یاد خدا 26 خرداد 1401
آیات الاخلاق با حضور حجت الاسلام و المسلمین غفاری (متن و صوت برنامه یاد خدا 26 خرداد 1401)
بسم الله الرحمن الرحیم
صیرفی:آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب
درخانه ای که نور ولاء موج می زند
آرامش امید وصفا موج می زند
درزندگی به سبک ائمه یقین بدان
دارد همیشه یاد خدا موج می زند
سلام خدا بر پیامبر رحمت و خاندان مطهروپاکشان اللهم صل محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام خدا بر حضرت مهدی (عج) و ، سلام خدا به اهالی ارجمند یاد خدا وقت شما بخیر خیلی خوش آمدید ....
خدا را شکر می کنیم توفیق داریم با یاد خدا همنشین شما سروران عزیز وارجمند باشیم وخاصه این که معلم اخلاق عزیز مان سرور ارجمندمان جناب حجت الاسلام والمسلمین استاد غفاری عزیز قدم برچشم ما گذاشتند
آقا سلام علیکم ورحمه الله خیلی خوش آمدید ...
استاد غفاری : سلام علیکم محضر حضرتعالی وعموم بینندگان عزیز ومشتاقان معارف قرآنی وروایی ، دلدادگان به اهل بیت عرض ادب وتحیت داریم امیدواریم ان شاءالله قطره ای از معارف چراغ ولو کوچکی برسر راه سعادتشان باشد وان شاءالله فتح بابی باشد که پیگیری کنند واز مجالس بسیار مطمئن علوم قرآنی وروایی درمحضر علمای ربانی استفاده کامل ببرند ان شاءالله
صیرفی : ممنونیم از تشریف فرمایی حضرتعالی
عنوان کلاس درسی که خدمت استاد هستیم آیات الاخلاق ، آیات الاخلاقی قرآن کریم است که بهرهمند می شویم واستفاده می کنیم برای فیض بهتر، خلاصه ای ببینیم از جلسه ی گذشته که خدمتشان بودیم با آمادگی بیشتری کلاس امروز را آغاز می کنیم ....بفرمائید خواهش می کنیم :
خلاصه جلسه قبل:
دراین دنیا عده ای فقط به اسم مشغول هستند عده ای به حقیقت مشغول هستند ما می خواهیم جز کدام گروه باشیم ، شاید ما بالاتر ازاین مزمت در قرآن نداشته باشیم که مذمت اصلی کسانی که به عذاب خدا گرفتار می شوند یعنی از رحمت دور می افتند واقعا این است * یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا * یعنی این دنیا را واقعا نخواستند تحمل کنند این دنیا یک حقیقتی دارد یک باطنی دارد یک کارسازی دارد یک کارگردانی دارد این بساط را چرا فراهم کرده است مقصودش چه بوده است .اگر ما یاد گرفتیم نمازی بخوانیم یک روزه ای یک اموراتی را مراعات کنیم دعایی بخوانیم این نیست حقیقت زندگی دینی ، حقیقت زندگی دینی اولا برمی گردد به این که ما زندگی پاکیزه ای در سایه ارتباط وتوجه به خلاق عالم پیدا می کنیم حقیقت اوج زندگی دینی با بسته شدن دل به خالق شکل می گیرد تا آن رخ نداده است ما نباید مغرور این سبک باشیم بسیاری هستن که سابقا گفتیم به یک سلسه مراسمات دینی موفق هستند اما غرق در دنیا طلبی هستند ....
صیرفی : وقت شما بخیر ..
30000720 شماره پیامکی اتاق فکر برنامه است شما هم یکی اعضاء محترم اتاق فکر برنامه هستید با ارسال فرمایشاتتان سوالات وپیشنهادات برا ی بهتر شدن برنامه منت بگذارید وبرنامه را بهبود ببخشید همینطور منتظر عنایات شما هستیم اگر از برنامه رضایت دارید به شماره تلفن 162 روابط عمومی سازمان صداوسیما بزرگواری بفرمائید اطلاع بفرمائید وعنوان کنید برنامه یاد خدا مورد نظرتان است در فضای مجازی به آدرس:
@yadekhoda.qtv
مباحث ارزشمند اساتید خلاصه شده درحد یک دو دقیقه قرار داده می شود آماده است که شما برای عزیزانتان ارسال بفرمائید .استاد محضر حضرتعالی هستیم با افتخار .....
استاد عظیمی : بسم الله الرحمن الرحیم
درشناسایی ریشه ی مشکلات انسان مخصوصا دراین زمانه ی واقعا حساس به شدت پرچالش از نظر زندگی واز نظر اعتنای به سعادت انسان تا علاقه ها وتعلقات غیر خدایی را ما در درونمان تکلیفش را یکسره کنیم ما نمی توانیم کار را درست کنیم .علاقه های غیر خدایی یعنی بلاخره این دلمان اگر به جایی وابسته شد و چیزی را محترم دانست که دستگاه خدا وخالق ما آن را محترم ندانسته است ما یک دل داریم اهل معنا این شعر را خیلی مهم می دانند ودرست هم هست :
که یک دل داری بست است یک دوست تورا ،انسان از تشت بیزار است انسان خوشش می آید که دلش پیش محبوبی باشد که آن محبوب اتفاقا همه ی زیبایی ها را داشته باشد دل هم این را می خواهد وواقعا هم جز خدای ما کسی واجد این صفت نیست وپیام الهی برای انسان است یک دله ی صد دله یعنی پاره پاره کردید دلتان را هرجایش به جایی بسته شده است وخوشی حقیقی از درون نمی آید کسانی که با چیزهای من درآوردی وچیزهایی که زمانه وروزگار برآنها دیکته کرده است بدون اینکه اهل تفکر باشند بدون اینکه اهل ارزیابی باشند این ها را پذیرفته اند ارزیابی شان با ترازوی نفس ونفسانیات وخودخواهی ها وغرور ها بوده است ، این ها خراب می کنند چرا ؟ دل مرکز همه ی این شوونات وارتباطات است دل شما به هرجا کشیده شد رفتار شما می خواهد این دل را می خواهد به سمتش حرکت کنید واجابت کند رفتار شما آن خواسته ی قلبی را می خواهد به آن برسد .
اساس بدبختی انسان درسیرش به سمت بهشت برین وآخرت عبارت است از تعلقات غیر خدایی ، همه فقط نماز خواندن نیست فقط دعا کردن نیست این تعلقات انسان را بیچاره می کند هستند کسانی که متاسفانه این ها مقداری خدا بهشان روزی کرده است نعمتهای دینی رفتارهای دینی اجمالا از این ها بهره ای دارند ومتاسفانه میدان گناه ومیدان طغیان نفس هم که فراهم می شود نفس شان را مهار نمی کنند چه ارزشی دارد آتش می زنند به همه آنچه که بدست آوردند نابود می شود اعمالشان به خاطر آن طغیان ها .علاقه های غیر خدایی اسباب طغیان انسان است واگر این مهار نکند خطر این وجود دارد که یک زمان تیر خلاص به قلب انسان بزند این علاقه ها .این علاقه ها به قدری شدید است که حتی نقل شده است در روایتی عرض می کنیم از وجود مقدس امیر المومنین که حضرت یک روز خطاب کردند به حضرت امام حسین که ای حسین جان من شما را دوست دارم ابی عبدالله سوال کردند شما مرا دوست دارید خدا را هم دوست دارید جواب فرمودند : (به تعبیر ما ) اگر یک سر سوزن از خدا فاصله بگیرید شما را نمی خواهم حسینی را می خواهیم که تمام غرق محبت خدا است حسنی را می خواهیم که تماما خدایی است یعنی علی ( ع) بخواهد حسین را دوست داشته باشد مشرکانه نیست ( العیاذ بالله ) خدارا دوست دارم وهرکس رنگ محبوبم را داشته باشد دوستش دارم لذا معروف است در قضایای لیلی ومجنون می دیدند که مثلا مجنون کسی را می بوسد می گویند چه می کنید شما عاشق لیلی هستید یا سگ ؟ مضمون شعر است ،در محله ای که بود این سگ دور خانه ی او می گشت ، یعنی کسی که دلش به جایی بسته شده است کوچکترین چیزی که به او ربط پیدا می کند بهانه قرار می دهد که اظهار محبتش را بکند این انسان اگر محبتش صرف لیلی فانی شود تمام می شود واگر صرف آن حقیقت محبوب لیلی آفرین بشود بهشت آفرین شود خالق همه ی عالم شود این چه شکوهی پیدا می کند دل اگر علاقه های غیر خدایی را کنار زد عظمت پیدا می کند همه چیز غیر ازخدا ازچشم او می افتد واقعا می بیند همه چیز ماموریتی دارد تکالیفی دارد ، شیطان از او دور می شود ابلیس وسوسه ها اهل گمراهی نمی توانند او را گمراهش کنند چرا ؟
چون تکیه اش به محبوبش می شود دلی که تکیه گاهش خدا شد هیچ کس نمی تواند او را شکست بدهد چون خدا شکست ناپذیر است خدا حامی او می شود این آیه خیلی مهم است بدانید این نماز درست است که نماز گزارش این آیه را به خودش ودر قلب خودش حل کرده باشد زنده کرده باشد راه زندگی اش را عرض خواهیم کرد ان شا ءالله ....باید به این مقصد برسیم که فرمود می خواهید از دسترس ابلیس وابلیسیان وشیطان صفتان خلاص بشوید که درجات ومراتب دارند ، گمراهی مراتب دارد هدایت هم مراتب دارد می خواهید خلاص شوید * انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا *هیچ تسلطی ندارد آنهایی که خدا را شناختند وپیدایش کردند * وعلی ربهم یتوکلون * توکل یعنی چه ؟ توکل یک تکیه ی باطنی است یک استراحت باطنی است .واقعا خیالمان راحت است چرا ؟ چون پیدا کردیم پروردگارم را ودل را به او بسته ام ، این دل که بسته شد به خدا از غیرخدایی ها فاصله گرفته است غیر خدایی ها حتی فرزندش مالش قوم وخویش وحتی پدر مادرش همه شان عبد خدا هستند مخلوق خدا هستند پناه برخدا اگر بخواهند از راه خدا فاصله بگیرند ما ازشان فاصله می گیریم چرا ؟چون ما مالک داریم ، اگر این فرزندم است او خدای من است اگر این پدر من است ما خدا داریم خدایم وظیفه تعیین کرده است احترامش را داشته باشیم واحترام مادر را داشته باشیم وظیفه را نسبت به فرزند داشته باشیم اما حق ندارید اسیرشان شوید حق ندارید عبدشان شوید عبد خدا باید باشید عبد حقیقت باید باشید آن حقیقت انسان را تسخیر اگر کرد وراهش را به مایاد دادند برای اینکه انسان به این آبادی دل برسد خدای عالم شاهد است تا به این نرسد خراب است بسیاری به نعمتهای گذرا می رسند شما نگاه کنید درآن لحظه ای که یک نعمت فانی دارد چقدر خوشحال است همان جا اگر واکاوی کنیم می بینیم ازاوج دل نمی خندد چون نمی تواند بخندد چون دل هنوز آباد نشده است دل خراب است .کسانی را دیدیم که امکانات وریاست و....گویا دربهشت قرار گرفته ،در بهشت غافلانه قرار گرفته به فاصله ی کمی گویا به فاصله ی چند ثانیه گاهی تلخی چه شیرین ،چرا ؟ شما که خیلی خوش بودید اوج باطن که زنده نباشد دل به عشق خدا زنده نباشد ،آن شعرفوق العاده است .عشق گفته می شود اما جز معشوق حقیقی همه اش هوس است ،دراین شهر گفت آنکه دلش زنده نشد به عشق ( هرکسی که دلش واقعا به عشق خدا نتواند زندگی را تجربه کند )
براونمرده به فتوای من نماز کنید .
مرده است جنازه است نگاه به حرکتش نکنید بیروح است روح را از دست داده است او را عالم ماده مصادره کرده است راه درست شدنش تفکر است ،
تفکر حقیقی که من کیستم وچه می کنم ؟ آیا بلا برسرخودم می آورم آیا به اسمی خیالی خود را خوش می کنیم ولو خیالی باشد که اهل شهر را گرفته باشد که اهل شهر درخیالی زندگی می کنند ما حق نداریم شبیه شان باشیم چون قرار است ما جداگانه زندگی کنیم جداگانه بمیریم وجداگانه محشور شویم صیرفی : خیلی متشکریم از حضرتعالی .محضر قران کریم مشرف می شویم برمی گردیم بخش پایانی فرمایشات استاد را بهره مند می شویم .....
آیه ی 99 سوره ی مبارکه ی نحل را عزیزان به بینندگان تقدیم کردند ...
استاد عظیمی : به حمدالله این آیات برا ی انسان شدن ما وشما است برای این که ما واقعا ساخته شویم درجا زدن وعقب گرد ممنون است آن به آن امکان به بهشتی است که حر دریک آن بهشتی شد این آن خیلی قیمت دارد راه خدا فقط برای یک آن نیست ، آن ، هم باید خدایی باشد تمام آن ها باید خدایی باشد تمام لحظات زندگی انسان حق ندارد غافلانه زندگی کند شکوه حمایت خدا درتمام لحظات او قابل مشاهده است شما می فرمایید این انسان ها کم هستند . بله کم هستند همت ها صدمه دیده است ارزش برای کسانی است که عمار شدند .در روایتی است که خیلی عجیب است محضر امام صادق علیه السلام یکی از اصحاب شان رسیدند ، سالی بوده که حاجیان زیاده بوده است به حسب ظاهر ، می پرسند : ما اکثر الحجیج یابن رسول الله ، حاجیان چقدر زیاد هستند ؟! ایشان امام هستند به عنایت الهی باطن ها را مالک است وتصرف دارد .امام دو انگشت مبارک را باز کردند وبه ایشان گفتند از اینجا نگاه کنید ، می گوید نگاه کردم حاجی به شکل انسان بسیار کم دیدم می گوید حضرت فرمودند : ما اکثر الضجیج ؟! واقل الحجیج *چقدر سروصدا زیاد است وحاجی کم است .انسان حقیقی کم است وآن کم ها ارزش دارند وغافله ی انسان ها وام دار وبدهکار انسان های کم است آن انسان های کم شکوه انسانیت هستند عظمت انسانیت هستند بسیاری درپناه آنها به سعادت می رسند لذا ببینید فرق کسی را که چقدر قرآن تلاوت کرده است با آن بنده خدایی که رسید محضر رسول مکرم اسلام ،واز حضرت شنید هنگام یادگیری قرآن این آیه را * فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره فمن یعمل مثقال ذره شرا یره * چه آیه کوتاه وپری ،هرکس به اندازه ی یک مثقال " کنایه از کوچک وخرد بودن " خیر انجام داده باشد (( کار خیر اگر رنگ خدایی نداشته باشد فایده ندارد مادر سلام دادن هم از روی عادت سلام می دهیم می خواهید خیر باشد باید بگویید خدایم دوست دارد من سلام دهم سلام می دهد ، به ما سلام دادند خدایم دوست دارد من درمقابل سلام جواب دهم با خدا معامله کردند درست است از کوچه ای عبور می کنید می خواهید کار کوچک یک سنگ کوچک یک شیشه ی کوچک می اندازید کنار دراداره ای هستید درمغازه ای هستید یک کسی یک چیز کوچکی از شما می خواهد برای خاطر خدا برآورده می کنید گاهی حتی نمی توانید کار کسی را راه بیاندازید به خاطر خدا یک عذرخواهی خوب می کنید ولو کوچک درعرض چند ثانیه واقعا ببخشید شرمنده ام من این کار شما را متاسفانه نمی توانم انجام دهم .روز قیامت هیچ چیز گم نیست یک کار کوچک بد خیلی کوچک می آید نگویید کوچک است آن که می آید خیلی مشکل ساز است بد کوچک درمحضر خدای ما که همه چیز به ما داده است می گوید : چرا این را انجام دادید خیلی شرمندگی می آید برای انسان ،این شخص عرب شنید این آیه را گفت بس است مرا وبرگشت وحضرت کلامی فرمودند ،عرض کردیم مقایسه کنید کسی راکه چقدر تلاوت قرآن را کرده است با این شخص ،حضرت فرمودند : * انصرف الرجل وهو الفقیه * او فهمید ومطلب را گرفت (رفت که زندگی انسانی شروع کند وفهمید قضیه چیست ،کار آنقدر دقیق است که مو را ازماست می کشند به تعبیر ما یکذره را می بینند یکذره خوبی گم نمی شود یکذره بدی گم نمی شود پس مراقب باشیم .این آیه ما رادعوت به مراقبه می کند ، انسان چیزهای باارزش را نگهبانی می کند برای جاهای مهم نگهبان می گذارند باید خودمان نگهبان بگذاریم .آیت الله عظمی اراکی نسبت به آیت الله عظمی خوانساری گفتند ایان نگهبان قلب بود تاویلش این بود که دربان قلب بود " بواب قلب " اجازه نمی دادند هرچیزی به قلب شان وارد شود مراقب قلبشان بود درسایه ی آن مراقبت از قلب از خود مرحوم خوانساری نقل شده است : که زمانی که می ایستیم "العیاذ بالله" خداوند که جسم ومحدود نیست خداوند درهمه جا ووصف ناپذیر وفکر قاصر است ازآن ،اما چنان می ایستیم به نماز گویا چهره به چهره با کسی حرف می زنم یعنی حضور را احساس می کنم .کسی مراقب دلش باشد نمازش نماز می شود ،چه نمازهای است که ما می خوانیم نمازهای غافلانه چرا چون خود مان وعمرمان ازدست می رود .متوجه باشید این علاقه ها برود کنار درسایه ی تعلق قوی به پروردگارمان معامله کنیم با او،با خدا اگر معامله کنیم این زندگی سخت نمی گذرد شیرینی پروردگار عالم ومدیریت او را می چشیم واقعا درجاهایی خداوند به مانشان می دهد به جا می دهد وبه جا صبر می دهد وبه جا می گیرد همه اس برای این است که بگوید شما بامن خدا چقدر محکم هستید .بساط عاشقی است معشوق عاشقش را امتحان می کند که آیا عاشق صادق است یا الکی دم از عشق می زند وواقعا دروغ می گوید عده ای روح شان را بیخود هدر می دهند عمرشان را آتش می زنند .عزیزان یک آیه را بنا بگذارید چند آیه بخوانید ده آیه پنجاه آیه سه آیه ...هر روز آیه بخوانید ویک آیه برقش ما را گرفت وجرقه ا ی زد صبر کنیم وفکر کنیم .قرآن کریم را روزی سه آیه ،هر قدر که شد یک زمان به حمد الهی چند دور قرآن کریم را خواندیم محضر ، جلسات علمای ربانی ، مسجد ، را قدر بدانیم تا برسیم به حیات قلب ، علامت حیات قلب این است واقعا از غیر خدا کنده شود وتمام شئونات قلبی تابع ودرپرتو دلبستگی خدای متعال قرار بگیرد ...
صیرفی : متشکریم از لطفتان شب جمعه است به اندازه ی یک سلام مهمان تان باشیم به رسم همیشگی شما استاد عظیمی : صلی الله علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک
صلی الله علیک یا اهل بیت نبوه
صیرفی : صلی الله علیک یا باعبدالله
الهی به وجاهت امام حسین علیه السلام
الهی چنان کن سرانجام کار
توخوشنود باشی وما رستگار