو مراتب است قرآنی داریم که بهش می گوید * ان هاذا القرآن* هاذا القران یعنی این قران* یک قرانی داریم که می گوید * بسم الله الرحمن الرحیم الم ذلک الکتاب * *ذلک*0 برای اشاره به دور است این قرآن ظاهری *ان هاذا القرآن* این هدی للناس*اما* ذلک الکتاب* که قرآنی که پشت پرده این قرآن است برای همه دست نیافتنی است آن *هدی للمتقین* است این هم به نظر می رسد که جواب خوبی باشد جواب درستی هم هست و می شود یک جواب دیگر هم داد چرا بعضی جاها فرموده است *هدی للمتقین* بعضی جاها فرموده است خود *هدی للناس* من به نظرم رسد که این جواب سوم درست تر است

من به نظر می رسد که قرآن جوری نازل و طراحی شده است به همه انسانها استعداد استفاده از قرآن را بلقوه داشته باشند قرآن برای انسانها نازل شده است هر انسانی بالقوه نه بالفعل در نهاد او قرار داده شده است که بتواند از قرآن استفاده کند اما به بالقوه باید تبدیل به فعل بشود خوب بنده و جنابعالی هم می‌توانستیم فوتبالیست بشویم نشدیم الان هم اگر یک مقدار بدویم به نفس تنگی می افتیم چون ورزش نکردیم ریاضت نکشیدیم تمرین نکردیم هر کسی ممکن است هر کاری بکند اما استعداد بالقوه کافی نیست استعداد قوه باید به فعل برسد همه انسانها این استعداد را دارند که از قرآن بهره مند شوند استفاده بکنند اما یک شرط دارد آن هم این است که آن استعدادی که دارند روشن شود به فعلیت بیفتد موتورش به کار بیفتد آن چیزی که استعداد بالقوه انسان را تبدیل به استعداد بالفعل می کند تقوا است پس درست می شود * شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدی للناس* ما این را فرستادیم برای مردم یعنی قرآن همان اندازه که برای مومنین است برای کافر ها هم هست این رحمانی اش است این استعداد را در همه انسانها قرار دادیم که بتوانند از قرآن استفاده کنند ولاکن که یک عده خودشان نمی‌خواهند بیایند و استفاده کنند آن استعداد بالقوه شان را تبدیل به فعل نمی کنند به فعلیت نمیرسد متقین یعنی که؟ متقین یعنی کسی که استعداد بالقوه خودش را تبدیل به بالفعل کرده است اینکه گفتیم لباس استعداد می آورد تقوا هم استعداد می آورد روی این حساب کسی که تقوا ندارد برخلاف جواب اول و دوم که می گفتند از هدایت عام برخوردار است یا از هدایت ظاهر برخوردار است طبق جواب سوم نه کسی که تقوا ندارد نه تنها از قرآن استفاده نمی‌کند حتی استفاده ظاهری هم نمی کند بلکه ضرر می بیند *و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للمومنین ولا یزید الظالمین الا خسارا* ظالم. نگفته است کافر گفته است ظالم ظالم یعنی کسی که تقوا ندارد کسی که رعایت اصول نمی‌کند درست واجبات را انجام نمی دهد ترک محرمات نمی کند *لا یزید الظالمین الا خسارا* یعنی کسی که ظالم است و با تقوا نیست خسارت می بیند بله قرآن برای او هم بود قرار بود او هم استفاده درست بکند اما خودش به خودش ظلم کرده است لذا خسارت می بیند این با آن حرفی که در جلسه قبل زدیم کاملا منطقی می شود تقوا یعنی محافظت از خویشتن شما یک سری استعدادها در وجودت است که اینها بالقوه است اگر ظالم باشی استعدادهای بالقوه نابود می شود لذا شما از چیزهای خوب استفاده غلط می کنی ضرر می کنی اما اگر با تقوا باشیم و این لباس را بپوشیم آن استعداد به فعلیت می رسد استعداد که به فعلیت رسید می شود و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للمومنین* قرآن برای شما می شود شفا اما برای ظالم میشود خسارت

صیرفی: خیلی متشکر و ممنونم از آقاییتان

الهی چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار


دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها

2024-04-26 15:24:15