یاد خدا 15 آذر 1400
درس های ماندگار از نهج البلاغه با حضور دکتر اسماعیلی
(متن برنامه 15 آذر 1400)
صیرفی : بسم الله الرحمن الرحيم
الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب
برخیز برات عاشقی داده خدا *احسان قدیم را فرستاده خدا *
درکوچه روزگارغم هست *ولی آرام کند دل مرا یاد خدا*
سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاکشون اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد و عجل فرجهم سلام
خدا بر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتون بخیر خیلی
خوش آمدید خداروشکر میکنم باز هم توفیق داریم با شما همنشین باشیم
افتخاردارم محضراستاد اخلاق سرورارجمند وعزیز جناب دکتر اسماعیلی عضو محترم مجلس خبرگان رهبری و استاد محترم حوزه ودانشگاه هستیم.
آقای دکتر سلام علیکم
دکتراسماعیلی : سلام علیکم ورحمه الله بسم الله الرحمن الرحیم سلام وعرض ادب دارم خدمت شما بینندگان
عزیز وآرزو میکنم تمام حاجاتشون به برکت نهج البلاغه امیرالمومنین برآورده شود.
صیرفی:خیلی ممنون ازقبول دعوت،همونطور که آقای دکتر عرض کردند قراره سر سفره نهج البلاغه
مهمان باشیم وکمااینکه دراین دوسال هم محور گفتگوی ما بااستاد همین حوزه است آقای دکتر کتاب شرح
نهجه البلغه را مورد گفتگو قرار می دهند خلاصه ای از قسمت قبل را می بینیم وبرمیگردیم ویک فرمایش
وحکمت از حضرت امیر را یاد میگیریم.
خلاصه برنامه گذشته:
به طورطبیعی ما انسانهای معمولی قلب مان زنگار می گیرد، دچار غفلت می شود از صبح که پا می شویم
بسم الله می گوییم وازخانه بیرون میرویم تا آخر شب که بر می گردیم و می آیم منزل آنقدر گرفتاریم
که یادمون می رود خیلی از چیزها را و نیازمند یک کسی هستیم که به ما یادآوری کند.
آن کسی که قراره به ما یادآوری کنه توقع نداشته باشید ازانبیا الهی باشه ،تمام شد ،حتی یک کسی که از ما
پایین تر باشه اگر چیزی می گوید باید پذیرفت ،البته اشقیاء یعنی بدبخت ترین آدم ها از موعظه فراری
هستند. اجتناب می کنند این کسانی که این طوری هستند قرآن می فرماید *الذی یصل النارالکبری* حالا از
موعظه فرار میکنند فردا به جایش به سمت آتش جهنم میروند.یعنی فرارازموعظه دویدن به سمت بد بختی
و آتش دوزخ است .
صیرفی : آقای اسماعیلی تکلیف کارهای خوب بد وگاهی برخی کارها شبهه ناکه .معلوم یه کارهای هست
که نمی دانیم بلاتکلیفیم یاتوجیه میکنیم.
آقای اسماعیلی:بخشی از نهج البلاغه که امیر المومنین به ما آموزش دادن اتفاقا نحوه برخورد ما با همین
شبهه هاست.
چند جای نهج البلاغه به این نکته اشاره شده علی (ع) طبیب این امت ،گشتن ومثل پیامبرآسیب شناسی کردن
و با بیانات مختلف راه چاره را به ما نشان داده اند یکیش هم همین شبهه، البته عرض کنم شبهه در دو معنا
به کار میرود.
گاهی منظور سواله، پرسشه میگویند این شبهه برای فلانی پیش آمد منظورشان اینکه این سوال پیش آمد.
این هیچ عیبی ندارد خیلی هم خوب است،ایجاد پرسش و سوال نردبان تکامل حتی درمورد دین تا شبهه و
سوال پیش نیاد انسان رشد نمیکند تحقیق نمیکند و ایمانش از ایمان تقلیدی به ایمان مستقرتبدیل نمی شود.
از سوال نباید ترسید از شبهه به این معنی نباید بهراسیم بلکه باید استقبال کرد این را قبلا ما گفتیم حالا ان
شاالله اگرتوفیقی شد یک بار هم مستقلا به آن میپردازیم که در مواجهه با سوال و شبهه های که برخواسته
از عطش دانستنه چه باید بکنیم آن یک بحث دیگری است.
گاهی انسان خودش برای خودش شبهه درست میکند الان موضوع بحثمون این است معنای دوم شبهه
مشتبه کردن یک امر معلوم به طور خود خواسته است ضرب المثلی هست شخصی یک سگ خودش خیس
کرده خودش را زده به این طرف آن طرف نجس کرده چشمش بست گفت ان شاالله گربه است.
اینگونه است شبهه درست کردن، واقعیت را می بینید اما برای خودش راهی برای گریزپیدا میکند وفرار از
تکلیف می خواهد پیدا کنه ،توجیه گرایی ، آدم می خواهد کاری انجام بده کار نادرستی اسمش عوض میکنه
قیافش تغییر می دهد این به خاطر اینکه از نظر روانی می خواهیم اول عنوانش را عوض کنیم یک راهی
برای توجیهش پیدا کنیم که کمتر خجالت بکشم این همان شبهه سازی است.
مشتبه کردن یک واقعیت یک امر تخیلی است فرض کنید یکی میخواد رشوه بگیره خودش میداند رشوه چه
بلای خانمان سوزی است که متاسفانه امروز درکشورما هم کم نیست رشوه خیلی نگران کننده است و
فرهنگ ودین وعاقبت را همه را نابود می کند حالا می خواهد رشوه بگیره خجالت میکشد میدونه رشوه
حروم است شنیده پیغمبراکرم گفته آن که رشوه میده هم آنکه رشوه می دهد هر دوبا هم در جهنم جا میگیره
این ها را میدونه حالا چکار میکند آن که میدونه میده میگه هدیه می خواهم بدم آن که می گیره میگه هدیه
گرفتم خیال میکنند با تغییر نام رشوه به هدیه مشکل حل میشود بحث ما الان این است من قبل از اینکه
فرمایش امیر المومنین به بینندگان عزیز عرض بکنم فقط هشدار بدهم که شبهه سازی و مشتبه کردن
احکام خدا اولین گام برای سقوط از مقام انسانی به عمق جهنم است خواهش میکنم این جمله را بهش توجه
کنید این کارشیطان است .خیلی جالب است این 4بار در قرآن تکرار شده است عینا این آیه شریفه در قرآن
تکرار شده است*ولا تتبعوا خطوات الشیطان *خطوه جمع گام است یعنی شیطان سیاستش گام به گام است
یک دفعه نمی آید دست من وشما را بگیرد خدا را منکر شو یا قیامت را منکر شو به من و شما نمی گوید
رشوه بگیر می داند که این کار را نمی کنیم.
اول می آید در نظر ما شبهه ایجاد می کند میگوید اینکه رشوه نیست هدیه است دقت میکنید آدم را متزلزل
می کند..
همین شبهه که ایجاد میشود انسان اول موضع میگیرد گول نمی خورد ولی بعد از این که این شبهه را ایجاد
کرد آهسته آهسته آن صلابت و قاطعیت را ازانسان مومن می گیرد آدم شل می شود بار اول می گوید نه
نمی خواهم ولی دفعه سوم میگیرد و این برایش عادت میشود گناهان دیگری هم به همین شکل است و یک
باره می بینید انسان خوب ومتدین بعد از چند سال که در فلان اداره است اختلاس گر بزرگی می شود
اینهایی که اختلاس کردن خیلی از این چهره ها از اول این طوری بودن؟ یا برای خودشان توجیه درست
کردن این کار شیطان است شیطان قدم به قدم میبرد یک ،عظمت گناه را در چشم انسان می برد توجیه
درست میکند.
دوم تعبد عملی را از انسان میگیرد دیگر برای خودش سخت نمی بیند که آن گناه را انجام دهد .
تعبد عملی که گرفته شد تقید اعتقادی هم یواش یواش از بین میرود *ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوء*قرآن
می فرماید این هایی که به گناهان خودشان یک قدم اضافه میکنند دل خودشان را و پرونده اعمالشان را
کدر می کنند قرآن می فرماید*ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوء ان کذبوا بایات الله*یعنی همین گناهان
کوچک وقتی پشت سر هم جمع شد عادت می شود حالا فقط این نیست یک چیز بالا تر هم هست به خدا
پناه می بریم.
*ثم کان عاقبه الذین اسائوا السوای ان کذبوا بایات الله وکانوا بها یستهزءون* حتی دیگر اعتقادات خود را هم
مسخره میکنند گاهی آدم خودش با آگاهی گناه میکنه و پیش وجدانش شرمنده است و خدایی نکرده تکذیب
میکند احکام الهی را ،یک وقت هم هست ،نه مسخره میکند قرآن می گوید کسانی که مراقب نباشند با
توجیه تراشی ارتکاب گناهان را برای خودشان آسان کنند.
سرانجام کارشان آیات الهی را تکذیب می کنند ومی زنند زیر اعتقاداتی که تا حالا داشته اند و در مرحله
بعدی مسخره هم میکنند کما اینکه یزید ملعون آخرش چه گفت ؟گفت *لعبت هاشم بلملک فلا * وقتی با
سر مبارک امام حسین (ع) روبه رو شد گفت:
منکر پیغمبر ونبوت و منکراصل شد این نتیجه گوش نکردن به همان 4 هشدار الهی است
*لاتتبعوا خطوات الشیاطین*
صیرفی: محضر قرآن مشرف می شویم.
داریم راجع به شبهه صحبت میکنیم کمتر تا به حال به بحث شبهه این طور نگاه کردیم شبهه تراشی یا به
تعبیری جعل شبهه برای توجیه ضعف و سستی ها در اعتقادات
استاد اسماعیلی: آیه ای که تلاوت شد پیش از این ،فرمود عاقبت گریز ناپذیر برای کسانی که شبهه
ایجاد می کنند در فروعات دین ،آیات الهی را بعدش تکذیب میکنند یعنی شبهه در فروع منجر می شود به
انکار اصول و قرآن ونهج البلاغه که الان می خواهم کلام امیرالمومنین عرض کنم خدمت بینندگان این را
آغاز فتنه بی دینی مومنان میداند فتنه،فتنه واقعی برای مسلمان این است که در برابر احکام الهی شبهه
تراشی بکنند و توجیه گرایی بکنند .می داند این طور نیست ولی بازی در می آورند این فتنه واقعی برای
یک مومن به وجود بیاید همین آیات ابتدایی سوره عنکبوت که با گوش جان شنیدیم ان شاالله این آیات نازل
شد و *احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون* شما خیال می کنید همین طوری شعار دادید
ما مومن هستیم قیافه هایتان و لباستان مثلا مثل مومن ها شد دیگر کار تمام است نه حتما گرفتار فتنه می
شوید.
گرفتار آزمون می شوید ، بعد ادامه در آیه شریفه تا معلوم شود مرد از نامرد برای همین است باید امتحان
شوید. در خطبه 156 نهج البلاغه درباره این آیه شریفه می فرماید وقتی این آیه بر پیامبر (ص)نازل شد
من از حسرت سوال کردم که منظور از این فتنه چیست؟ از این آزمایش سختی که مومنان به آن دچار
می شوند چه چیزی اراده کرده است خداوند متعال .پیامبر به من این گونه فرمود یا علی (ع)*ان القوم و
سیفتنون باموالهم **ان القوم*اینجا معلوم می شود توجه حضرت به آزمایش های جمعی و ملی است.
نه فردی، آن هم هست ولی پیامبر این جا می فرمایند این ملت این قوم یک گروه ادعای ایمانی دارند خیلی
زود امتحان پس خواهند داد.
شعار آدم خیلی راحت می دهد ولی *سیفتنون* یعنی خیلی زود امتحان پس می دهد و این امتحان هم از
امور مالی شروع می شود آن شبهه ها و آن فتنه ها ازامور مال حلال و حرام برای همین میگویند مال
شبهه ناک آغاز انحطاط انسان *و یمنون بدینهم علی ربهم* این ها که دنبال بهانه ای برای بد مستی هستند
تازه سر خدا منت هم میگذارند که ما آدم های خوبی هستیم طلب کار هم هستند از خودشان اینقدر رازی
هستند*و یتمنون رحمه هو و یامنون سطوته*به خودشون وعده رحمت خدا را می دهند ولی از غضب خدا
بی خیال هستند خدا همان طور که رحیم است شدید العقاب هم هست ،خدا رحمتش در کنار غضبش است
اگر چه رحمت بر غضب سبقت داره غضب الهی هم هست و لذا خوف رجاء مومن باید همیشه مثل دو کفه
ترازو باشد .
که حالا چیزی نیست خدا می بخشد نه خیر شاید خدا نبخشید خوب از این جا شروع می شود*ویستحلون
الحرامه بالشبهات الکاذبه*پیامبر فرمود علی جان آن فتنه که در این آیه قرآن آمده است و خیلی سخته این
است که مردم حرام خدا را به *شبهات کاذبه*یعنی واقعا شبهه ای هم نیست سوالی هم نیست تردیدی هم
نیست شبهات دروغین حرام خدا را *یستحلون* می خواهند حلالش کنند.*الاهواء الساهیه* شبهاتشون کاذب
ریشه اش هوای نفس و باعث می شود خدا را فراموش کنند. بعد حضرت سه مثال میزند که به درد ما می
خورد و* یستحلون الخمره بالنبیذ*می دانند خداوند شراب را حرام کرده می گویند نه این شراب فلان چیز
است *نبیذ*همان مایع مست کننده که به جای انگور از خرما می گیرند،اسمش عوض می کنند برای کرونا
خوبه دنبال بهانه میگردد. کی گفته؟ *والسحت بالهدیه*رشوه ومال حرام را با شبهات کاذبه اسمش را
میگذارند هدیه و می گیرند ،سومین مثالی که حضرت زدند * وربا بالبیع * نزول خوری می کنند .
فقط اسمش را عوض می کنند، می گویند نزول خوری نیست معامله است من داده ام آن هم داده هر دو
رازی هستیم چه اشکالی دارد دقیقا همان حرفی که در دوران جاهلیت زده می شد می گفتند *انما البیع مثل
الربا*چه فرقی می کند من اینقدر داده ام آن هم رازی اضافه تربه من برگردونه نزول خوری رایج می شود
ما میدانیم نزول خوری یعنی چه نزول قرآن صراحتا مبارزه باپروردگار و اعلام جنگ با خدا معرفی
کرده است.گوشه و کنار گاهی دیده می شود این با یک شبهه سازی کاذبانه است، حضرت فرمود مشروب
می خورند بعد میگویند به درد مریضی می خوره چون دکتر گفته، رشوه می خورند مال حرام می خورند
با هدیه،نزول میگیرند به اسم معامله *امیرمومنان(ع) می فرمایند وقتی این ها را پیامبر(ص) فرمود بهشون
عرض کردم یارسول الله *فبای المنازل انزلهم عند ذلک ، اگه این اتفاق افتاد من چه بگویم ،بگویم مردم
کافرشده اند یا بگویم گول خورده اند ؟
ما گاهی از آن طرف می افتیم بابا همه کافر شده اند ، پیامبر(ص) فرمود نه وقتی امیرمومنان سوال کرد:
*ابمنزله رده*فقال بمنزله الفتنه* چه بگویم بگویم اینان گول خوردند ؟پیامبر رحمت فرمود :*ام بمنزله فتنه*
نگو بی دین شدن ،بگو گول خورده اند.تلاش کن ان شاالله به صراط مستقیم برمیگردند.
صیرفی: خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی ما رستگار (الهی آمین باتشکر)