یاد خدا 13 تیر 1401
درس های ماندگار از نهج البلاغه با حضور دکتر اسماعیلی (متن و صوت برنامه یاد خدا 13 تیر 1401)
بسم الله الرحمن الرحیم
صیرفی :الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب برخیز برات عاشقی داده خدا
احسان قدیم را فرستاده خدا
در کوچه روزگار غم هست ولی
آرام کند دل مرا یاد خدا
سلام خدا بر پیامبر رحمت خاندان مطهر پاکشان "اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" سلام خدا بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام خدا به شما اهالی ارجمند یاد خدا وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید خدا را شکر میکنم توفیق داریم با ذکر و یاد خدا همنشین شما عزیزان دل باشیم با افتخار محضر استاد ارجمندم معلم محترم حوزه و دانشگاه و عضو محترم مجلس خبرگان رهبری جناب آقای دکتر محسن اسماعیلی عزیز هستیم
سلام علیکم
استاد اسماعیلی:سلام علیکم و رحمة الله سلام بر شما سلام بر بینندگان عزیز سلام بر همه بندگان خوب خدا هر جای این دنیا که هستند سلام بر بندگان خوب خدا که از این دنیا رفتند چقدر خوب که ما هر روز حداقل پنج بار به همه بندگان خوب خدا سلام می کنیم "السلام علینا و علی عباد الله الصالحین "روزی پنج بار خط ارتباطیمان با بندگان خوب خدا برقرار میشود "السلام علینا و علی عباد الله الصالحین "
صیرفی: الحمدالله، به واسطه حضور آقای دکتر اسماعیلی عزیز سر سفره نهج البلاغه شریف کلمات نورانی حضرت امیر علیه السلام مهمانیم خدا را شکر ۳ سالی است فکر میکنم در خدمت آقای دکتر هستیم این دریای رحمت و برکت و کلمات نورانی حضرت علی علیه السلام را به عنوان کلیدهای راهگشا و پند های عبرت آموز بهره مند می شویم ما استفاده میکنیم چند جلسه است که داریم راجع به نعمت صحبت میکنیم نعمتی که خیلی وقتها حواسمان به آن نیست و درست استفاده نمی کنیم گاهی خوب استفاده نمی کنیم گاهی آن را خراب میکنیم گاهی قایم می کنیم گاهی فکر می کنیم اگر این نعمت
در زندگیامون نمودی داشته باشد
مثلاً از بین می رود و نکات این چنینی که زیاد هم هست معمولاً در ذهنمان سوال در ارتباط با زیاد یکی از این سوالها را این جلسه حضور آقای دکتر خواهیم پرسید و حضرت علی علیه السلام نسخه خواهیم گرفت ببینیم چه گذشت در جلسه قبل بفرمایید خواهش می کنم
آنچه گذشت:
فرمود : "و اشد من مرض البدن مرض القلب"بدتر از این بیماری جسمی بیماری روحی است ، حسادت ، کینه سخن چینی تکبر امثال این ها حضرت از کجا شروع کرد میفرماید بلا و نقمت گرفتاری و بدبختی، اولی آن نداری، آخری آن بدحالی معنوی ،این مصیبت است .در چند جا از نهج البلاغه علی علیه السلام می فرماید:خدایا شکرت بخاطر چیزایی که دادی و خدایا شکرت بخاطر همه چیزایی که ندادی و خدایا شکرت بخاطر چیزهایی که گرفتی اینجور خدا را شکر کردی ؟ می فرماید:چون هرچی دادی هر چه ندادی هم به نفع من عملکردی و هر چه دادی و پس گرفتی هم حتما خیری در آن دیدی و لذا خدایا من تو را سپاسگزارم ممنونم بخاطر چیزایی که دادی به خاطر چیزایی که ندادی به خاطر چیزی که داده بودی گرفتی
صیرفی: ازتضییع نعمت برای ما گفتند جلسه اول برای من از استصلاح نعمت و بهترین شکل استفاده کردن از نعمت فرمودند جلسه گذشته که دومین جلسه ما راجع به نعمت بود و به تضییع نعمت که نهی کردن حضرت علی علیه السلام فرمودند و امروز هم دوست داریم از نعمتها بگویم بشنویم...
۳۰۰۰۰۷۲۰ مسیر ارتباط پیامکی است که میتوانید به این شماره سوالاتتان و به نظرتان راجب برنامه بفرمایید اگر هم علاقمند بودید با تلفن ۱۶۲ شماره تماس سازمان صدا و سیما هست و با تماس راجع به برنامه یاد خدا خاصه حضور جناب آقای دکتر اسماعیلی عزیز فرمایشی داشته باشید اعلام بفرمایید
آقای دکتر این دو مرحله یعنی خوب استفاده کردن و ضایع کردن ،من می خواستم خراب کردن نعمت سوال کنم قبل یک چیزی که خیلی مبتلا به شده این روزا تو جامعه ما ،راحت بگویم ، من امکان اینکه لباس اتو کشیده بپوشم را دارم و می روم مثلا لباس پاره میپوشم لباس بدبو میپوشم عطر نزنم ژولیده بیایم فکر نکنند من پولدارهستم ... زن و بچه سختی می گذارند مردم را ناراحت میکند همه جا می رود انگار که با خودشان تعفنی را حمل می کنند
استاد اسماعیلی: چه مثال خوبی زدید لباس دارد ولی بد می پوشد این بد استفاده کردن از نعمت است دیگر، یک روایتی الان یادم افتاد که الان شما مثال زدید خوب است بینندگان عزیز هم بشنوند" ابوالاحوص" می گوید پدر من برای من نقل کرد که ،من شرفیاب شدم خدمت پیامبر با یک لباس لباس مندرس ،لباس نامناسبی بر تن داشتم و رفتم خدمت ،پیامبر حواسش بود به همه ،همه درس بود زندگیاش، پیامبر از من پرسید وضعیت چطور است پولداری که زندگیت بچرخد یا نه ؟ گفتم بله زندگیم خوب است و به اندازه کافی مال و ثروت دارم پیامبر فرمود چه داری؟ زندگی چطور می چرخد؟ انسان مومنی هم بود ،مثل قارون نبود که بگوید خودم عرضه داشتم گفت *قد عاطانی الله* خدا هرچه لازم داشتم به من داده است شتر داده است گوسفند داده است اسب داده است خدمتکار داده است و چیزهایی که آن زمان مرسوم بود (ماشین،خانه)هرچه برای زندگی لازم داشتهام خدا به من داده است این آقا می گوید من رفتم خدمت پیامبر لباسم لباس نامناسبی بود پیامبر فرمود: نداری؟ گفتم :چرا دارم گفت: چقدر داری؟ گفتم تا دلت بخواهد دارم میگوید پیامبر یک جمله به من گفت ،مستقیماً به روی من نیاورد و خیلی تذکر لطیفی به من داد فرمود:اگر خدا به تو ثروت داده است ، پس نشانه لطفی که خدا به تو کرده کجاست؟ نشانه محبت به توکرده کو؟باید اثر لطف خدا در زندگی تو معلوم باشد. این همه ثروت داده است پس چرا اینطور هستی ؟یک موقع کسی ندارد، خب ندارد ولی کسی که دارد چرا فیلم بازی می کند. ما یک فقیر داریم که قابل سرزنش نیست بلکه فقرا محبوب خداوند هستند اگر کسی خدای نکرده برای فقرا نگاه تحقیر آمیز داشته باشد فاجعه است بخوانند یک بار بینندگان عزیز سوره عبس را *عبث و تولی* اینکه آدم با کسی تحقیرآمیز برخورد کند اصلا و ابدا، فقیر است ندارد مشکلی نیست ولی اگر دارد و خودش را به فقیر بودن می زند و فقر نمایی می کند این خیلی بد است حضرت رسول سلام الله علیه فرمود: آقای فلانی ، خدا وقتی به شما لطف کرده چیزی به تو داده این چه وضعش است چرا با این لباس آمده ای؟ باید اثر لطف و کرامت خدا در زندگی معلوم باشد برگردیم به بحث نهج البلاغه این را به مناسبت مثال خوب شما عرض کردم کلا درباره هر نعمتی اینگونه است عرض کردم امیرالمومنین علی علیه السلام بعضی از جاهای نهج البلاغه به ما امر کردند که از نعمت ها استفاده کنیم خوب هم استفاده کنیم و مولد استفاده کنیم *استصلح کل انعمها الله عليك *یک جایی نهی کرده و هشدار داده است برنامه قبل *لا تضیع نعمه الله عندک* یک جایی هم هست حضرت می فرمایند *ولیر علیک اثر ما انعم الله علیک*همین جمله پیامبر، وقتی خدا چیزی به تو داده است هر نعمتی، باید معلوم باشد که خداوند این نعمت را به تو داده است، اثرش باید دیده بشود اثر نعمت باید در زندگی ما دیده بشود علمای بزرگ ما می فرمایند اثر نعمت باید سه جا دیده بشود یک در قلب انسان ،اثر نعمت بر قلب انسان این است که در قلب ما محبت خدا زیاد می شود همه ما شنیده ایم در روایت آمده است که به یکدیگر هدیه بدهید چرا ؟پیامبر فرمود *الهديه تجلب المحبه *چون هدیه دادن محبت ها را به وجود می آورد زیاد می کند لازم نیست هدیه ها گران قیمت باشند یک چیز ساده ،فقط من دوست داشتم این را به یاد تو گرفتم اگر کسی دیگری به او نعمتی می دهد و این محبتش در دل او نمی نشیند باید تجدید نظری در خود بکند و الا می فرمایند* محبت به منعم فطری انسان است اگر کسی محبت پیدا نمی کند به منعم برود و فکری برای فطرت خود بکند فکرش را از دست داده است پست فطرت شده است عید فطر شده است اثر نعمت خدا بر قلب انسان باید این باشد که محبتش در دل انسان زیاد تر بشود نه اینکه نعوذ بالله هرچه بیشتر داد بیشتر خدا را فراموش کند این اثر نعمت خدا بر قلب انسان است اثر نعمت خدا بر زبان انسان این است که زبان شاکری داشته باشند بگوید الحمدلله" روزی چند بار به یاد خود بیاورد خدا اینها را به من داده است و خدا را شکر اثر نعمت در عمل این است که انسان از آن استفاده کند لباس خوب زندگی خوب عرضم به حضور شما این برای مال است که داریم مثال می زنیم هر نعمت دیگری هم باشد همین است برنامه امروز دو برنامه قبل را تکمیل می کند پس بهترین استفاده ها را از نعمت بکنیم آنها را بلا استفاده باقی می گذاریم و باید اثر نعمت در زندگیمان آشکار باشد البته اینجا یک تذکری هست در قسمت بعدی عرض می کنم...
محضر قرآن کریم مشرف می شویم برمیگردیم بخش پایانی کلاس درس نهج البلاغه دکتر اسماعیلی را استفاده میکنیم بسم الله الرحمن الرحیم
….
محضرسوره مبارکه" ضحی "آیات ششم تا یازدهم از این سوره مبارکه رسیدیم
استاد اسماعیلی:*ما به نعمت ربک فحدث* اعلام کن و اظهار کن نشان بده و کتمان نکن لطف خدا را پنهان نکن قدرشناس باش...
صیرفی:بعضی ها عاشق قایم کردن هستند آقای دکتر
استاد اسماعیلی:عاشق پنهان کردن چیزهای خوب هستند و عاشق آشکار کردن ناراحتی ها و گرفتاری ها درست برعکس آن چیزی که علی علیه السلام در نهج البلاغه گفته است علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید *المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه *
وقتی که می بینی خیال می کنی هیچ مشکلی ندارد نمی دانی چه خبر است در دلش،ما برعکس هستیم در پنهان هیچ مشکلی نداریم ،بعضیهایمان البته ولی ظاهر که میرسد همش اظهار درد و بدبختی می کنیم این خوب نیست من یک تذکری درباره این بحث بدهم اتفاقاً از خود نهج البلاغه است ترسیدم اگر این را نگویم ناقص باشد مطلب عرض کردم علی علیه السلام می فرماید اثر نعمت باید در زندگی دیده بشود یعنی اگر مال داری درست زندگی کن اگر مال داری درست زندگی کن به معنای تجملاتی زندگی کردند و فخر فروشی نیست این اشتباه نشود منتها عرض من این نیست عرض من چیز دیگری است هشدار و نکته اینجا است علی علیه السلام می فرماید هر که دارد خوب از آن استفاده کند اثر نعمت باید آشکار شود به جز دو گروه ،دو گروه را علی علیهالسلام استثنا کرده است یکی امرا و دیگری علما می فرمایند صاحب منصبان و مسئولان جامعه و نیز آن هایی که لباس دین تنشان است به نام خدا و پیغمبر زندگی می کنند دو گروه ،ولو داشته باشند نباید به رخ مردم بکشند چقدرامام لطیف و عزیزی داریم سلام الله بی خود نیست که مهر علی علیه السلام حتی کسانی که نمی شناسند ایشان را و مسلمان نیستند پیروانش نیستند نمیتوانند این محبت را انکار کنند میفرماید اولی امرا هستند کسانی که مسئولیتی در جامعه دارند اینها حق ندارند بروبیا را براندازند به رخ مردم بکشند بلکه باید به طور خود خواسته سطح زندگی شان را پایین بیاورند در حد چه کسی علی علیه السلام فرمود* ان الله تعالی فرض علی أئمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس *یا مسئولیت قبول نکن یا اگر می کنی باید سطح زندگی اندازه مردم باشد در داشتن اگر حلال است نوش جانت اما در مصرف کردن مثل ضعفه مردم چرا حضرت فرمود *کیلا یتیبغ بالفقر فقره *برای اینکه فقرا خجالت زده نشوند اگر بچه چیزی از او خواست بگوید ببین فلان وزیر همینگونه است ببین نماینده شهر من هم همین گونه است
صیرفی: وقتی کسی مسئولیتی میگیرد یک فامیل را بی دین می کند به خاطر سبک زندگی اش انگار که به یک غنیمتی دست پیدا کرده است
استاد اسماعیلی:این برای آن جمله همیشگی من است که بارها هم در این برنامه گفتم ما با نهج البلاغه انقلاب کردیم اما با نهجالبلاغه ادامه ندادیم حکومت نکردیم حکومت نهج البلاغه اگر هم داری و حلال است نوش جانت ولی زندگیت باید مثل فقیرترین مردم سطح جامعه باشد که فقر موجب سرکش آن ها نشود و لذا حضرت آنقدر توصیه داشت که رفت و آمد تا با اغنیا و ثروتمندان نباشد و سر سفره این ثروتمند و آن ثروتمند ننشینید با این و آن رفت و آمد نکن با این برج ساز ....مسئول در جمهوری اسلامی حق ندارد چنین موقعیتی داشته باشد
صیرفی: عذرخواهی می کنم یکی از کارشناسان برنامه یاد خدا که در حوزه مسئولیتی داشتند و دارند همین یکی دو هفته پیش برای من تعریف میکرد که طلبه فاضل و درس خوانده و زحمت کشی برای بیست میلیون تومان علاوه بر همین که داشته است وسایلش را صاحب خانه بیرون می ریخت ما این شرایط را در علما داریم که به این صورت است
استاد اسماعیلی:فراوان از این نمونه ها داریم، آنچه که من گفتم درباره عمرا بود،حضرت درباره علما هم همین را می گوید آدم یا شعار دین ندهد قیافه عالم دینی به خود نگیرد پشت تریبون دینی نباشد ،به عنوان نماینده این حرف نزند یا اگر قیافه ها را می گیرد باید مثل بزرگان دین رفتار کند عالم دینی نمی تواند مثل فلان ثروتمند برو بیا داشته باشد ولو داشته باشد که ما داشتیم ،داشتیم علمایی که این ها مثلاً ارث پدری داشتند خیلی هم وضعشان خوب بوده ولی زندگیشان نباید با توده مردم متفاوت باشد این را هم حضرت فرمود خدا از علما این را پیمان گرفته قول گرفته از شان زیر قولش آن نباید بزنند نباید مثل سلاطین زندگی کنن و الا می توانند پیام دین را به قلب جوان ها داخل کنند. پیامبر گونه باید زندگی کرد تا پیامبر گونه محبوب شد نمی شود مثل فرعون زندگی کنیم بعد دوست داشته باشیم مانند موسی دوستمان داشته باشند یک نکته اضافه کنم این به این معنا نیست لباس مندرس بپوشیم کثیف برویم و بیاییم این نیست ها پیامبر فرمود امام صادق فرمود * ان الله تعالی یحب الجمال والتجمیل* خدا دوست دارد زیبایی و آراسته بودن را *و یبغض البوس التباوس* از نداری و فقر نمایی بدش می آید داشته باشد و گدا بازی در بیاورد ممکن است آدم نداشته باشد لباسش خیلی ساده باشد ولی آراسته باشد آراستگی چهره و لباس فرق می کند با فخرفروشی و مدل لباس شدن من اینجا یک چیزی بگویم خدمت شما ایام شهادت مرحوم شهید بهشتی رضوان الله تعالی آقای صیرفی شما سنت آن نرسیده است و ندیده اید من ایشان را دیدم و هیچگاه از خاطرم نمی رود آن جمالی که آن آدم داشت با ساده ترین لباس اما آراسته ترین ظاهر چقدر با او ابهت بود وقتی که وقتی که او را می دیدی جلال و ابهتش انسان را می گرفت رفتارش که هیچ، بد نیست شب شهادت ایشان هم هست این را بگویم گرچه خودم شرمنده می شوم ایشان یکشنبه شهید شدند سه روز قبلش یعنی شب جمعه آخرین هفته زندگی ایشان من خدمتشان بودم در حالی که من هنوز ۱۶ سالم نشده بود بلند شد و دست من را گرفت انگار که دارد با یک انسان حسابی صحبت می کند چنان مردانه و با صلابت هنوز آن احساس را دارم حرف زدیم انگار هیچ کاری نداشت حرف های ما را شنید خیلی آرام ، ما را تشویق کرد من یک دوربین با خود برده بودم وقتی صحبت شان تمام شد من از ایشان خواهش کردم که با هم عکس بندازیم به ایشان عرض کردم اگر اجازه می دهید من هم پیش شما بایستم یکی از ما دو نفر عکس بیندازد من رفتم خدمت شان به دست انداختن دور گردن من برادری که می خواست عکس بیندازد فلش را زد و گفت که فیلم تمام شده من سن و سالم اقتضا میکرد اشک در چشمانم جمع شد شهید بهشتی تا مرا اینگونه دید گفت اینکه ناراحتی ندارد هفته بعد شب جمعه بیا هر چقدر خواستی با هم عکس میاندازیم البته این دیدار نا تمام ماند یکشنبه همان موقع من صدای انفجار را شنیدم ایشان شهید شدند
صیرفی: رضوان و رحمت و مغفرت به روح او و یاران شهیدش انشاالله درجات شان عالیست متعالی بگردد از لطفتان ممنون و سپاسگزار هستم الهی وجاهت علی علیه السلام
چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار