صیرفی: بسم الله الرحمن الرحیم الذین امنوا تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن قلوب

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن*صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ*فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ
*وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً*حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً*وَ تُمَتعَهُ فِیهَاطَوِیلا”
*برخیز برات عاشقی داده خدا *احسان قدیم را فرستاده خدا*

*درکوچه روزگارغم هست *ولی آرام کند دل مرا یاد خدا*

سلام خدا برپیامبررحمت وخاندان مطهروپاکش (اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم )

سلام خدا برامام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف سلام خدا به شما اهالی ارجمند یادخدا

وقتتان بخیر خیلی خوش آمدید خدارو شکر می کنیم که توفیق پیدا کردم بازهم محضر شما

عزیزان همنشین باشم وافتخارمی کنم که این لحظات عمرم را با یاد و ذکر خدا سپری خواهیم

کرد.

محضر سرور ارجمندم معلم اخلاق عزیزمان جناب حجه الاسلام و مسلمین جناب

استادغفاری عزیزهستیم قدم رنجه کردند سلام علیکم و رحمت الله.

استاد غفاری: سلام علیکم ورحمت الله محضرعموم بینندگان عزیزومشتاقان معارف الهی ،

انبیا وجویندگان راه سالم هدایت سعادت حقیقی عرض ادب و تهیت دارم.ان شاالله در سایه

توجه جدی خداوند بهترین ها را نصیب دنیا وآخرتشان بکند.

صیرفی: خیلی خوش آمدید ممنونیم از قبول دعوت و قبول زحمت .در محضر استاد

غفاری برمحور آیات الاخلاق گفتگو می کنیم خلاصه جلسه قبل را می بینیم و برمی گردیم با

هم کلاس درس امروز را آغاز می کنیم .

خلاصه جلسه گذشته :چه آن جایی که خدای متعال عطا می کند چه آن جایی که خدای متعال

گرفتاری پیش می آورد دو شان در وجود انسان بسیار مهم است خدا می داند کی باید کدام

فعال باشد یکی حس شکروقدرشناسی و حس صبروایستادگی دوبال انسان است صبر شکر این

صبر شکر شکل بسیار اعلا و با شکوه آن زمان است که انسان معرفت پیدا کند به خدایش مبدا

تمام این امورات وآنی که صاحب این ملک او را پیدا کرد خیلی راحت به دلیل آن که حافظی

دارد که همه چیز تحت حکمرانی اوست.انسان اگربا خدا تمام غیرخدا را کناربزند می شود

چرانشود اگر خدا را انسان را خدا بشناسدهمه کاره آن است هر کسی به من محبتی کرده به

امراو واذن او کرده واگراذن ندهد یک پشه نمی تواند نه آسیب برساند نه خیر برساند. لذا کسی توحید را

نفهمید راه را اشتباه رفته است از جای غلط می رود دنبال رزق مگر به چیزی می رسد بله

درقرآن فرموده*انی لا اضیع و عمل عامل منکم* اگر تلاشی شد این تلاش را ما طوری گذاشته ایم

که ضایع نشود اما چه قدر فرق است که عمری که با او ابدیت تحصیل می شود وسعادتی که

همیشگی است خرج من و چهاردست لباس و آجر.

صیرفی :شماره پیامک برنامه 30000720 مسیر ارتباط ما و شما هست شما مثل همیشه

منتظر فرمایشات شما هستیم در این هفته اخیرمتوجه شدیم که یکی ازپرپیامک ترین برنامه

است که در محضر حاج آقا غفاری بودیم خیلی ها مباحث به کارشان آمده واز پیامک ها

معلوم است.اگر از برنامه رضایت داشتید با تلفن 162 شماره روابط عمومی سازمان تماس

بگیرید ورضایت مندی خود را بیان کنید.

درفضای مجازی هم صفحه ما را دنبال کنید و به اشتراک بگذارید که این حرکت در واقع

صدقه جاریه است.گزیده ها وآرشیو کامل صوتی تصویری تقدیم نگاه مبارک شما عزیزان

می باشد.حاج آقا در محضرشما هستیم.

حاج آقا غفاری: بسم الله الرحمن الرحیم این مطلب از مربیان الهی به ما تذکر داده شده که

انسان اگر تلاش نکند وحرکت نکند زحمت نکشد به هیچ جا نمی رسد ملاحظه می کنید دنیا هم

تلاش می خواهد اگر باشد انسان حتی به خیر دنیوی برسد تلاش می خواهد زحمت می خواهد مناسب آن

هدفی که گذاشته در روایت نورانی از امام کاظم (ع) در اصول کافی این نکته را تذکر دادند

عزیزان ببینند آیا این را مراعات می کنند فرمود:عاقل نگاه کرد دید که دنیا جز به مشقت به

دست نمی آید *فعلم انها لا تنال الا بالمشقه وان الاخره لا تنال الا بالمشقه*هم بخواهد به

دنیا برسد سختی دارد هم به آخرت باید سختی را تحمل کند سختی دارد.

دیداین دنیا سختی می خواهد آخرت سختی می خواهد. امام کاظم می فرماید عاقل دید بین دو تا

سختی اگر دوران هستی یکیش اجتناب ناپذیره *فطلبه بالمشقه ابقاهما* گفت حلال که من قرار

سختی بکشم بگذار آنی که دائمی تراست اونی که باقی تراست آن ازدست نرود. ملاحظه

می فرمایید یعنی همان شکوفایی عقل است. شکوه عقل انسان اجازه نمی دهد اگر غافل نشود

با چی انسان غافل می شود؟،فقط دنبال پول بدود می گوید قیمتم پول بدانید من یعنی پول پس

دزد پول می برد پس می شود منم دزدید منم می دزدند و می برند نابودش می کنند.

باید عزیزان بداننداین را سرسری نگیرند اینجا ما اشاره می کنیم ام کافی نیست.باید پیگیر

باشند بدون علم کافی عمل کردن خرابی می آوردعین بی عملی است،عمل راخراب می کنند.

گاهی دید بعضی ها می خواهند امر به معروف کنند یک جوری امربه معروف می کنند که

نتیجه بد می دهد خوب امر به معروف اگر درست یاد بگیرد کسی بداند که نیامده برای اینکه

خدایی نکرده حرمت کسی را بشکند طرفی که می خواهد امربه معروف کند خیلی محترم

خیلی معظم خیلی حقش به گردن این آقا است یا این خانم است خوب این با کمال حفظ حرمت

حفظ شخصیت ببینید چقدر فرق می کند قضیه حفظ صمیمیت باکمال خیرخواهی این کجا و

آن حرفی که نسنجیده صدمه می زند بشود امر به معروف این درست نیست بعدا می گویند شما

اسمش را گذاشتن امربه معروف اصلا یاد نگرفته است ویا این امر به معروف هم بد نام شد

خراب شد.

مقصود این است انسان علمش را باید داشته باشد حتی برای نماز خواندن.

حضرت امیرعلی(ع) به کمیل فرمود *ببین شما درچه

وضعی درچه لباسی هستی. آیا روی فرش حرام ایستادی نماز می خوانی مثلا یا یک لباسی

پوشیدی معلوم نیست از حلال است یا ازحرام ، حرام فقط دزدی نیست باید مسئله

یاد بگیری معامله حلال داریم معامله حرام داریم و... .

انسان اگر بخواهد واقعا با شکوهی خودش را درک کند باید به دستورات خدا عمل کند باید

پیش عالم باشد.

عالم یعنی آن دانایی که رفته پرسیده تحقیق کرده شخص امانت داری که دین خدا رفته یاد گرفته امری گذاشته به امانت به صداقت آدم با تقوا عالم یعنی آن کسی که اهل معصیت نیست اهل حرمت شکنی ابدا نیست اهل این نیست که خدایی نکرده احتمال بدهد کاملا امانت احراز کردی این انسان نیاز دارد با این عالم باشد اگر بااین عالم باشد علم عالم زحمت کشیده و

زحمت من این است که فقط بروم کنار او مثل اینکه می رویم نزد پزشک من هم باید بروم نزد

عالم دین ودین یاد بگیرم و آن عالم دین از مکتب اهل البیت اخلاق هم یاد گرفته است اخلاق

هم یاد می گیرم.

در یکی ازجلسات گفتم: یکی ازاساتید بزرگوار که اکثربینندگان می شناسد یکی از شاگردانش

به اصطلاح من پرسیدم از کی شما خیلی استفاده کردی فرمود ازاستادم بعد خودش فرمود نه از

کلماتش اصلا نزد چه که قرارمی گرفتی آرام می شدی دغدغه ها می رفت چرا چون جنسش

آخرتی بود دغدغه های دنیا پیش اینها واقعا پوچ بود واقعا می خندید به کسانی که اسیردنیا شدن

دنیا مگر چه دارد. دنیا بیشتر از این است که لقمه ای بخوری و بعد دفع کنی.

دنیا چیست که این همه خودت را برای آن می کشی برا ی چه کسی داری جمع می کنی برای خودت

خطاب خواهد آمد که *لقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مره*چطور تنها شما خلق کردیم

باز هم تنها می آیید*ترکتم ما خولناکم* همه چیز را ترک می کنی آنها نمی ماند برای شما

اما چه می ماند معرفت الله می ماند چون در جان می نشیند جان از ما جدا نمی شود پناه بر

خدا اگر عداوت بی خود باشد آن جا صدمه می زند آنجا می ماند دردل انسان اگرانسان گناه

کرده است توبه نکرده باشد اثرش درجانش مانده ومی ماند،اگرخدا را نادیده گرفته می رود

محضرخدا و شرمنده می شود آنجا دیگر می فهمد و می بیندهمه چیز در دست خدا است.

همه چیز مال خدا است و من چقدربی توجه بودم چرا این آن داشتند به من راه می دادند افرادی

که عاجز خطا بودند این درست نیست فطرت انسان این را نمی پذیرد لذا اگر عمل سلیقه

شخصی نشود اعمال سلیقه هرجا هم درست باشد در امر دین جز بدترین کارها است نگاه کنید

پزشک جراحی کند من نباید سلیقه اعمال کنم باید بگذارم به تشخیص او این مریض مداوا شود

این یک مریضی جسمانی حکمش این است نظام آخرت حساس ترین نظام مثقال ذره آنجا حکم دارد خیلی انسان باید از اعمال سلیقه پرهیز کند خودسرانه نگوید به نظرم فلان چیز حلال است به نظرم آن چیز حرام است گاهی این نظرها خیلی از حلال ها را برای خود حرام می کند و به خود بی خود سختی می دهد گاهی حرامی را می گوید حلال است هردو غلط است هردو افترا حساب می شود یعنی اگر غلط باشد به خدا دارید افترا می بندید چرا نمی ترسی ترس خوب است ترسی که انسان را منضبط کند نه ترسی که به معنی افسردگی یاس ،نه دستگاه خدا دستگاه با شکوه رحمت است انسان بترسد ازاینکه مبادا از این رحمت دست خالی بمانم از این باید واهمه داشته باشد لذا اگر بنا گذاشت درست حرکت کند جز مهم ترین معانی که باید به آن توجه کند چون این انسان دچار غفلت می شود ما بارها گفته ایم وباز باید بگوییم این انسان باید یاد رفتن را از خودد دور نکند آقا من درحال گذر هستم این دنیا جایگاه عبور من است فرمود که "ولما عندکم ینفد "دنیا یعنی ما عندالله "این چیزها که درکنار ما هستند این میز و صندلی و لباس و این اسم و این رسم این هم را گرامی داشتن و پول و مال "عندکم ینفد "این ها نابود شدنی است "عندالله باق"متوجه ما عندالله باشد اگرحضرت زهرا (س)باشکوه است این ها جنسشان تماما غرق در ما عندالله بودند آنها رفتارشان با مخلوقات هم با آن دید الهی بود کینه شخصی محال بود ازآنها سر بزند محبت شخصی هم غلط است همه عشق خدا است اگر موت هست باز هم بخاطر خدا عداوت هم بخاطر خدا .باچه کسی دشمن هستید اگر خدا گفته است با آن شخص دشمن باش دشمن می شوم واگرنه من بساط دشمنی ندارم من حق ندارم با کسی دشمنی کنم توجه کنید سیستم وجود انسان مستطیع می شود اگر انسان به یاد آن آخرین نفسی که خواهد کشید باشد ازاین دنیا دیگر کوپن ندارد برای تنفس کردن آن انسان از یاد نبرد فرمودند آن خشوع می آورد تکبر را از انسان دور می کند انسان مرگ را که فراموش می کند مغرور می شود تکیه می کند به قدرتی که دو روز دیگر قرار است از دست وی گرفته شود این را نداده بودند به رخ دیگران بکشی داده بودند نداده بودند به رخ این و آن بکشی داده بودند دست ضعیف را بگیری و کاری داری انجام بدهی شاکر باشید در بعضی جلسات عرض کردیم دوبال از قرآن کریم چقدر روی این تاکید کرده و قرآن گویا گله میکند خدای متعال "و قلیل من عبادی الشکور" چرا کم هستند .انسان باید شاکر نعمت باشد انسان مومن در یک کلمه انسان عاقلی است که مبدا خودش را شناخته لذا خود می داند که با چه کسی باید ارتباط بگیرد می داند چه کسی اورا از خدا دور می کند رفته برنامه را یاد بگیرد زحمت کشیده او تحت تربیت مربی الهی قرار گرفته او دیگر اهمیت نمی دهد دیگران به او چند نمره می دهند قبولش دارند یا ندارند ،نه دیگران محترم هستند اما نمره به دست آنها نیست دیگران محترم هستند اما نمره به دست آنها نیست چطور شاگرد اصلا به فکر این نیست که هم کلاسی ها من را خیلی زرنگ می دانند یا کاره ای نیستند قراراست معلم و مسئول آنکه امتیاز می دهد او مهم است امتیاز دست خداست وبه اذن خدا دست اولیا او قرار گرفته اگر این دغدغه در وجود من زنده بشود دست از پا خطا نمی کنم خیلی زیبا می شوم اهل گذشت می شوم چرا به دلیل اینکه آخرت گذشت می خواهد چرا چون اینطور تربیت شدم فرمودند "و ان تعفوا عقرب لتوا "شما باید خودتان را حفظ کنید قرآن می فرماید "ان تعفوا اقرب للتقوی "عزیزان توجه داشته باشند گاهی در خانواده ها کدورت می آید گاهی دلخوری می شود اگر می خواهند ازخیر الهی بهره مند شوند اگر می خواهند شاگرد صادق اهل بیت باشند باید از حقوق شخصی خود تماما تمرین گذشت داشته باشند من می گذرم چرا نگذرم اگر خدا به من خیر می رساند و از گذشت من راضی است به عشق خدا می گذرم کسی هست گاهی جسارت می کند نعوذ بالله به دستگاه خدا آن دست من نیست که بگذرم پناه بر خدا اما قرار باشد کسی حق من را ضایع کند چقدر انسان سینه اش وسیع می شود اگر این را بفهمد که با گذشت ها هم خدا به دل او آرامش می آورد هم خیری نصیب دیگران می شود بالاتر ار همه این گذشت خالصانه برای خدا باشد صلوات و درود خدا بر این بنده نازل می شود خیلی با شکوه می شود خیلی کارهای او حفاظت می شود روی ریل قرار می گیرد لذا یاد مرگ خیلی مهم است "کل نفس ذائقه الموت "را انسان نباید فراموش کند قرآن را گاهی یک آیه اش را بگیریم عیبی ندارد چند دقیقه بشینید فکر کنید "کل نفسه ذائقه الموت "همه قرار است این مرگ را بچشند یادم باشد اگر یادم باشد کلام نورانی امیر المومنین "من ارتقب الموت سارع الخیرات "اگر انسان واقعا انتظار مرگ را بچشد و حواسش به مرگ باشد مراقب مرگ باشد می گوید وقت کم است فرصتی نیست کی ممکن است برسد؟ شاید امشب برسد شاید ظهر برسد شاید هم زودتر برسد .بودند کسانی که نزدیک ما بودند ناگهان سکته کردند بسیاری تعجب کردند تعجب می کنیم ،از بی خبری ما هست در دستگاه خدا مشخص بوده و این شخص تا الان وقت داشته و رفت

آیا من مستثنا هستم مرگ را ما دور می بینیم لذا به دنیا تکیه می کنیم این کلام نورانی آقا میرزای ملکی هست می فرماید "انسان تکیه می کند به دنیا چون تصور می کند وقت دارد خیال می کند فرصتش زیاد است برعکس اگر بداند مرگ خیلی نزدیک است و بلاخره می رسد اینقدر امری که مشتبه این است مابقی اگرهم باشد اگر باشد آن هم اگروشاید است عاقل روی اگر حساب باز نمی کند نقد را می چسبد نقد این است که با خدا باید معامله من باید درست

باشدبعضی ها این نقد را عوضی معنی می کنند الان خوش باش به معنی الان خندیدنی که دنبال آن هزاران حسرت باشدیا نه یا خندیدنی که دنبال آن خنده باشد این را من تعیین نمی کنم

اگر من با دستگاه خدا واقعا خوش بودم خدا خنده همیشگی نصیبم می کرد.

خنده دل بسیاری از کسانی که اسیر دنیا هستند بدانند بینندگان عزیزم تا این اسارت است دل

نخواهد خندید اصلا به دنبال خنده ها خواهند دید یه غصه ای آنها را فشارمی دهد چراهنوزدل

آن آرامش را وآن سکون را پیدا نکرده است.

لذا برای اینکه غفلت ها را ما کنار بزنیم عزیزانم زرنگ باشند زرنگیشان اینجا باید گل کند

باید یاد مرگ را به شکل جدی در برنامه روزانه شان قرار بدهند این دیگر نیست که ما یاد

مرگ را یاد از دنیا رفتن را بگوییم توجه نکنیم.

ما گاهی تذکر می دهیم یکی ازعزیزان مطلب را می گیرد ومراقبت می کن و کسی هم هست

یک لحظه گوش می کند ولحظاتی به یاد مرگ هست بعد فراموش می کند.

با بی توجه ی انسان آخرت را نمی تواند تحصیل کند باید محکم ان شاالله ازخدا مدد بخواهیم

تا پای کار باشیم.

صیرفی:خیلی متشکرم محضر قرآن کریم مشرف می شویم .

10آیه ابتدایی سوره شمس را باشما بینندگان عزیز توفیق داشتیم محضراین سوره برسیم

و بشنویم وتلاوت کنند.

استاد غفاری: عزیزان ما توجه کنند دلها در این زمان خیلی شلوغ شده تا هرج مرج باشه

انسان فقط با اطلاف امر روبه رو می شود.نمازش با این دل مشغولی نماز نمی شود، لذت

نمی بریم ازعبادت به دلیل آن که مشغول هستیم فکرمان جای دیگری است، حدیث قدسی

که ای فرزند آدم موقعه ای که بخواهی نماز بخوانی خداوند متعال*علی کل شیعا قدیر*همیشه

می بیند*واسعا علیم*است سعه غیر قابل درک دارد مفهومی نیسات مفهوم برای آن نداریم ما فرمود من چنان می بینم تورت گویا که چنان که تو یک بنده را دارم مثلا اگز هیچ کس خلق نشده بود فقط ما بودیم این نیست که چون دیگران خلق شده اند توجه خدا به ما کم شده خدای متعال محدود نیست بخاطر دیگران جا برای ما کم بگذارد من چنان به توجه دارم و چنان تورا میبینم گویا فقط تورا درام آیا خدا نیازدراد خیر این اتفاق می فرماید که می افتد و تو چنان ازمن غافلی گویا چند خدا داری خیلی عجیب است تویی که تماما نیاز هستی حواست جای دیگر است پراکنده است این خیلی عیب است ما باید نماز هم یاد بگیریم شکوه نماز به آن است که وقت نماز آن یاد مرک در فراز قبلی .برای همین است که توجه کنیم و کاری یاد بگیریم جز آن کارها یکی عبارت از این است که همین آیاتی که در سوره شمس تلاوت شد قد افلح من زکاها "باید خودمان را رشد بدهیم و پاکسازی کنیم تزکیه یعنی هم تطهیر هم اصلاح و رشد دادن باید ما این وجودمان را و جانمان را از رزایل بریزیم بیرون نمیگذرارند من درنمازم با تمام وجودم با خدا متوجه باشم با کمال ادب بیاستم چون فکر جای دیگری است خسته جای دیگری هستم آن آرامش و لذت نماز را نمی توانم تجربه کنم لذا دل ها باید این شلوغی را حتما چاره کند چاره اش همین است بفهمد که اینها فان یاست باید دور بریزد خیلی شعر مهمی است برای اهل آن که دوشینه پیک است جانان زد حلقهه بر در دل کین خانه خانه ما هست غیر از چه کرده منزل دیگران اینجا چه می کنند دلت را برای خودم قرار دادم دلت محل عشق است از تو یک معشوق داری بقیه باید به اذن آن معشوق باشد معشوق تو خالق همه جمال ها و جمیل ها است تو نباید به غیر او دل بدهی لذا "قد افلح من زکاها و قد خاب من ذ=دساها عزیزان بگردند و نخواهند پیدا کرد در قرآۀن کریم که 11قسم در این سوره یاد شد ه با 11قسم مطلبی تاکید شده ما گفتیم با چاشنی توجه از دنیا رفتن و اینکه فرصت کم است سریع به داد دل برسند و هاز همه بدیها و معصیت ها و همه خرابی ها و رزایل خودشان را آزاد کنند و جدا یک لبیک به دستگاه خداوند بگویند ان شاالله تا خدا آن ها را تحویل بگیرد

صیرفی :الهی چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی ما رستگار

چنان کن سر انجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار