یاد خدا 7 بهمن 1400
آیات الاخلاق با حضور حجت الاسلام و المسلمین غفاری (متن برنامه 7 بهمن ماه)
صیرفی: بسم الله الرحمن الرحیم الذین امنوا تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک و علیه وعلی ابائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
برخیز برات عاشقی داده خدا
احسان قدیم را فرستاده خدا
در کوچه روز گار غم هست ولی
آرام کند دل مرا یاد خدا
سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهر و پاک ایشان" اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم "سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف سلام خدا به همه شما بینندگان شبکه معارف سیما و اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید الحمدالله توفیق دارم همنشین شما باشم واین لحظات عمرم را کنار شما به یاد خدا و پای سفره پر رزق قرآن کریم و مفسرین این کتاب سپری کنم سرور ارجمندم استاد اخلاق بزرگوارم حضرت حج الاسلام حاج آقای غفاری عزیز هستیم سلام علیکم ورحمت الله
استاد غفاری :سلام محضر شما و عموم بینندگان عزیز و مشتاقان معارف الهی و کسانی که واقعا دلشان می سوزد و می خواهند از برکات تعالیم اهل بیت خودشان را پیدا کنند ،عرض تهیت و سلام دارم
صیرفی :خیلی ممنون از قبول دعوت و قبول زحمت از شهر مقدس قم شهر کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها حاج آقا غفاری قدم بر چشم می گذارند
خیلی متشکریم که باز هم دعوت ما را پذیرفتید وآیات اخلاق مبحثی هست که خدمت حاج آقا غفاری هستیم و خیلی هم به دل نشسته از نوع پیام هایی که در این یک سال دریافت می کنیم می شود فهمید
* 30000720* مسیر ارتباط پیامکی ما و شما است فرمایشاتتان را درطول برنامه بفرمایید. خلاصه ای از جلسه گذشته را باهم مرور کنیم برگردیم درس امروز را آغاز کنیم
خلاصه جلسه گذشته :یک زمان یک کسی را خیلی اذیت کردم می گویم حالا غلط کردم توبه می کنم ،نه ،کلاس انسان که می رود جلوتر و اولیا ی الهی انسان را تربیت می کنند می گویند یک زمانی می رسد که کو چکترین غفلت شما کوچکترین کم توجهی ،حالا ما با او فاصله داریم ،عزیزانم بدانند اشتباه نکنند اما برای اینکه به آن برسند باید مراقب چند چیز باشند یکی از توبه هایی که باید بکنند این را شاید کم شنیدند عزیزانم باید به جد توبه کنند از رفتن به جلساتی که ولو به نام دین باشد اما از کنار ببینند که عجب این جا مورد رضایت اولیا الهی نیست .
این خیلی مهم است این روایت بسیار مهم است که "من اصلح ما بینه و بین الله اصلح الله ما بینه و بین الناس "اگر انسان جدا بنا را بگذارد آن را که خدا مطالبه می کند خدا اجازه نمی دهد من به شما هتک حرمت کنم اگر هم کردم باید سریع بروم جبران کنم همیشه پیشگیری بهتر از درمان است عزیزان باید این را بدانند غلط است این مه من بکویم حالا اتفاق افتاده بعدا می رویم و حلالیت می طلبیم ،قبول نمی کنند گاهی ،من در محضر یک مومنی بودم ،خیلی شخص مهمی بود آمد کسی گفت آقاجان غیبت شما شده حلال کن ،گفت حلال نمی کنم ،گفتند آقا خواهش می کنم گفت نه نمی پذیرم سخت گرفت ،البته سخت گیری حکمتی داشت که بعدا به بنده فرمود که چرا حلال نکردم ،این طور نیست که کار تمام بشود .
صیرفی :
شما اهالی اتاق فکر برنامه هستید و اگر رضایت داشتید به شماره تلفن 162 شماره تلفن سازمان بزرگواری کنید ابراز محبت و آقایی و خانومی تان را بفرمایید در فضای مجازی به آدرس
@ yadekhoda_qrtv
صفحه داریم این صفحه شامل اخبار و اطلاعات برنامه یاد خدا می توانید دنبال بفرمایید و هم در تمام فضای مجازی حضور داریم شما می توانید مباحث و خلاصه ها و فایل های ویدیویی را دریافت و همین طور آرشیو صوتی و تصویری کامل برنامه ها را ببینید مثلا اگر الان خلاصه ای که از جلسه قبل دیدیم و علاقمند بودید این امکان وجود دارد که کامل آن را در اختیار شما قرار می دهد خیلی پیش می آید معلمین و اساتید محترم حوزه و دانشگاه سخنران ها و مبلغین خوب ما می گویند ما یک مبحثی را شنیدیم و حیف شد که نشد کامل آن را داشته باشیم و اگر کامل باشد می توانیم این را نشر دهیم و خود ما هم راجع به همان صحبت کنیم و هم آرشیو آن روی سایت شبکه قرآن و معارف سیما هم در فضای مجازی با همین آدرس که عرض شد موجود هست می توانید بهره برداری بفرمایید
با افتخار محضر استاد هستیم و آغاز درس امروز
استاد غفاری : بسم الله الرحمن الرحیم
نکته ای که در اول عرضم می خواهم تقدیم بینندگان کنم عبارت از این است که یک یاز موارد رشد انسان و رشد حقیقی انسان این است که بخاطر ضعف توحید یک مختصری که چیز هایی یاد گرفت و حتی اجرا و عمل کرد بخواهد به رخ این وآن بکشد بسیار او را در همان قدم های اول سد راهش می شود مثلا فرض کنید که چون اهمیت یاد خدا را شنیده حالا به ذکر زبانی بیشتر توجه کرده می خواهد این طرف و آن طرف زبانش را مثلا نشان بدهد که من به یاد خدا هستم ،نه ،نفس حیله می کند و می آید و باب ریا را باز می کند باب خود نمایی که باز شد به همان اندازه که من خودم را دیده ام و از خدا دور می شوم این خیلی بد است یکی با معصیت دور می شود و این با سبحان الله و این خیلی بعد است با سبحان الله من آمدم نزدیک بشوم سبحان الله را دید و خیال کرد چه کار کرده شما کاری نکردی خدای متعال روزی رساند این را تا از خدا نبیند به خودش مغرور می شود قدم اول را سعی کرد با اخلاص بردارد قدم دوم عجب و خود پسندی آمد و چقدر به او صدمه زد این نمی شود ،الا اینکه ،انسان درست یاد بگیرد درست کار کردن انسان را به جایی می رساند لذا به جا ی اینکه دنبال این باشند عزیزان که زیاد یاد بگیرند و زیاد کار کنند همان را که علمای ربانی و معلمین حقیقی بیان کردند از ناحیه دستگاه خدا و 14 معصوم آن را درست یاد بگیرند ولو کم باشد درست انجام بدهند درست بدهند خیلی خوب رشد می کنند لذا بحث توبه ما جلسات قبل داشتیم این توبه نباید فراموش بشود تا زمانی که انسان کاملا خیالش راحت بشود که نسبت به گذشته من یک تسویه حساب خوب کردم لیست کند بعضی عزیزان تذکر دادند بنده و عزیزان بیننده از اشتباهات لیست تهیه کنند لابد گاهی لازم است وظایفشان را بپرسند آیا مثلا فرض کنید کسی از دنیا رفته مالی تقسیم کرده اگر احکام ارث را بلد نبودیم صددرصد برویم و یاد بگیریم اگر فرض کنید کسی بگوید من واقعا در دسترس ندارم برویم واقعا از کسانی برادر و خواهر آنها که باهم بوده ایم واقعا رضایت هم را تحصیل کنیم که اگر حقی از آنها خدا نکرده به من رسیده راضی باشد صاحب حق ،بروم بپرسم اینها را ،بنده بعنوان مثال عرض کردم مثال ها خیلی متنوع است معامله سابقا کردم و نمی دانم حلال بوده بروم و سوال کنم ،سرسری گرفتن این معانی نتایج آن هم سرسری می شود یک دل خوشی کاذبی با این کار درست نمی شود عزیزان من راه خدا را باید درست یاد گرفت و درست حرکت کرد و جرو مهم ترین قسمت هایی که عزیزانم برای این که توبه حقیقی شود نباید عظمت حضرت حق و عظمت دستور او فراموش شود لذا مراقبه حرف اول را می زند من سابقا بعضی جلسات نسبت به مراقبه حرف هایی داشتیم که خیلی هم مهم است یعنی انسان اگر مراقب نباشد دوباره دچار لغزش می شود دوباره به گناه دچار می شود دوباره دل کسی را می شکند و دوباره توهین می کند کسانی هستند زبان را مواظب نیستند ولو دم از دین داری می زنند توجیح می کنند و گاهی حتی به کسی هتاکی می کنند توجیح قبول نیست باید بین خود و خدا را مثل روز روشن است که کار من درست است انجام بدهم با توجیح های ساختگی و با چیزهایی که دل خودمان را خوش کنیم که به فلان عذر ،عذر هم اگر واقعی نباشد من ممکن به کسی وانمود کنم که اشتباه نکردم اما خدا این طور نیست عذر من اگر ناموجه باشد خدا در باطن به من می فهماند ببین داری داری بر سر خودت کلاه می گذاری مسئله را یاد نگرفتی ،حق نداشتی به فلانی این حرف را نسبت بدهی ولی دادی ،کسی یک غلط کرده من دو غلط به او نسبت بدهم هم غلط هست مثال می زنم معاون غلط کرده به رئیس نسبت بدهم اگر بفهمم که رئیس تایید کرده غلط اورا که غلط است ،کار اشتباه را هر دو کرده اند اگر نه ،من ندانسته غلط او را به این نسبت داده ام حالا گاهی غلطی کرده یک نفر من فهمیدم که عمدا ومعصیت کرده گاهی اشباهی کسی می کند اما من هنوز نمی دانم که آیا اشتباه به سهوی بوده عمدی بوده ،سهو را به جای عمد نوشتند عمد را به جای سهو نوشتند این را همین طور بر هم ریختن در دستگاه خدا فردا می بینیم کار گیر دارد عزیزان من مراقب زبان باشید آنجا که جمعی نشسته اند و حرف و حدیث این و آن می کنند و عیب جویی می کنند عزیز من جلوی آن ها را بگیر نتوانستی بلند شو ،
هشدار باشد این ترک کردن، شما نهی از منکر عملی است که یعنی من ناراحت هستم آنجا نخندید و قیافه را ترش کنید اگر دیدید که نسبت به حریمی هتاکی شد دیدید نسبت به شخصی بدون سند بدون مدرک بدون مجوز گاهی بعضی می گویند سند داریم گاهی سند هم دارند برای صحت امری اما سندی برای گفتن ندارند می گوییم مسئله یاد بگیر برای این است که گاهی یک کسی مومن فرض کنید در جایی خطایی کرد و مثلا به نامحرمی نگاه کرد من حق ندارم بیایم و این را پخش کنم خودم دیدم ،حق ندارم بازگو کنم ،عیب مومن را من حق ندارم این جا و آنجا پخش کنم لذا یا یک کسی فلان جا خطایی کرده من اگر از دستم بر بیاید باید برم جلوی خطا را بگیرم یا اگر مرتکب شد برم تذکر بدهم توبه کن از این کار ها نکنید به اندازه وظیفه خودم موظف هستم اما انتشار دادن خود احکامی دارد خود آن مسئولیت دارد و باید مواظب باشیم عزیزان باید مواظب باشند برای مراقب بهترین امر این است که خدای متعال فرمود "ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب و الیه "یکی از باز دارنده ها این است ببیند هر حرفی می زنی بنده تصورم این است به علم ناقص خود ،حرف زدن یک مثال است کار هم که می کند همنی طور است با پاحرکت می کند با دست حرکت می کند و درهرفعلی که ،چه زبانی چه غیر زبانی "الا لدیه رقیب عتید "خدا آنجا نگهبان گذاشته است نگهبان الهی ثبت می کند در نامه الهی ثبت می شود فردا هم می گویند این نامه شما هست "اقرا کتابک "کتاب وجودت را بخوان خود نوشته ای اینجا را دروغ نوشته ای اینجا غیبت نوشتی این جا افترا و کینه ،تکبر نوشته شده پناه بر خدا این نامه خیلی خطرناک می شود نامه خودم است به خودم چسبیده است از من جدا نمی شود نامه وجودم را به من می گویند بخوان ،این معنا که نگهبان الهی به امر خدا ماموریت دارد این اعمال را جمع می کنند این خیلی خوب است انسان اگر این آیه را چند بار بخواند "ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عنید "کار(عنید) بالاتر از این است ماموریت او این است که کارهای من نباید گم بشود همه آنها محفوظ می ماند لذا نظام بسیار حساس و باشکوه مزرعه هست "الدنیا مزرعه الاخره "مزرعه را ببین چه داری می کاری هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت عزیز من چه می کاری بذر را از کجا گرفته ای از کجا کاشتن را یاد گرفته ای با مسجد ارتباط داری با مسجدی که آنجا واقعا عده ای به عشق خدا پیش یک عالمی که دین خدا را تا حدودی بلد هست و امین هم هست رفتی آنجا نفس معنوی تجدید کنی اصلا به مسجد می روی به هیئت سالمی که آنجا فقط به اغراض دیگر می روی متاسفاه من این را یاداوری می کنم چون می ترسم بنده که یک دفعه عزیزی به نام هیئت برود و به جای که بعضی این زمان زمان خطر ناکی است بروم ببینم پناه بر خدا به نام امام حسین اما به کام دیگران این قبول نیست باید انسان جستجو گر باشد هیئت واقعا اهل بیتی باشد هیئتی که جز رضای خدا و اهل بیت آنجا نباید بگذرد خدای نکرده هیئت نشسته اند و حرف و حدیثی را چقدر معصیت چقدر حرمت شکنی قبول نیست چه حرمت شکنی علما باشد و چه حرمت شکنی مومنان را گنند حالا آن مومن گاهی ممکن است حتی ممکن است مسئول یک اداره ای هم باشد حرمت شکنی ممنوع است ما اجازه نداریم حرمت مومن را بشکنیم
به غیر از این مواردی هست موارد خاص از افراد ی هستند که بی دین هستند و بی دینی آشکار دارند اصلا عمدا علنا حق نشناس هستند این ها مشخص است و اصلا حیا نمی کنند از اینکه به اصطلاح معصیت کنند آن حسابش جدا هست اما واقعا هرکسی که شما پشت سر او و در غیابش حرف می زنید به همین نحو احراز می کنیم ما .
دقت کنید این زبان را دیر می شود از مسئولیتش خرج شد زبان خیلی بار را سنگین می کند لذا انسان حواسش به این باشد که هر کلمه که می گوید "رقیب عنید" ایستاده رقیب یعنی نگهبان الهی ایستاده تا ثبت کند انسان حواسش به این باشد و این تعبیر که واقعا تعبیر با شکوه قرآنی است و چقدر خلاصه "هو معکم عین ما کنتم "این معیت الهی ،نه معیتی است که در ذهن من برای آن حتی صورتی بسازم چون خدا موجود محدود نیست خدا معیت وصف ناپذیر است اما همیشه با من است و همیشه در محضر او هستم عزیزم بدان این باید محکم در وجود خود بکارد من باید در وجودم این را بکارم که " هو معکم عین ما کنتم" لذا سخت ترین خطرها که موسی را تهدید کرد گفتند که فرعون و جنودش دارند می رسند این ها رسیده بودند به به رود خروشان و نیل و جلوی آنها دیگر راه عبور نبود چون امکان عبور ازآن آب بسیار مفصل نبوده و به اصطلاح لشکر دشمن هم از قبل داشت می آمد بنینید تربیت شده دستگاه خدا فرمود "کلا "نمی شود به من وعده داده شده "ان معی ربی سیهدین"خدا با من است رب من همراه من است به زودی راه را باز می کند و این حسن ظن به خدا به ما که مثل موسی همچنین وعده های قطعی من را قابل آن الهامات نیستیم اما باب حسن ظن به خدا عجب باب با برکتی هست هر گرفتاری و سختی پیش آمد من تلاش کنم از جاده بندگی خرج نشوم من به حق کسی تعدی نکنم و ظیفه ام را یاد بگیرم مشکل پیش آمد خدا حل می کند "افضل الاعمال امتی انتظار الفرج "نه فقط فرج امام زمان، در هر سختی انسان منتظر فرج باشد صبر کنید فرج می آید کمی صبر کنید ان شاالله بزوذی ،خود این مطالبه فرج مطالبه گشایش از خدا خواستن خدایا منتظرم خدایا برسان ،گویا جاذبه اش می کشاند و به اذن زود انسان می رسد ان شالله لذا حسن ظن را به شدت روی آن تاکید شده عزیزان یاس را دورکنند سخت ترین امری را که بدانند از آن ضربه می بینند از معاشرت با افرادی که به دستگاه خدا توجه ندارند نصیحت کنند و اگر گوش نکردند فاصله بگیرند شخصیت شل می ماند که چو پایی ماند پای دیگر از رفتار می ماند رفیق اهل غفلت عاقبت از کار می ماند ،چرا نسبت به نماز بی توجه هستی بیا ،رفیق من نماز نمی خواند چرا مسجد نمی آیی رفیقم نمی آید چرا بدبین هستی رفیق خیلی اثر دارد در شخصت انسان آنقدر که فرمود "المرءو علی دین خلیله و قرینه "در قرآن کریم فرموده کسانی که بنا را بگذارند به دستگاه خدا سستی کنند "قیضنا لهم قرناء "یک عده همراه با آنها ما می گماریم حالا بعضی ها انسان هستند بعضی ها هم از جنس شیاطین واجنه باشند که دائم وسوسه بد را دل این ها بکارند و این ها را دور تر کنند این چنین به برکت اینکه ما عقل را به کار بندازیم و حقیقتا از خدا مدد بخواهیم و متوجه باشیم
صیرفی"خیلی ممنون و متشکرم به محضر کریم مشرف می شویم و آیاتی را خواهیم شنید و استفاده خواهیم کرد جان و دل را به نور قرآن صفا می بخشیم حاج آقا گفتند "لایمسه الا المطهرون" خداکند که ما ان شالله جز آن باشیم
استاد غفاری:مس قرآن "لایمسه الا المطهرون" تا دل آلوده باشد از پیام قرآن دور است چطور ظاهر خط قرآن را باید با وضو تا لمس کنی این باطن قرآن اگر بخواهد در دل قرار بگیرد باید وضوداشته باشد و وضو داشتن حقیقتا توبه هست انسان بگوید خدایا من اشتباه کردم صادقانه نمی خواهم معصیت کنم خدایا کمک کن صادقانه باشد دل پاکیزه می شود و پیام درقرآن در دل جاری می شود
صیرفی :آیات 13و 14 ازسوره مبارکه اسرا تقدیم حضور شد و خوش سلیقگی کردند بهترین آیات مرتبط با بحثی که حاج آقای غفاری عزیز داشتند .
استاد غفاری :همین قسمت آیه را ملاحظه کنید "اقرا کتابک :درآن صحنه با شکوه حساس بی نظیر که برای همه ما پیش خواهد آمد چون می فرماید کل الانسان اعظمناهو طاعرعنقه "مال همه است این آن حقیقت شاکله فتمام کارهایی که کرده با تمام خصوصیات همراهش هست آنجا چه خطاب می شود به همه ما آن روز را ببینیم این را با گوش جان که فرمود "اقرا کتابک "این نوشته ما خود تو است و خود نوشته ای خودت را انجام دادی "اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا "خود بگو بدانم نمره ات چند است آن طور نمی شود دروغ گفت آنجا همه چی عیان است خودت حساب کن ببین اهل کجایی؟ بهشتی یا جهنمی ؟وای به من آنجا خودم حکم کنم که جهنمی هستم خودم حکم کنم که خدایا لایق بهشت تو نشدم خودم مذمت کنم خود را
این را بگیرد می داند این دستگاه یاشکوه الیهی که "هو معکم این ماکنتم "هم به آن نیاز دارم و هم عظمتم با او هست هم دوستش دارم چون همه چیزم مال او است و او مرحمت فرموده همه زیبایی ها مال اوست با این دلدادگی خیلی آسان می شود امری که اسمش جهاد است با این نفس باید یک درگیری داشته باشم این نفس می خواهد مرا به سمت دیگری بکشاند هوا و هوس با سعادت من دشمن است هوا و هوس قول نداده آخرش سعادت باشد یا شقاوت عمل را مطالبه می کند آن طرف سکه را نمی بیند لذا در یک روایت نبوی خیلی عالی که مضمون بعضی ازآیات را عینااین آیه منعکس می کند که کسی آمد محضر رسول مکرم اسلام که ایشان را نصیحت کنند نقل کردند که این را حضرت سه بار تکرار کرد فرمودند اگر بگویم به کار خواهی گرفت ؟و عمل می
کنی؟ وقتی قول گرفتند فرمودند "اذا هممت بامر فتدبر عاقبته "هروقت خواستی کاری انجام بدهی ببین آخر آن چه می شود به کجا ختم می شود آخرش می رسد چون تو به آخر ش می رسی این کار آخری دارد آخر کار را اول ببین تدبر یعنی خوب ببین عمیق ببین سطحی نگاه نکن کالایی را می خواهی بخری آخر آن را ببین در امر ازدواج ودرس آخرش اگر ختم به رضای خدا بشود پشیمانی نشود و حسرت نداشته باشد دو عنوان دارد بنده از محضر علوم اهل بیت و علوم علما یاد گرفتم تقدیم می کنم دو عنوان را درست کنند هر کجا این کلمه را داشت درست نداشت خراب است باید فالله باشد یعنی داخل دستکاه خدا جایگاه داشته باشد احسان درست با شرایط بالله هست والدین را احترام و ادب کردن فالله هست نوازش کودکان ،مهربانی و دستگیری از ضعیفان فالله است غرض من معامله با خدا باشد نفس هر چه می خواهد بگوید تدبر کند ببینید هم فلله هست یعنی راهی که خدا قرار داده و جایز هست و نیت هم واقعا فقط این است که خدا از من راضی بشود یقین هم خیر به خود من می رسد و هم دیگران هزار سال عمر کنم این دو کلمه را رها نکنیم و عمل کنیم اهل سعادت خواهیم بود .
صیرفی:خیلی متشکرم از همراهی تان
الهی چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار